پرش به محتوا

مرثیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۴۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
گرچه مرثیه را غالباً معادل سوگ سروده می‌دانند اما گاهی به [[نثر]] هم قطعات رثایی دیده می‌شود؛ مانند مرثیه [[منثور بهاء الدین محمد بن مؤید بغدادی]] در [[مرگ]] [[سلطان جلال‌الدین خوارزم شاه]]. مرثیه‌های منثور در دوره معاصر رونق یافته‌اند و گاه در قالب‌های داستانی نیز [[خلق]] شده‌اند. برزیگران دشت [[خون]] و مرثیه‌ای که ناسروده ماند هر دو از [[پرویز]] [[خرسند]] و کشتی پهلوگرفته از [[سید مهدی شجاعی]] را نمونه‌هایی از مرثیه مذهبی به [[نثر]] در دوره معاصر می‌توان ذکر کرد.<ref>[[امیر عیسی ملکی|ملکی، امیر عیسی]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «مرثیه»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۴۴۱.</ref>.
گرچه مرثیه را غالباً معادل سوگ سروده می‌دانند اما گاهی به [[نثر]] هم قطعات رثایی دیده می‌شود؛ مانند مرثیه [[منثور بهاء الدین محمد بن مؤید بغدادی]] در [[مرگ]] [[سلطان جلال‌الدین خوارزم شاه]]. مرثیه‌های منثور در دوره معاصر رونق یافته‌اند و گاه در قالب‌های داستانی نیز [[خلق]] شده‌اند. برزیگران دشت [[خون]] و مرثیه‌ای که ناسروده ماند هر دو از [[پرویز]] [[خرسند]] و کشتی پهلوگرفته از [[سید مهدی شجاعی]] را نمونه‌هایی از مرثیه مذهبی به [[نثر]] در دوره معاصر می‌توان ذکر کرد.<ref>[[امیر عیسی ملکی|ملکی، امیر عیسی]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «مرثیه»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص ۴۴۱.</ref>.


==[[ضرورت]] [[اصلاح]] وضع [[مرثیه‌خوانی]]==
از جنبه اول باید کسانی که مرثیه خوانی می‌کنند توجه داشته باشند به [[فلسفه قیام سیدالشهداء]] و به فلسفه دستوراتی که [[ائمه اطهار]]{{عم}} درباره عزارداری داده‌اند. بی‌جهت دستور نداده‌اند باید فلسفه قیام سیدالشهداء و هم [[فلسفه عزاداری]] آن [[حضرت]] را به [[مردم]] بگویند و مردم را [[آگاه]] کنند. باید مکرر این مطلب را بگویند، نه یکبار و دو بار و ده بار و صدبار، همیشه باید به گوش مردم خوانده شود.
باید گویندگان بصیری باشند تا بتوانند [[حقایق]] [[نهضت حسینی]] را بگویند نه این که معلوماتشان به اصطلاح خود [[اهل منبر]] منحصر به لسان الذاکرین و صدرالواعظین باشد! حرف‌هایی باشد که از یکدیگر شنیده‌اند. می‌گویند فلانی این مطلب را از کجا نقل می‌کرد؟ جواب می‌دهند از لسان الذاکرین یا از صدرالواعظین، مقصودشان این است که در [[کتابی]] ندیده‌اند بلکه از زبان این و آن شنیده‌اند!
داستان‌ها در این زمینه هست و اگر طول نمی‌کشید بعضی از آنها را امشب برای شما نقل می‌کردم که چگونه یک [[دروغ]] که یک نفر در یک‌جا [[جعل]] کرده به سرعت رواج گرفته و از این به آن رسیده و کم‌کم از شهری به شهری و از منطقه‌ای به منطقه‌ای رفته است، قضایای [[تاریخی]] را باید از کتب معتبر [[تاریخ]] و از قول مورخین معتبر نقل کرد.
همین آیتی یک مورخی است نسبت به [[تاریخ صدر اسلام]]، من به جرأت می‌توانم بگویم در همه [[تهران]] و شاید همه [[کشور]] کسی نداریم که به تاریخ صد ساله اول [[اسلام]] مثل آیتی احاطه داشته باشد. کسی مثل او نیست که به جزئیات این قسمت از تاریخ احاطه و اطلاع داشته باشد. این مرد بر تمام متون تاریخی این قسمت مسلط است و جزئیاتش را می‌داند. اگر مثلاً از [[جنگ بدر]] بپرسید یک یک آدم‌هایش را می‌شناسد. حتی گاهی می‌گوید پدرش کیست، مادرش کیست، خویش و تبارش کیستند.
حرفی که این مرد بگوید [[سند]] است. شما [[مردم]] [[عادت]] نکرده‌اید که حرف تحقیقی بشنوید، چه باید کرد؟! ایشان آخرین اثری که تألیف کرده‌اند و [[دانشگاه]] چاپ کرده است [[کتابی]] است در تاریخ [[اندلس]]، به نام تاریخ اندلس. کتاب بسیار خوبی است و درباره حادثه [[اسلامی]] بزرگی است که ما [[مسلمانان]] در موضوع این حادثه خیلی تقصیر کرده‌ایم. این تاریخ را بگیرید و بخوانید.
به هر حال باید [[فلسفه قیام حسینی]] مکرر در [[منابر]] گفته شود، [[فلسفه عزاداری‌ها]] گفته شود. همان اثر و منظور حاصل شود که [[امام زین العابدین]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{عم}} توصیه می‌کردند و کمیت‌ها و [[دعبل]] خزاعی‌ها به وجود می‌آید و آثاری بر مرثیه‌گویی‌های آنها مترتب بود. نباید کاری کرد که [[احساسات مردم]] در این زمینه خاموش شود، باید تندتر و تیزتر کار کرد. باید کاری کرد که احساسات مردم و [[عشق]] و علاقه مردم نسبت به [[حق]] تیزتر شود و نسبت به [[باطل]] مطلقاً [[احساسات]] نفرت‌آمیز داشته باشند.
[[مبارزه حق و باطل]] همیشه در [[دنیا]] بوده و هست، [[موسی]] و [[فرعون]] همیشه در دنیا هست، [[ابراهیم]] و [[نمرود]] همیشه در دنیا هست! [[محمد]]{{صل}} و [[ابوجهل]] همیشه در دنیا هست، [[علی]]{{ع}} و [[معاویه]] همیشه در دنیا هست، [[حسین]]{{ع}} و [[یزید]] همیشه در [[دنیا]] هست بلکه منظور این نیست که همیشه در دنیا اشخاصی به [[مقام]] و درجه ابراهیم و موسی و عیسی و محمد و علی و حسین{{عم}} هستند، بلکه مقصود این است که همیشه [[حق و باطل]] در برابر یکدیگر هستند، [[جامعه]] همیشه بر سر دو راهی حق و باطل است. این جنبه اول و قسمت اول یعنی [[مرثیه‌خوانی]] و [[روضه‌خوانی]].<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[خطابه و منبر (مقاله)|مقاله «خطابه و منبر»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۶ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۶]] ص۲۸.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش