پرش به محتوا

عبادت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:


می‌فرمود [[بدن]] شما، [[زن]] و فرزند شما و [[یاران]] شما همه [[حقوقی]] بر شما دارند و باید آنها را رعایت کنید. در حال انفراد عبادت را طول می‌داد و گاهی در حال [[تهجد]] ساعت‌ها سرگرم بود، [ولی] در [[جماعت]] به اختصار می‌کوشید. رعایت حال اضعف مأمومین را لازم می‌شمرد و به آن توصیه می‌کرد»<ref>مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۲۳۹ و ۲۴۰.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref>.
می‌فرمود [[بدن]] شما، [[زن]] و فرزند شما و [[یاران]] شما همه [[حقوقی]] بر شما دارند و باید آنها را رعایت کنید. در حال انفراد عبادت را طول می‌داد و گاهی در حال [[تهجد]] ساعت‌ها سرگرم بود، [ولی] در [[جماعت]] به اختصار می‌کوشید. رعایت حال اضعف مأمومین را لازم می‌شمرد و به آن توصیه می‌کرد»<ref>مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۲۳۹ و ۲۴۰.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref>.
==[[عبادت]] و [[بندگی]]==
[[هدف از آفرینش انسان]]، عبادت، بندگی و [[خداپرستی]] است. در این راستا آنانی که [[عارف]] ترند، عابدترند. آنان عاشقانه خدایشان را عبادت می‌کنند و در محضر او، خود را بسیار کوچک می‌بینند. درباره سر [[سلسله]] [[عارفان]]، [[حضرت ختمی مرتبت]] آمده است که هرگاه به [[نماز]] می‌ایستاد، از [[خوف]] [[خداوند]]، رنگ از چهره‌اش می‌پرید<ref>سنن النبی، ص۲۵۱.</ref>.
همچنین از قول یکی از [[همسران]] [[رسول الله]]{{صل}} آمده است: «[[رسول خدا]]{{صل}} چنین بود که با ما سرگرم [[گفت‌وگو]] بود، ولی چون وقت نماز می‌رسید، چنان حالش دگرگون می‌شد که گویا نه او ما را می‌شناخته است و نه ما او را می‌شناسیم».<ref>{{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يُحَدِّثُنَا وَ نُحَدِّثُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَكَأَنَّهُ لَمْ يَعْرِفْنَا وَ لَمْ نَعْرِفْهُ}}؛ سنن النبی، ص۲۵۱.</ref>.
ایشان برای وقت نماز لحظه‌شماری می‌کرد، چنان که آمده است:
{{متن حدیث|كَانَ النَّبِيُّ يَنْتَظِرُ وَقْتَ الصَّلَاةِ وَ يَشْتَدُّ شَوْقُهُ وَ يَتَرَقَّبُ دُخُولَهُ}}<ref>سنن النبی، ص۲۶۸.</ref>؛
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای وقت نماز [[انتظار]] می‌کشید و شوقش برای عبادت افزون می‌شد و [[چشم به راه]] رسیدن وقت نماز بود.
نماز و عبادت را بسیار [[دوست]] می‌داشت و می‌فرمود: {{متن حدیث|جُعِلَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ‌}}؛ «[[روشنایی]] [[چشم]] من در نماز و [[روزه]] قرار داده شده است»<ref>سنن النبی، ص۲۶۸.</ref>.
روزی [[جبرئیل]] بر [[حضرت]] نازل شد و عرض کرد: «[[خدای متعال]] [[سلام]] می‌رساند و می‌فرماید: این دشت [[مکه]] و بطحا از آن توست. اگر بخواهی آن را برایت پر از طلا کنم!» [[حضرت رسول]] سه بار به [[آسمان]] نگاه کرد. سپس گفت: {{متن حدیث|لَا يَا رَبِّ، وَ لَكِنْ أَشْبَعُ يَوْماً، وَ أَجُوعُ يَوْماً فَأَحْمَدُكَ وَ أَجُوعُ يَوْماً فَأَسْأَلُكَ}}؛ «نه، خدایا! می‌خواهم یک [[روز]] [[سیر]] باشم تا تو را [[حمد]] و [[شکر]] کنم و یک روز گرسنه باشم تا از تو مسئلت کنم»<ref>مکارم الاخلاق، ص۲۴.</ref>.
محمد{{صل}}، [[بنده]] [[پاک]] [[خدا]] بود. وقتی یک [[زن]] بَدَوی به آن حضرت گفت: چرا مثل [[بندگان]] [[غذا]] می‌خوری و می‌نشینی، حضرت فرمود: {{متن حدیث|وَيْحَكِ وَ أَيُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّي‌}}؛ «وای بر تو! چه کسی از من بنده‌تر است»<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۶.</ref>.
[[رسول الله]]{{صل}} همواره [[خداوند]] را ناظر [[بندگان]] می‌دید و می‌فرمود:
{{متن حدیث|اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ‌}} «[[خدا]] را چنان [[عبادت]] کن که گویی او را می‌بینی؛ زیرا اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند».<ref>میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۱۶.</ref>.
ایشان [[آفت عبادت]] را [[سستی]] می‌دانست و می‌فرمود: {{متن حدیث|آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَةُ}}<ref>میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۲۸.</ref>؛ از سوی دیگر، عبادت پنهانی را می‌پسندید و آن را [[برتر]] ازعبادت آشکار می‌شمرد:
{{متن حدیث|أَلسِّرُّ أَفْضَلُ مِنَ الْعَلَانِيَةُ وَ الْعَلَانِيَةُ لِمَنْ أَرَادَ الْإِقْتِدَاءَ}} «عبادت و [[حسنه]] نهانی بهتر از آشکار است. انجام آشکار این [[کارها]] برای کسی خوب است که بخواهد [[الگو]] قرار گیرد»<ref>کنز العمال، ص۵۲۷۳.</ref>.
[[حضرت علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: «[[پیامبر]] هر سال در [[غار حرا]] به عبادت می‌پرداخت و کسی جز من، او را نمی‌دید»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۷.</ref>. رسول الله{{صل}} همیشه در حال عبادت بود. او در دشت و [[کوه]] و سبزه و [[گیاه]] و جانداران، آثار [[آفرینش الهی]] را می‌دید. با دیدن [[زمین]] و ماه و [[خورشید]] به [[عظمت]] آفریننده آنها توجه می‌کرد. روحش با [[ابدیت]] پیوند داشت. خلوت‌های او با [[پروردگار]] و [[مشاهده]] افلاک به عنوان [[آیات]] بزرگ [[الهی]]، [[دل]] او را به خود مشغول می‌ساخت. او [[دوست]] داشت بیشتر تنها باشد، [[فکر]] کند، درس بیاموزد و به [[خودسازی]] بپردازد. کم می‌خوابید و کم می‌خورد. [[حضرت]] به ویژه پس از ۳۵ سالگی، هر ساله حدود یک ماه به غار حرا می‌رفت و در آنجا به [[راز و نیاز]] با خدا و [[سیر]] و [[سیاحت]] در [[آیات الهی]] می‌پرداخت. این کار بیشتر در [[ماه رمضان]] اتفاق می‌افتاد<ref>نک: نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.</ref>. شاید ویژگی‌های یک [[عابد]] [[حقیقی]] را در گفت وگوی خداوند با رسول الله{{صل}} در [[شب معراج]] بتوان دریافت.
[[خداوند متعال]] در [[روز]] [[معراج]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پرسید:
ای احمد! آیا می‌دانی چه زمانی بنده‌ام عابد [[راستین]] به شمار می‌رود؟ اگر هفت ویژگی در [[بنده]] من جمع باشد، [[شایسته]] این نام است: تقوایی که وی را از انجام [[محرمات]] بازدارد؛ سکوتی که وی را از انجام محرمات بازدارد؛ [[ترس]] و خشیتی که هر [[روز]] به واسطه آن بگرید و فروتنی‌اش در برابر [[عظمت]] پروردگارش افزون گردد؛ [[حیا]] و [[پاک]] دامنی که به واسطه آن در [[خلوت]] نیز از من [[شرم]] کند؛ میل به خوردن، به اندازه رفع نیاز؛ میل به روی‌گردانی از زرق و برق [[دنیا]]؛ زیرا می‌داند که من زرق و برق دنیا را [[دوست]] نمی‌دارم؛ [[محبت]] به خوبان به دلیل آنکه می‌داند من به آنها [[عشق]] می‌ورزم<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۹۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش