پرش به محتوا

زهیر بن قین بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:
زهیر بن قین بجلی از شخصیت‌های برجسته [[کوفه]] بود که [[روز عاشورا]]، [[افتخار]] یافت در رکاب [[حسین بن علی]]{{ع}} به [[شهادت]] برسد. وی در میدان‌های [[جنگ]]، دلاوری‌های بسیاری نشان داده بود. ابتدا نیز [[هوادار]] جناح [[عثمان]] بود، امّا [[توفیق]] یافت که [[نیک]] فرجام و از شهدای عالی [[مقام]] [[کربلا]] شود. وی در سال ۶۰ [[هجری]] (که [[سید الشهدا]] هم از [[مکّه]] به قصد [[کوفه]] حرکت کرده بود) از [[سفر]] [[حج]] بر میگشت و [[دوست]] نداشت که با [[امام]] برخورد کند و هم [[منزل]] شود. امّا در یکی از منزل‌گاه‌ها ناچار با فرود آمدن [[کاروان حسینی]] همزمان شد. [[امام]] کسی را نزد او فرستاد.
زهیر بن قین بجلی از شخصیت‌های برجسته [[کوفه]] بود که [[روز عاشورا]]، [[افتخار]] یافت در رکاب [[حسین بن علی]]{{ع}} به [[شهادت]] برسد. وی در میدان‌های [[جنگ]]، دلاوری‌های بسیاری نشان داده بود. ابتدا نیز [[هوادار]] جناح [[عثمان]] بود، امّا [[توفیق]] یافت که [[نیک]] فرجام و از شهدای عالی [[مقام]] [[کربلا]] شود. وی در سال ۶۰ [[هجری]] (که [[سید الشهدا]] هم از [[مکّه]] به قصد [[کوفه]] حرکت کرده بود) از [[سفر]] [[حج]] بر میگشت و [[دوست]] نداشت که با [[امام]] برخورد کند و هم [[منزل]] شود. امّا در یکی از منزل‌گاه‌ها ناچار با فرود آمدن [[کاروان حسینی]] همزمان شد. [[امام]] کسی را نزد او فرستاد.


فرستاده [[حسین]]{{ع}} به [[خیمه]] او رفت و [[پیام]] [[امام]] را رساند. ابتدا بی میلی نشان می‌داد. امّا همسرش او را [[تشویق]] کرد تا برود و ببیند خواسته [[امام]] چیست. زهیر نزد [[امام]] رفت. کلمات [[امام]] آتشی در [[دل]] او افروخت که از "عثمانی" بودن به "حسینی" بودن تبدیل شد. همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان [[حسین]]{{ع}} پیوستند<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۷۱.</ref>. [[سپاه حرّ]] وقتی [[راه]] را بر [[امام حسین]]{{ع}} بستند، زهیر با اجازه [[سید الشهدا]] با آنان سخن گفت و به [[امام]] پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولی [[امام]] نپذیرفت<ref>اعیان الشیعه، ج۷، ص۷۱.</ref>. [[شب عاشورا]] نیز، از جمله کسانی بود که با نطقی پرشور، مراتب [[اخلاص]] و [[حمایت]] و جانبازی خویش را نسبت به [[امام]] کرد و گفت: اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز [[دست]] از [[یاری]] پسر [[پیغمبر]] بر نخواهم داشت<ref>عنصر شجاعت، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.
فرستاده [[حسین]]{{ع}} به [[خیمه]] او رفت و [[پیام]] [[امام]] را رساند. ابتدا بی‌میلی نشان می‌داد. امّا همسرش او را [[تشویق]] کرد تا برود و ببیند خواسته [[امام]] چیست. زهیر نزد [[امام]] رفت. کلمات [[امام]] آتشی در [[دل]] او افروخت که از "عثمانی" بودن به "حسینی" بودن تبدیل شد. همسرش نیز همراه او آمد و به کاروان [[حسین]]{{ع}} پیوستند<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۷۱.</ref>. [[سپاه حرّ]] وقتی [[راه]] را بر [[امام حسین]]{{ع}} بستند، زهیر با اجازه [[سید الشهدا]] با آنان سخن گفت و به [[امام]] پیشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولی [[امام]] نپذیرفت<ref>اعیان الشیعه، ج۷، ص۷۱.</ref>. [[شب عاشورا]] نیز، از جمله کسانی بود که با نطقی پرشور، مراتب [[اخلاص]] و [[حمایت]] و جانبازی خویش را نسبت به [[امام]] کرد و گفت: اگر هزار بار هم کشته شوم و زنده گردم هرگز [[دست]] از [[یاری]] پسر [[پیغمبر]] بر نخواهم داشت<ref>عنصر شجاعت، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.


[[روز عاشورا]]، [[سید الشهدا]] [[فرماندهی]] جناح راست [[یاران]] خویش را در میدان به زهیر سپرد. زهیر، پس از [[امام حسین]]{{ع}} اوّلین کسی بود که سواره و [[غرق]] در [[سلاح]] مقابل [[دشمن]] رفت و به [[نصیحت]] آنان پرداخت. [[شمر]] به طرف او تیری افکند. گفتگوهایی بین او و [[شمر]] انجام گرفت<ref>انصار الحسین، ص۳۷؛ عنصر شجاعت، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. [[ظهر]] [[عاشورا]] هم او و [[سعید بن عبدالله حنفی|سعید بن عبد الله]] جلوی [[امام]] ایستادند و سپر تیر‌ها شدند تا [[امام]] [[نماز]] بخواند. پس از اتمام [[نماز]]، به میدان رفت و شجاعانه [[نبرد]] کرد. مطابق گفته‌اش، با [[شمشیر]] از [[حسین]]{{ع}} [[دفاع]] کرد و جنگید و کشته شد. [[امام]] به بالین او آمد و او را [[دعا]] و کشندگانش را [[نفرین]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۱۷.</ref>.
[[روز عاشورا]]، [[سید الشهدا]] [[فرماندهی]] جناح راست [[یاران]] خویش را در میدان به زهیر سپرد. زهیر، پس از [[امام حسین]]{{ع}} اوّلین کسی بود که سواره و [[غرق]] در [[سلاح]] مقابل [[دشمن]] رفت و به [[نصیحت]] آنان پرداخت. [[شمر]] به طرف او تیری افکند. گفتگوهایی بین او و [[شمر]] انجام گرفت<ref>انصار الحسین، ص۳۷؛ عنصر شجاعت، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. [[ظهر]] [[عاشورا]] هم او و [[سعید بن عبدالله حنفی|سعید بن عبد الله]] جلوی [[امام]] ایستادند و سپر تیر‌ها شدند تا [[امام]] [[نماز]] بخواند. پس از اتمام [[نماز]]، به میدان رفت و شجاعانه [[نبرد]] کرد. مطابق گفته‌اش، با [[شمشیر]] از [[حسین]]{{ع}} [[دفاع]] کرد و جنگید و کشته شد. [[امام]] به بالین او آمد و او را [[دعا]] و کشندگانش را [[نفرین]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۱۷.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش