منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]] | [[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]] | ||
آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)| آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آموزش عقاید (کتاب)| آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بیشک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهرهمند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>ر. ک: غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که از دوران کودکی در دامان [[رسول خدا]]{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>ر. ک: مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء [[اهل سنت]] كتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال ۱۳۵۴ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.</ref> و از خود [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نقل شده که فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«اِنَّ رَسُولَ اللّهِ{{صل}} عَلَّمَنی اَلْفَ باب، وَ کُلُّ باب یَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِکَ اَلْفَ باب، حتّی عَلِمْتُ ما کانَ وَ ما یکونُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنایا وَ الْبَلایا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»}}<ref>«یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} هزار باب علم به من آموخت که هر بابی هزار باب دیگر میگشاید و مجموعاً میشود هزار هزار باب، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قیامت خواهد بود آگاه شدم و علم منایا و بلایا (مرگها و مصیبتها) و فصلالخطاب (داوری بحق) را فرا گرفتیم». ر. ک: ینابیع المودة: ص۸۸، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> ولی علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که بصورت "[[الهام]] و "[[تحدیث]]"<ref>ر. ک: [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]، كتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه میشده است نظیر الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>[[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۶.</ref> و [[حضرت مریم]]{{س}} و مادر موسی{{ع}} "[[وحی]]" گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} که در سنین طفولیت به مقام امامت میرسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/1041 آموزش عقاید، ص۳۲۲.]</ref>. | |||
::::::«بیشک [[اهل بیت|اهل بیت پیغمبر]]{{صل}} بیش از سایر مردم از علوم آن حضرت، بهرهمند بودند چنانکه درباره ایشان فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْکُم»}}<ref>ر. ک: غاية المرام: ص۲۶۵، [[اصول كافى (کتاب)|اصول کافی]]: ج۱، ص ۲۹۴.</ref> مخصوصاً شخص امیرمؤمنان {{ع}} که از دوران کودکی در دامان رسول خدا{{صل}} پرورش یافته و تا آخرین لحظات عمر آن حضرت ملازم وی، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقایق از پیامبر اکرم{{صل}} بود، و درباره وی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»}}<ref>ر. ک: مستدرک حاكم، ج۳، ص ۲۲۶، جالب اين است كه يكى از علماء اهل | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. آیت الله سبحانی؛}} | {{جمع شدن|۲. آیت الله سبحانی؛}} | ||
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | [[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | ||
::::::آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::*«مهمترین منابع آگاهی از غیب را می توان در سه قسم خلاصه نمود: | ::::::*«مهمترین منابع آگاهی از غیب را می توان در سه قسم خلاصه نمود: | ||
:::::# موجوداتی که از افق حس بشر بیرون بودن، و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد. مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و جنود غیبی خدا یعنی [[فرشتگان]] و شیوه کار آنان مانند [[تدبیر عالم خلقت]]، و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن، و رستاخیز و مواقف گوناگون آن و.... حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آنها از افق [[حس]] و [[ادراک]] انسان بیرون بوده، و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آنها، آگاه نخواهد گشت، و در برابر آنها وظیفه ای جز [[ایمان به غیب|ایمان به وجود آنها]] ندارد. (...) | :::::# موجوداتی که از افق حس بشر بیرون بودن، و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد. مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و جنود غیبی خدا یعنی [[فرشتگان]] و شیوه کار آنان مانند [[تدبیر عالم خلقت]]، و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن، و رستاخیز و مواقف گوناگون آن و.... حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آنها از افق [[حس]] و [[ادراک]] انسان بیرون بوده، و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آنها، آگاه نخواهد گشت، و در برابر آنها وظیفه ای جز [[ایمان به غیب|ایمان به وجود آنها]] ندارد. (...) | ||
خط ۵۴: | خط ۵۱: | ||
[[پرونده:673639443601.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم]]]] | [[پرونده:673639443601.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن نادم]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم|نادم]]'''، در کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم|نادم]]'''، در کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از: | ::::::«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از: | ||
:::::#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛ | :::::#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛ | ||
:::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛ | :::::#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛ | ||
خط ۷۱: | خط ۶۶: | ||
[[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | [[پرونده:11213.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رحیم لطیفی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)| علم غیب معصوم]]»'' در این باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]''' در مقاله ''«[[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)| علم غیب معصوم]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«پاسخ این پرسش تا حدودی از راه بررسی روایات ممکن است هر چند پاسخ نهایی آن چه بسا ممکن نباشد و از مصادیق علوم غیبی باشد که از انسانهای عادی ایمان به آنها خواسته شده است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}﴾}}<ref>«همان کسانی که غیب را باور میدارند» سوره بقره آیه ۳.</ref>. منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است: | ::::::«پاسخ این پرسش تا حدودی از راه بررسی روایات ممکن است هر چند پاسخ نهایی آن چه بسا ممکن نباشد و از مصادیق علوم غیبی باشد که از انسانهای عادی ایمان به آنها خواسته شده است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}﴾}}<ref>«همان کسانی که غیب را باور میدارند» سوره بقره آیه ۳.</ref>. منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است: | ||
:::::#نزد ائمه اسم اعظم است: روایات اسم اعظم را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد [[ائمه]]{{ | :::::#نزد [[ائمه]]{{عم}} اسم اعظم است: روایات اسم اعظم را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد [[ائمه]]{{عم}} است و یک حرف آن مخصوص خدای سبحان است، نزد آصف بن برخیا، کارگزار حضرت سلیمان که کارهای شگفت انجام میداد، تنها یک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود. اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هیچ گاه برای ما روشن نخواهد شد، تنها همین مقدار فهمیده میشود که دارنده این اسم دارای مقام عالی و استثنایی است و خداوند از این حروف به علم من الکتاب تعبیر کرده است. | ||
:::::#نزد امامان مواهب [[انبیا]] است: برخی روایات خبر از وجود آیات و مواهب [[انبیا]] {{ | :::::#نزد [[امامان]] مواهب [[انبیا]] است: برخی روایات خبر از وجود آیات و مواهب [[انبیا]]{{عم}} در نزد [[ائمه]]{{عم}} میدهند، مانند الواح [[حضرت موسی]]{{ع}} و انگشتر [[حضرت سلیمان]]{{ع}}. این موضوع ثابت میکند که امامان از علم و قدرت عالی برخوردارند. | ||
:::::#نزد [[ائمه]]{{ | :::::#نزد [[ائمه]]{{عم}} هزاران باب علمی است که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}} آموخته است: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«انّ النبّی {{صل}} حدّث علیآً بالف باب یوم توفی رسول الله وکل باب یفتح الف باب فذلک الف الف باب»}} [[امام صادق]]{{ع}} ضمن تأیید این منبع، سه منبع دیگر (الجامعه، مصحف الفاطمه و جفر) را میافزاید»<ref>[[علم غیب معصوم ۳(مقاله)|علم غیب معصوم]]، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین سید محمد جعفر سبحانی؛}} | {{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین سید محمد جعفر سبحانی؛}} | ||
خط ۸۲: | خط ۷۶: | ||
::::::«منابع و راههاى عامِ آگاهى [[ائمه]]{{عم}} از غیب عبارتاند از: | ::::::«منابع و راههاى عامِ آگاهى [[ائمه]]{{عم}} از غیب عبارتاند از: | ||
::::::'''١. [[قرآن]]''': قرآن (کتاب) نخستین منبع نامتناهى علوم اهل بیت{{عم}} است که احکام و دستورهاى دین را از آن مىگیرند. استنباط و برداشت [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} از قرآن به دو صورت است: گاهى ظاهر آیه بسیار روشن است. ازاینرو اهل بیت{{عم}} حکمى را که بیان مىکنند، به این آیات محکم استناد مىدهند. اما گاهى ظاهر آیه روشن نیست و احتیاج به تأویل دارد. در این صورت، اهل بیت{{عم}} که راسخان در علم و آگاهان به تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآناند، حکم آن را از قرآن استخراج مىنمایند.(...) | ::::::'''١. [[قرآن]]''': قرآن (کتاب) نخستین منبع نامتناهى علوم اهل بیت{{عم}} است که احکام و دستورهاى دین را از آن مىگیرند. استنباط و برداشت [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} از قرآن به دو صورت است: گاهى ظاهر آیه بسیار روشن است. ازاینرو اهل بیت{{عم}} حکمى را که بیان مىکنند، به این آیات محکم استناد مىدهند. اما گاهى ظاهر آیه روشن نیست و احتیاج به تأویل دارد. در این صورت، اهل بیت{{عم}} که راسخان در علم و آگاهان به تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآناند، حکم آن را از قرآن استخراج مىنمایند.(...) | ||
::::::'''٢. تعلیم از پیامبر | ::::::'''٢. تعلیم از [[پیامبر]]{{صل}}''': [[علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)|دومین منبع علم امامان، وصایت و وراثت از پیامبر یا تعلیم از پیامبر و به عبارت دیگر، آگاهى از سنت پیامبر است]]؛ یعنى [[پیامبر خاتم]]{{صل}} تمام معارف و علوم خود را به نخستین وصى خود، حضرت على{{ع}} منتقل نمود و این علوم نیز بعد از ایشان به فرزندان او [[امامان]]{{عم}} نسل به نسل منتقل شده است تا به [[امام مهدی|خاتمالاوصیا امام زمان]]{{ع}} رسیده است. این تعلیم و وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} به دو صورت بدون واسطه و با واسطه به آنان رسیده است که در اینجا به توضیح آن مىپردازیم. | ||
::::::'''<small>تعلیم بدون واسطه</small>''': مجموعه معارف و علومى است که پیامبر{{صل}} بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على{{ع}} تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}} )<ref>سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.</ref> نازل شد، پیامبر اسلام{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»}}.<ref>«از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.</ref>(...) | ::::::'''<small>تعلیم بدون واسطه</small>''': مجموعه معارف و علومى است که [[پیامبر]]{{صل}} بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على{{ع}} تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}} )<ref>سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.</ref> نازل شد، پیامبر اسلام{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»}}.<ref>«از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.</ref>(...) | ||
::::::'''<small>تعلیم باواسطه</small>''': مجموعه معارفى است که با یک واسطه یا بیشتر از پیامبر اسلام{{صل}} به سایر اهل بیت{{عم}} رسیده است؛ یعنى امامانى که رسول خدا{{صل}} را درک نکردهاند و مستقیم از آن حضرت کسب فیض ننمودهاند. ولى از اجداد خود نقل حدیث مىکنند تا به رسول خدا{{صل}} مىرسد؛ مثل حدیث معروف سلسلة الذهب که امام رضا{{ع}} در نیشابور چنین فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»}}.<ref>«عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.</ref> شخصى از امام صادق{{ع}} پرسید که علوم شما از چه منبعى گرفته شده است؟ حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»}}.<ref>«هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا{{صل}} است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.</ref>(...) | ::::::'''<small>تعلیم باواسطه</small>''': مجموعه معارفى است که با یک واسطه یا بیشتر از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به سایر [[اهل بیت]]{{عم}} رسیده است؛ یعنى امامانى که [[رسول خدا]]{{صل}} را درک نکردهاند و مستقیم از آن حضرت کسب فیض ننمودهاند. ولى از اجداد خود نقل حدیث مىکنند تا به [[رسول خدا]]{{صل}} مىرسد؛ مثل حدیث معروف سلسلة الذهب که [[امام رضا]]{{ع}} در نیشابور چنین فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»}}.<ref>«عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.</ref> شخصى از امام صادق{{ع}} پرسید که علوم شما از چه منبعى گرفته شده است؟ حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»}}.<ref>«هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا{{صل}} است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.</ref>(...) | ||
::::::'''٣. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب امیرمؤمنان على]]'''{{ع}}: یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}}، کتاب على{{ع}} است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع پیامبر{{صل}} که با املاى ایشان و با خط على{{ع}} نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب على{{ع}} نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان پیامبر{{صل}} نوشته شده است.<ref>أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على{{ع}}را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على{{ع}}على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله{{صل}} و خط على{{ع}} و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».</ref> گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است<ref>اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.</ref> که بعد از امام على{{ع}} به امامان{{عم}} یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان{{ع}} است. (...) | ::::::'''٣. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب امیرمؤمنان على]]'''{{ع}}: یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}}، کتاب [[على]]{{ع}} است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع [[پیامبر]]{{صل}} که با املاى ایشان و با خط [[على]]{{ع}} نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب [[على]]{{ع}} نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان [[پیامبر]]{{صل}} نوشته شده است.<ref>أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب [[على]]{{ع}}را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على{{ع}}على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء [[رسول الله]]{{صل}} و خط [[على]]{{ع}} و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».</ref> گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است<ref>اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.</ref> که بعد از [[امام على]]{{ع}} به [[امامان]]{{عم}} یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان{{ع}} است. (...) | ||
::::::'''۴. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|جفر]]''': «جفر» یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى پیامبر اکرم{{صل}} و نگارش على{{ع}} بوده و در بردارنده علم انبیا و اوصیا{{عم}} است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا امام عصر{{ع}} مىباشد. (...) | ::::::'''۴. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|جفر]]''': «جفر» یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نگارش [[على]]{{ع}} بوده و در بردارنده علم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا [[امام عصر]]{{ع}} مىباشد. (...) | ||
::::::'''۵. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]'''{{س}}: صحیفه فاطمه{{س}} از جمله منابع عام علم امامان{{عم}} است که براساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که جبرئیل بعد از رحلت پیامبر اسلام{{صل}} به حضرت زهرا{{س}} عرضه کرد و امیرمؤمنان{{ع}} نیز مطالب آن را نگاشت.<ref>کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.</ref> | ::::::'''۵. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]'''{{س}}: صحیفه [[فاطمه]]{{س}} از جمله منابع عام علم [[امامان]]{{عم}} است که براساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که [[جبرئیل]] بعد از رحلت پیامبر اسلام{{صل}} به [[حضرت زهرا]]{{س}} عرضه کرد و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز مطالب آن را نگاشت.<ref>کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.</ref> | ||
::::::'''۶. [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مُحَدَّث بودن]]''': یکى از منابع عام علوم ائمه{{عم}} "محدث" بودن آنهاست؛ یعنى [[ائمه|امامان شیعه]]، بخشى از علم خود را از راه "تحدیث" که توسط فرشتگان الهى صورت مىگیرد، به دست مىآورند. البته این صفت منحصر به آنها و مخصوص به منصب امامت نیست. بلکه دختر پیامبر اسلام، [[حضرت فاطمه]]{{س}} نیز داراى این صفت بوده است. (...) | ::::::'''۶. [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مُحَدَّث بودن]]''': یکى از منابع عام علوم ائمه{{عم}} "محدث" بودن آنهاست؛ یعنى [[ائمه|امامان شیعه]]، بخشى از علم خود را از راه "تحدیث" که توسط فرشتگان الهى صورت مىگیرد، به دست مىآورند. البته این صفت منحصر به آنها و مخصوص به منصب امامت نیست. بلکه دختر پیامبر اسلام، [[حضرت فاطمه]]{{س}} نیز داراى این صفت بوده است. (...) | ||
::::::'''۷. [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القای روح القدس]]''': یکی دیگر از منابع علم [[ائمه|امامان]] {{عم}}، القای [[روح القدس]] است، اینکه روح القدس چیست؟ میان مفسران اختلاف است. از روایات استفاده میگردد که روح القدس نیروی غیبی است که با همه پیامبران و معصومان {{عم}} همراه بوده است و در موراد مختلفی امدادهای الهی را به آنها منتقل ساخته است و حضرت عیسی با همان نیروی غیبی مردگان را به اذن خدا زنده مینموده است، (...) [[اهل بیت]] {{ع}} نیز به سبب داشتن ملکه عصمت در بالاترین مرتبه از این نیروی غیبی برخوردار بودند؛ به طوری که از آن در هدایت مردم کمک میگرفتند.(...) | ::::::'''۷. [[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القای روح القدس]]''': یکی دیگر از منابع علم [[ائمه|امامان]] {{عم}}، القای [[روح القدس]] است، اینکه روح القدس چیست؟ میان مفسران اختلاف است. از روایات استفاده میگردد که [[روح القدس ]]نیروی غیبی است که با همه [[پیامبران]] و [[معصومان]]{{عم}} همراه بوده است و در موراد مختلفی امدادهای الهی را به آنها منتقل ساخته است و [[حضرت عیسی]] با همان نیروی غیبی مردگان را به اذن خدا زنده مینموده است، (...) [[اهل بیت]] {{ع}} نیز به سبب داشتن ملکه عصمت در بالاترین مرتبه از این نیروی غیبی برخوردار بودند؛ به طوری که از آن در هدایت مردم کمک میگرفتند.(...) | ||
::::::'''۸. [[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]''': از جمله منابع علم امام {{ع}} بهرهمندى از نور الهى است؛ چنانکه هر وقت خواسته باشند از غیب آگاهى یابند، به سبب قدرت و اذنى که خداوند به آنها داده است هرچه را بخواهند براى آنها روشن میگردد(...) | ::::::'''۸. [[رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نور الهی]]''': از جمله منابع علم [[امام]]{{ع}} بهرهمندى از نور الهى است؛ چنانکه هر وقت خواسته باشند از غیب آگاهى یابند، به سبب قدرت و اذنى که خداوند به آنها داده است هرچه را بخواهند براى آنها روشن میگردد(...) | ||
::::::'''۹. [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|اسم اعظم]]''': اسم اعظم یکى دیگر از منابع علم امام {{ع}} است. روایات متعددى درباره اسم اعظم بیان شده است(...) | ::::::'''۹. [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|اسم اعظم]]''': اسم اعظم یکى دیگر از منابع علم امام {{ع}} است. روایات متعددى درباره اسم اعظم بیان شده است(...) | ||
::::::'''۱۰. [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه]]''': از جمله منابع علم امامان {{عم}} خواب و رؤیاى آنان مىباشد. ما معتقدیم که خواب [[انبیا]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهرهمندند و از غیب آگاه مىشوند.<ref>أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.</ref> (...) | ::::::'''۱۰. [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه]]''': از جمله منابع علم [[امامان]]{{عم}} خواب و رؤیاى آنان مىباشد. ما معتقدیم که خواب [[انبیا]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهرهمندند و از غیب آگاه مىشوند.<ref>أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.</ref> (...) | ||
::::::'''۱۱. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتب انبیا]]''': تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران{{عم}} نازل کرده، نزد ائمه{{عم}} است این کتابها یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است؛ چنانکه در روایتى [[ابوحمزه ثمالى]] از امام صادق نقل مىکند که حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَلْوَاحُ مُوسَى {{ع}} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»}}<ref>«الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.</ref> همچنین در روایت دیگرى، امام صادق{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»}}<ref>«... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.</ref> (...) | ::::::'''۱۱. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتب انبیا]]''': تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران{{عم}} نازل کرده، نزد ائمه{{عم}} است این کتابها یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} است؛ چنانکه در روایتى [[ابوحمزه ثمالى]] از [[امام صادق]] نقل مىکند که حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَلْوَاحُ مُوسَى {{ع}} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»}}<ref>«الواح [[موسى]] و عصاى [[موسى]] نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.</ref> همچنین در روایت دیگرى، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»}}<ref>«... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.</ref> (...) | ||
::::::'''١٢. [[آیا معصوم عالم به ملکوت است؟ (پرسش)|عالم به ملکوت]]''': یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} آگاهى آنها از عالم ملکوت است که بسیارى از علوم و معارف خود را از طریق مشاهده ملکوت، دریافت مىکنند و با دید و درک غیرظاهرى خود به حقایق مىرسند. این منبع، ویژه | ::::::'''١٢. [[آیا معصوم عالم به ملکوت است؟ (پرسش)|عالم به ملکوت]]''': یکى دیگر از منابع علم [[امامان]]{{عم}} آگاهى آنها از عالم ملکوت است که بسیارى از علوم و معارف خود را از طریق مشاهده ملکوت، دریافت مىکنند و با دید و درک غیرظاهرى خود به حقایق مىرسند. این منبع، ویژه [[پیامبران]]، صالحان و مؤمنان خاص خداوند است که [[ائمه اطهار]]{{عم}} از مصادیق کامل آن مىباشند. (...) | ||
::::::'''١٣. عقل کامل''': یکى دیگر از منابع علم ائمه{{عم}}، عقل کاملى است که خداوند به آنان داده است. در واقع بسیارى از حقایق علمى با عقل عادى درکپذیر نیست؛ چرا که عقل و خرد معمولى انسان، شعاع خاصى را روشن مىسازد. ولى عقل ائمه اطهار{{عم}} شعاع بسیار گستردهاى را روشن مىسازد و این امر سبب مىشود که حقایقى را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹].</ref>. | ::::::'''١٣. عقل کامل''': یکى دیگر از منابع علم [[ائمه]]{{عم}}، عقل کاملى است که خداوند به آنان داده است. در واقع بسیارى از حقایق علمى با عقل عادى درکپذیر نیست؛ چرا که عقل و خرد معمولى انسان، شعاع خاصى را روشن مىسازد. ولى عقل [[ائمه اطهار]]{{عم}} شعاع بسیار گستردهاى را روشن مىسازد و این امر سبب مىشود که حقایقى را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۶. حسین تربتی؛}} | {{جمع شدن|۶. حسین تربتی؛}} | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۷: | ||
::::::«امام معصوم علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود: | ::::::«امام معصوم علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود: | ||
:::::#'''خداوند:''' سرمنشأ اصلی علوم [[انبیا]] و [[ائمّه]] از علم لایزال و بی انتهای الهی است. [[امام علی]] در این باره میفرماید: به خدا سوگند! تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده و درهای دانش و روشنایی امور نزد ما اهل بیت است. پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنکه در گوشم نجوا کرد و مرا مطلع ساخت. ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: ما انکار نمیکنیم که در میان افراد بشر اشخاصی باشند که از غیب خبر بدهند؛ امّا میگوییم آگاهی آنان از غیب مستند به خداوند است و خداوند وسیله آگاه شدن آنان را از غیب فراهم می آورد. | :::::#'''خداوند:''' سرمنشأ اصلی علوم [[انبیا]] و [[ائمّه]] از علم لایزال و بی انتهای الهی است. [[امام علی]] در این باره میفرماید: به خدا سوگند! تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده و درهای دانش و روشنایی امور نزد ما اهل بیت است. پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنکه در گوشم نجوا کرد و مرا مطلع ساخت. ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: ما انکار نمیکنیم که در میان افراد بشر اشخاصی باشند که از غیب خبر بدهند؛ امّا میگوییم آگاهی آنان از غیب مستند به خداوند است و خداوند وسیله آگاه شدن آنان را از غیب فراهم می آورد. | ||
:::::#'''پیامبر اکرم یا امام قبلی:''' علم غیب در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به پیغمبر یا امام قبلی نسبت داده شده است. حضرت علی در مورد [[آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش)|علم غیب]] خود در پاسخ به یکی از اصحاب خود که سوال کرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو علم غیب داده شده است؟ با تبسّم فرمود: ای برادر کلبی! این اخباری که خبر میدهم علم غیب نیست؛ علمی است که از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها، علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. و پیامبر دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح من از آن پر گردد. در جملات فوق امام علی میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی کلمات فرموده: من علم غیب میدانم، مثلا فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر کدام شما، از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا می ترسم که درباره من نسبت به رسول خدا کافر شوید. و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها کوچ میکردید. بنابراین، جای این سؤال است که جمع این دو گروه از کلمات حضرت چگونه امکان پذیر است؟ پاسخ این است که آنجایی که حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی علم غیب ذاتی ندارد؛ اما آنجا که میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را کسب نمودهام. | :::::#'''[[پیامبر اکرم]] یا [[امام]] قبلی:''' [[علم غیب]] در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به [[پیغمبر]] یا [[امام]] قبلی نسبت داده شده است. حضرت علی در مورد [[آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش)|علم غیب]] خود در پاسخ به یکی از اصحاب خود که سوال کرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو علم غیب داده شده است؟ با تبسّم فرمود: ای برادر کلبی! این اخباری که خبر میدهم علم غیب نیست؛ علمی است که از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها، علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. و پیامبر دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح من از آن پر گردد. در جملات فوق امام علی میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی کلمات فرموده: من [[علم غیب]] میدانم، مثلا فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر کدام شما، از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا می ترسم که درباره من نسبت به رسول خدا کافر شوید. و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها کوچ میکردید. بنابراین، جای این سؤال است که جمع این دو گروه از کلمات حضرت چگونه امکان پذیر است؟ پاسخ این است که آنجایی که حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی علم غیب ذاتی ندارد؛ اما آنجا که میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را کسب نمودهام. | ||
:::::#'''روح القدس:''' منبع سوم برای علم امامان از جمله [[امام علی]]، روح القدس است که به امر الهی با آنها سخن میگوید. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: به راستی که اوصیاء وامامان محدّث هستند، روح القدس با آنان سخن میگوید؛ در حالی که او را نمیبینند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6591/76854/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87 مقاله [[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]، ماهنامه مبلغان شماره ۹۵، صفحه ۳۷ و ۳۸]</ref>. | :::::#'''روح القدس:''' منبع سوم برای علم امامان از جمله [[امام علی]]، روح القدس است که به امر الهی با آنها سخن میگوید. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: به راستی که اوصیاء وامامان محدّث هستند، روح القدس با آنان سخن میگوید؛ در حالی که او را نمیبینند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6591/76854/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87 مقاله [[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]، ماهنامه مبلغان شماره ۹۵، صفحه ۳۷ و ۳۸]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۶: | ||
::::::«آگاهی انسان از غیب که پس از عقل و حس باید آن را معرفت سوم نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد: | ::::::«آگاهی انسان از غیب که پس از عقل و حس باید آن را معرفت سوم نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد: | ||
:::::#آگاهی از طریق وحی: پیامبران بزرگ الهی کسانی هستند که از طریق وحی از امور غیبی خبردار میشوند. تمام خبرهای غیبی قرآن کریم اعم از حوادث گذشته و آینده و نیز ویژگیها و احوال معاد و ... همگی از این دسته هستند که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، از طریق وحی از آن مطلع شد آیه پیش گفته نمونه خوبی از این قسم است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ]]}}﴾}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که به تو وحی کردیم و تو نزد آنها نبودی» سوره آل عمران آیه ۴۴.</ref>. | :::::#آگاهی از طریق وحی: پیامبران بزرگ الهی کسانی هستند که از طریق وحی از امور غیبی خبردار میشوند. تمام خبرهای غیبی قرآن کریم اعم از حوادث گذشته و آینده و نیز ویژگیها و احوال معاد و ... همگی از این دسته هستند که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، از طریق وحی از آن مطلع شد آیه پیش گفته نمونه خوبی از این قسم است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ]]}}﴾}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که به تو وحی کردیم و تو نزد آنها نبودی» سوره آل عمران آیه ۴۴.</ref>. | ||
:::::#از طریق فرشته: گاهی فرشتهای از فرشتگان خدا به صورت انسان متمثل شده و اخباری را در اختیار برخی از انسانها قرار میدهند. این قسم از خبرها اختصاص به [[انبیاء]] ندارد و نمونه برجسته آن، تمثل فرشته الهی برای حضرت مریمبود. همچنین خبردار شدن حضرت ابراهیم{{ع}} از باردار شدن همسرش و نیز خبردار شدن از نابودی قوم لوط و اینکه همسر لوط از جمله نابودشدگان است، از طریق فرشته در اختیار آن حضرت قرار گرفت. | :::::#از طریق فرشته: گاهی فرشتهای از فرشتگان خدا به صورت انسان متمثل شده و اخباری را در اختیار برخی از انسانها قرار میدهند. این قسم از خبرها اختصاص به [[انبیاء]] ندارد و نمونه برجسته آن، تمثل فرشته الهی برای حضرت مریمبود. همچنین خبردار شدن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از باردار شدن همسرش و نیز خبردار شدن از نابودی قوم لوط و اینکه همسر لوط از جمله نابودشدگان است، از طریق فرشته در اختیار آن حضرت قرار گرفت. | ||
:::::#از طریق الهام: گاهی برخی حقایق و امور پنهان، بر روح انسان القا و الهام میشود، به گونهای که انسان یقین به درستی آن پیدا میکند. این قسم از خبرها نیز اختصاص به [[انبیاء]]{{عم}} ندارد و نمونه برجسته آن، الهام خداوند به مادر حضرت موس {{ع}} مبنی بر انداختن آن حضرت در دریا و اطمینان دادن به او به اینکه وی در آینده فرزندش را بازپس خواهد گرفت، است. | :::::#از طریق الهام: گاهی برخی حقایق و امور پنهان، بر روح انسان القا و الهام میشود، به گونهای که انسان یقین به درستی آن پیدا میکند. این قسم از خبرها نیز اختصاص به [[انبیاء]]{{عم}} ندارد و نمونه برجسته آن، الهام خداوند به مادر [[حضرت موس]] {{ع}} مبنی بر انداختن آن حضرت در دریا و اطمینان دادن به او به اینکه وی در آینده فرزندش را بازپس خواهد گرفت، است. | ||
::::::در پایان این نکته را نیز متذکر میشویم که با توجه به مصادیق بهرهمندان از این علم، که در ادامه نوشتار به آنها خواهیم پرداخت، میتوان مدعی شد که پرهیزگاری و جهاد با نفس از جمله راههای مؤثر در دستیابی به امور غیبی است»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>. | ::::::در پایان این نکته را نیز متذکر میشویم که با توجه به مصادیق بهرهمندان از این علم، که در ادامه نوشتار به آنها خواهیم پرداخت، میتوان مدعی شد که پرهیزگاری و جهاد با نفس از جمله راههای مؤثر در دستیابی به امور غیبی است»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |