پرش به محتوا

بحث:جامعه بشری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۶۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱
جز (جایگزینی متن - 'زندگی خانوادگی' به 'زندگی خانوادگی')
خط ۱: خط ۱:
==الحياة ج۷==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
* باب هفدهم: ضوابط در روابط اجتماعی
* فصل ۱ - ضرورت جامعه‌گرایی (اجتماعی بودن)
* فصل ۲- ضرورت جامعه‌گرایی، در تربیت اسلامی
* فصل ۳- تکامل روابط اجتماعی، در تربیت اسلامی
* أ- برادری
* ب- آرامش‌یابی
* ج- بازگویی دردها و مشکلات
* فصل ۴- استواری پیوندهای عقیدتی
* فصل ۵- پایداری پیوندهای عقیدتی
* فصل ۶- سستی پیوندهای مادی
* فصل ۷- خدایی شدن روابط
* فصل ۸- پیوندهای سالم اجتماعی، عبادت است
* فصل ۹ - رابطه با مردم، رابطه با خدا
* فصل ۱۰ - دوری از مردم، دوری از خدا
* فصل ۱۱ - روابط اجتماعی بر اساس تکلیف
* فصل ۱۲ - نقش جامعه سالم در تکامل فرد
* فصل ۱۳ - هشدار درباره انسان‌های ناسالم
* فصل ۱۴ - تکامل روابط اجتماعی در پرتو عاطفه
* فصل ۱۵- دوست داشتن همه مردم
* فصل ۱۶ - روابط، بر اصل کرامت انسان
* فصل ۱۷ - روابط، بر اصل مساوات
* فصل ۱۸ -روابط، بر اصل نفی تبعیض نژادی
* فصل ۱۹ - روابط، بر نفی امتیازات قبیله‌ای
* فصل ۲۰- محکومیت روابط طبقاتی
* فصل ۲۱- روابط، بر اصل عدالت
* فصل ۲۲- محکومیت روابط ظالمانه
* فصل ۲۳- روابط، بر محور حق و قانون
* فصل ۲۴- محکومیت روابط بر محور باطل
* فصل ۲۵-روابط، بر اصل تقوی
* فصل ۲۶-روابط، بر اصل تعهدباوری و مسئولیت‌شناسی
* فصل ۲۷-روابط، بر امل گسترش دانایی و دین‌باوری
* فصل ۲۸ - روابط، برای اصلاح جامعه
* فصل ۲۹- روابط، برای انتقاد
* فصل ۳۰- روابط، برای سودرسانی به همه
* فصل ۳۱- سودرسانی به نیکوکار و بدهکار
* فصل ۳۲- پیشدستی در سودرسانی
* فصل ۳۳- روابط، بر اصل پیوندهای انسانی
* فصل ۳۴- خردمندی و جامعه‌گرایی
* فصل ۳۵- تکامل عقل در متن جامعه
* فصل ۳۶- معیار، در روابط اجتماعی
* فصل ۳۷- برخورد مناسب، در روابط اجتماعی
* فصل ۳۸- روابط اجتماعی، با هوشیاری و تیزنگری
{{پایان}}
{{پایان}}
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[انسان‌ها]] به مقتضای [[فطرت]] و [[طبیعت]] خود موجوداتی [[اجتماعی]] یا "مَدَنیٌ بالطبع" و محتاج و [[نیازمند]] به همدیگرند. این [[نیاز]] فطری [[علت]] پیدایش گروه‌های [[اجتماعی]]، [[شهرها]]، کشورها و تمدن‌ها در طول [[تاریخ]] است. مکاتب [[الهی]] و [[تعالیم]] [[معصومین]] {{عم}} نسبت به این [[نیاز]] [[بشر]] بی‌تفاوت نبوده و در تدارک طرح و اصولی برای [[زندگی اجتماعی]] بوده‌اند، همان‌طور که مکاتب بشری نیز در [[برنامه‌ریزی]] خود از این مسئله غافل نبوده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 233.</ref>.
*[[انسان‌ها]] به مقتضای [[فطرت]] و [[طبیعت]] خود موجوداتی [[اجتماعی]] یا "مَدَنیٌ بالطبع" و محتاج و [[نیازمند]] به همدیگرند. این [[نیاز]] فطری [[علت]] پیدایش گروه‌های [[اجتماعی]]، [[شهرها]]، کشورها و تمدن‌ها در طول [[تاریخ]] است. مکاتب [[الهی]] و [[تعالیم]] [[معصومین]] {{عم}} نسبت به این [[نیاز]] [[بشر]] بی‌تفاوت نبوده و در تدارک طرح و اصولی برای [[زندگی اجتماعی]] بوده‌اند، همان‌طور که مکاتب بشری نیز در [[برنامه‌ریزی]] خود از این مسئله غافل نبوده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 233.</ref>.
خط ۵: خط ۵۳:
*[[اختلاف]] استعدادها و توانایی‌های [[انسان‌ها]]، تفاوت‌های جسمی و روحی بیانگر [[ضرورت]] [[زندگی اجتماعی]] است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا فَرَّقَ بَيْنَهُمْ مَبَادِئُ طِينِهِمْ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ كَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ أَرْضٍ وَ عَذْبِهَا وَ حَزْنِ تُرْبَةٍ وَ سَهْلِهَا؛ فَهُمْ عَلَى حَسَبِ قُرْبِ أَرْضِهِمْ يَتَقَارَبُونَ وَ عَلَى قَدْرِ اخْتِلَافِهَا يَتَفَاوَتُونَ؛ فَتَامُّ الرُّوَاءِ نَاقِصُ الْعَقْلِ، وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِيرُ الْهِمَّةِ، وَ زَاكِي الْعَمَلِ قَبِيحُ الْمَنْظَرِ، وَ قَرِيبُ الْقَعْرِ بَعِيدُ السَّبْرِ، وَ مَعْرُوفُ الضَّرِيبَةِ مُنْكَرُ الْجَلِيبَةِ، وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ، وَ طَلِيقُ اللِّسَانِ حَدِيدُ الْجَنَانِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴</ref>. این [[نیاز]] اجتناب‌ناپذیر از عوامل تشکیل اجتماع‌های بشری است. [[امام]] به فردی که از [[خداوند]] تقاضای [[بی‌نیازی]] از خلق را می‌کرد، فرمود: "این‌گونه درخواست نکن، زیرا احتیاج [[آدمی]] به [[مردم]] چون احتیاج او به دست و پاست." ایجاد طبقات مختلف [[اجتماعی]] و صنفی و [[جود]] استعدادها، انگیزه‌ها و علائق گوناگون است که افراد [[جامعه]] را به‌حسب تخصصی که دارند، به یکدیگر [[نیازمند]] می‌کند و افراد در [[جامعه]] با [[تعاون]] و [[همکاری]] توانایی‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و نیازهای یکدیگر را برطرف می‌کنند<ref>{{متن حدیث|فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَ زَيْنُ الْوُلاَةِ، وَعِزُّ الدِّينِ، وَسُبُلُ الاَْمْنِ وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهَذَيْنِ الصِّنْفَيْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَالْعُمَّالِ وَالْکُتَّابِ، لِمَا يُحْکِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ، وَيَجْمَعُونَ مِنَ الْمَنَافِعِ، وَيُؤْتَمَنُونَ عَلَيْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاْمُورِ وَعَوَامِّهَا. وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيمَا يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ، وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ مَا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ. ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ. وَفِي اللهِ لِکُلّ سَعَةٌ، وَلِکُلّ عَلَى الْوَالِي حَقٌّ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ، وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذَلِکَ إِلاَّ بِالاِهْتِمَامِ وَالاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيمَا خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. مفهوم طبقات [[اجتماعی]] در [[نهج البلاغه]]، تأیید [[اختلاف طبقاتی]] و تبعیض‌های نابجا نیست، بلکه ناظر بر وجود اختلاف‌های [[مردم]] در انجام امور مربوط به زندگی‌شان است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 233 -234.</ref>.
*[[اختلاف]] استعدادها و توانایی‌های [[انسان‌ها]]، تفاوت‌های جسمی و روحی بیانگر [[ضرورت]] [[زندگی اجتماعی]] است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا فَرَّقَ بَيْنَهُمْ مَبَادِئُ طِينِهِمْ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ كَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ أَرْضٍ وَ عَذْبِهَا وَ حَزْنِ تُرْبَةٍ وَ سَهْلِهَا؛ فَهُمْ عَلَى حَسَبِ قُرْبِ أَرْضِهِمْ يَتَقَارَبُونَ وَ عَلَى قَدْرِ اخْتِلَافِهَا يَتَفَاوَتُونَ؛ فَتَامُّ الرُّوَاءِ نَاقِصُ الْعَقْلِ، وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِيرُ الْهِمَّةِ، وَ زَاكِي الْعَمَلِ قَبِيحُ الْمَنْظَرِ، وَ قَرِيبُ الْقَعْرِ بَعِيدُ السَّبْرِ، وَ مَعْرُوفُ الضَّرِيبَةِ مُنْكَرُ الْجَلِيبَةِ، وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ، وَ طَلِيقُ اللِّسَانِ حَدِيدُ الْجَنَانِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴</ref>. این [[نیاز]] اجتناب‌ناپذیر از عوامل تشکیل اجتماع‌های بشری است. [[امام]] به فردی که از [[خداوند]] تقاضای [[بی‌نیازی]] از خلق را می‌کرد، فرمود: "این‌گونه درخواست نکن، زیرا احتیاج [[آدمی]] به [[مردم]] چون احتیاج او به دست و پاست." ایجاد طبقات مختلف [[اجتماعی]] و صنفی و [[جود]] استعدادها، انگیزه‌ها و علائق گوناگون است که افراد [[جامعه]] را به‌حسب تخصصی که دارند، به یکدیگر [[نیازمند]] می‌کند و افراد در [[جامعه]] با [[تعاون]] و [[همکاری]] توانایی‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و نیازهای یکدیگر را برطرف می‌کنند<ref>{{متن حدیث|فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَ زَيْنُ الْوُلاَةِ، وَعِزُّ الدِّينِ، وَسُبُلُ الاَْمْنِ وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهَذَيْنِ الصِّنْفَيْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَالْعُمَّالِ وَالْکُتَّابِ، لِمَا يُحْکِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ، وَيَجْمَعُونَ مِنَ الْمَنَافِعِ، وَيُؤْتَمَنُونَ عَلَيْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاْمُورِ وَعَوَامِّهَا. وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيمَا يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ، وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ مَا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ. ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ. وَفِي اللهِ لِکُلّ سَعَةٌ، وَلِکُلّ عَلَى الْوَالِي حَقٌّ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ، وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذَلِکَ إِلاَّ بِالاِهْتِمَامِ وَالاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيمَا خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. مفهوم طبقات [[اجتماعی]] در [[نهج البلاغه]]، تأیید [[اختلاف طبقاتی]] و تبعیض‌های نابجا نیست، بلکه ناظر بر وجود اختلاف‌های [[مردم]] در انجام امور مربوط به زندگی‌شان است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 233 -234.</ref>.
*افزون بر آنچه گذشت، بخشی از [[سخنان امام علی]] {{ع}} ناظر بر نیازهای معنوی [[مردمان]] به یکدیگر است. از آن جمله می‌توان به عواطف انسانی اشاره کرد. [[امام]] {{ع}} در [[کلامی]] [[مردمان]] را به [[هم‌یاری]] در [[اطاعت از خدا]]، برپاداری [[عدل]] و [[عدالت]]، [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] و هر آنچه بر [[انسان]] [[واجب]] شده است، فرامی‌خواند و می‌فرماید: "[[مردمان]] به چیزی محتاج‌تر از [[تعاون]] در اجرای فرامین [[الهی]] نیست." در این [[نیازمندی]] فرقی بین افراد در درجات مختلف [[علمی]]، [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] نیست. در [[نهج البلاغه]] این مسئله با بیانی دیگر مطرح شده است: پس در چنین اوضاعی باید دست در دست هم نهید و یکدیگر را [[پند]] دهید و موج نصیحت‌گری را به اوج رسانید. پس هیچ‌کس هر چند حریص بر تحصیل [[رضای الهی]] باشد و سخت در این راه بکوشد، آن‌طورکه باید و شاید به [[حقیقت]] فرمان‌برداری [[الهی]] نرسد. امّا مهم‌ترین و [[برترین]] [[حقوق الهی]] بر مردم همان نصیحت‌گزاری و برپا داشتن [[حق]] در [[جامعه]] است و هیچ‌کس، هر چند جایگاهش در [[حق]] عظیم و برتری‌اش در [[دین]] پرسابقه باشد، بالاتر از رعایت [[حقّ]] [[خداوند]] و کمک به استواریِ [[حق]] نیست و هیچ‌کس، هر چند [[مردم]] کوته‌بین او را کوچک شمارند و دیده‌ها او را به بزرگی نبینند، سزاوار نیست که بر [[اقامه حق]] کمک نکند یا او را در راه [[برپایی حق]] [[یاری]] ندهند<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَيْهِ، فَلَيْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَى رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِي الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِيقَةَ مَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَةِ لَهُ وَ لَكِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ [سُبْحَانَهُ] عَلَى عِبَادِهِ النَّصِيحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَيْسَ امْرُؤٌ وَ إِنْ عَظُمَتْ فِي الْحَقِّ مَنْزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَتْ فِي الدِّينِ فَضِيلَتُهُ بِفَوْقِ أَنْ يُعَانَ عَلَى مَا حَمَّلَهُ اللَّهُ مِنْ حَقِّهِ، وَ لَا امْرُؤٌ وَ إِنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ وَ اقْتَحَمَتْهُ الْعُيُونُ بِدُونِ أَنْ يُعِينَ عَلَى ذَلِكَ أَوْ يُعَانَ عَلَيْه}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 234.</ref>.
*افزون بر آنچه گذشت، بخشی از [[سخنان امام علی]] {{ع}} ناظر بر نیازهای معنوی [[مردمان]] به یکدیگر است. از آن جمله می‌توان به عواطف انسانی اشاره کرد. [[امام]] {{ع}} در [[کلامی]] [[مردمان]] را به [[هم‌یاری]] در [[اطاعت از خدا]]، برپاداری [[عدل]] و [[عدالت]]، [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] و هر آنچه بر [[انسان]] [[واجب]] شده است، فرامی‌خواند و می‌فرماید: "[[مردمان]] به چیزی محتاج‌تر از [[تعاون]] در اجرای فرامین [[الهی]] نیست." در این [[نیازمندی]] فرقی بین افراد در درجات مختلف [[علمی]]، [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] نیست. در [[نهج البلاغه]] این مسئله با بیانی دیگر مطرح شده است: پس در چنین اوضاعی باید دست در دست هم نهید و یکدیگر را [[پند]] دهید و موج نصیحت‌گری را به اوج رسانید. پس هیچ‌کس هر چند حریص بر تحصیل [[رضای الهی]] باشد و سخت در این راه بکوشد، آن‌طورکه باید و شاید به [[حقیقت]] فرمان‌برداری [[الهی]] نرسد. امّا مهم‌ترین و [[برترین]] [[حقوق الهی]] بر مردم همان نصیحت‌گزاری و برپا داشتن [[حق]] در [[جامعه]] است و هیچ‌کس، هر چند جایگاهش در [[حق]] عظیم و برتری‌اش در [[دین]] پرسابقه باشد، بالاتر از رعایت [[حقّ]] [[خداوند]] و کمک به استواریِ [[حق]] نیست و هیچ‌کس، هر چند [[مردم]] کوته‌بین او را کوچک شمارند و دیده‌ها او را به بزرگی نبینند، سزاوار نیست که بر [[اقامه حق]] کمک نکند یا او را در راه [[برپایی حق]] [[یاری]] ندهند<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِي ذَلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَيْهِ، فَلَيْسَ أَحَدٌ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَى رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِي الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ بِبَالِغٍ حَقِيقَةَ مَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَةِ لَهُ وَ لَكِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ [سُبْحَانَهُ] عَلَى عِبَادِهِ النَّصِيحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَيْسَ امْرُؤٌ وَ إِنْ عَظُمَتْ فِي الْحَقِّ مَنْزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَتْ فِي الدِّينِ فَضِيلَتُهُ بِفَوْقِ أَنْ يُعَانَ عَلَى مَا حَمَّلَهُ اللَّهُ مِنْ حَقِّهِ، وَ لَا امْرُؤٌ وَ إِنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ وَ اقْتَحَمَتْهُ الْعُيُونُ بِدُونِ أَنْ يُعِينَ عَلَى ذَلِكَ أَوْ يُعَانَ عَلَيْه}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 234.</ref>.
==اهمیت [[زندگی اجتماعی]] ==
==اهمیت [[زندگی اجتماعی]] ==
*[[امام]] {{ع}} از دیدگاه‌های مختلف بر اهمیت [[زندگی اجتماعی]] تأکید کرده‌اند. در این میان می‌توان مباحث زیر را در نظر گرفت: دست [[خدا]] با جمعیت است، [[انسان]] در اجتماع از دام [[شیطان]] دور خواهد بود<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ [عَلَى] مَعَ الْجَمَاعَةِ، وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ، فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ}}؛ خطبه ۱۲۷</ref>؛ مسکن گزیدن [[آدمی]] در شهرهای بزرگ که اقامتگاه [[مسلمانان]] است، نیز بر این نکته تأکید دارد و گویا مسکن گزیدن در شهرهای بزرگ و وجود تمرکز انسان‌های با [[ایمان]]، [[آسایش]] و [[امنیت]] برای [[انسان]] به‌وجود می‌آورد<ref>{{متن حدیث|وَ اسْكُنِ الْأَمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ، وَ احْذَرْ مَنَازِلَ الْغَفْلَةِ وَ الْجَفَاءِ وَ قِلَّةَ الْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۹</ref>؛ [[برادران دینی]] و [[دوستان]]؛ [[یاران]] [[انسان]] در [[دنیا]] و آخرت‌اند؛ [[امام]] افرادی را که عزلت‌گزینی می‌کنند و خود را از [[جامعه]] جدا می‌دانند، [[نکوهش]] می‌کند<ref>{{متن حدیث|قَالَ لَهُ الْعَلَاءُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ. قَالَ وَ مَا لَهُ؟ قَالَ لَبِسَ الْعَبَاءَةَ [الْعَبَاءَ] وَ تَخَلَّى [مِنَ] عَنِ الدُّنْيَا. قَالَ عَلَيَّ بِهِ. فَلَمَّا جَاءَ قَالَ يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ. قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ. قَالَ وَيْحَكَ، إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ، إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ [الْحَقِ] الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ، كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰</ref>؛ [[انسان‌ها]] را [[مسئول]] در برابر اجتماع، [[شهرها]] و [[بندگان]] برمی‌شمرد<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶</ref>؛ بر [[دوستی]] و حفظ آن تأکید می‌ورزد<ref>{{متن حدیث|احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَيْكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>؛ تأکیدهای فراوان بر [[رفتار نیکو]] در همسایه‌داری<ref>{{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref>؛ تأکید بر انس افراد با یکدیگر و [[وحدت]] [[انسان‌ها]] در [[جامعه]]<ref>{{متن حدیث|فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ؛ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَيْنَ ذَوِي الْأَرْحَامِ، بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِي الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِي الْقُلُوبِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>؛ پرهیز از [[تفرقه]]<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الشَّيْطَانَ الْيَوْمَ قَدِ اسْتَفَلَّهُمْ وَ هُوَ غَداً مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۱۸ و ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 234-235.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} از دیدگاه‌های مختلف بر اهمیت [[زندگی اجتماعی]] تأکید کرده‌اند. در این میان می‌توان مباحث زیر را در نظر گرفت: دست [[خدا]] با جمعیت است، [[انسان]] در اجتماع از دام [[شیطان]] دور خواهد بود<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ [عَلَى] مَعَ الْجَمَاعَةِ، وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ، فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ}}؛ خطبه ۱۲۷</ref>؛ مسکن گزیدن [[آدمی]] در شهرهای بزرگ که اقامتگاه [[مسلمانان]] است، نیز بر این نکته تأکید دارد و گویا مسکن گزیدن در شهرهای بزرگ و وجود تمرکز انسان‌های با [[ایمان]]، [[آسایش]] و [[امنیت]] برای [[انسان]] به‌وجود می‌آورد<ref>{{متن حدیث|وَ اسْكُنِ الْأَمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ، وَ احْذَرْ مَنَازِلَ الْغَفْلَةِ وَ الْجَفَاءِ وَ قِلَّةَ الْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۹</ref>؛ [[برادران دینی]] و [[دوستان]]؛ [[یاران]] [[انسان]] در [[دنیا]] و آخرت‌اند؛ [[امام]] افرادی را که عزلت‌گزینی می‌کنند و خود را از [[جامعه]] جدا می‌دانند، [[نکوهش]] می‌کند<ref>{{متن حدیث|قَالَ لَهُ الْعَلَاءُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَشْكُو إِلَيْكَ أَخِي عَاصِمَ بْنَ زِيَادٍ. قَالَ وَ مَا لَهُ؟ قَالَ لَبِسَ الْعَبَاءَةَ [الْعَبَاءَ] وَ تَخَلَّى [مِنَ] عَنِ الدُّنْيَا. قَالَ عَلَيَّ بِهِ. فَلَمَّا جَاءَ قَالَ يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ. قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَ جُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ. قَالَ وَيْحَكَ، إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ، إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ [الْحَقِ] الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ، كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰</ref>؛ [[انسان‌ها]] را [[مسئول]] در برابر اجتماع، [[شهرها]] و [[بندگان]] برمی‌شمرد<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶</ref>؛ بر [[دوستی]] و حفظ آن تأکید می‌ورزد<ref>{{متن حدیث|احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَيْكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>؛ تأکیدهای فراوان بر [[رفتار نیکو]] در همسایه‌داری<ref>{{متن حدیث|اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref>؛ تأکید بر انس افراد با یکدیگر و [[وحدت]] [[انسان‌ها]] در [[جامعه]]<ref>{{متن حدیث|فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ؛ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَيْنَ ذَوِي الْأَرْحَامِ، بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِي الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِي الْقُلُوبِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>؛ پرهیز از [[تفرقه]]<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الشَّيْطَانَ الْيَوْمَ قَدِ اسْتَفَلَّهُمْ وَ هُوَ غَداً مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۱۸ و ۱۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 234-235.</ref>.
۲۱۸٬۶۶۷

ویرایش