پرش به محتوا

شأن نزول آیه ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شأن نزول آیه ولایت در علوم قرآنی]] - [[شأن نزول آیه ولایت در حدیث]] - [[شأن نزول آیه ولایت در کلام اسلامی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شأن نزول آیه ولایت در علوم قرآنی]] - [[شأن نزول آیه ولایت در حدیث]] - [[شأن نزول آیه ولایت در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> [[آیه ولایت]] می‌گویند.
بسیاری از [[مفسران]] و [[محدّثان]] در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفته‌اند این [[آیه]] در [[شأن]] [[حضرت علی]]{{ع}} نازل شده است.
[[سیوطی]] در "الدرّ المنثور" در ذیل آیه از [[ابن‌عباس]] نقل می‌کند که [[علی]]{{ع}} در رکوع نماز بود که سائلی کمک خواست؛ آن [[حضرت]] انگشترش را به او [[صدقه]] داد. پیامبر{{صل}} از او پرسید: چه کسی این [[انگشتر]] را به تو داد؟ [[سائل]] به علی{{ع}} اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است. در این هنگام، آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> نازل شد. همین معنا در [[کتاب]] [[اسباب‌النزول]] واحدی نقل شده است.
[[جارالله زمخشری]] در کتابش می‌گوید: این آیه درباره علی{{ع}} نازل شده است. [[فخر رازی]]، [[حاکم حسکانی]] و بسیاری دیگر از [[دانشمندان]] [[اهل‌سنّت]] نیز این شأن نزول را نقل کرده‌اند.
این آیه، آشکارا بر [[خلافت]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} دلالت دارد؛ زیرا در این آیه بر مسئله [[ولیّ]] تکیه، و علی{{ع}} به عنوان ولیّ [[مسلمانان]] معرفی شده است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، روش تازه‌ای در تفسیر موضوعی قرآن، جلد۹، صفحه (۲۰۱-۲۱۳)؛ صدرحاج سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، جلد۱، صفحه ۲۵۳؛ سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدرالمنثور فی التفسیر المأثور، جلد۳، صفحه (۱۰۴-۱۰۶)؛ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، جلد۱، صفحه (۶۴۸-۶۴۹).</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص ۵۱۲.</ref>


==[[شأن نزول]] [[آیه ولایت]]==
==[[شأن نزول]] [[آیه ولایت]]==
*آیۀ ۵۵ [[سورۀ مائده]] به "[[آیۀ ولایت]]" [[شهرت]] یافته است<ref>المراجعات، ص‌۲۲۶، ۲۲۹.</ref> و متن [[آیه]] چنین است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. علت نامگذاری به [[آیۀ ولایت]] وجود واژۀ {{متن قرآن|وَلِيُّكُمُ}} است. بر اساس [[روایات]] فراوانی که در [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]] آمده است، [[آیه]] در [[شأن امام علی]]{{ع}} نازل شده است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ - ۴۳۶. </ref>. البته در برخی موارد،  [[آیه]] را "[[زکات]] به خاتم" هم نامگذاری کرده‌اند، چنانکه این نام از فرمایشات [[امیرالمؤمنین]] در یکی از احتجاج‌های آن [[حضرت]] استفاده شده است<ref>غایة المرام، ص۱۰۸؛ الاحتجاج، ص۱۱۸. </ref>.
آیۀ ۵۵ [[سورۀ مائده]] به "[[آیۀ ولایت]]" [[شهرت]] یافته است<ref>المراجعات، ص‌۲۲۶، ۲۲۹.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. علت نامگذاری به [[آیۀ ولایت]] وجود واژۀ {{متن قرآن|وَلِيُّكُمُ}} در آن است.  
* [[آیۀ ولایت]] یکی از روشن‌ترین [[دلایل]] [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱-۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸. </ref>. [[ابوذر غفاری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته است: روزی با [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مسجد]] [[نماز]] می‎‌خواندم که سائلی وارد [[مسجد]] شد و از [[مردم]] تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا تو [[شاهد]] باش که من در [[مسجد رسول]] تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب نداد در همین حال [[علی]]{{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد [[سائل]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از دست آن [[حضرت]] بیرون آورد، [[پیامبر]]{{صل}} که در حال [[نماز]] بود این جریان را [[مشاهده]] کرد؛ پس از فراغت از [[نماز]] سر به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین گفت: «خداوندا برادرم [[موسی]] از تو تقاضا کرد که سینه او را فراخ گردانی و [[کارها]] را بر او آسان‎‌سازی و گره از زبان او بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز [[موسی]] درخواست کرد [[هارون]] را که برادرش بود [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیلۀ او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش [[شریک]] سازی. خداوندا من [[محمد]] [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، سینۀ مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز از خاندانم [[علی]]{{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیلۀ او پشتم [[قوی]] و محکم گردد هنوز [[دعای پیامبر]]{{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیۀ ولایت]] را نازل کرد»<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۴ ـ ۳۲۵؛ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ ‌۲۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص ۱۴۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴.</ref>
*این [[شأن نزول]] از طرق گوناگون در [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است و از جمله اصحابی‌ که این حادثه را نقل‌ کرده‌اند: [[امام علی]]{{ع}}، عبداللّه بن عبّاس، [[ابو رافع]] [[مدنی]]، [[عمار بن یاسر]]، [[ابوذر غفاری]]، انس‌ بن مالک و [[مقداد بن اسود]] هستند و از [[تابعان]] نیز مسلمة بن کهیل، عتبة‌ بن ابی [[حکیم]]، سُدّی و [[مجاهد]] به [[نقل]] این حادثه پرداخته‎‌اند و در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است در هر صورت از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست این [[آیه]] دربارۀ [[امام علی]]{{ع}} نازل شده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی]] [[ایجی]] در کتاب مواقف تصریح کرده که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند و [[جرجانی]] در شرح مواقف، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد و [[قوشچی]] در شرح تجرید نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص ۱۴۹.</ref>.
 
==[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[شأن نزول]] [[آیه]]==
*تمام [[مسلمانان]] در اینکه [[آیه]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل شده [[اتفاق نظر]] دارند، مگر [[ابن تیمیه]] از علمای [[اهل سنت]] که [[معتقد]] است [[انتساب]] [[آیه]] به [[امیرالمؤمنین]]، [[انتساب]] غلط و از جعلیات [[اسلام]] است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ - ۴۳۶.  </ref>. این شخص [[اعتقاد]] [[علامه حلی]] مبنی بر [[اجماع]] [[مسلمین]] نسبت به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} را ادعای [[کذب]] و [[دروغ]] دانسته و [[معتقد]] است [[اهل حدیث]] بر این [[نظریه]] [[اجماع]] دارند که [[آیه]] به هیچ عنوان در [[حق]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل نشده است و [[حضرت]] در [[نماز]] هیچ انگشتری را به [[سائل]] [[صدقه]] نداده است. آنان ([[اهل حدیث]]) [[اجماع]] دارند بر اینکه [[قصه]] [[روایت]] شده در [[شأن نزول]] [[آیه]]، یکی از دروغ‌های بافته‌ شده است<ref>{{عربی|قد أجمعوا أنّها نزلت فی علی من أعظم الدعاوی الکاذبة; بل أجمع أهل العلم بالنقل علی أنّها لم تنزل فی علی بخصوصه وأنّ علیا لم یتصدق بخاتمه فی الصلاة وأجمع أهل العلم بالحدیث علی أنّ القصة المرویة فی ذلک من الکذب الموضوع}}؛ منهاج السنه، ج۷، ص۱۲. </ref>.
*در پاسخ این [[شبهه]] گفته شده است:  این [[شأن نزول]] را بسیاری از مفسّران بزرگ [[اهل سنت]] [[نقل]] کرده‌اند، برخی از کسانی که بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[حق]] [[امیرالمؤمنین]]  [[نقل]] [[اجماع]] و یا ادّعای [[اجماع]] کرده‌اند، عبارت‌اند از: [[حافظ]] [[عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ]] عبدبن حمید، [[حافظ]] رزین بن [[معاویه]]، [[حافظ]] [[نسائی]] "مؤلف صحیح"، [[حافظ]] [[محمد بن جریر طبری]]، [[ابن‌ ابی‌ حاتم]]، [[ابن‌ عساکر]]، [[ابوبکر]] بن‌ مردویه، [[ابوالقاسم]] [[طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، ابن‌ جوزی، محب [[طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی]] [[هندی]]<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۴۹-۱۵۱. </ref>.
 
==احادیث==
بیشتر احادیثی که درباره [[شأن نزول]] [[آیه ولایت]]، [[روایت]] شده است، [[نزول]] آن را مربوط به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} و دادن [[انگشتر]] خود به [[سائل]] در حال [[رکوع]] دانسته‌اند. [[طبری]] در دو [[حدیث]] یکی از [[عتبة بن حکیم]] و دیگری از [[مجاهد]] این [[شأن نزول]] را [[روایت]] کرده است<ref>تفسیر طبری، ج۶۶، ص ۳۴۴.</ref>. [[سیوطی]] علاوه بر دو [[حدیث]] مزبور، پنج [[حدیث]] دیگر از [[خطیب خوارزمی]]، [[طبرانی]]، [[ابن مردویه]] به [[نقل]] از [[ابن عباس]]، [[عمار یاسر]]، [[سلمة بن کهیل]]، [[علی بن ابو طالب]] و [[ابو رافد]] در مورد [[نزول]] [[آیه ولایت]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است<ref>الدر المنثور، ج۳، ص ۹۸ـ ۹۹۹.</ref>. [[سعدالدین تفتازانی]] و [[ملا علی قوشچی اشعری]] [[اتفاق نظر]] [[مفسران]] بر [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[نقل]] کرده‌اند<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص ۲۷۰۰، شرح التجرید، ص ۳۶۸ـ ۳۶۹۹.</ref>. مؤلف [[کتاب]] [[غایة المرام]] بیش از بیست [[حدیث]] از کتاب‌های [[اهل سنت]] درباره [[نزول]] [[آیه ولایت]] در مورد [[امام علی|علی]]{{ع}} [[روایت]] کرده است<ref>غایة المرام، ج۲، ص ۱۲.</ref>. [[علامه امینی]] نیز تعداد زیادی از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] را نام می‌برد که [[روایت]] [[شأن نزول]] [[آیه ولایت]] را در مورد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در کتاب‌های خود [[نقل]] کرده‌اند<ref>الغدیر، ج۲، ص ۵۳۳.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۳.</ref>.
 
[[احادیث]] مربوط به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده در حد [[تواتر]] بوده و مفید [[یقین]] است، و این [[احادیث]] مورد استناد [[محدثان]]، [[مفسران]]، [[متکلمان]] و [[فقیهان]] قرار گرفته است؛ تا آنجا که [[فقها]] در مسئله فعل کثیر در [[نماز]] و این که آیا [[صدقه]] مستحبی [[زکات]] نامیده می‌شود یا نه، به آن استناد کرده‌اند <ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده، [[تردید]] برخی از افراد همچون [[فخر رازی]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.</ref>. و [[ابوهاشم جبایی]]<ref>المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>. درباره [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بی‌اساس خواهد بود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۳.</ref>.


بر اساس [[روایات]] فراوانی در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است. بر پایه این [[روایات]] که برخی از آنها با اندکی تفاوت [[نقل]] شده، فقیری وارد [[مسجد پیامبر]]{{صل}} شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا! [[شاهد]] باش که من در [[مسجد]] [[رسول]] تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد. در همین حال، [[امام علی]]{{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. [[فقیر]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از [[دست حضرت]] بیرون آورد و این [[آیه]] نازل شد<ref>احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص‌۲۰۹‌-‌۲۳۹.</ref>. [[ابوذر غفاری]] نیز همین [[شأن نزول]] را [[روایت]] کرده و در ادامه آورده است: در آن هنگام، [[پیامبر]]{{صل}} در حال [[نماز]] بود و این ماجرا را [[مشاهده]] کرد. هنگامی که از [[نماز]] فارغ شد، سر به سوی [[آسمان]] برداشت و گفت: خدایا! برادرم [[موسی]] از تو خواست که [[روح]] او را وسیع، و‌کارها را بر او آسان کنی و گره از زبانش بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز تقاضا کرد [[هارون]] را که برادرش بود، [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیله او، بر نیرویش بیفزایی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا! من [[محمد]]، [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام. سینه مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز. از خاندانم، [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیله‌اش پشتم [[قوی]] و محکم شود. هنوز دعای [[پیامبر]]{{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیه ولایت]] را نازل کرد<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۴ و ۳۲۵.</ref>.
[[آیۀ ولایت]] یکی از روشن‌ترین [[دلایل]] [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۲۸۱-۲۸۳؛ أقرب الموارد، ج۲، ص۱۴۷۸. </ref>. [[ابوذر غفاری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته است: "روزی با [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مسجد]] [[نماز]] می‎خواندم که سائلی وارد [[مسجد]] شد و از [[مردم]] تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا تو [[شاهد]] باش که من در [[مسجد رسول]] تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب نداد؛ در همین حال [[علی]]{{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد [[سائل]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از دست آن حضرت بیرون آورد، [[پیامبر]]{{صل}} که در حال [[نماز]] بود این جریان را [[مشاهده]] کرد؛ پس از فراغت از [[نماز]] سر به سوی [[آسمان]] بلند کرد و چنین گفت: «خداوندا برادرم [[موسی]] از تو تقاضا کرد سینه او را فراخ گردانی و [[کارها]] را بر او آسان‎سازی و گره از زبان او بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز [[موسی]] درخواست کرد [[هارون]] را که برادرش بود [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیلۀ او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش [[شریک]] سازی. خداوندا من [[محمد]] [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، سینۀ مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز، از خاندانم [[علی]]{{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیلۀ او پشتم [[قوی]] و محکم گردد؛ هنوز [[دعای پیامبر]]{{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیۀ ولایت]] را نازل کرد"<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۳۲۴ ـ ۳۲۵؛ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص‌۲۰۹‌ـ ‌۲۳۹.</ref>.


این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است:از جمله اصحابی‌ که این حادثه را نقل‌ کرده‌اند، [[امام علی]]{{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۰۶؛ المراجعات، ص‌۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج‌۱، ص‌۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۲۶؛ شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۳۰.</ref>، [[انس‌ بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[مسلمة بن کهیل]]<ref>الدرّالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۰۵.</ref>، [[عتبة‌ بن ابی حکیم]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۰.</ref>، [[سُدّی]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۸۹.</ref> و [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص ۳۹۰.</ref> به [[نقل]] این حادثه پرداخته‌اند.
این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است: از جمله اصحابی‌ که این حادثه را نقل‌ کرده‌اند، [[امام علی]]{{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۰۶؛ المراجعات، ص‌۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج‌۱، ص‌۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۲۶؛ شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۳۰.</ref>، [[انس‌ بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[مسلمة بن کهیل]]<ref>الدرّالمنثور، ج‌۳، ص‌۱۰۵.</ref>، [[عتبة‌ بن ابی حکیم]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۹۰.</ref>، [[سُدّی]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۳۸۹.</ref> و [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶‌، ص ۳۹۰.</ref> به [[نقل]] این حادثه پرداخته‌اند<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص ۱۴۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۱۳.</ref>.


در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است<ref>منهاج البراعة، ج‌۲، ص‌۳۵۰.</ref> در هر صورت، از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست که این [[آیه]] درباره [[امام علی]]{{ع}} فرود آمده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی ایجی]] در کتاب مواقف تصریح کرده است که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند<ref>شرح المواقف، ج‌۸‌، ص‌۳۶۰.</ref>. [[جرجانی]] در شرح مواقف<ref>شرح المواقف، ج‌۸‌، ص‌۳۶۰.</ref>، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد<ref>شرح المقاصد، ج‌۵‌، ص‌۲۰۷.</ref> و [[قوشچی]] در شرح تجرید<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص‌۳۶۸.</ref> نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند.
==شبهه ابن تیمیه و پاسخ به او==
تمام [[مسلمانان]] در اینکه [[آیه]] در [[شأن]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل شده [[اتفاق نظر]] دارند، مگر [[ابن تیمیه]] از علمای [[اهل سنت]] که [[معتقد]] است انتساب [[آیه]] به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، انتساب غلط و از جعلیات [[اسلام]] است. این شخص [[اعتقاد]] [[علامه حلی]] مبنی بر [[اجماع]] [[مسلمین]] نسبت به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} را ادعای [[کذب]] و [[دروغ]] دانسته و [[معتقد]] است [[اهل حدیث]] بر این [[نظریه]] [[اجماع]] دارند که [[آیه]] به هیچ عنوان در [[حق]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نازل نشده و حضرت در [[نماز]] هیچ انگشتری را به [[سائل]] [[صدقه]] نداده است. آنان ([[اهل حدیث]]) [[اجماع]] دارند بر اینکه [[قصه]] [[روایت]] شده در [[شأن نزول]] [[آیه]]، یکی از دروغ‌های بافته‌ شده است<ref>{{عربی|قد أجمعوا أنّها نزلت فی علی من أعظم الدعاوی الکاذبة; بل أجمع أهل العلم بالنقل علی أنّها لم تنزل فی علی بخصوصه وأنّ علیا لم یتصدق بخاتمه فی الصلاة وأجمع أهل العلم بالحدیث علی أنّ القصة المرویة فی ذلک من الکذب الموضوع}}؛ منهاج السنه، ج۷، ص۱۲. </ref>.  


[[محدّثان]] بزرگی از [[اهل سنت]] در اعصار گوناگون، مانند [[حافظ عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ عبدبن حمید]]، [[حافظ رزین بن معاویه]]، [[حافظ نسائی]] "مؤلف صحیح"، [[حافظ محمد بن جریر طبری]]، [[ابن‌ ابی‌ حاتم]]، [[ابن‌ عساکر]]، [[ابوبکر بن‌ مردویه]]، [[ابوالقاسم طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، [[ابن‌ جوزی]]، [[محبّ طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی هندی]]، این [[روایت]] را در کتاب‌هایشان آورده‌اند<ref>آیة الولایة، ص‌۱۲؛ احقاق الحق، ج‌۲، ص‌۳۹۹ ـ ۴۰۷.</ref>. [[آلوسی]] هم گفته است: بیش‌تر اخباریان برآنند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام‌ علی]]{{ع}} نازل شده<ref>روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۲۴۴.</ref> و [[شهرت]] این خبر به‌ حدّی بوده که [[حسان‌ بن‌ ثابت]]، شاعر [[رسول خدا]]{{صل}} نیز این منقبت [[امام علی|علی]]{{ع}} را به‌ [[نظم]] آورده است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref>.
در پاسخ این [[شبهه]] گفته شده است:  این [[شأن نزول]] را [[محدّثان]] بزرگی از [[اهل سنت]] در اعصار گوناگون، مانند [[حافظ عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ عبدبن حمید]]، [[حافظ رزین بن معاویه]]، [[حافظ نسائی]] "مؤلف صحیح"، [[حافظ محمد بن جریر طبری]]، [[ابن‌ ابی‌ حاتم]]، [[ابن‌ عساکر]]، [[ابوبکر بن‌ مردویه]]، [[ابوالقاسم طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، [[ابن‌ جوزی]]، [[محبّ طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی هندی]]، این [[روایت]] را در کتاب‌هایشان آورده‌اند<ref>آیة الولایة، ص‌۱۲؛ احقاق الحق، ج‌۲، ص‌۳۹۹ ـ ۴۰۷.</ref>. [[آلوسی]] هم گفته است: بیش‌تر اخباریان برآنند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام‌ علی]]{{ع}} نازل شده<ref>روح‌المعانی، مج‌۴، ج‌۶‌، ص‌۲۴۴.</ref> و [[شهرت]] این خبر به‌ حدّی بوده که [[حسان‌ بن‌ ثابت]]، شاعر [[رسول خدا]]{{صل}} نیز این منقبت [[امام علی|علی]]{{ع}} را به‌ [[نظم]] آورده است<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۴۹-۱۵۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص ۵۱۲.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش