عیبجویی: تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عیبجویی در قرآن]] - [[عیبجویی در حدیث]] - [[عیبجویی در کلام اسلامی]] - [[عیبجویی در جامعهشناسی اسلامی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عیبجویی در قرآن]] - [[عیبجویی در حدیث]] - [[عیبجویی در کلام اسلامی]] - [[عیبجویی در جامعهشناسی اسلامی]]</div> | ||
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عیبجویی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عیبجویی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*یکی از رفتارهای مذموم عیبجویی کردن است که در این کتاب [[مذمت]] شده و این غیر از نصحیت و [[انتقاد]] برای [[رشد فکری]] و عملی و با قصد مشفقانه است. بدین جهت عیبجویی [[مذمت]] شده و [[نصیحت]] [[مدح]] شده است و درباره شخص [[پیامبر]] با کلمات متفاوتی در باره عیبجویی مانند همزه، مسخره و لمزه، یا معانی که به صورت مستقیم در این جهت آمده گزارش شده است. شاخص این معانی همان کلمه هُمزه است. در [[مجمع البیان]] گفته: کلمه “هُمزه” به معنای کسی است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه میزند و عیبجویی و خردهگیریهایی میکند که در واقع [[عیب]] نیست. و اصل ماده “هُمَز” به معنای شکستن است، و کلمه: لمز، یلمز، به معنای [[عیب]] است پس “هُمزه” و “لمزه” هر دو به یک معنا است. ولی بعضی گفتهاند: بین آن دو فرق است: هُمزه، به آن کسی گویند که دنبال سر [[مردم]] [[عیب]] میگوید و خرده میگیرد، و اما “لمزه” کسی را گویند که پیش روی طرف خرده میگیرد. و بعضی گفتهاند: همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان [[زشت]] [[آزار]] دهد، و لمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح [[فارسی]] [[تقلید]] او را در آورد. آنگاه میگوید صیغه “فُعلة” برای [[مبالغه]] در صفتی بنا شده که باعث میشود تا فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۱۵.</ref>. از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که [[پیامبر]] چگونه به تتمیم مکارم [[اخلاقی]] گام برداشته و به چه نکات و جزئیات [[آداب]] و [[اخلاق]] اشاره کرده است. بنابراین، مرز میان [[انتقاد]] با عیبجویی چیست، یکی [[تمجید]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به عنوان یکی از فرائض بزرگ است. و دیگری در [[عرف]] [[اخلاقی]] [[مذمت]] و [[توبیخ]] و [[رفتار]] غیر [[اخلاقی]] و [[تحقیر]] شخص مقابل و برخلاف [[کرامت]] میشود؛ زیرا نقد برای [[اصلاح]] است، اما عیبجویی برای [[تحقیر]] و بیرون بردن رقیب از صحنه و نوعی [[بهانهجویی]] و به رخ کشیدن [[لغزشها]] است. بدین جهت اولاً، [[هدفمندی]] و [[غایت]] [[اخلاقی]] برای [[سخن گفتن]] و چگونه [[سخن گفتن]] مهم است. جدا از بحث [[حقوقی]] که [[انسانها]] [[آزادی]] بیان دارند، اما به لحاظ [[اخلاقی]] و صفت شخصی، باید خود ملتزم به [[نیت]] درست در بیان [[رفتار]] دیگران باشند. ثانیاً، اگر کسی کار خوبی انجام میدهد، و اتفاقاً خراب میشود، نباید ملامت شود. قاعده [[احسان]] در [[قرآن]] میگوید، حتی آنان در اثر [[خطا]] [[مسئول]] خسارات نیستند: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>. بر این اساس عیبجویی یکی از مباحث مطرح در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] در دوره [[رسالت]] در حوزههای مختلف، به ویژه در پرداخت [[صدقات]] و همان تتمیم مکارم [[نبی]] است. | *یکی از رفتارهای مذموم عیبجویی کردن است که در این کتاب [[مذمت]] شده و این غیر از نصحیت و [[انتقاد]] برای [[رشد فکری]] و عملی و با قصد مشفقانه است. بدین جهت عیبجویی [[مذمت]] شده و [[نصیحت]] [[مدح]] شده است و درباره شخص [[پیامبر]] با کلمات متفاوتی در باره عیبجویی مانند همزه، مسخره و لمزه، یا معانی که به صورت مستقیم در این جهت آمده گزارش شده است. شاخص این معانی همان کلمه هُمزه است. در [[مجمع البیان]] گفته: کلمه “هُمزه” به معنای کسی است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه میزند و عیبجویی و خردهگیریهایی میکند که در واقع [[عیب]] نیست. و اصل ماده “هُمَز” به معنای شکستن است، و کلمه: لمز، یلمز، به معنای [[عیب]] است پس “هُمزه” و “لمزه” هر دو به یک معنا است. ولی بعضی گفتهاند: بین آن دو فرق است: هُمزه، به آن کسی گویند که دنبال سر [[مردم]] [[عیب]] میگوید و خرده میگیرد، و اما “لمزه” کسی را گویند که پیش روی طرف خرده میگیرد. و بعضی گفتهاند: همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان [[زشت]] [[آزار]] دهد، و لمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح [[فارسی]] [[تقلید]] او را در آورد. آنگاه میگوید صیغه “فُعلة” برای [[مبالغه]] در صفتی بنا شده که باعث میشود تا فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۶۱۵.</ref>. از مجموع این [[آیات]] استفاده میشود که [[پیامبر]] چگونه به تتمیم مکارم [[اخلاقی]] گام برداشته و به چه نکات و جزئیات [[آداب]] و [[اخلاق]] اشاره کرده است. بنابراین، مرز میان [[انتقاد]] با عیبجویی چیست، یکی [[تمجید]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به عنوان یکی از فرائض بزرگ است. و دیگری در [[عرف]] [[اخلاقی]] [[مذمت]] و [[توبیخ]] و [[رفتار]] غیر [[اخلاقی]] و [[تحقیر]] شخص مقابل و برخلاف [[کرامت]] میشود؛ زیرا نقد برای [[اصلاح]] است، اما عیبجویی برای [[تحقیر]] و بیرون بردن رقیب از صحنه و نوعی [[بهانهجویی]] و به رخ کشیدن [[لغزشها]] است. بدین جهت اولاً، [[هدفمندی]] و [[غایت]] [[اخلاقی]] برای [[سخن گفتن]] و چگونه [[سخن گفتن]] مهم است. جدا از بحث [[حقوقی]] که [[انسانها]] [[آزادی]] بیان دارند، اما به لحاظ [[اخلاقی]] و صفت شخصی، باید خود ملتزم به [[نیت]] درست در بیان [[رفتار]] دیگران باشند. ثانیاً، اگر کسی کار خوبی انجام میدهد، و اتفاقاً خراب میشود، نباید ملامت شود. قاعده [[احسان]] در [[قرآن]] میگوید، حتی آنان در اثر [[خطا]] [[مسئول]] خسارات نیستند: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمییابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>. بر این اساس عیبجویی یکی از مباحث مطرح در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] در دوره [[رسالت]] در حوزههای مختلف، به ویژه در پرداخت [[صدقات]] و همان تتمیم مکارم [[نبی]] است. |