فطرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[فطرت در لغت]] - [[فطرت در قرآن]] - [[فطرت در حدیث]] - [[فطرت در نهج البلاغه]] - [[فطرت در کلام اسلامی]] - [[فطرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[فطرت در لغت]] - [[فطرت در قرآن]] - [[فطرت در حدیث]] - [[فطرت در نهج البلاغه]] - [[فطرت در معارف دعا و زیارات]] - [[فطرت در کلام اسلامی]] - [[فطرت در اخلاق اسلامی]] - [[فطرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فطرت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''فطرت''' به معنای شکافتن و بازکردن امری بسته شده، عبارت است از طبیعت و خصلتی که [[خداوند]] در [[آغاز آفرینش]] هر چیز از جمله [[انسان]] در آن نهاده است و در اصطلاح [[دینی]] یعنی [[خلقت]] [[بدیع]] و بی‌سابقه. داشتن فطرت امری عمومی میان تمام انسان‌هاست که از مصادیق آن می‌توان به فطرت [[پرستش]]، فطرت [[ستایش]]، فطرت حقیقت جویی اشاره کرد.
'''فطرت''' به معنای شکافتن و بازکردن امری بسته شده، عبارت است از طبیعت و خصلتی که [[خداوند]] در [[آغاز آفرینش]] هر چیز از جمله [[انسان]] در آن نهاده است و در اصطلاح [[دینی]] یعنی [[خلقت]] [[بدیع]] و بی‌سابقه. داشتن فطرت امری عمومی میان تمام انسان‌هاست که از مصادیق آن می‌توان به فطرت [[پرستش]]، فطرت [[ستایش]]، فطرت حقیقت جویی اشاره کرد.
خط ۶۲: خط ۵۷:
#'''شواهد شخصی:''' [[انسان‌ها]]، هنگام مواجهه با [[سختی‌ها]] و خطرها و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] می‌کنند، نیرویی در وجودشان [[جان]] می‌گیرد و به کسی توجه می‌کنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی می‌تواند [[بیچارگان]] را پناه دهد و دستشان را بگیرد. همۀ [[انسان‌ها]] هر چند به ظاهر، وجود [[خدا]] را نپذیرند وقتی به [[سختی]] می‌افتند و در تنگناها گرفتار می‌آیند به درون خویش باز می‌گردند و احساس می‌کنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکان‌پذیر نیست و این نشان می‌دهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] خداجو و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>.
#'''شواهد شخصی:''' [[انسان‌ها]]، هنگام مواجهه با [[سختی‌ها]] و خطرها و [[ترس]] و [[هراس]] آنگاه که از اسباب ظاهری [[قطع امید]] می‌کنند، نیرویی در وجودشان [[جان]] می‌گیرد و به کسی توجه می‌کنند که مبدأ همه چیز است و در هر هنگام و مکانی می‌تواند [[بیچارگان]] را پناه دهد و دستشان را بگیرد. همۀ [[انسان‌ها]] هر چند به ظاهر، وجود [[خدا]] را نپذیرند وقتی به [[سختی]] می‌افتند و در تنگناها گرفتار می‌آیند به درون خویش باز می‌گردند و احساس می‌کنند که هنوز امیدی هست. وجود [[امید]]، بدون [[باور]] به وجود امید دهنده امکان‌پذیر نیست و این نشان می‌دهد که [[انسان]] به گونۀ [[فطری]] خداجو و [[خداشناس]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۲ـ۳۶۳.</ref>.
#'''[[گواهی]] [[دانشمندان]]:''' [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر انسانی به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین [[فطرت]] یا [[سرشت]] است که [[انسان]] به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ [[فطرت]] به ام‌المسائل<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترف‌اند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر می‌خیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمول‌ها و دستورالعمل‌های [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شده‌ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۳.</ref>.
#'''[[گواهی]] [[دانشمندان]]:''' [[فطرت]]، [[حقیقت]] غیر اکتسابی است که در وجود هر انسانی به [[ودیعه]] نهاده شده است. براساس همین [[فطرت]] یا [[سرشت]] است که [[انسان]] به صورت [[تکوینی]] به وجود و [[وحدت]] [[الهی]] معترف است. از مسئلۀ [[فطرت]] به ام‌المسائل<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۱، ص۶۱.</ref> و یا اصل [[مادر]]<ref>مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۵، ص۱۰۵.</ref> تعبیر شده است. بسیاری از [[دانشمندان]] [[جهان]] معترف‌اند [[خداشناسی]] از [[نهان]] بر می‌خیزد: «سرچشمۀ [[زندگی]] مذهبی، [[دل]] است و فرمول‌ها و دستورالعمل‌های [[فلسفی]]، مانند مطلب ترجمه شده‌ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»<ref>رک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۶۳.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|7}}
{{ستون-شروع|8}}
* [[احکام فطرت]]
* [[احکام فطرت]]
* [[احیای فطرت]]
* [[احیای فطرت]]
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش