علم النبی و آله (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-==فهرست کتاب== {{فهرست اثر}} {{ستون-شروع|2}} +== فهرست کتاب == {{فهرست اثر}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==فهرست کتاب== {{فهرست اثر}} {{ستون-شروع|2}} +== فهرست کتاب == {{فهرست اثر}})) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در معرفی این کتاب آمده است: «[[حقیقت]] [[علمی]] که [[انسان]] بدان مشرف شده است خارج از ذات او میباشد. [[علم]] [[نور]] [[انسان]] است که به واسطه آن نسبت به مسائل [[آگاهی]] پیدا مینماید، و اگر [[علم]] وجود نداشت [[انسان]] به اقتضای ذات خود [[جاهل]] باقی میماند. بنابراین مخلوق به اقتضای ذاتش فاقد [[نور]] [[علم]] میباشد، و آن را نمییابد مگر به [[اراده خداوند]] [[متعال]]. این [[نور]]، روشنگر و قابل [[درک]] و [[تعقل]] نمیگردد، چرا که امری است که بر خلاف ذات مخلوق و [[انسان]] است. چطور ممکن است آنچه که به واسطه آن مسائل روشن میگردد، خود معلوم گردد! همچنین میتوان نسبت به اینکه [[روح]] ذاتا فاقد [[علم]] میباشد و اینکه [[علم]] از [[روح]] خارج است، به [[آیات]] بسیاری [[استدلال]] نمود؛ که البته این [[آیات]] با [[وجدان]] قابل تأیید میباشند. این [[استدلال]] بیدار کننده [[فطرت]] و خارج کننده [[عقلها]] از بیحرکتی است. از جمله این [[ادله]]، سخن [[خداوند متعال]] در [[آیات]] بسیار است، بدین مضمون که بیشتر مجادلهکنندگان و [[مردم]] نمیدانند. دقت کنید که در موارد بسیاری در [[قرآن کریم]] عبارت {{متن قرآن|بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ}} آمده است. کیفیت [[استدلال]] نمودن به این گروه از [[آیات قرآن کریم]] بدین صورت است که گفته شود، نفی [[علم]] از [[بشر]] دلالت بر خارج بودن [[علم]] از ذات ایشان است، زیرا در غیر اینصورت مفهومی برای عبارت "بیشترشان نمیدانند" باقی نخواهد ماند. پر واضح است که جدا شدن [[علم]] –حتی برای یک لحظه- از موجودی که ذات او عین [[علم]] باشد ممکن نیست. بنابراین [[آیات قرآن کریم]] بر [[نادانی]] ذاتی [[بشر]] صراحت دارند»<ref name=p1></ref>. | در معرفی این کتاب آمده است: «[[حقیقت]] [[علمی]] که [[انسان]] بدان مشرف شده است خارج از ذات او میباشد. [[علم]] [[نور]] [[انسان]] است که به واسطه آن نسبت به مسائل [[آگاهی]] پیدا مینماید، و اگر [[علم]] وجود نداشت [[انسان]] به اقتضای ذات خود [[جاهل]] باقی میماند. بنابراین مخلوق به اقتضای ذاتش فاقد [[نور]] [[علم]] میباشد، و آن را نمییابد مگر به [[اراده خداوند]] [[متعال]]. این [[نور]]، روشنگر و قابل [[درک]] و [[تعقل]] نمیگردد، چرا که امری است که بر خلاف ذات مخلوق و [[انسان]] است. چطور ممکن است آنچه که به واسطه آن مسائل روشن میگردد، خود معلوم گردد! همچنین میتوان نسبت به اینکه [[روح]] ذاتا فاقد [[علم]] میباشد و اینکه [[علم]] از [[روح]] خارج است، به [[آیات]] بسیاری [[استدلال]] نمود؛ که البته این [[آیات]] با [[وجدان]] قابل تأیید میباشند. این [[استدلال]] بیدار کننده [[فطرت]] و خارج کننده [[عقلها]] از بیحرکتی است. از جمله این [[ادله]]، سخن [[خداوند متعال]] در [[آیات]] بسیار است، بدین مضمون که بیشتر مجادلهکنندگان و [[مردم]] نمیدانند. دقت کنید که در موارد بسیاری در [[قرآن کریم]] عبارت {{متن قرآن|بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ}} آمده است. کیفیت [[استدلال]] نمودن به این گروه از [[آیات قرآن کریم]] بدین صورت است که گفته شود، نفی [[علم]] از [[بشر]] دلالت بر خارج بودن [[علم]] از ذات ایشان است، زیرا در غیر اینصورت مفهومی برای عبارت "بیشترشان نمیدانند" باقی نخواهد ماند. پر واضح است که جدا شدن [[علم]] –حتی برای یک لحظه- از موجودی که ذات او عین [[علم]] باشد ممکن نیست. بنابراین [[آیات قرآن کریم]] بر [[نادانی]] ذاتی [[بشر]] صراحت دارند»<ref name=p1></ref>. | ||
==فهرست کتاب== | == فهرست کتاب == | ||
{{فهرست اثر}} | {{فهرست اثر}} | ||
*مقدمه | *مقدمه | ||
*ماهیت [[علم]] | *ماهیت [[علم]] |