اکثریت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#بسیاری از [[یهود]] با [[کافران]] مخالف [[دعوت پیامبر]] [[دوستی]] و هم دلی دارند: «{{متن قرآن|تَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«بسیاری از آنان را مینگری که کافران را سرور میگیرند؛ به راستی زشت است آنچه خود برای خویش پیش فرستادند که (سبب شد) خداوند بر آنان خشم گرفت و آنان در عذاب، جاودانند» سوره مائده، آیه ۸۰.</ref> | #بسیاری از [[یهود]] با [[کافران]] مخالف [[دعوت پیامبر]] [[دوستی]] و هم دلی دارند: «{{متن قرآن|تَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ}}<ref>«بسیاری از آنان را مینگری که کافران را سرور میگیرند؛ به راستی زشت است آنچه خود برای خویش پیش فرستادند که (سبب شد) خداوند بر آنان خشم گرفت و آنان در عذاب، جاودانند» سوره مائده، آیه ۸۰.</ref> | ||
#[[ایمان کامل]] که همان [[توحید]] [[خالص]] باشد [[مقام]] [[عزیز]]، و [[فضیلت]] کمیابی است که جز تعداد اندکی از [[مردم]] به آن نمیرسند، و اما اکثر [[مردم]] ایمانآور نیستند، هر چند که تو ([[رسول خدا]]) به [[ایمان]] ایشان حریص باشی و همه [[طاقت]] و [[توان]] خود را صرف کنی. و آن اقلیتی هم که [[ایمان]] میآورند، ایمانشان آمیخته به [[شرک]] است، پس برای [[ایمان]] محض و [[توحید]] [[خالص]] باقی نمیماند مگر تعداد اندکی از [[مردم]]. {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>. | #[[ایمان کامل]] که همان [[توحید]] [[خالص]] باشد [[مقام]] [[عزیز]]، و [[فضیلت]] کمیابی است که جز تعداد اندکی از [[مردم]] به آن نمیرسند، و اما اکثر [[مردم]] ایمانآور نیستند، هر چند که تو ([[رسول خدا]]) به [[ایمان]] ایشان حریص باشی و همه [[طاقت]] و [[توان]] خود را صرف کنی. و آن اقلیتی هم که [[ایمان]] میآورند، ایمانشان آمیخته به [[شرک]] است، پس برای [[ایمان]] محض و [[توحید]] [[خالص]] باقی نمیماند مگر تعداد اندکی از [[مردم]]. {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>. | ||
#[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میفرماید [[سوگند]] میخوریم که ما در این [[قرآن]] برای [[مردم]] مکرر مثلها آوردیم که [[حق]] را برایشان روشن میکرد، و ایشان را به [[ایمان]] به ما و [[شکر]] نعمتهای ما [[دعوت]] مینمود، و | #[[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] میفرماید [[سوگند]] میخوریم که ما در این [[قرآن]] برای [[مردم]] مکرر مثلها آوردیم که [[حق]] را برایشان روشن میکرد، و ایشان را به [[ایمان]] به ما و [[شکر]] نعمتهای ما [[دعوت]] مینمود، و لکن بیشتر [[مردم]] جز راه کفران نپیمودند و [[شکر]] ما نگزاردند. {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَرَّفْنَا<ref>"تصریف امثال" به معنای برگرداندن و دوباره آوردن و با بیانهای مختلف و اسلوبهای گوناگون ایراد کردن است، و "مثل" به معنای توصیف مقصود به چیزی است که آن را مجسم و ممثل کند و ذهن شنونده را به آن نزدیک گرداند، و کلمه "من" در جمله" مِنْ کل مَثَلٍ "برای ابتدای [[غایت]] است، و مراد این است که ما هر مثلی را که روشنگر راه [[حق]] و راه [[ایمان]] و [[شکر]] باشد برای ایشان بیان کردیم، ولی بسیاری از [[مردم]] جز راه کفران را نپیمودند، و این [[کلام]] همانطور که ملاحظه میکنید، در [[مقام]] توبیخ و ملامت است. و این بسیار هرچند کم باشد، چون کفران است، زیاد است. و در جمله" أَکثَرُ النٰاسِ"، اسم ظاهر" ناس "به جای ضمیر" هم "به کار رفته، و در اصل" اکثرهم "بوده، و شاید جهت این تعبیر این بوده که خواسته اشاره به این نکته کند که سر کفران ایشان همین است که ناسند هم چنان که در [[آیه]]" {{متن قرآن|ْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا}} سوره اسراء، آیه ۶۷." نیز گذشت که کفران، خاصیت [[انسان]] بودن است. (ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] ج ۱۳ ص ۲۸۰)</ref> لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا}}<ref>«و بیگمان ما برای مردم در این قرآن از هر مثلی گوناگون آوردهایم امّا بیشتر مردم جز سر ناسپاسی ندارند» سوره اسراء، آیه ۸۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۵۵-۱۶۰.</ref>. | ||
==اکثریت: [[پیامبر]] و اعتنای به اکثریت== | ==اکثریت: [[پیامبر]] و اعتنای به اکثریت== | ||
در این دسته از [[آیات]] در اموری به جز [[وحی]] و [[اعتقاد]] و [[تشریع احکام]] که از سوی [[خدا]] بیان میشود و جایی برای اکثریت و [[اقلیت]] به معنای اصطلاحی نیست و مربوط به [[حقوق]] [[عامه]] و [[اجرا]] پذیر کردن [[احکام]] و [[انتخاب]] و تصمیم گیری است، به [[پیامبر]] [[دستور]] دیگری در [[مشورت]] و طبعا اکثریت [[مردم]] میرسد، زیرا در [[مشورت]] میان نظر [[اقلیت]] و اکثریت عقلا چون عمل برای آنان است، اکثریت ترجیح دارد. مثلا اگر مسئله [[نصب]] فردی و یا [[فرمان]] به [[جنگ]] و [[صلح]] و یا کیفیت خاصی از [[اداره]] میرسد که [[خدا]] به [[پیامبر]] [[دستور]] [[مشورت]] میدهد، اگر همه یک نظر داشته باشند که موارد آن نادر است، مشکلی در تصمیم نیست و اگر [[اختلاف]] شد، روش عقلایی، [[مشورت]] و [[انتخاب]] [[رأی]] اکثریت است، زیرا در مرحله اول ملاک [[رضایت]] خاطر آنان و بعد توجه به [[رأی]] دیگران است. | در این دسته از [[آیات]] در اموری به جز [[وحی]] و [[اعتقاد]] و [[تشریع احکام]] که از سوی [[خدا]] بیان میشود و جایی برای اکثریت و [[اقلیت]] به معنای اصطلاحی نیست و مربوط به [[حقوق]] [[عامه]] و [[اجرا]] پذیر کردن [[احکام]] و [[انتخاب]] و تصمیم گیری است، به [[پیامبر]] [[دستور]] دیگری در [[مشورت]] و طبعا اکثریت [[مردم]] میرسد، زیرا در [[مشورت]] میان نظر [[اقلیت]] و اکثریت عقلا چون عمل برای آنان است، اکثریت ترجیح دارد. مثلا اگر مسئله [[نصب]] فردی و یا [[فرمان]] به [[جنگ]] و [[صلح]] و یا کیفیت خاصی از [[اداره]] میرسد که [[خدا]] به [[پیامبر]] [[دستور]] [[مشورت]] میدهد، اگر همه یک نظر داشته باشند که موارد آن نادر است، مشکلی در تصمیم نیست و اگر [[اختلاف]] شد، روش عقلایی، [[مشورت]] و [[انتخاب]] [[رأی]] اکثریت است، زیرا در مرحله اول ملاک [[رضایت]] خاطر آنان و بعد توجه به [[رأی]] دیگران است. |