پرش به محتوا

سرنگونی عباسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابوالعباس سفاح' به 'ابوالعباس سفاح'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوالعباس سفاح' به 'ابوالعباس سفاح')
خط ۱۹: خط ۱۹:
قبل از عباسیان، [[حجاج]] [[دستور]] داده بود که در [[کوفه]] جز [[امام]] [[عرب]] زبان، با مردم [[نماز]] نگذارد، و روزی هم به شخصی گفته بود که جز اعراب کسی [[شایستگی]] [[مقام]] [[قضاوت]] را ندارد<ref>ضحی الاسلام، ج۱، ص۲۴؛ تاریخ تمدن اسلامی، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. [[فرزندان]] [[خلیفه]]، اگر از [[زنان]] عجم‌شان زاده می‌شدند هرگز صلاحیت رسیدن به [[مقام خلافت]] را پیدا نمی‌کردند<ref>ضحی الاسلام، ج۱، ص۲۵؛ العقد الفرید، ج۶، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>.بنابراین، دیگر بسیار طبیعی می‌نمود که [[موالی]] (غیر عرب‌ها) در ره رهایی از [[سلطه]] چنین حکومتی از [[بذل جان]] دریغ نکنند، و [[انتظار]] می‌رفت که عباسیان بر چنین نیرویی تکیه زنند، هم چنان که از آنان نیز انتظار می‌رفت که [[دعوت]] عباسیان را به گرمی پذیرا شوند<ref>تاریخ تمدن اسلام، ص۶۹۸-۶۹۹.</ref>.
قبل از عباسیان، [[حجاج]] [[دستور]] داده بود که در [[کوفه]] جز [[امام]] [[عرب]] زبان، با مردم [[نماز]] نگذارد، و روزی هم به شخصی گفته بود که جز اعراب کسی [[شایستگی]] [[مقام]] [[قضاوت]] را ندارد<ref>ضحی الاسلام، ج۱، ص۲۴؛ تاریخ تمدن اسلامی، ج۲، ص۳۴۳.</ref>. [[فرزندان]] [[خلیفه]]، اگر از [[زنان]] عجم‌شان زاده می‌شدند هرگز صلاحیت رسیدن به [[مقام خلافت]] را پیدا نمی‌کردند<ref>ضحی الاسلام، ج۱، ص۲۵؛ العقد الفرید، ج۶، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>.بنابراین، دیگر بسیار طبیعی می‌نمود که [[موالی]] (غیر عرب‌ها) در ره رهایی از [[سلطه]] چنین حکومتی از [[بذل جان]] دریغ نکنند، و [[انتظار]] می‌رفت که عباسیان بر چنین نیرویی تکیه زنند، هم چنان که از آنان نیز انتظار می‌رفت که [[دعوت]] عباسیان را به گرمی پذیرا شوند<ref>تاریخ تمدن اسلام، ص۶۹۸-۶۹۹.</ref>.


در آغاز کار، عباسیان کوشیدند که [[انقلاب]] و دعوت خویشتن را در رابطه با [[اهل بیت]]{{عم}} انجام دهند؛ زیرا که به خوبی دانستند [[محبوبیت]] و جایگاه [[اهل]] بیت‌{{عم}} می‌تواند به خوبی نقش یک رابط را ایفا نماید؛ زیرا که اولاً بدین وسیله توجه [[فرمانروایان]] را از خویشتن به جای دیگر منصرف می‌ساختند و در ثانی، مردم ([[شیعیان]]) بیشتر به آنان [[اعتماد]] می‌کردند. این شگرد آثار مهمی در طول [[تاریخ]] برجای نهاد<ref>به نقل از کتاب: عباسیان از بعثت تا خلافت، لوح فشرده.</ref>. بنابراین آنها در همان ابتدای شکل‌گیری، به [[امام صادق]]{{ع}} روی آوردند که [[امام]]{{ع}} از [[همکاری]] و [[بیعت]] با ایشان [[امتناع]] کردند؛ لذا می‌بینیم که «[[ابوسلمه خلال]]» در [[مقام]] عذرخواهی از [[ابوالعباس]] [[سفاح]] که چرا به امام صادق{{ع}} [[نامه]] نوشته و [[تبلیغ]] را به نام او و برای بیعت با وی انجام داده، چنین اظهار می‌دارد: «می‌خواستم تا بدین وسیله کار خودمان [[استواری]] یابد»<ref>تاریخ یعقوبی، ج۳، ص۸۷.</ref>.
در آغاز کار، عباسیان کوشیدند که [[انقلاب]] و دعوت خویشتن را در رابطه با [[اهل بیت]]{{عم}} انجام دهند؛ زیرا که به خوبی دانستند [[محبوبیت]] و جایگاه [[اهل]] بیت‌{{عم}} می‌تواند به خوبی نقش یک رابط را ایفا نماید؛ زیرا که اولاً بدین وسیله توجه [[فرمانروایان]] را از خویشتن به جای دیگر منصرف می‌ساختند و در ثانی، مردم ([[شیعیان]]) بیشتر به آنان [[اعتماد]] می‌کردند. این شگرد آثار مهمی در طول [[تاریخ]] برجای نهاد<ref>به نقل از کتاب: عباسیان از بعثت تا خلافت، لوح فشرده.</ref>. بنابراین آنها در همان ابتدای شکل‌گیری، به [[امام صادق]]{{ع}} روی آوردند که [[امام]]{{ع}} از [[همکاری]] و [[بیعت]] با ایشان [[امتناع]] کردند؛ لذا می‌بینیم که «[[ابوسلمه خلال]]» در [[مقام]] عذرخواهی از [[ابوالعباس سفاح]] که چرا به امام صادق{{ع}} [[نامه]] نوشته و [[تبلیغ]] را به نام او و برای بیعت با وی انجام داده، چنین اظهار می‌دارد: «می‌خواستم تا بدین وسیله کار خودمان [[استواری]] یابد»<ref>تاریخ یعقوبی، ج۳، ص۸۷.</ref>.


[[عباسیان]] با رسیدن به [[قدرت]]، [[سلسله]] [[وراثت]] که [[مردم]] [[مشروعیت خلافت]] را بدان [[اثبات]] می‌کردند، [[تغییر]] دادند. اینان نخست [[وصایت]] خود را به امیرالمونین{{ع}} متصل کردند در حالی که [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و [[خلفای اموی]] را منکر شدند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۱۷۳؛ مروج الذهب، ج۳، ص۲۳۸؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۵۴- ۴۵۵.</ref>. آنها با [[سوء]] استفاده از نام [[مهدی]]، خود را مهدی [[امت]] خواندند<ref>الوزراء و الکتاب، ص۱۲۷.</ref>. در عین حالی که خود را [[محبوب]] [[علویان]] جلوه می‌دادند، علویان را تحت نظر گرفتند و به طور شدید، لحظه‌ای از حالات و حرکاتشان [[غفلت]] نورزیدند. این شیوه، توسط سفاح شروع شد و خلفای بعد از او [[پیروی]] کردند. با بروز [[هویت]] اصلی عباسیان، آنها به [[مصادره]] [[اموال]] علویان پرداختند. خانه‌های علویان را خراب کردند و کار و کسب آنها را محدود ساختند، به نحوی که وضع [[زندگی مادی]] آنها به وخامت‌گرایید. [[زنان]] [[علوی]] برای گذاردن [[نماز]]، لباس‌های یکدیگر را [[قرض]] می‌گرفتند و به [[مسجد]] می‌رفتند<ref>پند تاریخ، ج۱، ص۷۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۹۹.</ref>. و آنگاه که این آزارها نتوانست علویان را خاموش کند، عباسیان برای بقای [[حکومت]] خویش، علویان را از مردم جدا ساختند و بزرگان آنها را به [[زندان]] افکندند و در مورد آنها دست به [[شایعات]] بزرگ زدند و نقشه‌های [[شومی]] چون براندازی [[شیعه]] و [[خاندان]] علوی را بر سر خود پروراندند. آنان با به [[شهادت]] رساندن [[امامان شیعه]] و بزرگان علوی، به این [[خیال]] بودند که ریشه علویان را نابود می‌سازند زهی [[خیال]] [[باطل]]، از این که این اقدامات شوم، تنها ارمغانی که داشت، سرنگونی و [[سقوط]] [[دولت عباسی]] بود<ref>برگرفته از لوح فشرده: زندگی سیاسی هشتمین امام{{ع}}.</ref>.
[[عباسیان]] با رسیدن به [[قدرت]]، [[سلسله]] [[وراثت]] که [[مردم]] [[مشروعیت خلافت]] را بدان [[اثبات]] می‌کردند، [[تغییر]] دادند. اینان نخست [[وصایت]] خود را به امیرالمونین{{ع}} متصل کردند در حالی که [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و [[خلفای اموی]] را منکر شدند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۱۷۳؛ مروج الذهب، ج۳، ص۲۳۸؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۵۴- ۴۵۵.</ref>. آنها با [[سوء]] استفاده از نام [[مهدی]]، خود را مهدی [[امت]] خواندند<ref>الوزراء و الکتاب، ص۱۲۷.</ref>. در عین حالی که خود را [[محبوب]] [[علویان]] جلوه می‌دادند، علویان را تحت نظر گرفتند و به طور شدید، لحظه‌ای از حالات و حرکاتشان [[غفلت]] نورزیدند. این شیوه، توسط سفاح شروع شد و خلفای بعد از او [[پیروی]] کردند. با بروز [[هویت]] اصلی عباسیان، آنها به [[مصادره]] [[اموال]] علویان پرداختند. خانه‌های علویان را خراب کردند و کار و کسب آنها را محدود ساختند، به نحوی که وضع [[زندگی مادی]] آنها به وخامت‌گرایید. [[زنان]] [[علوی]] برای گذاردن [[نماز]]، لباس‌های یکدیگر را [[قرض]] می‌گرفتند و به [[مسجد]] می‌رفتند<ref>پند تاریخ، ج۱، ص۷۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۹۹.</ref>. و آنگاه که این آزارها نتوانست علویان را خاموش کند، عباسیان برای بقای [[حکومت]] خویش، علویان را از مردم جدا ساختند و بزرگان آنها را به [[زندان]] افکندند و در مورد آنها دست به [[شایعات]] بزرگ زدند و نقشه‌های [[شومی]] چون براندازی [[شیعه]] و [[خاندان]] علوی را بر سر خود پروراندند. آنان با به [[شهادت]] رساندن [[امامان شیعه]] و بزرگان علوی، به این [[خیال]] بودند که ریشه علویان را نابود می‌سازند زهی [[خیال]] [[باطل]]، از این که این اقدامات شوم، تنها ارمغانی که داشت، سرنگونی و [[سقوط]] [[دولت عباسی]] بود<ref>برگرفته از لوح فشرده: زندگی سیاسی هشتمین امام{{ع}}.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش