آثار قیام امام حسین: تفاوت میان نسخهها
←کارکردهای سیاسی عاشورا
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
بر این اساس در پی آن خواهیم بود تا کارکردهای سیاسی عاشورا را بیان نماییم. [[بدیهی]] است که کارکردهای سیاسی عاشورا را به لحاظ [[زمان]] میبایست به دو شاخه: کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم نمود. اما نگارنده در پی تلفیق کارکردهای بلند مدت و کوتاه مدت با یکدیگر و نتیجۀ هر کارکرد را به لحاظ زمانی در ذیل هر کارکرد خاطر نشان میسازد: | بر این اساس در پی آن خواهیم بود تا کارکردهای سیاسی عاشورا را بیان نماییم. [[بدیهی]] است که کارکردهای سیاسی عاشورا را به لحاظ [[زمان]] میبایست به دو شاخه: کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم نمود. اما نگارنده در پی تلفیق کارکردهای بلند مدت و کوتاه مدت با یکدیگر و نتیجۀ هر کارکرد را به لحاظ زمانی در ذیل هر کارکرد خاطر نشان میسازد: | ||
==[[احیای اندیشه امامت]] نزد مسلمانان== | |||
همان گونه که گفته شد، پس از [[رحلت رسول خدا]] جریان طبیعی اسلام که بر اصل بنیادین «امامت» پایهگذاری شده بود با دسایس بنیان گذاران [[خلافت]] به [[انحراف]] کشیده شد و «خلافت» جایگزین آن گردید. | همان گونه که گفته شد، پس از [[رحلت رسول خدا]] جریان طبیعی اسلام که بر اصل بنیادین «امامت» پایهگذاری شده بود با دسایس بنیان گذاران [[خلافت]] به [[انحراف]] کشیده شد و «خلافت» جایگزین آن گردید. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
نبوت وظیفهاش بیش از این نیست که راه را نشان دهد، ولی [[بشر]] علاوه بر راهنمایی به رهبری نیاز دارد. یعنی نیازمند است به افراد یا گروه و دستگاهی که قوا و نیروهای وی را [[بسیج]] کنند، حرکت دهند سامان و [[سازمان]] بخشند»<ref>مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۱۰۸.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۲۸.</ref> | نبوت وظیفهاش بیش از این نیست که راه را نشان دهد، ولی [[بشر]] علاوه بر راهنمایی به رهبری نیاز دارد. یعنی نیازمند است به افراد یا گروه و دستگاهی که قوا و نیروهای وی را [[بسیج]] کنند، حرکت دهند سامان و [[سازمان]] بخشند»<ref>مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۱۰۸.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۲۸.</ref> | ||
===رابطه [[امام]] و [[مردم]]=== | |||
در [[نظام امامت]]، [[ارتباط]] امام با مردم، ارتباطی یک سویه نیست، ارتباط عمومی از بالا به پایین نیست. در نظام امامت [[مردمان]] فدایی امام، توصیف نمیشوند. مردمان مطیعانی کر و [[کور]] که بدون [[تعقل]] [[فرمان]] ببرند، ترسیم نمیگردند. بلکه [[امام]] موظف به [[راهنمایی]] و راهبری [[مردم]] در مسیر [[سعادت]] و کمال است. از این روست که میتوان شاخصههای ذیل را به عنوان [[وظیفه امام]] در [[ارتباط با مردم]] ارزیابی نمود: | در [[نظام امامت]]، [[ارتباط]] امام با مردم، ارتباطی یک سویه نیست، ارتباط عمومی از بالا به پایین نیست. در نظام امامت [[مردمان]] فدایی امام، توصیف نمیشوند. مردمان مطیعانی کر و [[کور]] که بدون [[تعقل]] [[فرمان]] ببرند، ترسیم نمیگردند. بلکه [[امام]] موظف به [[راهنمایی]] و راهبری [[مردم]] در مسیر [[سعادت]] و کمال است. از این روست که میتوان شاخصههای ذیل را به عنوان [[وظیفه امام]] در [[ارتباط با مردم]] ارزیابی نمود: | ||
===[[حفظ کرامت انسانی]]=== | |||
همانگونه که در [[تعریف امامت]] از [[امام هشتم]] [[حضرت]] [[علی بن موسی الرضا]] مشخص است امام، عزتدهنده و سرافراز کنندۀ [[مؤمنین]] است. امام هرگز پذیرای [[ذلت]] و [[زبونی]] مردم نمیگردد. مسئلهای که عکس آن کاملاً در [[حکومتها]] و نظامهای [[دیکتاتوری]] صادق است، چون اصولاً اگر مردم در ذلت و [[پستی]] به سر برند و با ذلت و زبونی خو گیرند آن گاه است که بهتر میتوان بر آنها خارج از تمام قید و بندهای [[انسانی]] - [[اسلامی]] [[حکومت]] نمود. بر این اساس و مسئله مهم [[عزت]] [[آدمی]] است که [[امام حسین]]{{ع}} را بر آن میدارد تا به خاطر وضعیت اسف بار مردم به [[جزع]] آمده و از [[حکومت اموی]] بر [[دانشمندان]] و علمای بیتفاوت بانگ برآورد: | همانگونه که در [[تعریف امامت]] از [[امام هشتم]] [[حضرت]] [[علی بن موسی الرضا]] مشخص است امام، عزتدهنده و سرافراز کنندۀ [[مؤمنین]] است. امام هرگز پذیرای [[ذلت]] و [[زبونی]] مردم نمیگردد. مسئلهای که عکس آن کاملاً در [[حکومتها]] و نظامهای [[دیکتاتوری]] صادق است، چون اصولاً اگر مردم در ذلت و [[پستی]] به سر برند و با ذلت و زبونی خو گیرند آن گاه است که بهتر میتوان بر آنها خارج از تمام قید و بندهای [[انسانی]] - [[اسلامی]] [[حکومت]] نمود. بر این اساس و مسئله مهم [[عزت]] [[آدمی]] است که [[امام حسین]]{{ع}} را بر آن میدارد تا به خاطر وضعیت اسف بار مردم به [[جزع]] آمده و از [[حکومت اموی]] بر [[دانشمندان]] و علمای بیتفاوت بانگ برآورد: | ||
...من بر شما از این [[نعمت]] که در سایه [[خدا]] به دست آوردید و [[کفران]] میکنید [[بیم]] دارم. کسی که خدا را میشناسد در نظر شما [[احترام]] ندارد، ولی همین خود شما در میان [[ملت]] با [[نام خدا]] احترام میشوید. این [[حقیقت]] تلخ را میبینید که چگونه [[پیمانهای الهی]] را میشکنند ولی هیچ نمیپوشید و میفروشید و فریاد [[انتقاد]] و [[اعتراض]] سر نمیدهید. شما که برای گوشهای از [[حقوق]] [[پدران]] خود داد و فریاد راه میاندازید. چگونه است که برای حقوق [[پیامبر اسلام]] و زحمات طاقتفرسای او که چنین پایمال میشود حرفی نمیزنید؟! | ...من بر شما از این [[نعمت]] که در سایه [[خدا]] به دست آوردید و [[کفران]] میکنید [[بیم]] دارم. کسی که خدا را میشناسد در نظر شما [[احترام]] ندارد، ولی همین خود شما در میان [[ملت]] با [[نام خدا]] احترام میشوید. این [[حقیقت]] تلخ را میبینید که چگونه [[پیمانهای الهی]] را میشکنند ولی هیچ نمیپوشید و میفروشید و فریاد [[انتقاد]] و [[اعتراض]] سر نمیدهید. شما که برای گوشهای از [[حقوق]] [[پدران]] خود داد و فریاد راه میاندازید. چگونه است که برای حقوق [[پیامبر اسلام]] و زحمات طاقتفرسای او که چنین پایمال میشود حرفی نمیزنید؟! | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پس اولین شاخصهای که [[نظام امامت]] را از [[نظام استبدادی]] متمایز مینماید شاخصه [[کرامت انسانی]] است. در حالی که نظام امامت تلاش بر [[حفظ کرامت انسانی]] و افزایش آن دارد. در نظام استبدادی کرامت انسانی عامل عمده خطر و [[تهدید]] [[نظام]] [[دیکتاتوری]] و [[استبداد]] محسوب میگردد. از این رو در این نظام تلاش بر آن است که تا [[انسانها]] هرچه بیشتر از آن فاصله گیرند و به [[ذلت]] و [[پستی]] و [[اطاعت از حکومت]] و [[حاکمان]]، بدون [[تعقل]] و [[کورکورانه]] گردن نهند. همان مطلبی که [[امام حسین]]{{ع}} در فقره بالا به خوبی توضیح میدهند و این [[خطبه]] در عین حال حکایت از عدم کرامت انسانی در نظام استبدادی [[اموی]] دارد.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۲.</ref> | پس اولین شاخصهای که [[نظام امامت]] را از [[نظام استبدادی]] متمایز مینماید شاخصه [[کرامت انسانی]] است. در حالی که نظام امامت تلاش بر [[حفظ کرامت انسانی]] و افزایش آن دارد. در نظام استبدادی کرامت انسانی عامل عمده خطر و [[تهدید]] [[نظام]] [[دیکتاتوری]] و [[استبداد]] محسوب میگردد. از این رو در این نظام تلاش بر آن است که تا [[انسانها]] هرچه بیشتر از آن فاصله گیرند و به [[ذلت]] و [[پستی]] و [[اطاعت از حکومت]] و [[حاکمان]]، بدون [[تعقل]] و [[کورکورانه]] گردن نهند. همان مطلبی که [[امام حسین]]{{ع}} در فقره بالا به خوبی توضیح میدهند و این [[خطبه]] در عین حال حکایت از عدم کرامت انسانی در نظام استبدادی [[اموی]] دارد.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۲.</ref> | ||
===[[آزادی عقیده]] و بیان=== | |||
دیگر شاخصه مهم نظام امامت، وجود آزادی عقیده و بیان برای تمام افراد و گروههای مختلف است. همان مسئلهای که عدم آن در نظام استبدادی کاملاً مشهود است. [[بدیهی]] است که شاخصه اخیر برآمده از شاخصه قبلی است، چون زمانی که کرامت انسانی مطرح نباشد دیگر برای انسانها حقی برای بیان و آزادی عقیده نخواهد بود. [[رفتار امام]] علی{{ع}} با [[خوارج]] که [[امام]]{{ع}} از آنها به عنوان [[فتنه]] یاد میکند مؤیدی است بر وجود آزادی عقیده و بیان در نظام امامت. تا هنگامی که خوارج در حیطه [[فرهنگی]] به فعالیت میپرداختند و دست به [[اسلحه]] نبرده بودند، [[امام علی]]{{ع}} نه تنها با آنها به [[خشونت]] [[رفتار]] نکرد که حتی سهمیه و [[حقوق]] آنها را نیز از [[بیت المال]] قطع ننمود و به علاوه به آنها اجازه میداد تا به اظهار نظر و برپایی اجتماعات [[اقدام]] کنند. در این نظام آزادی عقیده و بیان آن چنان پراهمیت است که خوارج اجازه مییابند تا هنگام [[سخنرانی]] و [[خطبه امام]]{{ع}} به بحث و [[مجادله]] با امام{{ع}} بپردازند.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۴.</ref> | دیگر شاخصه مهم نظام امامت، وجود آزادی عقیده و بیان برای تمام افراد و گروههای مختلف است. همان مسئلهای که عدم آن در نظام استبدادی کاملاً مشهود است. [[بدیهی]] است که شاخصه اخیر برآمده از شاخصه قبلی است، چون زمانی که کرامت انسانی مطرح نباشد دیگر برای انسانها حقی برای بیان و آزادی عقیده نخواهد بود. [[رفتار امام]] علی{{ع}} با [[خوارج]] که [[امام]]{{ع}} از آنها به عنوان [[فتنه]] یاد میکند مؤیدی است بر وجود آزادی عقیده و بیان در نظام امامت. تا هنگامی که خوارج در حیطه [[فرهنگی]] به فعالیت میپرداختند و دست به [[اسلحه]] نبرده بودند، [[امام علی]]{{ع}} نه تنها با آنها به [[خشونت]] [[رفتار]] نکرد که حتی سهمیه و [[حقوق]] آنها را نیز از [[بیت المال]] قطع ننمود و به علاوه به آنها اجازه میداد تا به اظهار نظر و برپایی اجتماعات [[اقدام]] کنند. در این نظام آزادی عقیده و بیان آن چنان پراهمیت است که خوارج اجازه مییابند تا هنگام [[سخنرانی]] و [[خطبه امام]]{{ع}} به بحث و [[مجادله]] با امام{{ع}} بپردازند.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۴.</ref> | ||
===[[فرهنگ]] [[معرفت]] پروری و [[آگاهی]] دهی=== | |||
سومین شاخصه مهم [[امامت]] که آن را از نظام استبدادی متمایز میگرداند، توجه و اهتمام امام [[مسلمین]] به فرهنگ معرفت پروری و [[آگاهی]] [[روز]] افزون [[مردمان]] است. مسئلهای که عکس آن دقیقاً در دستور کار [[نظام استبدادی]] وجود دارد.؛ چراکه با وجود [[فرهنگ]] [[حماقت]] و [[نادانی]] است که امکان [[حکومت]] [[نادان]] و [[فاسد]] بر مردمان به وجود میآید. از اینرو یکی از شاخصههای مهم [[حکومت دیکتاتوری]] «پرورش [[جهل]]» است. | سومین شاخصه مهم [[امامت]] که آن را از نظام استبدادی متمایز میگرداند، توجه و اهتمام امام [[مسلمین]] به فرهنگ معرفت پروری و [[آگاهی]] [[روز]] افزون [[مردمان]] است. مسئلهای که عکس آن دقیقاً در دستور کار [[نظام استبدادی]] وجود دارد.؛ چراکه با وجود [[فرهنگ]] [[حماقت]] و [[نادانی]] است که امکان [[حکومت]] [[نادان]] و [[فاسد]] بر مردمان به وجود میآید. از اینرو یکی از شاخصههای مهم [[حکومت دیکتاتوری]] «پرورش [[جهل]]» است. | ||
در «مروج الذهب» آمده: | در «مروج الذهب» آمده: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
{{متن حدیث|يَا حَارِثُ، إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ}}<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۴.</ref> | {{متن حدیث|يَا حَارِثُ، إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ}}<ref>شیخ طوسی، الأمالی، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۴.</ref> | ||
==احیای [[فرهنگ]] [[جهاد]]== | |||
دومین کارکرد مهم [[قیام عاشورا]] احیای فرهنگ جهاد در میان [[امت اسلامی]] است. با توجه به اهمیت جهاد و نتایج آن، میتوان آن را از سه منظر مورد بررسی قرار داد: | دومین کارکرد مهم [[قیام عاشورا]] احیای فرهنگ جهاد در میان [[امت اسلامی]] است. با توجه به اهمیت جهاد و نتایج آن، میتوان آن را از سه منظر مورد بررسی قرار داد: | ||
#اهمیت جهاد فی نفسه. | #اهمیت جهاد فی نفسه. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
«همه روز باید [[ملت]] این معنا را داشته باشد که امروز [[عاشورا]] است و ما باید مقابل [[ظلم]] بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش [[کربلا]] را پیاده کنیم، انحصار به یک [[زمین]] ندارد، انحصار به یک عده افراد نمیشود. همه [[زمینها]] باید این نقش را ایفا کنند و همه روزها»<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۷.</ref> | «همه روز باید [[ملت]] این معنا را داشته باشد که امروز [[عاشورا]] است و ما باید مقابل [[ظلم]] بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش [[کربلا]] را پیاده کنیم، انحصار به یک [[زمین]] ندارد، انحصار به یک عده افراد نمیشود. همه [[زمینها]] باید این نقش را ایفا کنند و همه روزها»<ref>صحیفه نور، ج۹، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۳۷.</ref> | ||
==زمینهساز [[تشکیل حکومت اسلامی]]== | |||
سومین کارکرد [[سیاسی]] مهم عاشورا که در عین حال برخاسته از دو کارکرد قبل ([[احیا]] [[اندیشه امامت]] و احیای [[فرهنگ]] [[جهاد]]) است؛ زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی است. به این معنا که با جهاد و سرنگونی [[حکومت استبدادی]] زمینه برای [[حکومت اسلامی]] فراهم میآید تا اندیشۀ [[امامت]] در آن گفتمان، مسلط گردد. | سومین کارکرد [[سیاسی]] مهم عاشورا که در عین حال برخاسته از دو کارکرد قبل ([[احیا]] [[اندیشه امامت]] و احیای [[فرهنگ]] [[جهاد]]) است؛ زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی است. به این معنا که با جهاد و سرنگونی [[حکومت استبدادی]] زمینه برای [[حکومت اسلامی]] فراهم میآید تا اندیشۀ [[امامت]] در آن گفتمان، مسلط گردد. | ||
[[حکومت]] از موضوعات اساسی و بنیادی است که نقش برجسته آن در [[زندگی اجتماعی]] انکارناپذیر است. بر این اساس است که [[امام علی]]{{ع}} در مورد [[ضرورت حکومت]]، خطاب به خوارجی که {{عربی|لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ}} سر میدادند میفرمایند: | [[حکومت]] از موضوعات اساسی و بنیادی است که نقش برجسته آن در [[زندگی اجتماعی]] انکارناپذیر است. بر این اساس است که [[امام علی]]{{ع}} در مورد [[ضرورت حکومت]]، خطاب به خوارجی که {{عربی|لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ}} سر میدادند میفرمایند: | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
{{متن حدیث|وَ لَکُمْ فِيَّ أسْوَةٌ}}<ref>جواد قیومی اصفهانی، صحیفة الحسین{{ع}}، ص۲۷۵؛ موسوعة کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۳۶۱.</ref>؛ «عمل من در این [[قیام]] الگوی شماست».<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۴۶.</ref> | {{متن حدیث|وَ لَکُمْ فِيَّ أسْوَةٌ}}<ref>جواد قیومی اصفهانی، صحیفة الحسین{{ع}}، ص۲۷۵؛ موسوعة کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۳۶۱.</ref>؛ «عمل من در این [[قیام]] الگوی شماست».<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۴۶.</ref> | ||
==احیای [[فرهنگ]] [[امر به معروف و نهی از منکر]]== | |||
[[جامعه]] همانند یک [[سیستم]] متشکل از اجزایی است که هر جزء کارکرد خاص خود را دارد. اختلال در کارکرد هر جزء منجر به ایجاد اختلال در کارکرد سایر اجزا و نهایتاً کل جامعه و سیستم میگردد. از این رو در پی ایجاد هرگونه اختلال در هر جزء میبایست که به سرعت و دقت آن اختلال را از آن جزء یا اجزاء رفع ساخته و کارکرد صحیح را به آن برگرداند. | [[جامعه]] همانند یک [[سیستم]] متشکل از اجزایی است که هر جزء کارکرد خاص خود را دارد. اختلال در کارکرد هر جزء منجر به ایجاد اختلال در کارکرد سایر اجزا و نهایتاً کل جامعه و سیستم میگردد. از این رو در پی ایجاد هرگونه اختلال در هر جزء میبایست که به سرعت و دقت آن اختلال را از آن جزء یا اجزاء رفع ساخته و کارکرد صحیح را به آن برگرداند. | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۵: | ||
[[امام خمینی]] با [[درک]] اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر در برابر [[رژیم]] [[استبدادی]] پهلوی حرکت انقلابی خویش را آغاز نمود. در این راستا [[امام]] نه تنها [[تقیّه]] را به عنوان یک مانع در برابر امر به معروف و نهی از منکر ارزیابی نکرد - مسألهای که در طول [[تاریخ]] [[تشیع]] با ارائۀ [[تفسیری]] خاص از [[تقیه]] به عنوان مانعی در راه امر به معروف و نهی از منکر متجلّی گشته بود - بلکه آن را در ادامه بحث امر به معروف و نهی از منکر مورد تحلیل قرار داد که توسط آن میتوان [[اصول دین]] و [[مذهب]] را [[حفظ]] کرد و از [[تفرقه]] [[مسلمین]] جلوگیری نمود: | [[امام خمینی]] با [[درک]] اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر در برابر [[رژیم]] [[استبدادی]] پهلوی حرکت انقلابی خویش را آغاز نمود. در این راستا [[امام]] نه تنها [[تقیّه]] را به عنوان یک مانع در برابر امر به معروف و نهی از منکر ارزیابی نکرد - مسألهای که در طول [[تاریخ]] [[تشیع]] با ارائۀ [[تفسیری]] خاص از [[تقیه]] به عنوان مانعی در راه امر به معروف و نهی از منکر متجلّی گشته بود - بلکه آن را در ادامه بحث امر به معروف و نهی از منکر مورد تحلیل قرار داد که توسط آن میتوان [[اصول دین]] و [[مذهب]] را [[حفظ]] کرد و از [[تفرقه]] [[مسلمین]] جلوگیری نمود: | ||
«تقیه را از آن جهت [[جعل]] و [[تشریع]] کردهاند که مذهب باقی بماند و [[اصول دین]] [[حفظ]] شود و [[مسلمین]] پراکنده گرد هم آیند و [[دین]] و اصول دین را اقامه کنند. ولی اگر این امر منتهی به انهدام دین و اصول دین شود، [[تقیه]] جایز نیست و این امر واضح و روشن است»<ref>امام خمینی، الرسائل، رساله اجتهاد و تقلید، ص۱۷۸.</ref>. | «تقیه را از آن جهت [[جعل]] و [[تشریع]] کردهاند که مذهب باقی بماند و [[اصول دین]] [[حفظ]] شود و [[مسلمین]] پراکنده گرد هم آیند و [[دین]] و اصول دین را اقامه کنند. ولی اگر این امر منتهی به انهدام دین و اصول دین شود، [[تقیه]] جایز نیست و این امر واضح و روشن است»<ref>امام خمینی، الرسائل، رساله اجتهاد و تقلید، ص۱۷۸.</ref>. | ||
از اینروست که [[امام خمینی]] [[معتقد]] بودند: «در برابر بعضی از [[محرمات]] و [[واجبات]] که در نظر [[شارع]] و متشرعه در نهایت اهمیت است؛ مانند انهدام [[کعبه]] و مشاهد مشرّفه و ردّ بر [[اسلام]] و [[قرآن]] و [[تفسیر دین]] به گونهای که [[مذهب]] را [[فاسد]] کنند و غیر اینها»<ref>اجتهاد و سیاست از دیدگاه، گفتگو با شریعتمدار جزایری، فصلنامه علوم سیاسی، ش۶، ص۲۳.</ref> که از [[احکام]] ضروری میباشند تقیه جایز نیست. | از اینروست که [[امام خمینی]] [[معتقد]] بودند: «در برابر بعضی از [[محرمات]] و [[واجبات]] که در نظر [[شارع]] و متشرعه در نهایت اهمیت است؛ مانند انهدام [[کعبه]] و مشاهد مشرّفه و ردّ بر [[اسلام]] و [[قرآن]] و [[تفسیر دین]] به گونهای که [[مذهب]] را [[فاسد]] کنند و غیر اینها»<ref>اجتهاد و سیاست از دیدگاه، گفتگو با شریعتمدار جزایری، فصلنامه علوم سیاسی، ش۶، ص۲۳.</ref> که از [[احکام]] ضروری میباشند تقیه جایز نیست. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۳۰: | ||
کارکرد [[سیاسی]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[عاشورا]] را نمیتوان مربوط به زمانی خاص دانست، بلکه هم تأثیر زمانی کوتاه مدت و هم بلند مدت را داشته و دارد.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۵۵.</ref> | کارکرد [[سیاسی]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[عاشورا]] را نمیتوان مربوط به زمانی خاص دانست، بلکه هم تأثیر زمانی کوتاه مدت و هم بلند مدت را داشته و دارد.<ref>[[سید محسن آل سید غفور|آل سید غفور، سید محسن]]، [[کارکردهای سیاسی عاشورا (مقاله)|مقاله «کارکردهای سیاسی عاشورا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۸ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۸]] ص ۵۵.</ref> | ||
==کارکرد [[جامعهپذیری]]== | |||
[[اندیشمندان]]، فرهنگ را اینگونه تعریف میکنند: | [[اندیشمندان]]، فرهنگ را اینگونه تعریف میکنند: | ||
«مجموعه عناصر [[معنوی]] و مادیای که در سازمانهای [[اجتماعی]] جریان مییابند و از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشوند، [[میراث]] اجتماعی یا میراث [[فرهنگی]] نام دارد فرهنگ معنوی عبارت است از: مجموعه دستاوردهای [[جامعه]] در تمام زمینههای [[علم]]، [[هنر]]، [[اخلاق]] و [[فلسفه]] و [[فرهنگ مادی]] به مجموعه وسایل تولیدی و دیگر ارزشهای مادی گفته میشود که شامل ساختار [[اقتصادی]] یا زیرساخت جامعه است»<ref>علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۸۲.</ref>. | «مجموعه عناصر [[معنوی]] و مادیای که در سازمانهای [[اجتماعی]] جریان مییابند و از نسلی به [[نسل]] دیگر منتقل میشوند، [[میراث]] اجتماعی یا میراث [[فرهنگی]] نام دارد فرهنگ معنوی عبارت است از: مجموعه دستاوردهای [[جامعه]] در تمام زمینههای [[علم]]، [[هنر]]، [[اخلاق]] و [[فلسفه]] و [[فرهنگ مادی]] به مجموعه وسایل تولیدی و دیگر ارزشهای مادی گفته میشود که شامل ساختار [[اقتصادی]] یا زیرساخت جامعه است»<ref>علی آقابخشی، فرهنگ علوم سیاسی، ص۸۲.</ref>. |