←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{ب|''اذا بكت الحماقه بطن وج''|2=''علی بیضاتها آدعو کلابا''}} | {{ب|''اذا بكت الحماقه بطن وج''|2=''علی بیضاتها آدعو کلابا''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
:«هنگامی که پرنده در وادی وج - [[سرزمین | :«هنگامی که پرنده در وادی وج - [[سرزمین طائف]] - بر تخمهای خود [[گریه]] میکند، من نیز کلاب - فرزندم - را فرا میخوانم». | ||
برخی گفتهاند | برخی گفتهاند فرزندان امیه، در [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن خطاب]] به مدینه آمدند و در [[فتوحات]] زمان او شرکت کردند. امیه، وقتی مدت زیادی فرزندانش را ندید، از دوری آنان به [[شکوه]] [[شعر]] سرود. عمر [[فرزندان]] او را فراخواند و آنان را به ملازمت پدر [[فرمان]] داد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۷۶ و ۲۶۵.</ref>. به قولی نیز [[عقل]] اُمیه در [[فراق]] این دو فرزند تباه شد<ref>ابن حجر، ج۵، ص۴۶۱؛ ر.ک: مدخل امیه شاعر.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن امیة بن حرثان بن اسکر کنانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱-۲.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |