علم معصوم: تفاوت میان نسخهها
←بداء معصوم
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۹: | ||
===[[بداء معصوم]]=== | ===[[بداء معصوم]]=== | ||
==رابطه [[ایمان]] و [[علم]]== | |||
مراد، مسئلهای است درباره چگونگی رابطه [[علم]] و [[ایمان]] و اینکه آیا با یکدیگر همساز و هماهنگاند یا ناسازگارند. از تعالیم [[عهد عتیق]] این است که [[علم]] و [[ایمان]] با یکدیگر [[سازگاری]] ندارند. [[شجره ممنوعه]] بنابر آنچه در تورات آمده است، همان [[دانش]] و [[معرفت]] است و [[آدم]] و [[حوا]] با [[نافرمانی]] [[خداوند]] بدان دست یافتند<ref>سِفر پیدایش، باب ۲/ ۱۶ و ۱۷؛ باب ۳/ ۸- ۱، باب ۳/ ۲۳.</ref>. | |||
[[تاریخ]] [[تمدن]] ۲۵۰۰ ساله اروپا را نیز بدین روی به دو عصر [[ایمان]] و [[علم]] تقسیم کردهاند و این دو را رویاروی یکدیگر گذاشتهاند. اما بنابر آموزههای [[قرآنی]]، [[خداوند]]، خود به [[آدم]]{{ع}} [[دانش]] آموخت و آن گاه [[فرشتگان]] را [[فرمان]] داد تا بر او [[سجده]] کنند<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۳۴- ۳۰.</ref>. بزرگان [[دین اسلام]] نیز مراد از [[شجره ممنوعه]] را [[حرص]] و [[طمع]] دانستهاند نه [[علم]] و [[دانش]]<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۷۹.</ref>. | |||
مراد از مسئله [[علم]] و [[ایمان]] این است که [[علم]]، [[ایمان]] [[انسان]] را نفی میکند یا آن را [[پشتیبانی]] میکند و آیا [[ایمان]] [[آدمی]] را به سویی میبرد و [[علم]] به سویی دیگر و سرانجام آنکه آیا [[علم]] و [[ایمان]] مکمل یکدیگرند یا علیه یکدیگر. در نظرگاه [[اسلامی]]، [[علم]] [[روشنایی]] میبخشد و [[توانایی]] میآفریند و [[ایمان]]، [[عشق]] میآورد و [[امید]] میدهد. [[علم]] ابزار میسازد و [[ایمان]]، مقصد میآفریند. [[علم]] سرعت میدهد و [[ایمان]] جهت را مینماید و... . | |||
میان [[علم]] و [[ایمان]]، تضادی نیست و بلکه مکمل و همراه و [[یار]] یکدیگرند. [[علم]] و [[ایمان]]- هر دو- از نیازهای بنیادی انساناند و هیچ یک بر جای دیگری نمیتواند نشست. در [[تاریخ]] [[انسان]]، جدایی [[علم]] و [[ایمان]] زیانهای هنگفتی به بار آورده است. [[ایمان]] در پرتو [[علم]]، [[قدر]] مییابد و از [[خرافه]] و خیالپردازی و گزافه و [[تحجر]] و تصلب در [[امان]] میماند. [[علم]] نیز بدون [[ایمان]] تیغ دست زنگی مست میشود و ابزار [[هوا و هوس]] و بزهکاری و تبهکاری<ref>مجموعه آثار استاد مطهری، ج۲، ص۳۸- ۲۹.</ref>. بدینسان، [[علم]] و [[ایمان]] در [[آیین اسلام]] جداییناپذیرند و هماهنگ و همساز با یکدیگر<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |