اسلام در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
*تحقیقات [[آرتور جفری]] نشان میدهد که [[اسلام]] و واژگان همریشه با آن قدمتی بسیار دارند و به فرهنگهای غیر [[عربی]] قبل از [[اسلام]] نیز مرتبط میشوند و در آنجا نیز به معانیای نزدیک با آنچه در [[قرآن]] به کار رفته، به کار میروند<ref>واژههای دخیل در قرآن مجید، ص۱۲۱-۱۲۳.</ref>. اینکه [[قرآن]] از این سخن میگوید که [[حضرت ابراهیم]] و [[یعقوب]]{{عم}} به [[فرزندان]] خود متذکر شدند که مبادا بمیرید و [[مسلمان]] نباشید {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref> «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref> و نیز [[حضرت نوح]]{{ع}} به [[قوم]] خود فرمود: من مأمورم که از [[مسلمانان]] باشم {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref> «و اگر رو بگردانید (میدانید که) من از شما پاداشی نخواستهام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافتهام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۲.</ref>، نشان از آن دارد که همۀ [[پیامبران]] به دنبال [[مسلمانی]] و تحقق [[اسلام]] بودهاند. این مطلب را در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] نیز میتوان به وضوح ملاحظه کرد {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}<ref> «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آوردهاید، چنانچه گردن نهادهاید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲، ص ۱۹۸.</ref> | *تحقیقات [[آرتور جفری]] نشان میدهد که [[اسلام]] و واژگان همریشه با آن قدمتی بسیار دارند و به فرهنگهای غیر [[عربی]] قبل از [[اسلام]] نیز مرتبط میشوند و در آنجا نیز به معانیای نزدیک با آنچه در [[قرآن]] به کار رفته، به کار میروند<ref>واژههای دخیل در قرآن مجید، ص۱۲۱-۱۲۳.</ref>. اینکه [[قرآن]] از این سخن میگوید که [[حضرت ابراهیم]] و [[یعقوب]]{{عم}} به [[فرزندان]] خود متذکر شدند که مبادا بمیرید و [[مسلمان]] نباشید {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref> «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref> و نیز [[حضرت نوح]]{{ع}} به [[قوم]] خود فرمود: من مأمورم که از [[مسلمانان]] باشم {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref> «و اگر رو بگردانید (میدانید که) من از شما پاداشی نخواستهام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافتهام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۲.</ref>، نشان از آن دارد که همۀ [[پیامبران]] به دنبال [[مسلمانی]] و تحقق [[اسلام]] بودهاند. این مطلب را در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] نیز میتوان به وضوح ملاحظه کرد {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}<ref> «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آوردهاید، چنانچه گردن نهادهاید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲، ص ۱۹۸.</ref> | ||
یکی از مباحث مهم دربارۀ "[[اسلام]]" که در عصر [[ائمه]]{{عم}} و از جمله [[امام رضا]]{{ع}} مطرح بوده است، بحث از رابطۀ "[[اسلام]]" و "[[ایمان]]" میباشد. این بحث از خود [[کتاب خدا]] ناشی میشود. در [[قرآن]] آمده برخی از [[بادیهنشینان]] گفتند که [[ایمان]] آوردیم [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} و میفرماید: به ایشان بگو [[ایمان]] نیاوردهاید، | یکی از مباحث مهم دربارۀ "[[اسلام]]" که در عصر [[ائمه]]{{عم}} و از جمله [[امام رضا]]{{ع}} مطرح بوده است، بحث از رابطۀ "[[اسلام]]" و "[[ایمان]]" میباشد. این بحث از خود [[کتاب خدا]] ناشی میشود. در [[قرآن]] آمده برخی از [[بادیهنشینان]] گفتند که [[ایمان]] آوردیم [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} و میفرماید: به ایشان بگو [[ایمان]] نیاوردهاید، لکن بگویید: "[[اسلام]] آوردیم". و هنوز در دلهای شما [[ایمان]] داخل نشده است {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. در این [[آیه]] به صراحت میان [[اسلام]] و [[ایمان]] تفکیک و تمایز دیده میشود و [[ایمان]] در مقامی [[برتر]] از [[اسلام]] مینشیند.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲، ص ۱۹۸.</ref> | ||
از [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[نقل]] شده که [[ایمان]] درجهای بالاتر از [[اسلام]] است <ref>الکافی، ج۲، ص۵۲؛ تحف العقول، ص۳۷۲.</ref>. این [[سخن امام]] ناظر به آیۀ مذکور است و مراد از آن وارد شدن ابتدایی به [[دین]] و قرار گرفتن در [[جامعۀ اسلامی]] است. پس از قوت یافتن [[دین]] [[پیامبر]]{{صل}} بسیاری خود را ناگزیر از این میدیدند که این [[دین]] را بپذیرند، از اینرو خواسته یا ناخواسته اعلام [[مسلمانی]] میکردند، بیآنکه این [[دین]] را بشناسند و به اصول آن [[ایمان]] داشته باشند و نسبت به خدای آن [[خشیت]] و [[محبت]] بورزند. آنان در [[دین]] وارد میشدند و با گفتن [[شهادتین]] خود را بهرهمند از دستاوردها و تواناییهای آن میکردند. [[اسلامی]] که [[امام]] بر اساس [[آیۀ قرآن]] مرتبهای [[پایینتر]] از [[ایمان]] میدانند، چنین [[اسلامی]] است.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲، ص ۱۹۸.</ref> | از [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[نقل]] شده که [[ایمان]] درجهای بالاتر از [[اسلام]] است <ref>الکافی، ج۲، ص۵۲؛ تحف العقول، ص۳۷۲.</ref>. این [[سخن امام]] ناظر به آیۀ مذکور است و مراد از آن وارد شدن ابتدایی به [[دین]] و قرار گرفتن در [[جامعۀ اسلامی]] است. پس از قوت یافتن [[دین]] [[پیامبر]]{{صل}} بسیاری خود را ناگزیر از این میدیدند که این [[دین]] را بپذیرند، از اینرو خواسته یا ناخواسته اعلام [[مسلمانی]] میکردند، بیآنکه این [[دین]] را بشناسند و به اصول آن [[ایمان]] داشته باشند و نسبت به خدای آن [[خشیت]] و [[محبت]] بورزند. آنان در [[دین]] وارد میشدند و با گفتن [[شهادتین]] خود را بهرهمند از دستاوردها و تواناییهای آن میکردند. [[اسلامی]] که [[امام]] بر اساس [[آیۀ قرآن]] مرتبهای [[پایینتر]] از [[ایمان]] میدانند، چنین [[اسلامی]] است.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲، ص ۱۹۸.</ref> |