|
|
خط ۳۰: |
خط ۳۰: |
| طبیعی است که میتوان با کاری گسترده و در زمانی مناسب، معارف بسیاری در شاخههای مختلف علوم دینی از روایات ائمه{{عم}} استنباط کرد. بنای این نوشته، کاری جامع در این موضوع نیست؛ بلکه به اندازه امکان این مجال، به شواهدی از علوم دینی ائمه{{عم}} در مهمترین شاخههای این علوم اشاره میکنیم تا دورنمایی از قلمرو علم امام به امور دینی ترسیم شود: | | طبیعی است که میتوان با کاری گسترده و در زمانی مناسب، معارف بسیاری در شاخههای مختلف علوم دینی از روایات ائمه{{عم}} استنباط کرد. بنای این نوشته، کاری جامع در این موضوع نیست؛ بلکه به اندازه امکان این مجال، به شواهدی از علوم دینی ائمه{{عم}} در مهمترین شاخههای این علوم اشاره میکنیم تا دورنمایی از قلمرو علم امام به امور دینی ترسیم شود: |
| ===علم تفسیر=== | | ===علم تفسیر=== |
| | {{همچنین ببینید|احاطه امام بر علوم و معارف تفسیر قرآن}} |
| بررسی روایات نشان میدهد که تفسیر قرآن کریم از مهمترین وظایف ائمه{{عم}} است. در برخی سخنان اصحاب ائمه{{عم}}، ضرورت امامت، با توجه به نیاز قرآن به مفسری که کلام او تفسیر قطعی و خطاناپذیر باشد، تبیین شده است. ائمه{{عم}} در روایات مختلف بر جایگاه خود به عنوان مفسران واقعی قرآن کریم تأکید کردهاند. | | بررسی روایات نشان میدهد که تفسیر قرآن کریم از مهمترین وظایف ائمه{{عم}} است. در برخی سخنان اصحاب ائمه{{عم}}، ضرورت امامت، با توجه به نیاز قرآن به مفسری که کلام او تفسیر قطعی و خطاناپذیر باشد، تبیین شده است. ائمه{{عم}} در روایات مختلف بر جایگاه خود به عنوان مفسران واقعی قرآن کریم تأکید کردهاند. |
|
| |
|
| ===علم حدیث=== | | ===علم حدیث=== |
| | {{همچنین ببینید|احاطه امام بر علوم و معارف حدیث}} |
| در منظومه معارف شیعی، سنت ائمه{{عم}} همچون سنت پیامبر حجت بوده و بخش عمدهای از معارف دینی از طریق روایات آنان به ما رسیده است. افزون بر آن بیتردید ائمه{{عم}} صادقترین و مطمئنترین راویان سنت نبوی بودهاند. بنابراین به طور طبیعی به خوبی از علوم حدیث آگاه بودهاند. با وجود این، اشاره به برخی روایات درباره جایگاه حدیثی آنان خالی از لطف نیست. | | در منظومه معارف شیعی، سنت ائمه{{عم}} همچون سنت پیامبر حجت بوده و بخش عمدهای از معارف دینی از طریق روایات آنان به ما رسیده است. افزون بر آن بیتردید ائمه{{عم}} صادقترین و مطمئنترین راویان سنت نبوی بودهاند. بنابراین به طور طبیعی به خوبی از علوم حدیث آگاه بودهاند. با وجود این، اشاره به برخی روایات درباره جایگاه حدیثی آنان خالی از لطف نیست. |
|
| |
| در بخشی از روایت امیرالمؤمنین{{ع}} درباره رابطه ویژه علمی ایشان با پیامبر اعظم{{صل}} آمده است: «هیچ چیز را که خداوند به او آموخته بود از حلال و حرام، امر و نهی، خبرهای گذشته و آینده، تعالیم نازل شده بر پیشینیانش (اعم از ) اطاعت یا معصیت فروگذار نکرد و (همه آنها را) به من آموخت. پس من یک حرف (از آنها) را فراموش نکردهام. سپس دستش را بر سینهام نهاد و از خداوند خواست که قلبم را از علم و فهم و حکمت و نور پر سازد». با توجه به همین جایگاه ویژه است که در روایت نبوی دیگر در توصیف امیرالمؤمنین{{ع}} آمده است: «... وَ أَکثَرُهُمْ عِلْماً... وَ أَقْرَأُهُمْ بِکتَابِ اللَّهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِسُنَّتِی»؛ (علی{{ع}}) داناترین ایشان (اصحاب) و آگاهترین ایشان به کتاب خدا و سنت من است.
| |
|
| |
| در تعدادی از روایات، تأکید بر آن است که تمام علومی را که خداوند به پیامبر آموخته بود، آن حضرت به امیرالمؤمنین{{ع}} تعلیم داد. از امام باقر{{ع}} نقل شده است که «به خدا قسم! رسول خدا{{صل}}، حرفی از علومی را که خداوند عزو جل به او آموخته بود، نگذارد مگر آن که آن را به علی{{ع}} آموخت که سپس آن علوم به ما رسید». همچنین از آن حضرت نقل شده است: «خداوند اسرارش را به جبرئیل بیان کرد و جبرئیل آن را به محمد{{صل}} و ایشان به علی{{ع}} و آن حضرت به هر کس بخواهد، یکی بعد از دیگری». در روایات متعددی، وراثت از رسول خدا{{صل}} را به عنوان یکی از شیوههای دریافت دانش توسط ائمه{{عم}} معرفی کرده است که مؤید روایات پیشین است. مجموعه این گونه روایات نشان میدهد که علوم پیامبر{{صل}} از طریق ائمه{{عم}} به مردم منتقل شده است. بنابراین ائمه{{عم}} در واقع آگاهترین افراد به سنت رسول خدا{{صل}} بودهاند.
| |
|
| |
| امام صادق{{ع}} بر این نکته تأکید کردند که هرپاسخی که به سؤالات میدهند، دانشی است که از رسول خدا{{صل}} فراگرفتهاند و نظرات شخصی خود ایشان نیست. از امام باقر{{ع}} نیز نقل شده است: «اگر از خودمان سخن بگوییم، گمراه میشویم، همچنان که کسانی که قبل از ما بودند، گمراه شدند؛ ولی ما با دلیل روشن از سوی خداوند سخن میگوییم که خداوند آن را برای پیامبرش بیان کرده است و او (پیامبر{{صل}}) برای ما بیان کرده است». بنابر روایتی از امام کاظم{{ع}} سؤال شد که آیا تمام مسائل در کتاب خدا و سنت پیامبرش موجود است یا شما از خودتان نیز سخنی میگویید؟ امام پاسخ فرمود: «همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبرش هست».
| |
|
| |
| علت اختلاف روایات نقل شده از پیامبر{{صل}}، در روایتی از امیرالمؤمنین{{ع}}، تحلیل شده است. در این روایت، افزون بر بحث جعل، این نکته نیز به عنوان یکی از دلایل اختلاف در روایات بیان شده است که روایات نبوی نیز مانند قرآن، ناسخ و منسوخ، عام و خاص و محکم و متشابه دارد و کسی که از این ظرافتها آگاه نیست، گرفتار اشتباه میشود. همه اصحاب فهم و آگاهی یکسانی نداشتند و تنها آن حضرت بوده است که به واسطه رابطه نزدیکش به پیامبر{{صل}} از تمام این جزئیات آگاه بوده است.
| |
|
| |
| در روایت دیگر از امام صادق{{ع}} این محتوا گزارش شده است که آنان علم حدیث را همانند علم به ظاهر و باطن قرآن نسل به نسل از پیامبر{{صل}} دریافت کردهاند. بنابراین ائمه{{عم}} به عنوان وارثان علوم پیامبر{{صل}} و راویان سنت او، آگاهترین افراد به احادیث آن حضرت بودهاند و اساسیترین نقش را در انتقال صحیح سنت نبوی به مردم داشتهاند. در برخی روایات تأکید شده است که علوم صحیحی که نزد مردم است، از طریق اهلبیت{{عم}} به آنان رسیده است و انحرافات و خطاها، از خود مردم است.
| |
|
| |
| گنجینه بزرگ روایات ائمه{{عم}} خود گواه عظمت علمی آنان و سرشار از مباحث حدیث شناختی است. ابوابی مانند «بَابُ رِوَایةِ الْکتُبِ وَ الْحَدِیثِ وَ فَضْلِ الْکتَابَةِ وَ التَّمَسُّک بِالْکتُب»، «بَابُ اخْتِلَافِ الْحَدِیث»، «بَابٌ فِیمَا جَاءَ أَنَّ حَدِیثَهُمْ صَعْبٌ مُسْتَصْعَب»، «بَابُ التَّقِیة»، «بَابُ الْکتْمَان» و «بَابُ الْإِذَاعَة» نکات بسیاری را در مباحث حدیثی در خود جای دادهاند.
| |
| | | |
| ===علم کلام=== | | ===علم کلام=== |