پرش به محتوا

سفر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۷۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۱
خط ۲۶: خط ۲۶:


==مفاهیم مرتبط و کارکردهای سفر==
==مفاهیم مرتبط و کارکردهای سفر==
در [[قرآن کریم]] افزون بر سفر، مفاهیمی وجود دارند که ناظر به سفر و اغراض و کارکردهای آن‌اند. این مفاهیم عبارت‌اند از:
در [[قرآن کریم]] افزون بر سفر، مفاهیمی وجود دارند که ناظر به سفر و اغراض و کارکردهای آن‌اند. این مفاهیم عبارت‌اند از<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>:
===[[سیر در زمین]]===
===[[سیر در زمین]]===
از واژگانی که بیشترین کاربرد را در موضوع سفر دارند واژه [[سیر]] است: قرآن کریم در ۵ [[آیه]] به سیر در زمین برای [[عبرت‌گیری]] از [[سرنوشت]] شوم [[اقوام]] [[تبهکار]] پیشین [[فرمان]] داده است؛ همچنین در ۷ آیه [[کافران]] را به سبب سیر نکردن و [[عبرت]] نگرفتن از فرجام تکذیبگران [[نکوهش]] کرده است.
از واژگانی که بیشترین کاربرد را در موضوع سفر دارند واژه [[سیر]] است: قرآن کریم در ۵ [[آیه]] به سیر در زمین برای [[عبرت‌گیری]] از [[سرنوشت]] شوم [[اقوام]] [[تبهکار]] پیشین [[فرمان]] داده است؛ همچنین در ۷ آیه [[کافران]] را به سبب سیر نکردن و [[عبرت]] نگرفتن از فرجام تکذیبگران [[نکوهش]] کرده است.
خط ۳۲: خط ۳۲:
[[مسافرت]] به دیار اقوام پیشین، مانند [[قوم عاد]] و [[ثمود]] و [[قوم لوط]] می‌تواند یادآور فرجامی باشد که بر اثر سنت‌های [[خداوند]] برای آنان پدید آمده بود: {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند» سوره روم، آیه ۴۲.</ref>.<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۶۷.</ref> تکذیب‌گران [[پیامبران]] و [[دین خدا]] از کسانی هستند که فرجامشان (هلاک و سود نبردن از امکانات [[دنیوی]])<ref>المیزان، ج۴، ص۲۱.</ref> را با سفر به [[سرزمین]] آنان می‌توان [[شناسایی]] کرد: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.</ref>
[[مسافرت]] به دیار اقوام پیشین، مانند [[قوم عاد]] و [[ثمود]] و [[قوم لوط]] می‌تواند یادآور فرجامی باشد که بر اثر سنت‌های [[خداوند]] برای آنان پدید آمده بود: {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند» سوره روم، آیه ۴۲.</ref>.<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۶۷.</ref> تکذیب‌گران [[پیامبران]] و [[دین خدا]] از کسانی هستند که فرجامشان (هلاک و سود نبردن از امکانات [[دنیوی]])<ref>المیزان، ج۴، ص۲۱.</ref> را با سفر به [[سرزمین]] آنان می‌توان [[شناسایی]] کرد: {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.</ref>


[[قرآن]]، به [[کافران]] هشدار می‌دهد که نظیر آنچه در سفرهای خود [[مشاهده]] کرده و دیدند که [[سرنوشت]] پیشینیان چگونه به هلاک آنان انجامید، برای آنان نیز ممکن است اتفاق بیفتد: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا}}<ref>«پس آیا در زمین نگشته‌اند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ خداوند آنان را از میان برداشت و کافران را (نیز سرانجامی) همانند آنان است» سوره محمد، آیه ۱۰.</ref> با [[سیر]] و [[سفر]] به [[سرزمین]] [[پیروان ادیان]] پیشین، هر گذرکننده‌ای با این [[حقیقت]] آشنا می‌شود که [[وحی الهی]]، همواره با وساطت مردی از همان دیار و همان [[قوم]] به [[مردم]] می‌رسیده و برای [[هدایت مردم]] فرشته‌ای فرستاده نشده است، از این‌رو جای [[شگفتی]] است که [[مشرکان]] [[عصر بعثت]] به رغم سفرهای فراوان به سرنوشت پیشینیان نمی‌نگریستند تا خردمندانه به [[رسالت پیامبر]]{{صل}} بیندیشند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref>.<ref>نک: المیزان، ج۱۱، ص۲۷۸.</ref>؛ همچنین [[مسافرت]] به مناطق گوناگون [[زمین]]، گونه‌های فراوانی از آفریده‌های [[الهی]] را پیش رو قرار می‌دهد و با [[شناخت]] آنها آفرینشِ مرحله‌ای دیگر از هستی دشوار به نظر نخواهد آمد؛ زیرا [[ظهور]] [[قدرت خداوند]] در هستی‌کنونی، [[گواه]] آسانی آن [[آفرینش]] و ایجاد ثانوی آن است: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«آیا در نیافته‌اند  که چگونه خداوند آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد و سپس آن را باز می‌گرداند؛ بی‌گمان این، بر خداوند آسان است» سوره عنکبوت، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو روی زمین گردش کنید و بنگرید چگونه آفریدن (آفریدگان) را آغاز می‌کند سپس خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید می‌آورد، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.</ref>.<ref> المیزان، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>
[[قرآن]]، به [[کافران]] هشدار می‌دهد که نظیر آنچه در سفرهای خود [[مشاهده]] کرده و دیدند که [[سرنوشت]] پیشینیان چگونه به هلاک آنان انجامید، برای آنان نیز ممکن است اتفاق بیفتد: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا}}<ref>«پس آیا در زمین نگشته‌اند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ خداوند آنان را از میان برداشت و کافران را (نیز سرانجامی) همانند آنان است» سوره محمد، آیه ۱۰.</ref> با [[سیر]] و [[سفر]] به [[سرزمین]] [[پیروان ادیان]] پیشین، هر گذرکننده‌ای با این [[حقیقت]] آشنا می‌شود که [[وحی الهی]]، همواره با وساطت مردی از همان دیار و همان [[قوم]] به [[مردم]] می‌رسیده و برای [[هدایت مردم]] فرشته‌ای فرستاده نشده است، از این‌رو جای [[شگفتی]] است که [[مشرکان]] [[عصر بعثت]] به رغم سفرهای فراوان به سرنوشت پیشینیان نمی‌نگریستند تا خردمندانه به [[رسالت پیامبر]]{{صل}} بیندیشند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.</ref>.<ref>نک: المیزان، ج۱۱، ص۲۷۸.</ref>؛ همچنین [[مسافرت]] به مناطق گوناگون [[زمین]]، گونه‌های فراوانی از آفریده‌های [[الهی]] را پیش رو قرار می‌دهد و با [[شناخت]] آنها آفرینشِ مرحله‌ای دیگر از هستی دشوار به نظر نخواهد آمد؛ زیرا [[ظهور]] [[قدرت خداوند]] در هستی‌کنونی، [[گواه]] آسانی آن [[آفرینش]] و ایجاد ثانوی آن است: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«آیا در نیافته‌اند  که چگونه خداوند آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد و سپس آن را باز می‌گرداند؛ بی‌گمان این، بر خداوند آسان است» سوره عنکبوت، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بگو روی زمین گردش کنید و بنگرید چگونه آفریدن (آفریدگان) را آغاز می‌کند سپس خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید می‌آورد، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.</ref>.<ref> المیزان، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===[[جهاد]]===
===[[جهاد]]===
خط ۴۲: خط ۴۲:
#براساس آیه {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینه‌ای چه خرد چه کلان نمی‌کنند و هیچ درّه‌ای را نمی‌پیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته می‌شود تا خداوند نیکوتر از آنچه می‌کرده‌اند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> هر منطقه‌ای که [[سپاه اسلام]] در سفر جهاد از آن بگذرد، برای آنان در [[نامه]] عملشان ثبت خواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ}}.<ref>روح المعانی، ج۶، ص۴۵.</ref>
#براساس آیه {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینه‌ای چه خرد چه کلان نمی‌کنند و هیچ درّه‌ای را نمی‌پیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته می‌شود تا خداوند نیکوتر از آنچه می‌کرده‌اند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> هر منطقه‌ای که [[سپاه اسلام]] در سفر جهاد از آن بگذرد، برای آنان در [[نامه]] عملشان ثبت خواهد شد: {{متن قرآن|وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ}}.<ref>روح المعانی، ج۶، ص۴۵.</ref>
#[[آیات]] {{متن قرآن| كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ }}<ref>«چنان که پروردگارت تو را از خانه‌ات به درستی بیرون آورد با آنکه بی‌گمان دسته‌ای از مؤمنان ناخرسند بودند. با تو درباره حقّ پس از آشکار شدن آن چالش می‌ورزیدند گویی آنان را به سوی مرگ می‌رانند و آنان می‌نگرند. و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده می‌فرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست می‌داشتید که آن دسته بی‌جنگ‌افزار  از آن شما گردد اما خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۵-۷.</ref> به سفر مؤمنان در [[جنگ بدر]] اشاره می‌کنند که با [[اراده خدا]] به [[احقاق حق]] و ریشه‌کن شدن [[کافران]]، خاتمه یافت، گرچه این سفر برای برخی مؤمنان ناخوشایند بود.
#[[آیات]] {{متن قرآن| كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ }}<ref>«چنان که پروردگارت تو را از خانه‌ات به درستی بیرون آورد با آنکه بی‌گمان دسته‌ای از مؤمنان ناخرسند بودند. با تو درباره حقّ پس از آشکار شدن آن چالش می‌ورزیدند گویی آنان را به سوی مرگ می‌رانند و آنان می‌نگرند. و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده می‌فرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست می‌داشتید که آن دسته بی‌جنگ‌افزار  از آن شما گردد اما خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۵-۷.</ref> به سفر مؤمنان در [[جنگ بدر]] اشاره می‌کنند که با [[اراده خدا]] به [[احقاق حق]] و ریشه‌کن شدن [[کافران]]، خاتمه یافت، گرچه این سفر برای برخی مؤمنان ناخوشایند بود.
#[[قرآن کریم]] مسلمانانی را که حاضر به سفرهای دشوار و طولانی برای جهاد نیستند [[نکوهیده]] و آنان را [[دروغگو]] خوانده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی  در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، چنان که [[آمادگی]] برای سفر جهادی اقتضا می‌کند که ساز و برگ لازم برای آن [[سفر]] فراهم شود و از همین‌رو [[قرآن کریم]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] را به سبب آماده نبودن، [[دروغگو]] می‌داند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ}}<ref>«اگر (به راستی) می‌خواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم می‌آوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref>
#[[قرآن کریم]] مسلمانانی را که حاضر به سفرهای دشوار و طولانی برای جهاد نیستند [[نکوهیده]] و آنان را [[دروغگو]] خوانده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی  در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، چنان که [[آمادگی]] برای سفر جهادی اقتضا می‌کند که ساز و برگ لازم برای آن [[سفر]] فراهم شود و از همین‌رو [[قرآن کریم]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] را به سبب آماده نبودن، [[دروغگو]] می‌داند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ}}<ref>«اگر (به راستی) می‌خواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم می‌آوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!» سوره توبه، آیه ۴۶.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===[[هجرت]]===
===[[هجرت]]===
هجرت در [[راه خدا]]، از مفاهیم ارزشی و پربسامدی است که همواره با خروج از [[وطن]] و [[مسافرت]] ملازم است؛ زیرا از منظر قرآن کریم[[زمین]]، گسترده است و سرزمین‌های بسیاری هستند که [[انسان]] می‌تواند با سفر به آنها [[ایمان]] خود را نگه‌دارد. {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref> و هجرت نکردن تنها زمانی جایز شمرده شده که فرد به سبب نداشتن [[قدرت]] [[مالی]] و بدنی و نبود [[آزادی]] در [[انتخاب]] از همه راه‌های ممکن [[قطع امید]] کرده و جز [[تحمل]] چاره‌ای نداشته باشد: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶-۱۹۷؛ نک: احکام القرآن، ج۳، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref>، بلکه - چنان که از ظاهر [[آیه]] پیداست - تنها در این صورت است که ادعای [[استضعاف]] پذیرفتنی است،<ref>المیزان، ج۵، ص۵۱.</ref> زیرا در [[قیامت]] به مدعیان استضعاف گفته می‌شود مگر [[زمین]] [[خدا]] گسترده نبود تا در آن هجرت کنید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> تعبیر «[[ظلم به نفس]]» برای چنین کسانی به سبب ترک هجرت است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۴۶.</ref> (هجرت) تعبیر {{متن قرآن|ٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>« زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> که پس از بیان [[پاداش]] [[نیکوکاران]] آمده: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>«برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> بیانگر [[شایسته]] بودن [[مهاجرت]] و سفر برای هر کار نیکویی است.
هجرت در [[راه خدا]]، از مفاهیم ارزشی و پربسامدی است که همواره با خروج از [[وطن]] و [[مسافرت]] ملازم است؛ زیرا از منظر قرآن کریم[[زمین]]، گسترده است و سرزمین‌های بسیاری هستند که [[انسان]] می‌تواند با سفر به آنها [[ایمان]] خود را نگه‌دارد. {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref> و هجرت نکردن تنها زمانی جایز شمرده شده که فرد به سبب نداشتن [[قدرت]] [[مالی]] و بدنی و نبود [[آزادی]] در [[انتخاب]] از همه راه‌های ممکن [[قطع امید]] کرده و جز [[تحمل]] چاره‌ای نداشته باشد: {{متن قرآن|إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بجز آن مردان و زنان و کودکان ناتوان شمرده شده‌ای که نه چاره‌ای می‌توانند اندیشید و نه راه به جایی دارند» سوره نساء، آیه ۹۸.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۹۶-۱۹۷؛ نک: احکام القرآن، ج۳، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref>، بلکه - چنان که از ظاهر [[آیه]] پیداست - تنها در این صورت است که ادعای [[استضعاف]] پذیرفتنی است،<ref>المیزان، ج۵، ص۵۱.</ref> زیرا در [[قیامت]] به مدعیان استضعاف گفته می‌شود مگر [[زمین]] [[خدا]] گسترده نبود تا در آن هجرت کنید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> تعبیر «[[ظلم به نفس]]» برای چنین کسانی به سبب ترک هجرت است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۳۴۶.</ref> (هجرت) تعبیر {{متن قرآن|ٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>« زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> که پس از بیان [[پاداش]] [[نیکوکاران]] آمده: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ}}<ref>«برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref> بیانگر [[شایسته]] بودن [[مهاجرت]] و سفر برای هر کار نیکویی است.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===[[حج]]===
===[[حج]]===
از دیگر مفاهیم مرتبط با سفر، «[[حجّ]]» است که عمدتاً با سفر ملازم و با وجود [[استطاعت]] بر همه [[واجب]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا }}<ref>« حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> [[دعوت]] ابراهیم{{ع}} یا [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مردم]] برای انجام دادن [[مناسک]] [[حج]] و آمدن [[مؤمنان]] به صورت پیاده و سواره از راه‌های دور، مستلزم [[سفر]] است؛ سفری که با غرض کسب [[منافع اخروی]] و [[دنیوی]] انجام می‌شود: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ}}<ref>«تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دام‌ها  که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.</ref>.<ref>کنزالعرفان، ج۱، ص۲۶۹.</ref>
از دیگر مفاهیم مرتبط با سفر، «[[حجّ]]» است که عمدتاً با سفر ملازم و با وجود [[استطاعت]] بر همه [[واجب]] است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا }}<ref>« حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> [[دعوت]] ابراهیم{{ع}} یا [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مردم]] برای انجام دادن [[مناسک]] [[حج]] و آمدن [[مؤمنان]] به صورت پیاده و سواره از راه‌های دور، مستلزم [[سفر]] است؛ سفری که با غرض کسب [[منافع اخروی]] و [[دنیوی]] انجام می‌شود: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ}}<ref>«تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دام‌ها  که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.</ref>.<ref>کنزالعرفان، ج۱، ص۲۶۹.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===سفر [[علمی]] (نفر)===
===سفر [[علمی]] (نفر)===
خط ۵۵: خط ۵۵:
از دیگر آیاتی که به سفر [[آموزشی]] و [[تربیتی]] اشاره دارد، می‌توان به همراه شدن موسی{{ع}} با [[معلم]] خود که به [[اتفاق]] [[مفسران]]، [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده، اشاره کرد. براساس این داستان، موسی{{ع}} که راهی طولانی و سخت را برای رسیدن به [[آموزگار]] الهی‌اش پیموده بود، از [[خضر]]{{ع}} خواست با پذیرش [[همراهی]] وی در سفر، زمینه [[رشد]] را برای او فراهم سازد تا به بخشی از آموخته‌های خضر دست یابد.
از دیگر آیاتی که به سفر [[آموزشی]] و [[تربیتی]] اشاره دارد، می‌توان به همراه شدن موسی{{ع}} با [[معلم]] خود که به [[اتفاق]] [[مفسران]]، [[حضرت خضر]]{{ع}} بوده، اشاره کرد. براساس این داستان، موسی{{ع}} که راهی طولانی و سخت را برای رسیدن به [[آموزگار]] الهی‌اش پیموده بود، از [[خضر]]{{ع}} خواست با پذیرش [[همراهی]] وی در سفر، زمینه [[رشد]] را برای او فراهم سازد تا به بخشی از آموخته‌های خضر دست یابد.


[[آیات]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا }}<ref>«و چون (از آنجا) گذشتند، (موسی) به شاگرد خود گفت: چاشتمان را بیاور که به راستی از این سفر خویش خستگی دیده‌ایم. گفت: آیا دیدی (چه بر سرمان آمد) آنگاه که بر آن تخته سنگ جای گرفتیم؟ من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد  آن را از یاد من نبرد و شگفتا راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت. (موسی) گفت: این همان است که ما باز می‌جستیم از این روی با پیگیری جای پای خود بازگشتند. و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی  که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۲-۶۶.</ref> [[مسافرت]] و همراهی موسی با معلم خویش را گزارش می‌کنند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref> [[فرصت]] سفر ۴ ماهه برای [[مشرکان]] [[صدر اسلام]] نیز در همین راستا تحلیل‌پذیر است: {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ }}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید» سوره توبه، آیه ۲.</ref> این فرصت ۴ ماهه و [[سیر]] و [[سیاحت]] در مناطق مختلف و از جمله [[سفر]] به مناطق مسلمان‌نشین، زمینه لازم را برای آشنا شدن [[مشرکان]] با [[تعالیم اسلام]] و پذیرش آن فراهم کرد.<ref>نک: مکاتیب الرسول، ج۳، ص۹۴.</ref>
[[آیات]] {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا }}<ref>«و چون (از آنجا) گذشتند، (موسی) به شاگرد خود گفت: چاشتمان را بیاور که به راستی از این سفر خویش خستگی دیده‌ایم. گفت: آیا دیدی (چه بر سرمان آمد) آنگاه که بر آن تخته سنگ جای گرفتیم؟ من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد  آن را از یاد من نبرد و شگفتا راه خود را در دریا در پیش گرفت و رفت. (موسی) گفت: این همان است که ما باز می‌جستیم از این روی با پیگیری جای پای خود بازگشتند. و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی  که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۲-۶۶.</ref> [[مسافرت]] و همراهی موسی با معلم خویش را گزارش می‌کنند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref> [[فرصت]] سفر ۴ ماهه برای [[مشرکان]] [[صدر اسلام]] نیز در همین راستا تحلیل‌پذیر است: {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ }}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید» سوره توبه، آیه ۲.</ref> این فرصت ۴ ماهه و [[سیر]] و [[سیاحت]] در مناطق مختلف و از جمله [[سفر]] به مناطق مسلمان‌نشین، زمینه لازم را برای آشنا شدن [[مشرکان]] با [[تعالیم اسلام]] و پذیرش آن فراهم کرد<ref>نک: مکاتیب الرسول، ج۳، ص۹۴.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===[[تجارت]]===
===[[تجارت]]===
تجارت به مفهوم [[داد و ستد]] و نقل کالا از منطقه‌ای به منطقه دیگر نیز از امور ملازم با سفر است، از همین رو [[قرآن کریم]] از سفرهای [[تجاری]] [[قریش]] و رفت و آمد آنها در جزیره‌العرب و [[شامات]] به «رحله» تعبیر می‌کند و از آنان می‌خواهد که به پاس [[نعمت]] تجارت و [[امنیت]] آن به [[پرستش]] خدای [[کعبه]] رو آورند: {{متن قرآن|لِإِيلافِ قُرَيْشٍ إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ }}<ref>«برای  پیوستگی  قریش، پیوستگی آنان در سفر زمستانی و تابستانی. پس باید پروردگار این خانه را بپرستند همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>کنزالدقائق، ج۱۴، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> در [[آیه]] دیگر از سفر برای تجارت، با تعبیر «ضرب فی الارض» یاد می‌کند و [[سفر تجاری]] را جست‌وجوی [[فضل خداوند]] می‌داند <ref>الاصفی، ج۲، ص۱۳۶۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۷۶.</ref> که همچون [[نبرد]] در [[راه خدا]] و [[بیماری]]، کاهش [[عبادت]] شبانه را در پی می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمی‌توانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام می‌زنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند می‌جویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگ‌تر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref> سفرهای پیاپی [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، برای تأمین آذوقه فراوان‌تر: {{متن قرآن|فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ }}<ref>« برادرمان را با ما بفرست تا پیمانه‌گیری کنیم » سوره یوسف، آیه ۶۳.</ref> و [[رهایی]] از [[زندگی]] در صحرا: {{متن قرآن| وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ }}<ref>« از بیابان (نزد من) آورد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> و نیز سفر نهایی [[یعقوب]]{{ع}} با همه افراد خاندانش، پس از [[دعوت]] [[یوسف]]{{ع}} از آنان که در احتمالی برای رهایی از پیامدهای [[خشکسالی]] بود: {{متن قرآن|قَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>« گفت: اگر خداوند بخواهد بی‌بیم  به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۹.</ref>.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۷۷؛ کنزالدقائق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> در همین راستا تفسیرپذیرند.
تجارت به مفهوم [[داد و ستد]] و نقل کالا از منطقه‌ای به منطقه دیگر نیز از امور ملازم با سفر است، از همین رو [[قرآن کریم]] از سفرهای [[تجاری]] [[قریش]] و رفت و آمد آنها در جزیره‌العرب و [[شامات]] به «رحله» تعبیر می‌کند و از آنان می‌خواهد که به پاس [[نعمت]] تجارت و [[امنیت]] آن به [[پرستش]] خدای [[کعبه]] رو آورند: {{متن قرآن|لِإِيلافِ قُرَيْشٍ إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ }}<ref>«برای  پیوستگی  قریش، پیوستگی آنان در سفر زمستانی و تابستانی. پس باید پروردگار این خانه را بپرستند همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>کنزالدقائق، ج۱۴، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> در [[آیه]] دیگر از سفر برای تجارت، با تعبیر «ضرب فی الارض» یاد می‌کند و [[سفر تجاری]] را جست‌وجوی [[فضل خداوند]] می‌داند <ref>الاصفی، ج۲، ص۱۳۶۹؛ المیزان، ج۲۰، ص۷۶.</ref> که همچون [[نبرد]] در [[راه خدا]] و [[بیماری]]، کاهش [[عبادت]] شبانه را در پی می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمی‌توانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام می‌زنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند می‌جویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگ‌تر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۵-۵۷۶.</ref> سفرهای پیاپی [[فرزندان]] [[یعقوب]] به [[مصر]]، برای تأمین آذوقه فراوان‌تر: {{متن قرآن|فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ }}<ref>« برادرمان را با ما بفرست تا پیمانه‌گیری کنیم » سوره یوسف، آیه ۶۳.</ref> و [[رهایی]] از [[زندگی]] در صحرا: {{متن قرآن| وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ }}<ref>« از بیابان (نزد من) آورد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> و نیز سفر نهایی [[یعقوب]]{{ع}} با همه افراد خاندانش، پس از [[دعوت]] [[یوسف]]{{ع}} از آنان که در احتمالی برای رهایی از پیامدهای [[خشکسالی]] بود: {{متن قرآن|قَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>« گفت: اگر خداوند بخواهد بی‌بیم  به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۹.</ref>.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۷۷؛ کنزالدقائق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> در همین راستا تفسیرپذیرند.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


===[[نجات]] (خروج از منطقه خطر)===
===[[نجات]] (خروج از منطقه خطر)===
مفهوم نجات [[مؤمنان]] از عذابی که مقرر شده در منطقه‌ای خاص دامن [[تبهکاران]] را بگیرد نیز با خروج از منطقه و [[مسافرت]] ملازم است. این مفهوم در ضمن بارزترین مصداق [[سفر]] نجاتبخش از [[عذاب]] در داستان [[حضرت نوح]] آمده است. حضرت نوح و همراهانش با خروج از منطقه عذاب، [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و او و خانواده‌اش را از بلایی سترگ رهاندیم» سوره صافات، آیه ۷۶.</ref> آن [[حضرت]] با کوچ دادن همراهانش با کشتی، آنان را از عذاب [[طوفان]] آب رهانید: {{متن قرآن|وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ}}<ref>«آنگاه ما او و کسانی را که در آن کشتی آکنده ، همراه او بودند رهانیدیم» سوره شعراء، آیه ۱۱۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ}}<ref>«سپس بازماندگان را غرق کردیم» سوره شعراء، آیه ۱۲۰.</ref> زمانی که فرستادگان [[الهی]] برای عذاب [[قوم لوط]]، نزد آن حضرت آمدند، از او خواستند [[خانواده]] خویش را شبانه از آن [[شهر]] بیرون بَرَد: {{متن قرآن|فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ }}<ref>«پس، در پاسی از شب، خانواده‌ات را همراه ببر » سوره حجر، آیه ۶۵.</ref>
مفهوم نجات [[مؤمنان]] از عذابی که مقرر شده در منطقه‌ای خاص دامن [[تبهکاران]] را بگیرد نیز با خروج از منطقه و [[مسافرت]] ملازم است. این مفهوم در ضمن بارزترین مصداق [[سفر]] نجاتبخش از [[عذاب]] در داستان [[حضرت نوح]] آمده است. حضرت نوح و همراهانش با خروج از منطقه عذاب، [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و او و خانواده‌اش را از بلایی سترگ رهاندیم» سوره صافات، آیه ۷۶.</ref> آن [[حضرت]] با کوچ دادن همراهانش با کشتی، آنان را از عذاب [[طوفان]] آب رهانید: {{متن قرآن|وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ}}<ref>«آنگاه ما او و کسانی را که در آن کشتی آکنده ، همراه او بودند رهانیدیم» سوره شعراء، آیه ۱۱۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ}}<ref>«سپس بازماندگان را غرق کردیم» سوره شعراء، آیه ۱۲۰.</ref> زمانی که فرستادگان [[الهی]] برای عذاب [[قوم لوط]]، نزد آن حضرت آمدند، از او خواستند [[خانواده]] خویش را شبانه از آن [[شهر]] بیرون بَرَد: {{متن قرآن|فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ }}<ref>«پس، در پاسی از شب، خانواده‌ات را همراه ببر » سوره حجر، آیه ۶۵.</ref><ref>[[علی خراسانی|خراسانی]] و [[علی محمد یزدی|یزدی]]، [[سفر (مقاله)|مقاله «سفر»]]،[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==سفرهای [[ممنوع]]==
==سفرهای [[ممنوع]]==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش