←جستارهای وابسته
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
#[[خداوند]] پس از [[نقل]] سرگذشت [[پیامبران]] و [[اقوام]] پیشین خطاب به [[پیامبر]] میفرماید: اینها همه از [[اخبار]] [[غیب]] است که به تو [[وحی]] میکنیم {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}} هیچگاه نه تو و نه [[قوم]] تو قبل از این از آن [[آگاهی]] نداشتید {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا}} با توجه به آنچه درباره [[نوح]] به تو [[وحی]] شد و آن همه مشکلاتی که [[نوح]] در دعوتش با آن روبهرو بود، و با این حال [[استقامت]] ورزید تو هم [[صبر]] و [[استقامت]] کن، چرا که سر انجام [[پیروزی]] برای [[پرهیزکاران]] است {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}. | #[[خداوند]] پس از [[نقل]] سرگذشت [[پیامبران]] و [[اقوام]] پیشین خطاب به [[پیامبر]] میفرماید: اینها همه از [[اخبار]] [[غیب]] است که به تو [[وحی]] میکنیم {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ}} هیچگاه نه تو و نه [[قوم]] تو قبل از این از آن [[آگاهی]] نداشتید {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا}} با توجه به آنچه درباره [[نوح]] به تو [[وحی]] شد و آن همه مشکلاتی که [[نوح]] در دعوتش با آن روبهرو بود، و با این حال [[استقامت]] ورزید تو هم [[صبر]] و [[استقامت]] کن، چرا که سر انجام [[پیروزی]] برای [[پرهیزکاران]] است {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ}}. | ||
#[[شخصیت]] [[محمد]]{{صل}} که بر [[غیب]] اطلاع و تفوق یافته چنین نیست که خوددار در بیان و [[ابلاغ]] آن باشد و او نسبت به آنچه از [[طریق وحی]] دریافت داشته [[بخل]] ندارد {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} همه را بیکم و کاست در [[اختیار]] [[بندگان خدا]] مینهد، او مانند بسیاری از [[مردم]] نیست که وقتی به [[حقیقت]] مهمی دست مییابند [[اصرار]] در [[کتمان]] آن دارند، و غالباً از بیان آن [[بخل]] میورزند. اگر دیگران به خاطر [[علوم]] محدودشان چنین صفتی را دارند [[پیامبر]] که سرچشمه علمش اقیانوس بیکران [[علم]] خداست از اینگونه صفات مبراست: او هیچگونه خوددار بر [[غیب]] نیست، -[[روح]] او برای اطلاع به [[غیب]] و [[اسرار]] آن، شیفته و منجذب است - و هیچگونه موانع [[نفسانی]] در وجود او نیست تا از این [[سیر]] و کمال [[روحی]] و [[عقلی]] بازش دارد. این [[آیه]] نیز مبیّن امتیاز [[روحی]] و خلقی [[رسول اکرم]]{{صل}} از دیگر [[اهل]] [[کشف و شهود]] و [[کاهنان]] و [[دانشمندان]] است، اینها هر چه دارای استعداد [[عقلی]] و [[نفسانی]] و ممتاز از دیگر [[مردم]] باشند، چون [[مغرور]] به معلومات و اوهام، و مجذوب هواها و [[شهوات]] نفسانیاند، نمیتوانند بیپرده اصول و حقایق پشت پرده [[محسوسات]] را چنانکه هست دریابند، و آنچه درمییابند صریح و روشن بیان نمیکنند یا نمیتوانند بیان کنند، و آنچه بیان میکنند برای گروه خاص و در لفّافه اصطلاحات خاصی است، و آنچه از [[معارف]] و حقایق [[اصول اعتقادی]] و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] [[درک]] میکنند، برای [[حفظ]] [[مقام]] و [[شهوات]] خود و [[عواطف]] و [[امیال]] [[عامه]] [[مردم]] [[کتمان]] یا [[تأویل]] مینمایند، این [[شخصیت]] عالی و [[مقدس]] به هیچ یک از این اشخاص ممتاز شباهت ندارد، آنچه از حقایق پوشیده و [[نهان]] که پروردگارش خواسته دریابد، دریافته و آن چنان مقهور [[وحی]] است که صریح و بیپرده و بر خلاف [[عقاید]] و [[امیال]] [[مردم]] و [[مصلحت]] شخص خود آن را [[ابلاغ]] و اعلام مینماید. {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۳، ص۲۰۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۸۶.</ref>. | #[[شخصیت]] [[محمد]]{{صل}} که بر [[غیب]] اطلاع و تفوق یافته چنین نیست که خوددار در بیان و [[ابلاغ]] آن باشد و او نسبت به آنچه از [[طریق وحی]] دریافت داشته [[بخل]] ندارد {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}} همه را بیکم و کاست در [[اختیار]] [[بندگان خدا]] مینهد، او مانند بسیاری از [[مردم]] نیست که وقتی به [[حقیقت]] مهمی دست مییابند [[اصرار]] در [[کتمان]] آن دارند، و غالباً از بیان آن [[بخل]] میورزند. اگر دیگران به خاطر [[علوم]] محدودشان چنین صفتی را دارند [[پیامبر]] که سرچشمه علمش اقیانوس بیکران [[علم]] خداست از اینگونه صفات مبراست: او هیچگونه خوددار بر [[غیب]] نیست، -[[روح]] او برای اطلاع به [[غیب]] و [[اسرار]] آن، شیفته و منجذب است - و هیچگونه موانع [[نفسانی]] در وجود او نیست تا از این [[سیر]] و کمال [[روحی]] و [[عقلی]] بازش دارد. این [[آیه]] نیز مبیّن امتیاز [[روحی]] و خلقی [[رسول اکرم]]{{صل}} از دیگر [[اهل]] [[کشف و شهود]] و [[کاهنان]] و [[دانشمندان]] است، اینها هر چه دارای استعداد [[عقلی]] و [[نفسانی]] و ممتاز از دیگر [[مردم]] باشند، چون [[مغرور]] به معلومات و اوهام، و مجذوب هواها و [[شهوات]] نفسانیاند، نمیتوانند بیپرده اصول و حقایق پشت پرده [[محسوسات]] را چنانکه هست دریابند، و آنچه درمییابند صریح و روشن بیان نمیکنند یا نمیتوانند بیان کنند، و آنچه بیان میکنند برای گروه خاص و در لفّافه اصطلاحات خاصی است، و آنچه از [[معارف]] و حقایق [[اصول اعتقادی]] و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] [[درک]] میکنند، برای [[حفظ]] [[مقام]] و [[شهوات]] خود و [[عواطف]] و [[امیال]] [[عامه]] [[مردم]] [[کتمان]] یا [[تأویل]] مینمایند، این [[شخصیت]] عالی و [[مقدس]] به هیچ یک از این اشخاص ممتاز شباهت ندارد، آنچه از حقایق پوشیده و [[نهان]] که پروردگارش خواسته دریابد، دریافته و آن چنان مقهور [[وحی]] است که صریح و بیپرده و بر خلاف [[عقاید]] و [[امیال]] [[مردم]] و [[مصلحت]] شخص خود آن را [[ابلاغ]] و اعلام مینماید. {{متن قرآن|وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۳، ص۲۰۵.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۸۶.</ref>. | ||
==علم و قرآن در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | |||
[[علم]] در لغت به معنای نشاندار کردن و علامت گذاشتن است و [[درک]] کردن و به [[حقیقت]] چیزی رسیدن نیز معنا شده است. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ}}<ref>«و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ}}<ref>«پس اگر آنان را مؤمن دانستید» سوره ممتحنه، آیه ۱۰.</ref><ref>مفردات، ص۸۵۶.</ref>. | |||
در قرآن تأکید بسیاری بر علم شده است. برخی از [[آیات]] مهمی که در آنها به دانستن و علم سفارش شده عبارتند از: در: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ}}<ref>«خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref>، همچنین میتوان به آیات دیگری از قبیل: {{متن قرآن|قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا}}<ref>«بگو: چه بدان (آیات) ایمان آورید چه ایمان نیاورید؛ بیگمان چون بر کسانی که پیش از این (به آنان) دانش دادهاند خوانده شود به سجده با روی بر زمین میافتند» سوره اسراء، آیه ۱۰۷.</ref>، {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا}}<ref>«و میگویند: پاکا که پروردگار ماست، به راستی وعده پروردگار ما انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۱۰۸.</ref>، {{متن قرآن|وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا}}<ref>«و با روی بر زمین میافتند، میگریند و (قرآن) بر فروتنی آنان میافزاید» سوره اسراء، آیه ۱۰۹.</ref>؛ [[علم لدنی]] {{متن قرآن|فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و تا کسانی که دانش یافتهاند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دلهای آنها در برابر آن فروتن گردد و بیگمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.</ref>، [[حقوق]] [[معلم]] بر [[متعلم]]{{متن قرآن|قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا}}<ref>«گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد» سوره کهف، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا}}<ref>«گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.</ref>، اشاره کرد. | |||
علم یکی از واژههای کلیدی قرآن است که در [[ارتباط]] معنایی با [[تعقل]]، [[تفکر]]، [[تفقه]]، [[تدبر]]، [[قلب]]، نفس و [[روح]] است. علم زیر مجموعه [[عقل]] و قلب است. مقصود از علم در قرآن فقط [[علوم تجربی]] نیست بلکه علم به [[مبدأ اعلی]]، مهمترین [[دانش]] است. در قرآن به [[علم حصولی]] و [[شهودی]] و [[تجربی]] اشاره شده است. | |||
نسبتهای راهگشا در معناشناسی همزمانی علم عبارتند از: نسبت صرفی، نحوی، [[همنشینی]]، [[جانشینی]] و [[تقابل]]. نسبتهای صرفی و نحوی مشخص کننده انواع [[عالمان]] - [[خدا]]، [[انسان]]، [[فرشته]]، [[جن]]، حیوانات، موجودات بیجان - متعلق علم، رابطه تعلیمی بین عالمان، مواد و شیوههای [[تعلیم]] است. همنشینهای علم، به همنشینهای توصیفی، ابزاری، تأثیرپذیر و تأثیرگذار تقسیم میشود. همنشینهای توصیفی - احاطه، وسعت - مؤلفههای لازم برای تحقق [[علم]] را بیان میکنند. [[قلب]]، فؤاد، [[سمع]] و [[بصر]] همنشینهای ابزاری علمند. این ابزار در سه سطح [[ابزار حسی]] - عین، [[اذن]] - ، [[ابزار عقلی]]، [[حسی]] - سمع، بصر - و ابزار [[روحانی]] - قلب، فؤاد - نمود دارند. [[ایمان]] و واژگان مرتبط، مهمترین [[همنشین]] تأثیرگذار و تأثیر پذیر علمند. جانشینهای علم، هر کدام اشاره به لایهای از معنایی علم دارند. [[عقل]] مهمترین [[جانشین]] علم است که علاوه بر معنای [[معرفتی]]، [[منبع علم]] نیز به حساب میآید. برای [[فهم]] درست معنای علم در نسبت مقابلها، [[جهل]] و [[ظن]]، سهم ویژهای به خود اختصاص میدهند. در تحلیل معناشناختی، جهل مقابل عقل و ظن لایهای از علم است <ref>معناشناسی علم در قرآن با تأکید بر حوزههای معنایی.</ref>. | |||
[[قرآن]] در [[آیات]] فراوانی، [[انسانها]] را به [[فراگیری علم]] و [[دانش]] و [[شناخت]] رازهای هستی و [[اسرار]] [[عالم آفرینش]]، [[دعوت]] میکند و در برابر دیدگان [[مردم]] افق تازهای میگشاید و [[معرفت]] را یک [[وظیفه]] [[قطعی]] قلمداد میکند. [[خداوند]] در ۲۷ مورد در [[قرآن کریم]] با لفظ {{متن قرآن|اعْلَمُوا}}، مردم را به به فراگیری و شناخت دعوت نموده است مانند آیات{{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«پس اگر بعد از آنکه آن برهانها به شما رسید لغزش یافتید بدانید که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۰۹.</ref>، {{متن قرآن|نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید؛ و برای خویش (توشه نیک) پیش فرستید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که (روزی) به لقای وی خواهید رسید و (آن روز را) به مؤمنان بشارت ده!» سوره بقره، آیه ۲۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خود نزدیک شدند، یا با شایستگی آنها را نگه دارید و یا به نیکی رها کنید و آنان را برای زیان رساندن نگه ندارید که (به آنها) ستم کنید و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است و آیات خداوند را به ریشخند نگیرید و نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید و (نیز) آنچه را از کتاب و حکمت برایتان فرستاده است که بدان اندرزتان میدهد؛ و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. | |||
از نظر قرآن قوام و [[پایداری]] [[دین]] بر اساس [[تعلیم]] و [[آموزش]] است و انتقال اندوختههای [[علمی]] به دیگران، از اهم [[عبادات]] است. قرآن در مواردی بر [[لزوم]] [[تعلیم و تعلم]] توصیه نموده و مردم را به دلیل ترک [[تفقه]] [[سرزنش]] کرده است: «چرا از هر گروهی، طائفهای از آنان کوچ نمیکنند تا در [[دین]] [[آگاهی]] یابند و به هنگام بازگشت به سوی [[قوم]] خود آنها را [[انذار]] نمایند تا شاید از [[مخالفت]] [[فرمان الهی]] [[حذر]] نمایند» {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> | |||
قرآن علم را [[بصیرت]] و بینابی و [[جهل]] را [[کوری]] و [[ظلمت]] میداند {{متن قرآن|هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ}}<ref>«آیا نابینا و بینا برابر است» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>. از نظر [[قرآن]]، [[علم]] و [[دانش]] منشأ [[ایمان]] و [[تقوی]] است؛ چنان که میفرماید: «آنها که پیش از این علم و دانش دریافت داشتهاند هنگامی که قرآن بر آنها [[تلاوت]] میشود به [[خاک]] میافتند و [[سجده]] میکنند و میگویند: [[پروردگار]] ما منزه است زیرا وعدههایش قطعاً انجام شدنی است» {{متن قرآن|قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا}}<ref>«بگو: چه بدان (آیات) ایمان آورید چه ایمان نیاورید؛ بیگمان چون بر کسانی که پیش از این (به آنان) دانش دادهاند خوانده شود به سجده با روی بر زمین میافتند» سوره اسراء، آیه ۱۰۷.</ref>. همچنین در جای دیگر میفرماید: «و [[راسخان در علم]] میگویند: ما به همه [[آیات الهی]] [[ایمان]] آوردهایم همه از سوی پروردگار ما است و تنها صاحبان [[عقل]] متذکر میشوند» {{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. | |||
علم منشأ [[قدرت]] و پیشرفتهای مادی است: «ما به [[داود]] و [[سلیمان]] علم و دانش فراوان بخشیدیم و آنها گفتند: [[سپاس]] خداوندی را که ما را بر بسیاری از [[بندگان]] مؤمنش [[برتری]] بخشیده است. [[سلیمان]] [[وارث]] [[داوود]] شد و گفت: ای [[مردم]]! [[سخن گفتن]] پرندگان به ما [[تعلیم]] داده شده است و از هر چیزی هم به ما عطا گردیده که اینها خود [[فضیلت]] آشکاری است {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموختهاند و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ بیگمان این برتری آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref>. | |||
زمانی که [[قوم موسی]]{{ع}}، [[قارون]] [[ثروتمند]] و [[مغرور]] را [[نصیحت]] کردند که از [[مکنت]] خود [[جامعه]] را اشباع کن پاسخ داد: «این [[ثروت]] را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آوردهام» {{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«(قارون می) گفت: تنها برای دانشی که خود داشتم آن را به من دادهاند، آیا نمیدانست که خداوند پیش از او از نسلها کسانی را نابود کرده است که از او توانمندتر و مالاندوزتر بودهاند؟ و از بزهکاران گناه آنان را نمیپرسند» سوره قصص، آیه ۷۸.</ref> و [[خداوند]] متذکر میشود که [[ثروتمندان]] و نیرومندان دیگری نیز هلاک شدهاند: «آیا او نمیدانست که [[خدا]] اقوامی را پیش از او به [[هلاکت]] رساند که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند» {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>. | |||
قرآن [[درک]] [[اسرار هستی]] را ویژه [[دانشمندان]] میداند و میفرماید: از نشانههای او [[آفرینش]] [[آسمانها]] و [[زمین]] و تفاوت زبانها و رنگهای شما است و اینها نشانههایی برای دانشمندان است» {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی زبانها و رنگهای شماست؛ به راستی در این نشانههایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>. «این مثالها را برای مردم میزنیم و جز [[عالمان]] آن را درک نمیکنند»<ref>عنکبوت /۴۳.</ref>. همچنین در [[سوره علق]] آمده است: {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }}<ref>« بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپارهای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است. همان که با قلم آموزش داد. به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۱-۵.</ref> | |||
در این [[آیات]] نازلترین و عالیترین مرتبه وجودی [[انسان]] ذکر شده است. [[برترین]] [[مراتب علم]] است، از آن جهت که [[خداوند]] [[کریم]] پس از صفت گریم و [[کرامت]] (که هستی همه چیز به واسطه این صفت ذات [[اقدس]] است) صفت [[تعلیم]] [[علم]] را به خود منتسب نموده است و از طرف دیگر در مقابل علم، علقه را قرار داده که نازلترین مراتب وجود است. پس قوس صعودی [[کمال انسان]] حرکت به سمت علم است. | |||
[[علامه طباطبایی]] با استناد به [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>؛ [[معتقد]] است که در آیه فوق، علم داشتن و نداشتن هر دو مطلق آمده، ولی مراد از آن برحسب مفاد آیه، [[علم به خدا]] است، چون علم به خدا است که [[آدمی]] را به کمال میرساند و به [[حقیقت]] [[نافع]] است و نبود آن ضرر میرساند؛ ولی [[علوم]] دیگر مانند [[مال]] هستند که تنها نافع [[زندگی دنیوی]] است و با فنای [[دنیا]] فانی میگردد. پس [[مؤمنان]] دو دستهاند: مؤمنان عالم و مؤمنان غیرعالم که گروه اول رجحان و [[برتری]] دارند<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>. | |||
در مورد [[قرآن]] و علم در طول [[تاریخ اسلام]] چند گونه [[نگارش]] صورت گرفته است: | |||
#'''کتابهای [[تفسیر]]:''' گاهی ذیل آیات مربوط به [[طبیعت]]، کیهانشناسی و... مطالبی از [[علوم تجربی]] آوردهاند. این حرکت بعد از [[نهضت]] ترجمه کتابهای [[علمی]] یونانی، [[ایرانی]]، سانسکریت و [[سریانی]] به [[عربی]] آغاز شد و برخی از [[مفسران]] همچون [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> و [[فخر رازی]] در [[تفسیر کبیر]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«آنکه زمین را برای شما بستر و آسمان را سرپناهی ساخت و از آسمان، آبی فرو فرستاد که با آن از میوهها برای شما روزییی برآورد، پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده میدارد و بر آن هرگونه جنبندهای را میپراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد میورزند نشانههاست» سوره بقره، آیه ۱۶۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref> به مطالب علمی [[آیات قرآن]] پرداختند و این حرکت تا مفسران عصر حاضر مشهود است. از جمله [[شیخ محمد عبده]] در [[تفسیر]] جزء عم ؛ [[رشید رضا]] در المنار؛ [[طنطاوی جوهری]] در الجواهر فی تفسیر القرآن؛ [[سید قطب]] در [[تفسیر فی ظلال القرآن]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ}}<ref>«و بیگمان ما انسان را از چکیدهای از گل آفریدیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا}}<ref>«همان که فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد» سوره فرقان، آیه ۲.</ref> و [[مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]]<ref>تفسیر نمونه، ۲۷، ۴۴۰ و ۵، ۳۸۷ و ۱۸، ۴۶۶.</ref>. | |||
#'''کتابهای [[اعجاز علمی قرآن]]:''' از زاویه خاص [[اعجاز]] به مباحث [[قرآن]] و [[علوم]] [[روز]] پرداختهاند و مطالبی بیان کردهاند. از جمله [[عبدالعزیز اسماعیل]] در «[[معجزات القرآن فی وصف الکائنات (کتاب)|معجزات القرآن فی وصف الکائنات]]» (چاپ شده در ۱۹۵۴ قاهره) و [[محمد علی]] در «[[الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم (کتاب)|الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم]]» و [[رضایی اصفهانی]] در «[[پژوهشی در اعجاز علمی قرآن (کتاب)|پژوهشی در اعجاز علمی قرآن]]». | |||
#'''کتابهایی که به مباحث نظری رابطه قرآن و [[علم]] پرداختهاند:''' از جمله [[الموافقات فی اصول الاحکام (کتاب)|الموافقات فی اصول الاحکام]]، [[ابواسحاق شاطبی]] که با مبانی [[تفسیر علمی]] به [[مخالفت]] پرداخته است و «[[التفسیر العلمی فی المیزان (کتاب)|التفسیر العلمی فی المیزان]]»، دکتر [[احمد عمر ابوحجر]] و «[[شناخت جریان علمینگری به قرآن (کتاب)|شناخت جریان علمینگری به قرآن]]» [[فروغ پارسا]]، «[[درآمدی بر تفسیر علمی قرآن (کتاب)|درآمدی بر تفسیر علمی قرآن]]» از نگارنده که به مباحث رابطه، قلمرو، تعارضات [[علم و دین]] و راهحلهای آنها، با رویکرد [[قرآنی]] پرداختهاند و نیز «[[تفسیر علمی قرآن (کتاب)|تفسیر علمی قرآن]]» دکتر [[ناصر رفیعی]] [[محمدی]] که به تطور [[تاریخی]] مسئله توجه ویژه کرده است و نیز [[قرآن و علوم طبیعت (کتاب)|قرآن و علوم طبیعت]]، دکتر [[مهدی گلشنی]] و نیز «[[القرآن و المنهج العلمی المعاصر (کتاب)|القرآن و المنهج العلمی المعاصر]]»، [[المنشار عبدالحلیم الجندی]]، و «[[قرآن و علم روز (کتاب)|قرآن و علم روز]]»، [[عبدالغنی الخطیب]]، ترجمه دکتر [[اسدالله مبشری]]، و «[[مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم (کتاب)|مدخل الی موقف القرآن الکریم من العلم]]» [[عمادالدین خلیل]]، «[[العلم و الدین مناهج و مفاهیم (کتاب)|العلم و الدین مناهج و مفاهیم]]»، [[احمد عروه]]، «[[العلوم فی القرآن (کتاب)|العلوم فی القرآن]]»، [[محمد جمیل الحبّال]] و [[مقداد مروی الجواری]]. | |||
#کتابهایی که به مباحث تاریخی قرآن و علم پرداختهاند و تأثیرات قرآن بر [[پیشرفت]] علوم را در طول [[تاریخ]] [[مسلمانان]] بررسی کردهاند، مانند: «[[کارنامه اسلام (کتاب)|کارنامه اسلام]]» دکتر [[عبدالحسین زرین کوب]] که به تأثیرات عام اسلام و خاص قرآن در [[تشویق]] علم و پیشرفت علوم پرداخته است. «[[الاسلام و الهیئة (کتاب)|الاسلام و الهیئة]]» [[سید هبة الدین شهرستانی]] و «[[قرآن در اسلام (کتاب)|قرآن در اسلام]]» [[محمد حسین طباطبایی]] که به تأثیرات قرآن در پیدایش و [[رشد]] [[علوم اسلامی]] و [[تجربی]] و [[عقلی]] توجه داده است. همچنین «[[اسلام و هیئت (کتاب)|اسلام و هیئت]]» ترجمه [[سید هادی خسروشاهی]] و «[[علوم اسلامی و نقش آن در تحول علمی جهان (کتاب)|علوم اسلامی و نقش آن در تحول علمی جهان]]» [[آلدومیه لی]]، ترجمه [[محمد رضا شجاع رضوی]] و دکتر [[اسدالله علوی]]، «[[تاریخ التمدن الاسلامی (کتاب)|تاریخ التمدن الاسلامی]]» [[جرجی زیدان]] و «[[شیعه پایهگذار علوم اسلامی (کتاب)|شیعه پایهگذار علوم اسلامی]]» [[سید حسن صدر]] و «[[پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران (کتاب)|پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران]]» [[علی اکبر ولایتی]] و «علل پیشرفت و انحطاط مسلمین (کتاب)|علل پیشرفت و انحطاط مسلمین]]» [[زینالعابدین قربانی]] که در ضمن مباحث به تأثیرات [[قرآن]] در پیشرفت [[تمدن اسلامی]] و [[علوم]] بشری اشاره کردهاند. | |||
#کتابهایی که به رابطه قرآن با [[علم]] تجربی خاصی پرداختهاند، یا موضوع مشخص بین رشتهای را در حوزه قرآن و علم دنبال کردهاند، از جمله: «[[الکون و الارض و الانسان فی القرآن العظیم (کتاب)|الکون و الارض و الانسان فی القرآن العظیم]]» [[عبدالحمید اعرابی]]، «[[قرآن و گیاهخواری (کتاب)|قرآن و گیاهخواری]]» [[جمشید ایمانیراد]]، «[[باد و باران در قرآن (کتاب)|باد و باران در قرآن]]» [[مهدی بازرگان]]، «[[هفت آسمان (کتاب)|هفت آسمان]]»، [[محمد باقر بهبودی]]، «[[خلق الانسان بین الطب و القرآن (کتاب)|خلق الانسان بین الطب و القرآن]]» [[محمد علی البای]]، «[[تکامل در قرآن (کتاب)|تکامل در قرآن]]» [[علی مشکینی]]، «[[قرآن و روانشناسی (کتاب)|قرآن و روانشناسی]]» [[محمد عثمان نجاتی]]، «[[الالوان فی القرآن الکریم (کتاب)|الالوان فی القرآن الکریم]]» [[عبدالمنعم الهاشمی رفسنجانی]]<ref>قرآن و علوم طبیعی.</ref>.<ref>[[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[علم و قرآن (مقاله)|مقاله «علم و قرآن»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |