عبدالله بن حسن بن علی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
عبدالله بن حسن بن علی در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۲
، ۴ سپتامبر ۲۰۲۱←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
سومین فرزند [[امام حسن]]{{ع}} که در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید، عبداللّه نام داشت. ظاهراً وی پس از [[علی اصغر]]، خُردسالترین [[شهید]] کربلا بوده است<ref>در کتب معتبر، سنّ او نیامده است. برخی نویسندگان متأخّر، او را یازده ساله دانستهاند.</ref>. هنگامی که [[سپاه کوفه]]، [[امام حسین]]{{ع}} را در آخرین لحظات [[زندگی]]، محاصره کرده بودند، این [[کودک]]، تلاش کرد تا خود را به [[امام]]{{ع}} برساند. [[زینب]]{{س}}، خواست مانع وی شود؛ ولی نتوانست. او شتابان آمد تا این که خود را به امام{{ع}} رساند و در کنار ایشان، به شهادت رسید. گفتنی است که برخی از منابع، ماجرای شهادت [[قاسم]] را درباره عبداللّه آوردهاند که نادرست به نظر میرسد. | سومین فرزند [[امام حسن]]{{ع}} که در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید، عبداللّه نام داشت. ظاهراً وی پس از [[علی اصغر]]، خُردسالترین [[شهید]] کربلا بوده است<ref>در کتب معتبر، سنّ او نیامده است. برخی نویسندگان متأخّر، او را یازده ساله دانستهاند.</ref>. هنگامی که [[سپاه کوفه]]، [[امام حسین]]{{ع}} را در آخرین لحظات [[زندگی]]، محاصره کرده بودند، این [[کودک]]، تلاش کرد تا خود را به [[امام]]{{ع}} برساند. [[زینب]]{{س}}، خواست مانع وی شود؛ ولی نتوانست. او شتابان آمد تا این که خود را به امام{{ع}} رساند و در کنار ایشان، به شهادت رسید. گفتنی است که برخی از منابع، ماجرای شهادت [[قاسم]] را درباره عبداللّه آوردهاند که نادرست به نظر میرسد. | ||
از [[ابو مخنف]] نقل است: [[شمر بن ذی الجوشن]]، با پیادگان [[سپاه]]، به سوی [[حسین]]{{ع}} آمد. حسین{{ع}} به آنها [[حمله]] میبُرد و آنها را از هم میشکافت. سپس آنها، به طور کامل، گِرد حسین{{ع}} را گرفتند. پسربچّهای از [[خاندان]] حسین{{ع}}، به سوی او آمد. خواهرش زینب{{س}}، دختر [[علی]]{{ع}}، او را گرفت تا نگاه دارد. حسین{{ع}} نیز به خواهرش فرمود: «او را نگاه دار!»؛ امّا پسربچّه، [[تسلیم]] نشد و به سوی حسین{{ع}} دوید و در کنارش ایستاد. [[بحر بن | از [[ابو مخنف]] نقل است: [[شمر بن ذی الجوشن]]، با پیادگان [[سپاه]]، به سوی [[حسین]]{{ع}} آمد. حسین{{ع}} به آنها [[حمله]] میبُرد و آنها را از هم میشکافت. سپس آنها، به طور کامل، گِرد حسین{{ع}} را گرفتند. پسربچّهای از [[خاندان]] حسین{{ع}}، به سوی او آمد. خواهرش زینب{{س}}، دختر [[علی]]{{ع}}، او را گرفت تا نگاه دارد. حسین{{ع}} نیز به خواهرش فرمود: «او را نگاه دار!»؛ امّا پسربچّه، [[تسلیم]] نشد و به سوی حسین{{ع}} دوید و در کنارش ایستاد. [[بحر بن کعب بن عبیدالله]]، از [[قبیله]] [[بنی تیم اللّه بن ثعلبة بن عکابه]]، با [[شمشیر]] به سوی حسین{{ع}} حمله کرد. آن پسربچّه گفت: ای مادرْخبیث! آیا عمویم را میکُشی؟ آن مرد، شمشیرش را بر او زد؛ امّا پسربچّه، دستش را سپر کرد و شمشیر، آن را از آرنج، قطع کرد و فقط به پوست، آویزان ماند. پسربچّه، مادرش را صدا زد. حسین{{ع}}، او را گرفت و به سینهاش چسبانْد و گفت: «ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده، [[شکیبایی]] کن و این [وقایع] را خیر ببین و به حساب [[خدا]] بگذار که [[خداوند]]، تو را به [[پدران]] شایستهات، ملحق میکند؛ به [[پیامبر خدا]]، [[علی بن ابی طالب]]، [[حمزه]]، [[جعفر]] و [[حسن بن علی]] - که [[خداوند]]، بر همه آنان [[درود]] فرستد-»<ref>{{متن حدیث|إنَّ شِمْرَ بْنَ ذِي الجَوْشَنِ أَقْبَلَ فِي الرَّجّالَةِ نَحْوَ الحُسَيْنِ{{ع}}؛ فَأَخَذَ الحُسَيْنُ{{ع}} يَشُدُّ عَلَيْهِمْ فَيَنْكَشِفُونَ عَنْهُ، ثُمَّ إنَّهُم أَحَاطُوا بِهِ إحَاطَةً، وَ أقبَلَ إلَى الحُسَيْنِ{{ع}} غُلامٌ مِن أهلِهِ، فَأَخَذَتْهُ اُخْتُهُ زَيْنَبُ ابْنَةُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَهُ، فَقَالَ لَهَا الحُسَيْنُ{{ع}}: اِحْبِسيهِ، فَأَبَى الغُلامُ وَ جَاءَ يَشْتَدُّ إلَى الحُسَيْنِ{{ع}}، فَقَامَ إْلَى جَنْبِهِ. قَالَ: وَ قَدْ أَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبِ بْنِ عُبَيْدِ اللّهِ - مِنْ بَني تَيمِ اللّهِ بْنِ ثَعْلَبَةَ بْنِ عُكَابَةَ - إلَى الحُسَيْنِ{{ع}} بِالسَّيْفِ، فَقَالَ الغُلامُ: يَا بْنَ الخَبيثَةِ! أتَقْتُلُ عَمِّي؟ فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ، فَاتَّقَاهُ الغُلامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إلَا الجَلْدَةَ، فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ، فَنَادَى الغُلامُ: يَا اُمَّتَاه. فَأَخَذَهُ الحُسَيْنُ{{ع}} فَضَمَّهُ إلَى صَدْرِهِ، وَ قَالَ: يَا بْنَ أخي، اِصْبِر عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ، وَاحْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الخَيْرَ، فَإِنَّ اللّهَ يُلْحِقُكَ بِآبائِكَ الصَّالِحينَ؛ بِرَسُولِ اللّهِ{{صل}} وَعَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ، وَحَمْزَةَ وجَعْفَرٍ، وَالحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِم أَجْمَعِينَ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۵۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۷۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۹۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |