←هدیه ازدواج
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
به طور کلّی، گزارشهای فراوان در سراسر [[کتب حدیثی]] و [[فقهی]]، تردیدی بر جا نمینهند که هر اندک و سبک، [[پسندیده]] و مورد سفارش [[اسلام]] است؛ ولی این مانع از آن نیست که [[مسلمانان]] برای [[استوار]] کردن پیوند ازدواج، هدیههایی را به همسران خود یا به دیگر نزدیکانی که تازه ازدواج کردهاند، نثار کنند. مهر و تعیین مقدار آن، پیش از [[ازدواج]] است و از اینرو، باید آن را اندک و آسان گرفت تا ازدواج، رونق بگیرد و نِحله ([[بخشش]])، مربوط به پس از [[عقد]] ازدواج یا پیش از برقراری [[زندگی]] مشترک است، تا [[دل]] [[همسران]] به هم نزدیکتر گردد و پیوند نورُسته، [[قوّت]] یابد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۳]]، ص ۴۹۲.</ref>. | به طور کلّی، گزارشهای فراوان در سراسر [[کتب حدیثی]] و [[فقهی]]، تردیدی بر جا نمینهند که هر اندک و سبک، [[پسندیده]] و مورد سفارش [[اسلام]] است؛ ولی این مانع از آن نیست که [[مسلمانان]] برای [[استوار]] کردن پیوند ازدواج، هدیههایی را به همسران خود یا به دیگر نزدیکانی که تازه ازدواج کردهاند، نثار کنند. مهر و تعیین مقدار آن، پیش از [[ازدواج]] است و از اینرو، باید آن را اندک و آسان گرفت تا ازدواج، رونق بگیرد و نِحله ([[بخشش]])، مربوط به پس از [[عقد]] ازدواج یا پیش از برقراری [[زندگی]] مشترک است، تا [[دل]] [[همسران]] به هم نزدیکتر گردد و پیوند نورُسته، [[قوّت]] یابد.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۳]]، ص ۴۹۲.</ref>. | ||
==سخنی درباره مهریه قرار دادن [[پذیرفتن اسلام]]<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | |||
مرد [[کافر]]، پیش از [[اسلام آوردن]]، مُجاز به [[ازدواج]] با [[زن]] [[مسلمان]] نیست. بر این اساس، [[ابو طلحه]] نیز تنها پس از اسلام آوردن میتوانسته با أمّسلیم ازدواج کند. نکته قابل توجه، آن است که پس از مسلمان شدن مرد کافر، شرط کردن مسلمان شدنش، بیمعنا و تحصیل حاصل است. از اینرو اسلام آوردن ابو طلحه نمیتواند مهریّه ازدواج قرار گیرد. این مسئله، گزارش مربوط به ابو طلحه را با مشکل روبهرو میکند و ما را ناگزیر به رد یا [[تأویل]] آن مینماید. [[فقیهان]] [[اهل سنت]] نیز به این گزارش، توجهی ننموده و درباره آن بحث نکردهاند، با آنکه سند آن نزد رجالشناسان [[اهل]] [[سنّت]] مشکلی ندارد. | |||
گفتنی است هیچ تأییدی از سوی [[پیامبر خدا]]{{صل}} بر این ماجرا نقل نشده و بسی محتمل است که ایشان، تنها اصل ازدواج را درست دانسته و سپس مهر المثل أمّسلیم را بر عهده ابو طلحه نهاده باشند؛ حکمی که هماکنون نیز به هنگام عدم تعیین مهر در ازدواج، جاری است. تأویل دیگر، آن است که [[راوی]] با توجه به ظاهر امر، چنین پنداشته باشد؛ اما در واقع امر، أمّسلیم با قرار دادن این شرط، ابو طلحه را مسلمان نموده و سپس به هنگام ازدواج، مَهر بسیار اندکی گرفته است. سندی از شارحان [[حدیث]] اهل سنّت، تأویلهای دیگری نیز ارائه داده که چندان مناسب به نظر نمیرسند<ref>ر.ک: حاشیه سندی بر سنن النسائی، ج۶، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۴ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۴]]، ص ۴۱۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |