شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]]، 22px [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{سیره معصوم}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[شورا و مشورت]]''' است. "'''شورا و مشورت'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شورا و مشورت در قرآن]] - [[شورا و مشورت در نهج البلاغه]] - [[شورا و مشورت در حدیث]] - [[شورا و مشورت در فقه اسلامی]] - [[شورا و مشورت در معارف دعا و زیارات]] - [[شورا و مشورت در کلام اسلامی]] - [[شورا و مشورت در تاریخ اسلامی]] - [[شورا و مشورت در فقه سیاسی]] - [[شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی]] - [[شورا و مشورت در معارف و سیره سجادی]] - [[شورا و مشورت در معارف و سیره امام علی]] - [[شورا و مشورت در جامعهشناسی اسلامی]]</div> | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۶: | ||
==اصل مشورت== | ==اصل مشورت== | ||
یکی از خصلتهای بارز [[پیامبر گرامی اسلام]] [[ترویج]] [[روحیه]] [[همکاری]] و [[مشورت]] در [[جامعه اسلامی]] بوده است. [[خداوند متعال]] در توصیف [[جامعه]] [[مؤمنان]] آنان را کسانی میداند که در امر خویش به مشورت میپردازند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref>. در [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] نیز این امر بارز است. طبق توصیه [[قرآن کریم]]، آن [[حضرت]] برای زمینهسازی گسترش [[فرهنگ]] [[شور]] و مشورت در جامعه اسلامی، با دیگران مشورت نموده و [[مسلمانان]] را نیز بدان امر میکردند. [[خداوند]] سیره [[مبارک]] حضرت را چنین توصیف میکنند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در توصیف سیره آن حضرت میفرمایند: «[[رسول خدا]]{{صل}} با [[اصحاب]] خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه [[اراده الهی]] بود، [[تصمیم]] میگرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ اللَّهُ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۱.</ref>. نمونههای مختلفی از مشورت و مشارکت دیگران را در امور میتوانیم در سیره آن حضرت ذکر کنیم، برای مثال، در [[غزوه بدر]]، درباره اصل [[جنگ]] و [[تعیین]] موضع [[نبرد]] و [[اسیران]] [[جنگی]] با اصحاب خود مشورت کرد. در نبرد [[احد]] شورایی تشکیل داد و در نحوه مقابله با [[لشکر]] [[قریش]] مشورت کرد. در [[جنگ خندق]] [[پیامبر اکرم]] برای مقابله با [[سپاه]] [[عظیم]] [[مشرکان]] کار را به [[مشورت]] گذاشت و براساس توصیه [[سلمان فارسی]] [[تصمیم]] گرفت. در ماجرای [[حدیبیه]]، هنگام [[فتح مکه]] و آمدن [[ابوسفیان]] به اردوگاه [[مسلمانان]]، در [[غزوه تبوک]] و موارد بسیاری با [[اصحاب]] خویش مشورت نمود<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی، ج۳، ص۳۸۶.</ref>. [[حضرت]] در تأکید بر [[مشاوره]] به [[حضرت علی]]{{ع}} توصیه نموده و فرموده است: «هیچ [[پشتیبانی]] مطمئنتر از مشورت نیست»<ref>{{متن حدیث|لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۷۱.</ref> | یکی از خصلتهای بارز [[پیامبر گرامی اسلام]] [[ترویج]] [[روحیه]] [[همکاری]] و [[مشورت]] در [[جامعه اسلامی]] بوده است. [[خداوند متعال]] در توصیف [[جامعه]] [[مؤمنان]] آنان را کسانی میداند که در امر خویش به مشورت میپردازند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.</ref>. در [[سیره]] [[پیامبر اسلام]] نیز این امر بارز است. طبق توصیه [[قرآن کریم]]، آن [[حضرت]] برای زمینهسازی گسترش [[فرهنگ]] [[شور]] و مشورت در جامعه اسلامی، با دیگران مشورت نموده و [[مسلمانان]] را نیز بدان امر میکردند. [[خداوند]] سیره [[مبارک]] حضرت را چنین توصیف میکنند: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در توصیف سیره آن حضرت میفرمایند: «[[رسول خدا]]{{صل}} با [[اصحاب]] خویش مشورت میکرد و سپس بر آنچه [[اراده الهی]] بود، [[تصمیم]] میگرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ ثُمَ يَعْزِمُ عَلَى مَا يُرِيدُ اللَّهُ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۱.</ref>. نمونههای مختلفی از مشورت و مشارکت دیگران را در امور میتوانیم در سیره آن حضرت ذکر کنیم، برای مثال، در [[غزوه بدر]]، درباره اصل [[جنگ]] و [[تعیین]] موضع [[نبرد]] و [[اسیران]] [[جنگی]] با اصحاب خود مشورت کرد. در نبرد [[احد]] شورایی تشکیل داد و در نحوه مقابله با [[لشکر]] [[قریش]] مشورت کرد. در [[جنگ خندق]] [[پیامبر اکرم]] برای مقابله با [[سپاه]] [[عظیم]] [[مشرکان]] کار را به [[مشورت]] گذاشت و براساس توصیه [[سلمان فارسی]] [[تصمیم]] گرفت. در ماجرای [[حدیبیه]]، هنگام [[فتح مکه]] و آمدن [[ابوسفیان]] به اردوگاه [[مسلمانان]]، در [[غزوه تبوک]] و موارد بسیاری با [[اصحاب]] خویش مشورت نمود<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی منطق عملی، ج۳، ص۳۸۶.</ref>. [[حضرت]] در تأکید بر [[مشاوره]] به [[حضرت علی]]{{ع}} توصیه نموده و فرموده است: «هیچ [[پشتیبانی]] مطمئنتر از مشورت نیست»<ref>{{متن حدیث|لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ}}؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۷۱.</ref> | ||
==[[مشورت]]== | |||
مشورت در [[اسلام]] و در [[منطق عملی]] [[پیشوایان حق]] اهمیت بسیاری دارد. در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} نوشتهاند که آن [[حضرت]] با [[اصحاب]] خود بسیار مشورت میکرد. اصولاً مردمی که امور مهم خود را با مشورت یکدیگر انجام میدهند، کمتر گرفتار [[لغزش]] و [[پشیمانی]] میشوند و آنان که گرفتار [[خودرأیی]] و استبدادند، هرچند افراد فوق العادهای باشند، از [[اشتباه]] در [[امان]] نخواهند بود. در [[حدیث نبوی]] آمده است: | |||
هنگامی که زمام داران شما، نیکانتان و [[توانگران]] شما، سخاوتمندانتان باشند و کارهایتان با مشورت انجام شود، در این هنگام، روی [[زمین]] از زیرزمین برای شما بهتر است ([[شایسته]] [[زندگی]] و بقا هستید)، ولی اگر زمام دارانتان، بدان و توانگرانتان، افراد [[بخیل]] باشند و [[کارها]] با مشورت انجام نشود، در این صورت، زیرزمین از روی آن برای شما بهتر است<ref>تحف العقول، ص۲۶.</ref>. | |||
[[رسول الله]]{{صل}} پیوسته با [[یاران]] خود مشورت میکرد. در [[جنگ احد]] پس از آنکه نیروهای اطلاعاتی [[پیامبر]] به آن حضرت گزارش دادند که [[قریش]] در [[تدارک]] [[حمله]] به [[مدینه]] است، آن حضرت برای [[رویارویی]] با [[لشکر]] قریش، شورای نظامی تشکیل داد و فرمود: نظر مشورتی خود را بیان کنید. | |||
[[عبدالله ابن ابی]] (سرکرده [[منافقان]] مدینه) پیشنهاد کرد که در [[شهر]] بمانند و با [[دشمن]] روبه رو شوند و گفت: ای [[رسول خدا]]! ما در [[جاهلیت]] داخل شهر میجنگیدیم و [[زنان]] و [[کودکان]] را در این حصارها جای میدادیم و به ایشان مقداری سنگ میدادیم، به گونهای که به [[خدا]] [[سوگند]]، گاهی یک ماه بچهها میتوانستند ما را با آوردن سنگ در [[مبارزه]] با دشمن [[یاری]] کنند. خانههای مدینه را هم به گونهای به هم متصل میکردیم که از هر سو چون دژی بود که [[زنها]] و بچهها از بالای حصارها سنگ میزدند و ما در کوچهها با شمشیرهایمان [[نبرد]] میکردیم در این میان نوجوانانی که در [[بدر]] حضور نداشتند، خواهان بیرون رفتن و رویارویی با دشمن بودند. برخی از مردان [[خیرخواه]] و [[خبیر]] چون [[حمزه بن عبدالمطلب]]، [[سعد بن عباده]]، [[نعمان بن ثعلبه]] و گروهی دیگر از [[اوس و خزرج]] هم نظرشان بر [[پیکار]] رویاروی در خارج از [[شهر]] بود. آنها میگفتند: ای [[رسول خدا]]! میترسیم [[دشمن]] [[گمان]] کند که ما از [[ترس]] مقابله با آنها از شهر خارج نشدهایم و این امر موجب [[گستاخی]] و [[جسور]] شدن آنها میشود. آن گاه [[نبرد بدر]] را یادآور شدند و خود را خواهان یکی از دو خوبی ([[شهادت]] یا [[پیروزی]]) معرفی کردند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از شنیدن سخنان دو گروه، نظر [[مقابله با دشمن]] در خارج از شهر را پذیرفت. پس به [[خانه]] رفت و [[لباس]] رزم پوشید<ref>سیره ابن هشام، ج۳، ص۷.</ref>. | |||
نقل شده است که [[پیامبر خدا]] در زمینه فرستادن افراد برای [[اداره امور]] یک منطقه و [[فرمانداری]] و [[حکومت]] بخشی از مناطق تحت اداره [[مسلمانان]] [[مشورت]] میکرد<ref>اسدالغابه، ج۳، ص۲۵۸.</ref>. | |||
[[پیامبر اعظم]]{{صل}} درباره ویژگیهای یک [[مشاور]] [[شایسته]] فرمودند: | |||
با [[پرهیزکاران]] مشورت کنید؛ چون آنها کسانی هستند که [[آخرت]] را بر [[دنیا]] ترجیح میدهند و کارهای شما را بر امور خویش مقدم میدارند...<ref>سیره نبوی دفتر دوم، ص۲۵۹؛ برگرفته از: تفسیر تستری، ص۲۸.</ref> با [[انسان]] [[عاقل]] مشورت کنید و از او [[نافرمانی]] نکنید؛ که پشیمان میشوید<ref>بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۰.</ref>. | |||
و در [[کلامی]] دیگر فرمود: | |||
مشورت با انسان عاقل [[خیرخواه]]، [[رشد]] و [[برکت]] و توفیقی از جانب خداست. پس هرگاه خیرخواه عاقلی نظر مشورتی داد، از [[مخالفت]] با آن بپرهیز که [[سختی]] به دنبال خواهد داشت<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۶.</ref>. | |||
هرکس با صاحبان [[خرد]] مشورت کند، به آنچه صواب و درست است، رهنمون میشود<ref>الارشاد، ص۱۵۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۵۳.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |