حقیقت علم معصوم: تفاوت میان نسخهها
←چگونگی علم معصوم
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
دیدگاه عینیت وجود و علم سبب شده است که [[علامه طباطبائی]] به طور روشن و صریح تأکید کند که تمامی موجودات [[عالم هستی]] وجود و علم را توأمان دارند: {{عربی|"ان العلم سارفی الموجودات مع سریان الخلقه فلکل منها حظ من العلم علی مقدار حظه من الوجود"}}<ref> طباطبائی، ۱۳۸۹، ج۱۳، ص۱۱۰.</ref>. هر موجودی به اندازه بهرهمندی که از وجود دارد، از علم نیز بهرهمند است. بر اساس این بیان، علم [[انسانی]] [[تابعی]] از وجود وی است و هر چه سعه وجودی شخصی گستردهتر باشد، [[میزان]] [[آگاهی]] و علم وی نیز فزونتر میباشد. تا اینجا این [[حقیقت]] روشن میگردد که اگر در [[جهان]]، وجودی مطلق و بینهایت از جهت شدت وجود دارد، این موجود دارای علم مطلق است و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، [[توان]] بهرهمندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست. علامه طباطبائی میگوید: {{عربی|"فلا مانع من فرض ممکن له علم بکل شیء او قدره علی کل شیء او حیاه دائمه مادام غیر مستقل الوجود عن االله سبحانه و لا منعزل الکون منه کما لا مانع من تحقق الممکن مع وجود موقت ذی أمد او علم او قدره متعلقین ببعض الاشیاء دون بعض، نعم فرض الاستقلال یبطل الحاجه الامکانیه و لافرق فیه بین الکثیر والقلیل کما عرفت، هذا من جهه العقل"}}. <ref>همان، ج۱۰، ص۲۱۲.</ref>. دیدگاه یاد شده درباره وجود و اینکه هر موجودی به میزان سعه وجودی که دارد، از سایر صفات کمالیِ برخاسته از وجود نیز برخوردار است، مستظهر به اصول پذیرفته شدهای است که در جای خود [[استدلال]] و [[اثبات]] گردیدهاند<ref>[[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.</ref>. | دیدگاه عینیت وجود و علم سبب شده است که [[علامه طباطبائی]] به طور روشن و صریح تأکید کند که تمامی موجودات [[عالم هستی]] وجود و علم را توأمان دارند: {{عربی|"ان العلم سارفی الموجودات مع سریان الخلقه فلکل منها حظ من العلم علی مقدار حظه من الوجود"}}<ref> طباطبائی، ۱۳۸۹، ج۱۳، ص۱۱۰.</ref>. هر موجودی به اندازه بهرهمندی که از وجود دارد، از علم نیز بهرهمند است. بر اساس این بیان، علم [[انسانی]] [[تابعی]] از وجود وی است و هر چه سعه وجودی شخصی گستردهتر باشد، [[میزان]] [[آگاهی]] و علم وی نیز فزونتر میباشد. تا اینجا این [[حقیقت]] روشن میگردد که اگر در [[جهان]]، وجودی مطلق و بینهایت از جهت شدت وجود دارد، این موجود دارای علم مطلق است و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، [[توان]] بهرهمندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست. علامه طباطبائی میگوید: {{عربی|"فلا مانع من فرض ممکن له علم بکل شیء او قدره علی کل شیء او حیاه دائمه مادام غیر مستقل الوجود عن االله سبحانه و لا منعزل الکون منه کما لا مانع من تحقق الممکن مع وجود موقت ذی أمد او علم او قدره متعلقین ببعض الاشیاء دون بعض، نعم فرض الاستقلال یبطل الحاجه الامکانیه و لافرق فیه بین الکثیر والقلیل کما عرفت، هذا من جهه العقل"}}. <ref>همان، ج۱۰، ص۲۱۲.</ref>. دیدگاه یاد شده درباره وجود و اینکه هر موجودی به میزان سعه وجودی که دارد، از سایر صفات کمالیِ برخاسته از وجود نیز برخوردار است، مستظهر به اصول پذیرفته شدهای است که در جای خود [[استدلال]] و [[اثبات]] گردیدهاند<ref>[[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.</ref>. | ||
== | ==چگونگی علم معصوم== | ||
درباره چگونگی [[علم امام]]{{ع}}، همواره [[اختلاف]] نظرهایی میان [[علمای امامیه]] وجود داشته است. از آن جمله میتوان به اختلاف در مطلق یا [[مشروط بودن علم امام]]{{ع}} یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد<ref>برخی از اندیشمندان در اینباره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار بردهاند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در [[فلسفه]] دارند، بهتر است از بهکارگیری آن خوداری کنیم؛ زیرا که [[علم حضوری]] در فلسفه به [[علمی]] گفته میشود که معلوم با وجودش نزد [[عالم]] حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.</ref>، این در صورتی است که آنچه بیشتر [[علما]] در بحث علم امام{{ع}} با عنوان حضوری و حصولی آوردهاند، همان چیزی است که درباره [[علم فعلی]] و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن [[علم پیامبران]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عَرَضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است. مشروط بودن [[علم]] آنان به این معناست که [[علوم غیبی]] [[معصومین]] به خواست و [[اراده]] آنان و [[مصلحت الهی]] وابسته است<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.</ref>. | درباره چگونگی [[علم امام]]{{ع}}، همواره [[اختلاف]] نظرهایی میان [[علمای امامیه]] وجود داشته است. از آن جمله میتوان به اختلاف در مطلق یا [[مشروط بودن علم امام]]{{ع}} یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد<ref>برخی از اندیشمندان در اینباره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار بردهاند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در [[فلسفه]] دارند، بهتر است از بهکارگیری آن خوداری کنیم؛ زیرا که [[علم حضوری]] در فلسفه به [[علمی]] گفته میشود که معلوم با وجودش نزد [[عالم]] حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.</ref>، این در صورتی است که آنچه بیشتر [[علما]] در بحث علم امام{{ع}} با عنوان حضوری و حصولی آوردهاند، همان چیزی است که درباره [[علم فعلی]] و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن [[علم پیامبران]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عَرَضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است. مشروط بودن [[علم]] آنان به این معناست که [[علوم غیبی]] [[معصومین]] به خواست و [[اراده]] آنان و [[مصلحت الهی]] وابسته است<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.</ref>. | ||