اشغال مصر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==[[شهادت]] [[محمد بن ابی بکر]]== | ==[[شهادت]] [[محمد بن ابی بکر]]== | ||
[[امام]]{{ع}} در سال ۳۶ [[هجری]] به پیشنهاد [[عبد الله]] بن [[جعفر]]، [[محمد بن ابی بکر]] را به استانداری [[مصر]] گماشت و این پس از [[عزل]] [[قیس]] بن سعد از آنجا بود. از اینرو، [[محمد بن ابی بکر]] در [[جنگ]] [[صِفین]] حضور نداشت. | [[امام]]{{ع}} در سال ۳۶ [[هجری]] به پیشنهاد [[عبد الله]] بن [[جعفر]]، [[محمد بن ابی بکر]] را به استانداری [[مصر]] گماشت و این پس از [[عزل]] [[قیس]] بن سعد از آنجا بود. از اینرو، [[محمد بن ابی بکر]] در [[جنگ]] [[صِفین]] حضور نداشت. | ||
[[محمد بن ابی بکر]] بر کسانی که [[تفکر]] و [[گرایش]] [[عثمانی]] داشتند، سخت گرفت. آنان نیز پس از آنچه در [[صفین]] [[گذشت]] و کار به [[حکمیت]] انجامید، بر ضد [[محمد بن ابی بکر]] [[نافرمانی]] و [[شورش]] کرده، عرصه را بر او تنگ کردند. [[معاویه]] و [[عمرو عاص]]، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرده، به [[حمایت]] [[شورشیان]] پرداختند. نزدیک بود که [[کارها]] در [[مصر]] از هم بپاشد و این اقلیم از قلمرو [[حاکمیت]] [[دولت اسلامی]] بیرون رود. از اینرو، [[امام علی]]{{ع}} [[مالک اشتر]] را به جای او تعیین کرد تا [[آتش]] شعلهور [[فتنه]] آنجا را فرو نشاند؛ | [[محمد بن ابی بکر]] بر کسانی که [[تفکر]] و [[گرایش]] [[عثمانی]] داشتند، سخت گرفت. آنان نیز پس از آنچه در [[صفین]] [[گذشت]] و کار به [[حکمیت]] انجامید، بر ضد [[محمد بن ابی بکر]] [[نافرمانی]] و [[شورش]] کرده، عرصه را بر او تنگ کردند. [[معاویه]] و [[عمرو عاص]]، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرده، به [[حمایت]] [[شورشیان]] پرداختند. نزدیک بود که [[کارها]] در [[مصر]] از هم بپاشد و این اقلیم از قلمرو [[حاکمیت]] [[دولت اسلامی]] بیرون رود. از اینرو، [[امام علی]]{{ع}} [[مالک اشتر]] را به جای او تعیین کرد تا [[آتش]] شعلهور [[فتنه]] آنجا را فرو نشاند؛ لکن این [[یاور]] بینظیر و نمونه، با روشی مزورانه و کثیف که [[معاویه]] به کار بست، در راه [[مصر]]، به [[شهادت]] رسید. [[امام]]{{ع}} [[محمد]] را دوباره به آنجا بازگرداند. [[معاویه]]، [[عمرو عاص]] را همراه با گروهی برای کمک به [[یاغیان]] فرستاد. [[عمرو عاص]]، چون در زمان [[خلافت عمر]] [[مصر]] را گشوده بود، در آنجا [[نفوذ]] داشت. | ||
برخوردهایی پیش آمد که [[کنانه]] در آن به [[شهادت]] رسید. او را [[محمد]] در رأس دوهزار نفر برای رویارویی با [[عمرو عاص]] فرستاده بود. این سبب شد که [[یاران]] [[محمد بن ابی بکر]]، [[امیر]] خود را تنها گذاشتند، او هم به چنگ [[دشمن]] افتاد. از سوی دیگر، [[یاریخواهی]] [[امام]]{{ع}} از [[مردم کوفه]] برای [[پشتیبانی]] [[محمد]]، بیفایده بود. کار به آنجا کشید که [[معاویة بن خدیج]]، [[محمد بن ابی بکر]] را داخل پوست الاغ مُرده بگذارد و [[آتش]] بزند، در حالی که [[تشنه]] بود. در برخی نقلها آمده است که او را زنده زنده سوزاند. [[شهادت]] [[محمد بن ابی بکر]]، [[امام]]{{ع}} را بسیار [[اندوهگین]] ساخت و به سختترین وجه، بر آنچه بر سر [[عزیز]] از دست رفتهاش آمد، نالید. وقتی علت این ناله و [[بیتابی]] شدید را پرسیدند، فرمود: "[[خدا]] [[محمد]] را [[رحمت]] کند! [[جوان]] نورسی بود. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[دوست]] داشتم که [[هاشم مرقال]] را بر [[مصر]] بگمارم، بیآن که از [[محمد بن ابی بکر]] نکوهشی کنم. او کوشید و به [[تکلیف]] خود عمل کرد"<ref>الغارات، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. [[حضرت]] پیوسته در مناسبتهای مختلف از [[محمد]] یاد میکرد و او را میستود و میفرمود: "برایم [[دوست]] داشتنی بود. [[تربیت]] شده من بود<ref>نهج البلاغة، خطبه ۶۸.</ref>. در [[مرگ]] او از [[خداوند]] [[اجر]] میطلبیم. [[فرزندی]] [[خیرخواه]]، کارگزاری سختکوش، شمشیری بُرنده و ستونی جلوگیرنده بود"<ref>نهج البلاغه: نامه ۳۵.</ref>. | برخوردهایی پیش آمد که [[کنانه]] در آن به [[شهادت]] رسید. او را [[محمد]] در رأس دوهزار نفر برای رویارویی با [[عمرو عاص]] فرستاده بود. این سبب شد که [[یاران]] [[محمد بن ابی بکر]]، [[امیر]] خود را تنها گذاشتند، او هم به چنگ [[دشمن]] افتاد. از سوی دیگر، [[یاریخواهی]] [[امام]]{{ع}} از [[مردم کوفه]] برای [[پشتیبانی]] [[محمد]]، بیفایده بود. کار به آنجا کشید که [[معاویة بن خدیج]]، [[محمد بن ابی بکر]] را داخل پوست الاغ مُرده بگذارد و [[آتش]] بزند، در حالی که [[تشنه]] بود. در برخی نقلها آمده است که او را زنده زنده سوزاند. [[شهادت]] [[محمد بن ابی بکر]]، [[امام]]{{ع}} را بسیار [[اندوهگین]] ساخت و به سختترین وجه، بر آنچه بر سر [[عزیز]] از دست رفتهاش آمد، نالید. وقتی علت این ناله و [[بیتابی]] شدید را پرسیدند، فرمود: "[[خدا]] [[محمد]] را [[رحمت]] کند! [[جوان]] نورسی بود. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[دوست]] داشتم که [[هاشم مرقال]] را بر [[مصر]] بگمارم، بیآن که از [[محمد بن ابی بکر]] نکوهشی کنم. او کوشید و به [[تکلیف]] خود عمل کرد"<ref>الغارات، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. [[حضرت]] پیوسته در مناسبتهای مختلف از [[محمد]] یاد میکرد و او را میستود و میفرمود: "برایم [[دوست]] داشتنی بود. [[تربیت]] شده من بود<ref>نهج البلاغة، خطبه ۶۸.</ref>. در [[مرگ]] او از [[خداوند]] [[اجر]] میطلبیم. [[فرزندی]] [[خیرخواه]]، کارگزاری سختکوش، شمشیری بُرنده و ستونی جلوگیرنده بود"<ref>نهج البلاغه: نامه ۳۵.</ref>. | ||
==[[شادی]] معاویه== | ==[[شادی]] معاویه== |