موعظه در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
[[شاگرد]] وی مرحوم [[محدث]] [[قمی]] در منتهی الآمال، پس از بیانی مبسوط در [[زشتی]] [[دروغ]] در مجالس [[عزاداری]] و [[منبر]] و مرثیه و استفاده از [[غنا]] در [[نوحهخوانی]] و رعایت نکردن دقت در نقلهای [[تاریخی]]، سخنانی دارد، تحت عنوان نصح و تحذیر و [[اهل]] [[منبر]] را بر [[حذر]] میدارد از [[مبتلا]] شدن به [[دروغ]] گفتن و [[افترا]] بستن بر [[خدا]] و [[ائمه]] و [[علماء]]، [[غنا]] [[خواندن]]، اطفال امارد را با الحان [[فسوق]] پیش از خود به خوانندگی واداشتن، بی [[اذن]]، بلکه با [[نهی]] صریح به [[خانه]] [[مردم]] در آمدن و بر [[منبر]] رفتن و آزردن حاضرین بر [[گریه]] نکردن به کلمات بلیغه، [[ترویج]] [[باطل]] در وقت [[دعا]]، [[مدح]] کسانی که مست [[حق]] [[مدح]] نیستند، [[مغرور]] کردن مجرمین و متجری نمودن [[فاسقین]]، خلط کردن [[حدیثی]] به [[حدیث]] دیگر به طور تدلیس، [[تفسیر آیات]] شریفه به آراء کاسده، [[نقل]] [[اخبار]] به معانی باطله، [[فتوا]] دادن با نداشتن اهلیت آن، [[متوسل]] شدن برای [[زینت]] دادن [[کلام]] و رونق گرفتن مجلس به سخنان کفره و حکایت مضحکه و اشعار فجره و فسقه در مطالب منکره و تصحیح کردن اشعار [[دروغ]] مراثی را بهعنوان زبان حال، ذکر آنچه منافی [[عصمت]] و [[طهارت]] [[اهل بیت]] [[نبوت]] است، طول دادن سخن به جهت اغراض کثیره فاسده و [[محروم]] نمودن حاضرین از اوقات [[فضیلت]] [[نماز]] وامثال این [[مفاسد]] که لا تعد و لا تحصی است<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۲۶.</ref>. | [[شاگرد]] وی مرحوم [[محدث]] [[قمی]] در منتهی الآمال، پس از بیانی مبسوط در [[زشتی]] [[دروغ]] در مجالس [[عزاداری]] و [[منبر]] و مرثیه و استفاده از [[غنا]] در [[نوحهخوانی]] و رعایت نکردن دقت در نقلهای [[تاریخی]]، سخنانی دارد، تحت عنوان نصح و تحذیر و [[اهل]] [[منبر]] را بر [[حذر]] میدارد از [[مبتلا]] شدن به [[دروغ]] گفتن و [[افترا]] بستن بر [[خدا]] و [[ائمه]] و [[علماء]]، [[غنا]] [[خواندن]]، اطفال امارد را با الحان [[فسوق]] پیش از خود به خوانندگی واداشتن، بی [[اذن]]، بلکه با [[نهی]] صریح به [[خانه]] [[مردم]] در آمدن و بر [[منبر]] رفتن و آزردن حاضرین بر [[گریه]] نکردن به کلمات بلیغه، [[ترویج]] [[باطل]] در وقت [[دعا]]، [[مدح]] کسانی که مست [[حق]] [[مدح]] نیستند، [[مغرور]] کردن مجرمین و متجری نمودن [[فاسقین]]، خلط کردن [[حدیثی]] به [[حدیث]] دیگر به طور تدلیس، [[تفسیر آیات]] شریفه به آراء کاسده، [[نقل]] [[اخبار]] به معانی باطله، [[فتوا]] دادن با نداشتن اهلیت آن، [[متوسل]] شدن برای [[زینت]] دادن [[کلام]] و رونق گرفتن مجلس به سخنان کفره و حکایت مضحکه و اشعار فجره و فسقه در مطالب منکره و تصحیح کردن اشعار [[دروغ]] مراثی را بهعنوان زبان حال، ذکر آنچه منافی [[عصمت]] و [[طهارت]] [[اهل بیت]] [[نبوت]] است، طول دادن سخن به جهت اغراض کثیره فاسده و [[محروم]] نمودن حاضرین از اوقات [[فضیلت]] [[نماز]] وامثال این [[مفاسد]] که لا تعد و لا تحصی است<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۲۶.</ref>. | ||
===پیوند [[خطابه]] در [[شیعه]] با [[حادثه عاشورا]]=== | |||
خطابه و [[منبر]] در [[کشور]] ما مولود حادثه عاشورا است، چطور مولود حادثه عاشورا است؟ [[امام حسین]]{{ع}} در [[زمان]] خودش علیه جریانی [[قیام]] کرد و [[شهید]] شد، به همان ترتیبی که میدانیم، روایاتی هم در زمینه [[عزاداری]] برای آن [[حضرت]] وارد شده است که برای یک نفر [[شیعی]] [[مذهب]] امکان ندارد که آن [[روایات]] را [[انکار]] کند، یعنی از مسلّمات [[مذهب شیعه]] است. | |||
از ناحیه [[ائمه اطهار]]{{عم}} توصیه و تأکید فراوان به [[احیاء]] [[سنت]] [[عاشورا]] شده است. و به اشخاصی که شاعر بودهاند بسیار توصیه شده که در این موضوع [[شعر]] بگویید و [[احساسات مردم]] را تحریک کنید، نسبت به اشخاصی که در مجالس [[اقامه سنت]] عاشورا متأثر میشوند و [[اشک]] میریزند [[تقدیس]] رسیده است. [[احادیث]] زیادی هست راجع به [[ثواب]] [[گریه]] بر [[سیدالشهداء]]{{ع}}، این احادیث را امشب نمیخواهم بخوانم ولی اجمالاً همینقدر عرض کنم برای یک نفر شیعه مذهب جای تردید نیست که این [[دستور]] در مذهبه ما هست. | |||
اینجا دو مطلب وجود دارد که لازم است طرح شود: یکی اینکه [[فلسفه قیام امام حسین]]{{ع}} چه بود؟ چرا امام حسین{{ع}} قیام کرد؛ [[انگیزه]] قیام چه بود؟ دیگر اینکه [[فلسفه]] این دستور از طرف [[پیشوایان دین]] که موضوع [[قیام امام حسین]]{{ع}} برای همیشه باقی بماند و زنده بماند و فراموش نشود چیست؟ فلسفه اینکه عاشورا زنده بماند چیست؟ | |||
مطابق [[عقیده]] ما که شیعه هستیم هیچ [[دستوری]] از [[دین]] خالی از [[حکمت]] و فلسفه نیست. این دو تا باید معلوم بشود، اگر این دو تا معلوم شد آن [[وقت معلوم]] خواهد شد که این دستور چه دستور بزرگی است و چقدر باید از حادثه عاشورا و از دستوری که درباره آن رسیده استفاده کرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[خطابه و منبر (مقاله)|مقاله «خطابه و منبر»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۶ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۶]] ص ۱۵.</ref> | |||
==[[ضرورت]] [[اصلاح]] وضع [[مرثیهخوانی]]== | |||
از جنبه [[اول]] باید کسانی که مرثیه خوانی میکنند توجه داشته باشند به فلسفه [[قیام سیدالشهداء]] و به فلسفه دستوراتی که ائمه اطهار{{عم}} درباره عزارداری دادهاند. بیجهت دستور ندادهاند باید فلسفه [[قیام سیدالشهداء]] و هم [[فلسفه]] [[عزاداری]] آن [[حضرت]] را به [[مردم]] بگویند و مردم را [[آگاه]] کنند. باید مکرر این مطلب را بگویند، نه یکبار و دو بار و ده بار و صدبار، همیشه باید به گوش مردم خوانده شود. | |||
باید گویندگان بصیری باشند تا بتوانند [[حقایق]] [[نهضت حسینی]] را بگویند نه این که معلوماتشان به اصطلاح خود [[اهل]] [[منبر]] منحصر به لسان الذاکرین و صدرالواعظین باشد! حرفهایی باشد که از یکدیگر شنیدهاند. میگویند فلانی این مطلب را از کجا نقل میکرد؟ جواب میدهند از لسان الذاکرین یا از صدرالواعظین، مقصودشان این است که در [[کتابی]] ندیدهاند بلکه از زبان این و آن شنیدهاند! | |||
داستانها در این زمینه هست و اگر طول نمیکشید بعضی از آنها را امشب برای شما نقل میکردم که چگونه یک [[دروغ]] که یک نفر در یکجا [[جعل]] کرده به سرعت رواج گرفته و از این به آن رسیده و کمکم از شهری به شهری و از منطقهای به منطقهای رفته است، قضایای [[تاریخی]] را باید از کتب معتبر [[تاریخ]] و از قول مورخین معتبر نقل کرد. | |||
همین آیتی یک مورخی است نسبت به [[تاریخ صدر اسلام]]، من به جرأت میتوانم بگویم در همه [[تهران]] و شاید همه [[کشور]] کسی نداریم که به تاریخ صد ساله [[اول]] [[اسلام]] مثل آیتی احاطه داشته باشد. کسی مثل او نیست که به جزئیات این قسمت از تاریخ احاطه و اطلاع داشته باشد. این مرد بر تمام متون تاریخی این قسمت مسلط است و جزئیاتش را میداند. اگر مثلاً از [[جنگ بدر]] بپرسید یک یک آدمهایش را میشناسد. حتی گاهی میگوید پدرش کیست، مادرش کیست، خویش و تبارش کیستند. | |||
حرفی که این مرد بگوید [[سند]] است. شما مردم [[عادت]] نکردهاید که حرف تحقیقی بشنوید، چه باید کرد؟! ایشان آخرین اثری که تألیف کردهاند و [[دانشگاه]] چاپ کرده است کتابی است در تاریخ [[اندلس]]، به نام تاریخ اندلس. کتاب بسیار خوبی است و درباره حادثه [[اسلامی]] بزرگی است که ما [[مسلمانان]] در موضوع این حادثه خیلی [[تقصیر]] کردهایم. این [[تاریخ]] را بگیرید و بخوانید. | |||
به هر حال باید [[فلسفه]] [[قیام حسینی]] مکرر در [[منابر]] گفته شود، فلسفه عزاداریها گفته شود. همان اثر و منظور حاصل شود که [[امام]] [[زین العابدین]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} توصیه میکردند و کمیتها و [[دعبل]] خزاعیها به وجود میآید و آثاری بر مرثیهگوییهای آنها مترتب بود. نباید کاری کرد که [[احساسات مردم]] در این زمینه خاموش شود، باید تندتر و تیزتر کار کرد. باید کاری کرد که احساسات مردم و [[عشق]] و علاقه [[مردم]] نسبت به [[حق]] تیزتر شود و نسبت به [[باطل]] مطلقاً [[احساسات]] نفرتآمیز داشته باشند. | |||
[[مبارزه]] [[حق و باطل]] همیشه در [[دنیا]] بوده و هست، [[موسی]] و [[فرعون]] همیشه در دنیا هست، ابراهیم و [[نمرود]] همیشه در دنیا هست! محمد{{صل}} و [[ابوجهل]] همیشه در دنیا هست، علی{{ع}} و [[معاویه]] همیشه در دنیا هست، حسین{{ع}} و [[یزید]] همیشه در دنیا هست بلکه منظور این نیست که همیشه در دنیا اشخاصی به [[مقام]] و درجه ابراهیم و موسی و [[عیسی]] و محمد و علی و حسین{{عم}} هستند، بلکه مقصود این است که همیشه حق و باطل در برابر یکدیگر هستند، [[جامعه]] همیشه بر سر دو راهی حق و باطل است. این جنبه [[اول]] و قسمت اول یعنی [[مرثیهخوانی]] و روضهخوانی.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[خطابه و منبر (مقاله)|مقاله «خطابه و منبر»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۶ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۶]] ص ۲۸.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
# [[پرونده:1100817.jpg|22px]] [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[خطابه و منبر (مقاله)|مقاله «خطابه و منبر»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۶ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۶''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== |