اصحاب امام حسین: تفاوت میان نسخهها
←شهدای مذکور در منابع متأخر
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[ستایش]] عظیمی را که [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} [[شب]] [[عاشورا]] از [[یاران]] خویش کرد، نام آنان را جاویدان و مقامشان را جلوهگر ساخت. آنجا که فرمود: من اصحابی شایستهتر و بهتر از [[یاران]] خود نمیشناسم {{متن حدیث|فَاِنِّی لا اَعْلَمُ اَصْحاباً اَوْلی وَلا خَیْراً مِنْ اَصْحابِی وَلا اهلبیت اَبَرَّ وَ لا اَوْصَلَ مِنْ اهلبیتی فَجَزاکُمُاللّهُ عَنِّی جَمیعاً خَیْراً}}<ref>مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۲۴۶، لهوف، ص۷۹</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم [[امام مهدی|امام زمان]] به آنان اینگونه [[سلام]] داده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا خَيْرَ أَنْصَارٍ اَلسَّلاَمُ}}... در توصیف آن شیر مردان [[عارف]]، بسیار سخن میتوان گفت. از زبان [[دشمن]] هم میتوان حقایق را [[شناخت]]. به مردی که [[روز عاشورا]] همراه [[عمر سعد]] در [[کربلا]] شرکت داشته، گفتند: وای بر تو!آیا [[ذریه]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را کشتید؟ گفت:... اگر تو [[شاهد]] چیزی بودی که ما دیدیم، تو هم همچون ما میکردی. گروهی بر ما تاختند که دستهاشان بر قبضه شمشیرها بود، همچون شیران [[خشمگین]]، سواران را از [[چپ و راست]] درهم مینوردیدند و خویش را به کام [[مرگ]] میافکندند. نه [[امان]] میپذیرفتند، نه علاقه به [[مال]] داشتند و نه چیزی میتوانست مانع ورودشان بر برکههای [[مرگ]] گردد! اگر اندکی از آنان دست بر میداشتیم، [[جان]] همه [[سپاه]] را میگرفتند. ای بی [[مادر]]، پس میخواستی چه کنیم؟!... <ref>شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج ۳،ص ۲۶۳</ref> | [[ستایش]] عظیمی را که [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} [[شب]] [[عاشورا]] از [[یاران]] خویش کرد، نام آنان را جاویدان و مقامشان را جلوهگر ساخت. آنجا که فرمود: من اصحابی شایستهتر و بهتر از [[یاران]] خود نمیشناسم {{متن حدیث|فَاِنِّی لا اَعْلَمُ اَصْحاباً اَوْلی وَلا خَیْراً مِنْ اَصْحابِی وَلا اهلبیت اَبَرَّ وَ لا اَوْصَلَ مِنْ اهلبیتی فَجَزاکُمُاللّهُ عَنِّی جَمیعاً خَیْراً}}<ref>مقتل خوارزمی، ج ۱، ص ۲۴۶، لهوف، ص۷۹</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم [[امام مهدی|امام زمان]] به آنان اینگونه [[سلام]] داده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا خَيْرَ أَنْصَارٍ اَلسَّلاَمُ}}... در توصیف آن شیر مردان [[عارف]]، بسیار سخن میتوان گفت. از زبان [[دشمن]] هم میتوان حقایق را [[شناخت]]. به مردی که [[روز عاشورا]] همراه [[عمر سعد]] در [[کربلا]] شرکت داشته، گفتند: وای بر تو!آیا [[ذریه]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را کشتید؟ گفت:... اگر تو [[شاهد]] چیزی بودی که ما دیدیم، تو هم همچون ما میکردی. گروهی بر ما تاختند که دستهاشان بر قبضه شمشیرها بود، همچون شیران [[خشمگین]]، سواران را از [[چپ و راست]] درهم مینوردیدند و خویش را به کام [[مرگ]] میافکندند. نه [[امان]] میپذیرفتند، نه علاقه به [[مال]] داشتند و نه چیزی میتوانست مانع ورودشان بر برکههای [[مرگ]] گردد! اگر اندکی از آنان دست بر میداشتیم، [[جان]] همه [[سپاه]] را میگرفتند. ای بی [[مادر]]، پس میخواستی چه کنیم؟!... <ref>شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج ۳،ص ۲۶۳</ref> | ||
برای آشنایی با برخی [[فضایل]] آنان، که [[حواریین]] [[امام حسین]]{{ع}} بودند، [[رجوع]] کنید به [[منتخب التواریخ (کتاب)|منتخب التواریخ]]<ref>منتخب التواریخ، ص ۲۴۵ تا ۲۵۵</ref> که بیست و شش [[فضیلت]] برای آنان بر شمرده است، از جمله: [[رضایت]] از[[خدا]]، با وفاترین [[اصحاب]]، [[ثبت]] بودن نامشان در [[لوح محفوظ]]، [[برتر]] بودن مقامشان از همه [[شهدا]]، [[همت]] والا با عده کم، [[توفیق]] بازگشت به [[دنیا]] در عصر [[رجعت]]، معروف بودنشان در [[آسمانها]]، [[شوق]] [[شهادت]] در رکاب [[امام حسین]]{{ع}}، [[یاران]] واقعی [[دین خدا]]، [[وارستگی]] و [[زهد]] و [[عبادت]]، [[دفن]] در [[سرزمین مقدس]] [[کربلا]] و... همین فضیلتهاست که آنان را [[محبوب]] [[دلها]] ساخته و در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مورد [[غبطه]] جهانیانند. [[قبر]] [[شهدای کربلا]] همه یکجا در [[حرم]] [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} است<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۵۴ تا ۵۸.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |