پرش به محتوا

زندگی پیامبر خاتم در مدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==[[اسلام در مدینه]]==
==[[اسلام در مدینه]]==
یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نام‌های [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]]{{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان محل هجرت رسول خدا{{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا{{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از این‌رو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا{{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند.
یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نام‌های [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]]{{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان محل هجرت رسول خدا{{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا{{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از این‌رو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا{{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند.
خط ۱۰: خط ۱۱:
با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی می‌کرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایده‌ای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا{{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمی‌دیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولت‌هایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} در فعالیت‌های خویش می‎‌گشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولت‌هایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار می‌داد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>.
با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی می‌کرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایده‌ای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا{{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمی‌دیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولت‌هایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} در فعالیت‌های خویش می‎‌گشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولت‌هایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار می‌داد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>.


درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمی‌دیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی می‌دیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگ‌های درگرفته و دامنه‌دار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا{{صل}} آماده کرد و آن [[حضرت]] مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارت‌های [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] می‌کردند که تازه واردی بی‌طرف همچون رسول خدا{{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بی‌طرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>.
درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمی‌دیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی می‌دیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگ‌های درگرفته و دامنه‌دار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا{{صل}} آماده کرد و آن حضرت مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارت‌های [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] می‌کردند که تازه واردی بی‌طرف همچون رسول خدا{{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بی‌طرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>.


بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا{{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانه‌ای یافت می‌شد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref>
بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا{{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانه‌ای یافت می‌شد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref>


==[[ورود پیامبر خاتم به مدینه]]==
==ورود [[پیامبر خاتم]] به [[مدینه]]==
رسول خدا{{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار]] [[امام علی]]{{ع}} ماند تا وی از [[مکه]] بدو ملحق شود و در این هنگام بود که [[مسجد قبا]] را بنا کرد<ref>کلینی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. پس از رسیدن [[امام علی]]{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد. هنگام ورود رسول خدا{{صل}} به یثرب، [[قبایل]] گوناگونی از ایشان [[دعوت]] می‌کردند که در میان آنان فرود آید، اما رسول خدا{{صل}} می‌فرمود: "[[راه]] شتر را باز گذارید که او [[مأمور]] است"<ref>{{متن حدیث| خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ }}</ref> آن [[حضرت]] در [[اندیشه]] یافتن محل مناسبی برای استقرار خود بود که مرکزیت و بر مناطق و محله‌های دیگر یثرب اشراف داشته باشد. از این‌رو، در پاسخ به [[اصرار]] [[بنی عمرو بن عوف]] می‌فرمود: "من مأمورم در محلی بمانم که محله‌های دیگر را دربرگیرد"<ref>{{متن حدیث|مِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ اَلْقُرَى}}</ref>. محلی که سرانجام رسول خدا{{صل}} در آنجا فرود آمد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی در میانه [[شهر]] یثرب قرار داشت و می‌توانست مشغول به مناطق دیگر شهر باشد. بنابراین، این مکان آگاهانه از سوی رسول خدا{{صل}} [[انتخاب]] شد<ref>ر.ک: جعفریان، حکمت انتخاب، ج۱، ص۳۰۱.</ref> [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} از مکه به مدینه، مبدأ [[تاریخ هجری]] قرار گرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸.</ref>
رسول خدا{{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار]] [[امام علی]]{{ع}} ماند تا وی از [[مکه]] بدو ملحق شود و در این هنگام بود که [[مسجد قبا]] را بنا کرد<ref>کلینی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. پس از رسیدن [[امام علی]]{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد. هنگام ورود رسول خدا{{صل}} به یثرب، [[قبایل]] گوناگونی از ایشان [[دعوت]] می‌کردند که در میان آنان فرود آید، اما رسول خدا{{صل}} می‌فرمود: "[[راه]] شتر را باز گذارید که او [[مأمور]] است"<ref>{{متن حدیث| خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ }}</ref> آن [[حضرت]] در [[اندیشه]] یافتن محل مناسبی برای استقرار خود بود که مرکزیت و بر مناطق و محله‌های دیگر یثرب اشراف داشته باشد. از این‌رو، در پاسخ به [[اصرار]] [[بنی عمرو بن عوف]] می‌فرمود: "من مأمورم در محلی بمانم که محله‌های دیگر را دربرگیرد"<ref>{{متن حدیث|مِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ اَلْقُرَى}}</ref>. محلی که سرانجام رسول خدا{{صل}} در آنجا فرود آمد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی در میانه [[شهر]] یثرب قرار داشت و می‌توانست مشغول به مناطق دیگر شهر باشد. بنابراین، این مکان آگاهانه از سوی رسول خدا{{صل}} [[انتخاب]] شد<ref>ر.ک: جعفریان، حکمت انتخاب، ج۱، ص۳۰۱.</ref> [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} از مکه به مدینه، مبدأ [[تاریخ هجری]] قرار گرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸.</ref>


==[[اقدامات اولیه]]==
==اقدامات اولیه==
رسول خدا{{صل}} در مدینه افزون به بر [[ترویج]] [[معارف دینی]]، اساس کار خویش را بر [[قانون‌گذاری]]، بنیانگذاری [[اجتماع]] [[مسلمانان]] و ترتیب تنظیم امور آنان قرار داد؛ بر خلاف دوران مکه که اساس فعالیت و دعوت رسول خدا{{صل}} در موضوع [[مبدأ و معاد]] و [[مبارزه]] با [[افکار]] شرک‌آلود بود.
رسول خدا{{صل}} در مدینه افزون به بر [[ترویج]] [[معارف دینی]]، اساس کار خویش را بر [[قانون‌گذاری]]، بنیانگذاری [[اجتماع]] [[مسلمانان]] و ترتیب تنظیم امور آنان قرار داد؛ بر خلاف دوران مکه که اساس فعالیت و دعوت رسول خدا{{صل}} در موضوع [[مبدأ و معاد]] و [[مبارزه]] با [[افکار]] شرک‌آلود بود.


خط ۳۷: خط ۳۸:


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله"، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله"، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:پیامبر خاتم]]
[[رده:پیامبر خاتم]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش