پرش به محتوا

عبدالعظیم حسنی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
حضرت عبدالعظیم حسنی{{ع}} از [[دانشمندان شیعه]] و از [[راویان حدیث]] [[ائمه معصومین]]{{عم}} و از چهره‌های بارز و [[محبوب]] و مورد [[اعتماد]]، نزد [[اهل بیت]] [[عصمت]]{{عم}} و [[پیروان]] آنان بود و در مسایل [[دین]] [[آگاه]] و به [[معارف]] مذهبی و [[احکام]] [[قرآن]]، [[شناخت]] و [[معرفتی]] وافر داشت.
حضرت عبدالعظیم حسنی{{ع}} از [[دانشمندان شیعه]] و از [[راویان حدیث]] [[ائمه معصومین]]{{عم}} و از چهره‌های بارز و [[محبوب]] و مورد [[اعتماد]]، نزد [[اهل بیت]] [[عصمت]]{{عم}} و [[پیروان]] آنان بود و در مسایل [[دین]] [[آگاه]] و به [[معارف]] مذهبی و [[احکام]] [[قرآن]]، [[شناخت]] و [[معرفتی]] وافر داشت.


زمینه‌های [[مهاجرت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} از [[مدینه]] به [[ری]] و سکونت در [[غربت]] را باید در اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن عصر جستجو کرد؛ [[خلفای عباسی]] نسبت به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[ائمه]]{{عم}} بسیار [[سخت‌گیری]] می‌کردند که حضرت عبدالعظیم{{ع}} نیز از [[کینه]] و [[دشمنی]] [[خلفا]] در [[امان]] نبود و بارها [[تصمیم]] به [[قتل]] ایشان گرفتند. گزارش‌های [[دروغ]] سخن‌چینان را بهانه این سخت‌گیری‌ها قرار می‌دادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌نمود. ایشان از مدینه وارد [[ایران]] شدند و [[شهر]] به شهر می‌گشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به [[منزل]] یکی از شیعیان رفت و در زیر [[زمین]] آن [[خانه]] به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج می‌شد و روزها را [[روزه]] می‌گرفت و شب‌ها به [[عبادت]] و [[تهجد]] می‌پرداخت. تعداد کمی از [[شیعیان]] او را می‌شناختند و از حضورش در [[ری]] خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، اما می‌کوشیدند این خبر فاش نشود و خطری [[جان]] ایشان را [[تهدید]] نکند. [[عبدالعظیم حسنی]]{{ع}} در میان شیعیان [[شهر]] ری بسیار ارجمند بود و [[پاسخگویی]] به مسائل [[شرعی]] و حل [[مشکلات]] مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف [[امام هادی]]{{ع}} [[وکالت]] داشتند و [[مردم]] سخن او را [[سخن امام]]{{ع}} می‌دانستند<ref>رجال نجاشی، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>.
زمینه‌های [[مهاجرت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} از [[مدینه]] به [[ری]] و سکونت در [[غربت]] را باید در اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن عصر جستجو کرد؛ [[خلفای عباسی]] نسبت به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[ائمه]]{{عم}} بسیار [[سخت‌گیری]] می‌کردند که حضرت عبدالعظیم{{ع}} نیز از [[کینه]] و [[دشمنی]] [[خلفا]] در [[امان]] نبود و بارها [[تصمیم]] به [[قتل]] ایشان گرفتند. گزارش‌های [[دروغ]] سخن‌چینان را بهانه این سخت‌گیری‌ها قرار می‌دادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌نمود. ایشان از مدینه وارد [[ایران]] شدند و [[شهر]] به شهر می‌گشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به [[منزل]] یکی از شیعیان رفت و در زیر [[زمین]] آن [[خانه]] به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج می‌شد و روزها را [[روزه]] می‌گرفت و شب‌ها به [[عبادت]] و [[تهجد]] می‌پرداخت. تعداد کمی از [[شیعیان]] او را می‌شناختند و از حضورش در [[ری]] خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، اما می‌کوشیدند این خبر فاش نشود و خطری [[جان]] ایشان را [[تهدید]] نکند. عبدالعظیم حسنی{{ع}} در میان شیعیان [[شهر]] ری بسیار ارجمند بود و [[پاسخگویی]] به مسائل [[شرعی]] و حل [[مشکلات]] مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف [[امام هادی]]{{ع}} [[وکالت]] داشتند و [[مردم]] سخن او را [[سخن امام]]{{ع}} می‌دانستند<ref>رجال نجاشی، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>.


روزهای پایانی [[عمر]] پر [[برکت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} با [[بیماری]] ایشان همراه بود تا اینکه دار فانی را [[وداع]] گفتند و بنا بر خوابی که یکی از شیعیان ری دیده بود، [[پیکر مطهر]] ایشان بعد از [[غسل]] و [[کفن]] و قرائت [[نماز]]، به سوی باغ فردی به نام «عبدالجبّار» [[تشییع]] گردید و پیکر مطهرش را در کنار همان درخت سیبی که [[رسول خدا]]{{صل}} در عالم [[خواب]] به آن اشاره کرده بود، [[دفن]] کردند<ref>مفاتیح الجنان، ص۸۵۲، به نقل از: رجال نجاشی، المستدرک.</ref>. امروزه آرامگاه ایشان در شهر ری، مأمن [[عاشقان اهل بیت]]{{عم}} است.
روزهای پایانی [[عمر]] پر [[برکت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} با [[بیماری]] ایشان همراه بود تا اینکه دار فانی را [[وداع]] گفتند و بنا بر خوابی که یکی از شیعیان ری دیده بود، [[پیکر مطهر]] ایشان بعد از [[غسل]] و [[کفن]] و قرائت [[نماز]]، به سوی باغ فردی به نام «عبدالجبّار» [[تشییع]] گردید و پیکر مطهرش را در کنار همان درخت سیبی که [[رسول خدا]]{{صل}} در عالم [[خواب]] به آن اشاره کرده بود، [[دفن]] کردند<ref>مفاتیح الجنان، ص۸۵۲، به نقل از: رجال نجاشی، المستدرک.</ref>. امروزه آرامگاه ایشان در شهر ری، مأمن [[عاشقان اهل بیت]]{{عم}} است.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش