اسطوره: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۸۸۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۶: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسطوره در قرآن]] - [[اسطوره در حدیث]] - [[اسطوره در فقه سیاسی]] </div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسطوره در قرآن]] - [[اسطوره در حدیث]] - [[اسطوره در فقه سیاسی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسطوره (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==مقدمه==
*اسطوره: [[احادیث]] بی‌سروته<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۸۱۹.</ref>، [[اباطیل]] مکتوب <ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۷۳. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۳۶۳.</ref>، سطور ساخته‌ شده و جعلی <ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۲۶.</ref> و افسانه‌های پیشینیان<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۰۶.</ref>.
[[روایت]] [[مقدس]] و [[فوق طبیعی]] ساحات و وجوه مختلف [[حیات انسانی]]
*{{متن قرآن|إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«چون آیات ما را بر او بخوانند می‌گوید: افسانه‌های پیشینیان است» سوره قلم، آیه ۱۵.</ref>‌.
 
*بعضی محققان اسطوره را هم‌ریشه با ایستوریای یونانی می‌دانند که دو کلمه "history" ([[تاریخ]]) و "story" (داستان) [[انگلیسی]] از آن مشتق شده‌اند<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص‌۲۶۹.</ref>.
«[[اسطوره]]» (ج:[[اساطیر]]) (Myth) واژه‌ای معرِّب است که از واژه یونانی «هیستوریا»» (Historia) به معنای جست‌وجو، [[آگاهی]] و داستان گرفته شده است. اسطوره در [[فهم]] [[عامه]] و در برخی از [[فرهنگ‌ها]]، «آنچه خیالی و غیرواقعی است و جنبه افسانه‌ای محض دارد» معنا می‌شود و در اصطلاح، روایتی مقدس و پذیرفته شده درباره [[انسان]] و ساحات مختلف حیات انسانی است که شناختش از افسانه‌های [[تاریخی]] آسان نیست. انسان‌شناسان، ادبا، [[مورخان]]، [[روان‌شناسان]] و دین‌پژوهان هرکدام از منظر خود اسطوره را تعریف کرده‌اند. به همین سبب این واژه دچار نوعی ابهام معنایی شده و معانی متعدد و گاه متناقضی از آن برداشت می‌شود. از منظردانش اسطوره‌شناسی، اسطوره روایتی درباره موجودات فراطبیعی است و معمولاً [[باور]] بر این است که اسطوره‌ها شامل اطلاعاتی [[کیهان]] شناختی‌اند؛ نظیر اینکه [[جهان]] و [[مخلوقات]] آن و همچنین [[قواعد]] طبقه‌بندی آنها چگونه و از کجا نشأت گرفته‌اند. اهمیت اسطوره در چگونگی دربرگیری و نمایاندن [[باورها]] و ارزش‌هایی است که یک گروه مشخص [[فرهنگی]] در آنها اشتراک دارند و با آنها شناخته می‌شوند. از این رو اسطوره می‌تواند خاستگاه یک [[اجتماع]] و جایگاه آن در جهان و نسبتش با دیگر گروه‌ها را روشن کند و [[گواه]] یا تصویرگر [[ارزش‌های اخلاقی]] مورد [[احترام]] آن گروه باشد.اساطیر با نوع [[زندگی]] و [[معیشت]] (مانند [[دامداری]]، شکار و [[کشاورزی]]) و ساختارهای [[اجتماعی]] پیوندی تنگاتنگ می‌یابند. مهم‌ترین ویژگی اسطوره، بیان [[سرمشق]] و الگوی نخستین پدیده‌های طبیعی و [[انسانی]] است.
*یکی از سیاست‌های [[مشرکان]] برای [[تکذیب]] [[قرآن کریم]] و [[آیات الهی]]، اسطوره‌خواندن آن بود. ازآنجا‌که هیچ [[تمدن]] و ملتی از افسانه‌های باستانی و اسطوره‌های خیالی یا [[خرافی]] -که جزئی از [[فرهنگ]] آنها را تشکیل می‌دهد- خالی نیست، این [[اتهام]] به [[قرآن کریم]] آن را از حد [[کلام]] [[وحی]] و [[معجزه الهی]] که حاوی [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] متعالی است، به سطح افسانه‌های باستانی و تخیّلی [[اقوام]] و [[ملل]] دیگر تنزّل می‌دهد.
 
*در [[فرهنگ]] [[سیاسی]]، اسطوره متضمن توصیف [[افعال]] [[خدایان]] یا وقایع خلاف عادت است و در میان [[ملل]] مختلف، متنوع و گوناگون است و [[ملت‌ها]] از آن در آموزش‌دادن یا رفع [[نگرانی‌ها]] استفاده می‌کنند. عده‌ای اسطوره را محصول [[خرافات]] و اندیشه‌های غیر واقعی و عده‌ای آن را باعث بیان [[احساسات]] درباره [[جهان]] و حراست از [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[شعائر]] آن دانسته‌اند<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۹۰.</ref>.
رویکردهای مختلفی برای تحلیل [[علمی]] اسطوره وجود دارد. در رویکردهای روانکاوانه،اساطیر ته مانده‌های [[تغییر]] شکل یافته تخیلات و [[امیال]] [[اقوام]] و ملل‌اند که موقعیتی مشابه [[رؤیا]] در [[زندگی فردی]] دارند.اساطیر هرگز هوشیارانه [[آفریده]] نشده‌اند و نخواهند شد. از سوی دیگر برخی از محققان،اساطیر را ناشی از [[بیماری]]زبان دانسته‌اند. برخی نیز تلاش کرده‌اند اسطوره‌ها را به مثابه زبانی نمادین و تمثیلی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. در مقابل این رویکردهای تقلیل دهنده [[اسطوره]] به امری بیرون از خود، برخی معتقدند که اسطوره بیانگر شیوه‌ای خاص از [[فهم]] و بیان [[حقیقت]] است که قابل بیان در سایر اشکال ارتباطی نیست. اما مهم‌ترین رویکرد در تحلیل اسطوره درنظرگرفتن آن در رابطه با [[حیات اجتماعی]] و تحلیل اسطوره به مثابه منشور [[جامعه]] است. در رویکردهای [[انسان‌شناسی]] [[فرهنگی]]، اسطوره‌ها را بر حسب نیازهایی که در بازتولید و [[پایداری]] جامعه برآورده می‌سازند، تبیین می‌کنند. بدین‌سان [[نظام]] اساطیری یک [[فرهنگ]]، با رمزگذاری هنجارهای گروهی، در تقویت [[همبستگی]] و [[یکپارچگی]] جامعه ایفای نقش می‌کند. در مدل امیل دورکیم - جامعه شناس مشهور فرانسوی - نظام اسطوره‌ای نمایانگر [[وجدان]] گروهی است؛ یعنی [[هنجارها]] و باورهایی که افراد با آنها جامعه پذیر می‌شوند و به مثابه سیمان [[اجتماعی]]، [[جوامع]] پیشاصنعتی و صنعتی را [[انسجام]] می‌بخشد.
 
عموماً اسطوره‌ها به روایتی [[کلامی]] و امری گفتاری تقلیل داده می‌شوند؛ در حالی که آنها گاه در قالب کلمات بیان می‌شوند و گاه در قالب حرکت و تصویر. اسطوره‌ها صرفاً [[باورها]] نیستند، بلکه در نهایت بیانگر یک [[منطق]] کنش‌اند و به سطح کنش، هم در وجه مثالین آن در [[آیین‌ها]] و هم در وجه روزمره آن در [[حیات]] جاری جامعه ختم می‌شوند. اسطوره بیش از آنکه اندیشیده و بیان شود، [[احساس]] و تجربه شده و زیسته می‌شود. اسطوره همچنین راهی برای تجربه و احساس واقعیتی است که در زبان عادی قابل بیان نیست. اسطوره، الگویی ثابت و منجمد ندارد و نوعی سیالیت و تاریخمندی در فرم و محتوای [[اساطیر]] وجود دارد؛ زیرا در نظام‌های فرهنگی و اجتماعی، رویدادهایی هستند که [[قدرت]] دارند چارچوب‌های معنایی ازجمله اساطیر را واژگون کنند و به همین سبب [[مردم]] هم تلاش می‌کنند این الگوهای اساطیری را با رویدادهای خاص فرهنگی در تعاملی خلاق نگه دارند.
 
یکی از موضوعات چالش برانگیز در بررسی اسطوره، رابطه آن با [[مذهب]] است. از یک سو اساطیر بیانگر باورها و [[اعتقادات]] یک [[قوم]] هستند و از سوی دیگر [[اسطوره]] در کنه خودش کاملاً منطبق با نهاد [[مذهب]] به معنای جامعه‌شناختی آن نیست. اسطوره‌ها را می‌توان به دو نوع کلی «[[اساطیر]] قدسی» و «اساطیر عرفی» طبقه‌بندی کرد که در نوع اول، جوهر اسطوره بیانگر امر قدسی است و این‌گونه پنداشته می‌شود که اساطیر همیشه بیانگر داستان‌های مینوی بوده‌اند.
 
میرچا الیاده – دین‌پژوه و اسطوره‌شناس مشهور - [[معتقد]] است اسطوره در [[دنیایی]] که [[عقلانیت]] چندان جایگاهی ندارد، به کمک [[انسان]] [[دینی]] می‌آید تا او بتواند به [[درک]] فحوای [[عینی]] [[جهان]] برسد و با آن [[ارتباط عاطفی]] برقرار کند. الیاده معتقد است [[تجربه دینی]] از طریق نمادگرایی ساخت می‌یابد و این نمادگرایی در محیط الگوهای نمونه آرمانی ([[سرمشق]]) خاص متجلی می‌شود. به این معنا که انسان سعی می‌کند تا از طریق رمزآلودکردن پدیده‌ها، حتی به عادی‌ترین و بی‌معناترین کنش‌های خود هم اعطای وجود کند. از طریق همین تکرار است که یک کنش، با نمونه آرمانی‌اش انطباق یافته و بساط [[زمان]] برچیده می‌شود و اسطوره‌ها این [[وظیفه]] را عهده‌دار می‌شوند. اسطوره‌ها، سرمشق‌ها را برای همه فعالیت‌های معتبری که انسان با آن درگیر است، [[حفظ]] کرده و به نسل‌های بعد انتقال می‌دهند.
 
نسبت میان اسطوره و [[آیین]] هم از مباحث پر مناقشه بوده است و دقیقاً مشخص نیست که اساطیر زیربنای شکل‌گیری [[آیین‌ها]] هستند یا برعکس. برخی از محققان،اساطیر را بیان [[کلامی]] آیین‌ها و توجیه آیین‌ها دانسته‌اند و برخی هم آیین‌ها را تجلی [[رفتاری]] اساطیر دانسته‌اند. در نظریات متأخر،اساطیر در پیوندی عمیق با آیین‌ها[[فهم]] می‌شوند و نمی‌توان هیچ‌کدام را به دیگری تقلیل داد. [[عزاداری]] [[شیعیان]] را می‌توان یکی از مصادیق پیوند آیین و اسطوره قدسی دانست.<ref>[[جبار رحمانی|رحمانی، جبار]]، [[آبرو - داورپناه (مقاله)|مقاله «آبرو»]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۷۸.</ref>


==منابع==
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[خرافه]]
* [[خرافه]]
{{مدینه}}
 
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100827.jpg|22px]] [[جبار رحمانی|رحمانی، جبار]]، [[آبرو - داورپناه (مقاله)|مقاله «آبرو»]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|'''فرهنگ سوگ شیعی''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اسطوره]]
[[رده:اسطوره]]
۷۳٬۳۶۴

ویرایش