آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخهای دیگر
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
::::::امیرالمؤمنین در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو میکرد که در این جا به نمونههایی اشاره میشود. امیرالمؤمنین خبر داد که او پیش از معاویه از دنیا میرود و معاویه پس از او بر عراق مسلط میگردد و سپس فرمود: او به زودی از شما میخواهد که به من ناسزا بگویید و از من بیزاری جویید. پس از آن حضرت معاویه بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت ناسزا بگویند و از او بیزاری جویند. آن حضرت درباره گروه خوارج فرمود: آگاه باشید! پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده رو به رو میگردید و استبدادی بر شما حکومت خواهد کرد که برای ستمگران سنت خواهد شد. آری، زندگی خوارج همراه با خفت و خواری بود و آنها همیشه تحت تعقیب حکومتها بودند و خودشان نیز به راهزنی و غارت اموال مردم روی آوردند. گفتنی است که [[ائمه|ائمه معصومین]] {{عم}} همگی نور واحد و دارای سمت مظهریت علم الهی هستند، چنان که حماد از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است: سوگند به خدا، ما آن چه را که در زمین و آسمان است، میدانیم و نیز از آن چه در جهنم و بهشت و میان آنهاست با خبریم، آن گاه آن حضرت به آیه قرآن استشهاد میکند. چون امامان معصوم عدل قرآن کریم هستند، مانند قرآن همه چیز را تبیین میکنند و پیداست که بیان، بی علم و آگاهی میسور نیست. پس آنان علمی دارند که دیگران از آن محرومند و آن علم لدنی است»<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}</ref>. | ::::::امیرالمؤمنین در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو میکرد که در این جا به نمونههایی اشاره میشود. امیرالمؤمنین خبر داد که او پیش از معاویه از دنیا میرود و معاویه پس از او بر عراق مسلط میگردد و سپس فرمود: او به زودی از شما میخواهد که به من ناسزا بگویید و از من بیزاری جویید. پس از آن حضرت معاویه بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت ناسزا بگویند و از او بیزاری جویند. آن حضرت درباره گروه خوارج فرمود: آگاه باشید! پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده رو به رو میگردید و استبدادی بر شما حکومت خواهد کرد که برای ستمگران سنت خواهد شد. آری، زندگی خوارج همراه با خفت و خواری بود و آنها همیشه تحت تعقیب حکومتها بودند و خودشان نیز به راهزنی و غارت اموال مردم روی آوردند. گفتنی است که [[ائمه|ائمه معصومین]] {{عم}} همگی نور واحد و دارای سمت مظهریت علم الهی هستند، چنان که حماد از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است: سوگند به خدا، ما آن چه را که در زمین و آسمان است، میدانیم و نیز از آن چه در جهنم و بهشت و میان آنهاست با خبریم، آن گاه آن حضرت به آیه قرآن استشهاد میکند. چون امامان معصوم عدل قرآن کریم هستند، مانند قرآن همه چیز را تبیین میکنند و پیداست که بیان، بی علم و آگاهی میسور نیست. پس آنان علمی دارند که دیگران از آن محرومند و آن علم لدنی است»<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. آیتالله امینی؛}} | {{جمع شدن|۴. آیتالله امینی؛}} | ||
[[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | [[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
::::::«[[علی]]{{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛<ref>ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: [[حسن حسنزاده آملی|علامه حسنزاده آملی]]، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱</ref> بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بیپایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بیپایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند.<ref>[[محمد بن یعقوب کلینی]]، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم»</ref> بدین ترتیب حضرت [[علی]]{{ع}} مظهر علم بیپایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/8022 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ::::::«[[علی]]{{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛<ref>ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: [[حسن حسنزاده آملی|علامه حسنزاده آملی]]، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱</ref> بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بیپایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بیپایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند.<ref>[[محمد بن یعقوب کلینی]]، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم»</ref> بدین ترتیب حضرت [[علی]]{{ع}} مظهر علم بیپایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/8022 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۷. آیتالله عطاردی؛}} | {{جمع شدن|۷. آیتالله عطاردی؛}} | ||
[[پرونده:1368233.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عزیزالله عطاردی]]]] | [[پرونده:1368233.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عزیزالله عطاردی]]]] | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
::::::[[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}}، فرمودند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}}، میخواستند از دنیا بروند مرا نزد خود طلب کردند و با من به سخن گفتن پرداختند، و از حوادثی که بعد از آن جناب خواهد آمد مطلع کردند، و به من هزار باب از علم آموختند که از هر دری هزار در دیگر باز میشد. دلیل بر این مطلب خطبه [[علی]]{{ع}} است که اینک در نهج البلاغه وجود دارد. [[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}} در این خطبه از ظهور اقوام ترک سخن گفته و از تاتارها بحث کرده است. در این هنگام مردی از جای خود برخاست و گفت: یا امیر المۆمنین شما علم غیب میدانید؟ [[علی]]{{ع}}، فرمود ای مرد کلبی اینها علم غیب نیست، من این سخنان را از صاحب علم فرا گرفتهام، یعنی از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}. پس، بنابر مطالبی که نقل شد، موضوع [[علم غیب]] و اخبار از آینده در [[نهج البلاغه]] به آسانی قابل حل است و جای شک و تردید دراین باره نیست. مطلب قابل توجه این است که مخالفان میگویند [[سید رضی]] و [[سید مرتضی]] این مطالب را به علی نسبت دادهاند، در صورتی که ظهور مغول و قوم تاتارها دویست و پانزده سال بعد از فوت رضی واقع شده و اکنون نسخه [[نهج البلاغه]] مورخ ۵۱۰ و ۵۴۴ در دست نگارنده این سطور هست که صد سال قبل از ظهور مغول تحریر شده است»<ref>[http://article.tebyan.net/279103/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF- وبگاه تبیان]</ref>. | ::::::[[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}}، فرمودند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}}، میخواستند از دنیا بروند مرا نزد خود طلب کردند و با من به سخن گفتن پرداختند، و از حوادثی که بعد از آن جناب خواهد آمد مطلع کردند، و به من هزار باب از علم آموختند که از هر دری هزار در دیگر باز میشد. دلیل بر این مطلب خطبه [[علی]]{{ع}} است که اینک در نهج البلاغه وجود دارد. [[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}} در این خطبه از ظهور اقوام ترک سخن گفته و از تاتارها بحث کرده است. در این هنگام مردی از جای خود برخاست و گفت: یا امیر المۆمنین شما علم غیب میدانید؟ [[علی]]{{ع}}، فرمود ای مرد کلبی اینها علم غیب نیست، من این سخنان را از صاحب علم فرا گرفتهام، یعنی از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}. پس، بنابر مطالبی که نقل شد، موضوع [[علم غیب]] و اخبار از آینده در [[نهج البلاغه]] به آسانی قابل حل است و جای شک و تردید دراین باره نیست. مطلب قابل توجه این است که مخالفان میگویند [[سید رضی]] و [[سید مرتضی]] این مطالب را به علی نسبت دادهاند، در صورتی که ظهور مغول و قوم تاتارها دویست و پانزده سال بعد از فوت رضی واقع شده و اکنون نسخه [[نهج البلاغه]] مورخ ۵۱۰ و ۵۴۴ در دست نگارنده این سطور هست که صد سال قبل از ظهور مغول تحریر شده است»<ref>[http://article.tebyan.net/279103/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF- وبگاه تبیان]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین | {{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛}} | ||
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]] | [[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«خبرهای غیبی از امام علی{{ع}}: [[مروان بن حکم]] در جنگ جمل اسیر شد و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود: "آگاه باشید برای این مروان، فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ، بینی خود را. او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش، روزگار خونینی به خود خواهند دید."<ref>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۷۲، [[نهج البلاغه]] خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: [[شیخ مفید]]، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.</ref> تاریخ گواهی میدهد که حکومت مروان، نُه ماه بیشتر نشد و چهار فرزندش، [[عبدالملک]] و [[عبدالعزیز]] و بشر و محمد، به ترتیب به ریاست رسیدند. امت اسلامی در دوران خلافت مروان و فرزندانش روزهای بسیار سخت و خونینی را سپری کردند.<ref>ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۸۱.</ref>. | ::::::«خبرهای غیبی از امام علی{{ع}}: [[مروان بن حکم]] در جنگ جمل اسیر شد و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود: "آگاه باشید برای این مروان، فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ، بینی خود را. او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش، روزگار خونینی به خود خواهند دید."<ref>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۷۲، [[نهج البلاغه]] خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: [[شیخ مفید]]، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.</ref> تاریخ گواهی میدهد که حکومت مروان، نُه ماه بیشتر نشد و چهار فرزندش، [[عبدالملک]] و [[عبدالعزیز]] و بشر و محمد، به ترتیب به ریاست رسیدند. امت اسلامی در دوران خلافت مروان و فرزندانش روزهای بسیار سخت و خونینی را سپری کردند.<ref>ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۸۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}} | ||
[[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | [[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | ||
خط ۹۳: | خط ۹۵: | ||
::::::از جمله پیشگوئیهای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مورد ابوبکر و عمر این بود که فرمود : بخدا سوگند هیچ یک از نسل شما تا قیامت به حکومت نخواهد رسید (خلافت را عهدهدار) نمیشود»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152200 پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]</ref>. | ::::::از جمله پیشگوئیهای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در مورد ابوبکر و عمر این بود که فرمود : بخدا سوگند هیچ یک از نسل شما تا قیامت به حکومت نخواهد رسید (خلافت را عهدهدار) نمیشود»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152200 پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛}} | {{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛}} | ||
[[پرونده:11355.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | [[پرونده:11355.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | ||
خط ۹۸: | خط ۱۰۱: | ||
::::::«[[امام علی]] {{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید میکند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|اندازه=150%|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref>[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید میکند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان میکند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم میخواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکتهای سؤال نمایند: {{عربی|اندازه=150%|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش میفرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز میفزاید که وی به راههای آسمان از راههای زمین آگاهتر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر میشود- میپرداخت که از عهده هیچ کس بر نمیآید . اینجا میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>. | ::::::«[[امام علی]] {{ع}} بارها به [[علم غیب]] خویش تصریح داشته است، چنان که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|«ألا و إنا أهل بیت من علم الله علمنا و بحکم الله حکمنا و من قول صادق سمعنا»}}.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.</ref> در این حدیث حضرت، علم [[اهل بیت]] را به صورت شفاف از جانب خداوند توصیف و تأکید میکند که منبع علم و شنیدن ما قول صادق است که در آن هیچ احتمال خلاف و خطایی نیست. {{عربی|اندازه=150%|«أَلهَمَنِی اللهُ عَزَّوَجَلَّ عِلمَ ما فِیهِ»}}.<ref>[[بحار الأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]، ج ۲۶، ص۴.</ref> حضرت در خطبه دیگر تأکید میکند که به اموری که از دید مردم نهان است، علم و آگاهی دارد. {{عربی|اندازه=150%|«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ»}}.<ref>نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.</ref> در این خطبه حضرت به اموری که در سراپرده غیب است، مانند خبردادن از ظهور حجاج بن یوسف، اذعان میکند. حضرت با اتکا به علم غیب خویش از مردم میخواست پیش از آنکه حضرت را از دست بدهند از هر مسئله و نکتهای سؤال نمایند: {{عربی|اندازه=150%|«فَاسألُونی قبلَ أن تَفقِدُونی، فَوَالذی نَفسِی بِیَدِهِ لا تَسألُونِّی عن شَیءٍ فیما بَینَکُم و بینَ الساعَةِ، و لا عَن فئةٍ تَهدِی مِائةً و تُضِلُّ مِائةً إلاّ أنبَأتُکُم...»}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> حضرت در این کلام خویش میفرماید: از هر نکته و رازی تا قیامت سؤال کنید به آن جواب خواهم داد. حضرت در خطبه دیگر بعد از درخواست از سؤال از همه چیز میفزاید که وی به راههای آسمان از راههای زمین آگاهتر است. [[امام علی]] {{ع}} در موارد متعدد به پیشگویی حوادث آینده - که در اصطلاح ملاحم تعبیر میشود- میپرداخت که از عهده هیچ کس بر نمیآید . اینجا میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: (۱): خبر دادن از ویرانی کوفه؛ (۲): خبر دادن از ویرانی و حمله به بصره؛ (۳): پیشگویی حاکمیت بنی امیه و انقراض آن؛ (۴): پیشگویی ظهور حجاج بن یوسف با عنوان «غلام ثقیف»؛ (۵): تعیین کشتار دو طرف مقابل در جنگ نهروان قبل از جنگ؛ (۶): پیشگویی حمله مغولان و جنایت آنها»<ref>پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۱. دکتر ابطحی؛}} | {{جمع شدن|۱۱. دکتر ابطحی؛}} | ||
[[پرونده:11187.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]] | [[پرونده:11187.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]] | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۵۱: | ||
::::::* مطلع ساختن حجر مرادی از اینکه در آینده، به لعن کردن ایشان دستور داده میشود».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)| فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]؛ شماره ۲، ص۷۲-۷۴.</ref> | ::::::* مطلع ساختن حجر مرادی از اینکه در آینده، به لعن کردن ایشان دستور داده میشود».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)| فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]؛ شماره ۲، ص۷۲-۷۴.</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛}} | {{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛}} | ||
[[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]] | [[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]] | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۷۱: | ||
::::::«بدون شک [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجهگیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهرهگیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشهای از آن علوم را بیان میکرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونهای از آن است».<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=58&chkhashk=BF1C0AAA0E&Itemid= آشنایی با نهجالبلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲]</ref> | ::::::«بدون شک [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجهگیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهرهگیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشهای از آن علوم را بیان میکرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونهای از آن است».<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=58&chkhashk=BF1C0AAA0E&Itemid= آشنایی با نهجالبلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}} | {{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}} | ||
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]] | [[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]] | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۸: | ||
::::::*«شیخ مفید هم چنین در کتاب الارشاد در این باره چنین مینویسد: یکی از دلیلهای امامت [[امام علی]] {{ع}} خبرهای غیبی آن حضرت است که از وقوع یک سلسه پیش آمدها و حوادث، پیش از وقوع آنها خبر داده است و پس از چندی صدق و درستی خبرهای او روشن شده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>. | ::::::*«شیخ مفید هم چنین در کتاب الارشاد در این باره چنین مینویسد: یکی از دلیلهای امامت [[امام علی]] {{ع}} خبرهای غیبی آن حضرت است که از وقوع یک سلسه پیش آمدها و حوادث، پیش از وقوع آنها خبر داده است و پس از چندی صدق و درستی خبرهای او روشن شده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۴. آقای موسوی حُصَینی؛}} | {{جمع شدن|۱۴. آقای موسوی حُصَینی؛}} | ||
[[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | [[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | ||
::::::آقای '''[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بنابر ادله نقلی و عقلی که در جای خود اثبات شده است از آنجا که [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]] جانشین تعیین شده پس از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] است، پس خداوند سبحان به امام نیز [[علم غیب]] بخشیده است، همانگونه که به پیامبر عطا فرمود تا توانایی ایفای مسئولیتهای رسالت خود را داشته باشد. در این راستا، برخی از آیات و روایات که [[علم غیب]] امام را تأیید میکند میآوریم: | ::::::«بنابر ادله نقلی و عقلی که در جای خود اثبات شده است از آنجا که [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]] جانشین تعیین شده پس از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] است، پس خداوند سبحان به امام نیز [[علم غیب]] بخشیده است، همانگونه که به پیامبر عطا فرمود تا توانایی ایفای مسئولیتهای رسالت خود را داشته باشد. در این راستا، برخی از آیات و روایات که [[علم غیب]] امام را تأیید میکند میآوریم: | ||
::::: | :::::#{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}؛<ref>« و کسی که دانش کتاب نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> که همه (شیعه و سنی) گفتهاند منظور [[علی بن ابی طالب]] است.<ref>شواهد التتریل: ج ۱، ص ۳۰۷؛ حاکم حسکانى: توضیح الدلائل، ص ۱۶۳ ، علامه [[شهابالدین شیرازی]]؛ النور المشتعل: ص ۱۲۵، [[حافظ ابى نعیم احمد بن عبدالله شافعی]]؛ تتریل الایات: ص ۱۵، حافظ حسین حبرى، نسخه خطی؛ ینابیع المودة: ص ۱۰۳، علامه قندوزى حنفى، چاپ استانبول؛ ارجح المطالب: ص ۸۶ و ۱۱۱، چاپ لاهور، علامه شیخ عبیدالله حنفی؛ الجامع لاحکام القرآن: ج ۹، ص ۳۳۶، علامه ابىعبدالله محمد بن احمد انصاری؛ الاتقان: ج ۱، ص ۱۳ ، سیوطى.</ref> | ||
::::: | :::::#{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}}؛<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم»؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> | ||
و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | ||
::::: | :::::#{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}}؛<ref>« و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.</ref>همه شیعه و سنی گفتهاند که این آیه نیز درباره حضرت علی<ref>التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.</ref> نازل شده است و همچنین روایت کردهاند که حضرت علی فرمود: "هیچ یک از سخنانی که از پیامبر شنیدم فراموش نکردهام"<ref>مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.</ref> آن کسی که علم کتاب دارد و جزء برگزیدگانی است که کتاب را به ارث بردهاند، درب علم پیامبر است و این علم، علوم غیبی و غیر آن را در بر دارد و بر طبق این آیات و روایات به امام علی داده شده است. | ||
::::: | :::::#حضرت [[علی]]{{ع}} درباره حوادث غیبی فرموده است: "سوگند به خدا اگر بخواهم میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم، اما از آن میترسم که با این گونه خبرها نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود میسپارم. سوگند به خدایی که محمد را به حق برانگیخت، و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است، هیچ حادثهای بر من نگذشت جز آن که در گوشم نجوا کرد و مرا از آن مطلع ساخت<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵</ref> | ||
::::: | :::::# هم چنین از کارهایی که قرامطه<ref>فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)</ref> مرتکب شدند خبر داد و فرمود: "آنها در ظاهر و به دروغ به ما عشق میورزند در حالی که کینه و دشمنی ما را در دل دارند و نشانهاش این است که وارثان ما را میکشند و از کودکان ما روی میگردانند". ابن ابی الحدید میگوید: "پیشگویی آن حضرت درست بود زیرا قرامطه افراد بسیاری از خاندان ابیطالب را کشتند"<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.</ref> | ||
::::: | :::::#در یکی از خطبههای امیرالمؤمنین علی آمده است: "از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، به خدا سوگند نمیپرسید از گروهی که صد نفر را گمراه یا هدایت میسازد جز آنکه شما را آگاه میسازم از آن کسی که مردم را بدان میخواند و آنها که از آنان پیروی میکنند تا روز قیامت" در این هنگام مردی برخاست و گفت چند تار مو در سر و صورت من وجود دارد؟ حضرت فرمود: "به خدا سوگند رسول خدا از آنچه پرسیدی با من سخن گفته بود بدان که بر هر تار مویی از سر تو فرشتهای است که تو را لعن میکند و بر هر تار مویی از ریش تو شیطانی است که تو را تحریک میکند و در خانه تو کودکی است که پسر [[رسول خدا]] را خواهد کشت، اگر اثبات جواب سؤال تو تعداد موها دشوار نبود تو را از آن آگاه میکردم اما نشانه آن (علم غیب دانستن من) لعن شدن تو و پسر ملعون توست که از آن خبر دادم". در آن هنگام پسر او کوچک بود و همو بعدها کشتن امام حسین را به عهده گرفت.<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از [[ابن هلال ثقفى]] روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک | ||
مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل [[امام حسین]]{{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.</ref> | مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل [[امام حسین]]{{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.</ref> | ||
::::: | :::::#امام [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} حکمهای شگفتانگیزی صادر کرده که بیش از حد شمارش است و به نوبه خود نشانه علم خدادای امام است. زیرا ایشان احکام الهی را که دیگران از پاسخ به آن عاجز میماندند بیان فرموده است، مانند ماجرای دعوای دو زن بر سر یک کودک که حضرت دستور داد کودک را با شمشیر دو نیمه کنند و مادر واقعی برای نجات جان کودک خود از ادعایش دست برداشت و بدین ترتیب حق روشن گردید.<ref>کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.</ref> یا مانند تقسیم درهمها بین صاحبان نان<ref>ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.</ref> و بیان حکم خنثی<ref>نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.</ref> و احکام اهل بغی (مفسدین فی الارض) به طوری که شافعی گفته است حکم اهل بغی را از علی آموختیم.<ref>کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.</ref> | ||
::::: | :::::#در کتاب "اسد الغابة" در معرفی "غرفة الازدی" آمده است: او از یاران پیامبر و از اصحاب صفه که پیامبر برای او دعا کرد تا معامله و خرید و فروش او برکت پیدا کند. وی میگوید: در مورد علی دچار شک شده بودم، روزی در ساحل فرات همراه آن حضرت میرفتیم، حضرت راه خود را کج کرد و در نقطهای ایستاد و ما نیز اطراف آن حضرت ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود: "اینجا سرزمین رحلتشان و منزلگاه سوارکارانشان و محل ریختن خونهایشان است، پدرم به فدای کسی که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد". هنگامی که [[امام حسین]]{{ع}} به شهادت رسید، به محل شهادت او آمدم همانگونه بود که علی گفته بود بدون هیچ اشتباهی پس از خدا به خاطر شک درباره علی طلب بخشش کردم و دریافتم که علی به سبب ویژگیها و صفاتی که در او هست، از دیگران برتر و بر آنها مقدم است.<ref>مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.</ref> | ||
::::::۹. امام [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ::::::۹. امام [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ||
::::: | :::::#امام از شهادت خویش خبر داده است.<ref>لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.</ref> | ||
::::: | :::::#امام پیش بینی کرد که مغولان حکومت را از بنی عباس خواهند گرفت. <ref>شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.</ref> | ||
::::: | :::::#همچنین از به صلیب کشیدن [[میثم تمار]] و اینکه دهمین نفر نیزه در بدن او فرو میکند خبر داد و نخلی را که بعدها میثم را بر ساقه آن دار زدند به او نشان داد. این جنایت را عبیدالله بن زیاد (لعنت خدا بر هر دوی آنها مرتکب شد).<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۶۷-۷۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۵. آقای عظیمی؛}} | {{جمع شدن|۱۵. آقای عظیمی؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | ||
خط ۱۹۷: | خط ۲۰۵: | ||
::::::[[خواجه نصیر]] در کتب کلامی خویش بحث زیادی در این باره ([[علم غیب]]) ندارد، اما از جملهای که در کتاب تجرید ذیل برشمردن افضلیت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، آورده است، میتوان استفاده کرد که ایشان فی الجمله علم غیب امام را پذیرفته است، چرا که وی یکی از شواهد و دلایل افضلیت امام علی{{ع}} را، اخبار غیبی آن حضرت دانسته است و فرموده است {{عربی|اندازه=155%|«ولاخباره بالغیب»}}؛ یکی از دلایل برتری [[امام علی]]{{ع}}، پیشگوییهای غیبی آن حضرت است. البته محقق طوسی به همین مقدار اکتفا کرده است و در مورد کمیت و گستره این علم سخنی نگفته است<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۲۳-۱۳۰.</ref>. | ::::::[[خواجه نصیر]] در کتب کلامی خویش بحث زیادی در این باره ([[علم غیب]]) ندارد، اما از جملهای که در کتاب تجرید ذیل برشمردن افضلیت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، آورده است، میتوان استفاده کرد که ایشان فی الجمله علم غیب امام را پذیرفته است، چرا که وی یکی از شواهد و دلایل افضلیت امام علی{{ع}} را، اخبار غیبی آن حضرت دانسته است و فرموده است {{عربی|اندازه=155%|«ولاخباره بالغیب»}}؛ یکی از دلایل برتری [[امام علی]]{{ع}}، پیشگوییهای غیبی آن حضرت است. البته محقق طوسی به همین مقدار اکتفا کرده است و در مورد کمیت و گستره این علم سخنی نگفته است<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۲۳-۱۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۶. پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛}} | {{جمع شدن|۱۶. پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۱۱: | ||
::::::«حضرت [[امیر]]{{ع}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|«لَقَدْ عَلَّمَنِي رَسُولُ اللَّهِ أَلْفَ بَابٍ كُلُّ بَابٍ يَفْتَحُ أَلْفَ بَاب»}}<ref> [[رسول خدا]]{{صل}} مرا هزار باب از علم یاد داد که هر بابی هزار باب دیگر باز میکند؛ خصال صدوق ج۲ ص ۱۷۶.</ref> شیخ [[سلیمان بلخی]] در کتاب ینابیع المودة مینویسد که [[علی]]{{ع}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|« سلونی عن اسرار الغیوب فانی وارث علوم الانبیاء و المرسلین»}}<ref>درباره اسرار غیبها از من بپرسید که من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم؛ ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۶۹.</ref> و باز نوشتهاند که [[پیغمبر]]{{صل}} فرمود علم و حکمت بده جزء تقسیم شده نه جزء آن بعلی{{ع}} اعطاء گردیده و یک جزء به بقیه مردم و [[علی]]{{ع}} در آن یک جزء هم اعلم مردم است<ref>ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۷۰ و کشف الغمه ص ۳۳.</ref> و از [[ابن عباس]] روایت شده است که [[پیغمبر]]{{صل}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|«عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَعْلَمُ أُمَّتِي وَ أَقْضَاهُمْ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ بَعْدِي»}}<ref>[[علی بن ابیطالب]] دانشمندترین امت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف کنند داناترین آنها در داوری کردن است؛ ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۱.</ref>. [[ابن ابی الحدید]] که از دانشمندان بزرگ [[اهل سنت]] بوده و [[نهج البلاغه]] را شرح کرده است گوید که کلیه علوم اسلامی از [[علی]]{{ع}} تراوش نموده است و آنحضرت معارف اسلام را در سخنرانیهای خود با بلیغترین وجهی ایراد نموده است. [[علی]]{{ع}} صریحا فرمود:{{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}}<ref>بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.</ref>. و از این جمله کوتاه میزان علم آنجناب روشن میشود زیرا موضوع علم را قید نکرده و دائره سؤالات را محدود ننموده است بلکه مردم را در سؤال از هر نوع مشکلات علمی آزاد گذشته است و این سخن دلیل احاطه آن حضرت برموز آفرینش و اسرار خلقت است و چنین ادعائی بغیر از وی از کسی دیده و شنیده نشده است چنانکه [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] گوید همه مردم اجماع کردند بر اینکه احدی از صحابه و علماء نگفته {{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}} مگر [[علی بن ابیطالب]]<ref>کفایة الخصام ص ۶۷۳، شرح نهج البلاغه ج ۲ ص ۲۷۷.</ref>. علماء و مورخین از عامه و خاصه نوشتهاند که [[علی]]{{ع}} فرمود {{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}}<ref> بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.</ref> بخدا سوگند اگر بر مسند فتوی بنشینم در میان اهل [[تورات]] باحکام تورات فتوی دهم در میان اهل انجیل بانجیل و در میان اهل زبور به زبور و در میان اهل قرآن بقرآن بطوریکه اگر خداوند آن کتابها را بسخن در آورد گویند علی راست گفت و شما را بآنچه در ما نازل شده فتوی داد و باز فرمود بپرسید از من پیش از آنکه مرا نیابید سوگند بآنکه دانه را در زیر خاک بشکافت و انسان را آفرید اگر از یک یک آیههای قرآن از من بپرسید شما را از زمان نزول آن و همچنین در مورد شأن نزولش و از ناسخ و منسوخ و از خاص و عام و محکم و متشابهش و اینکه در مکه یا در مدینه نازل شده است خبر میدهم<ref>ینابیع المودة ص ۷۴، ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۴ ، امالی صدوق مجلس ۵۵ حدیث ۱.</ref>. [[علی]]{{ع}} همیشه آرزومند بود که صاحب کمالی پیدا کند تا از مشکلات علوم و اسرار آفرینش با او بازگو کند و اشاره بسینه خود کرده و میفرمود: {{عربی|اندازه=150%|«ان ههنا لعلما جما»}}<ref>در سینه من دریای خروشان علم در تموج است ولی افسوس که کسی استعداد فهم آنرا ندارد.</ref>. <ref>[http://lib.eshia.ir/71808/1/1253 دانشنامه امام علی، ج۱، ص:۱۲۵۳]</ref> | ::::::«حضرت [[امیر]]{{ع}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|«لَقَدْ عَلَّمَنِي رَسُولُ اللَّهِ أَلْفَ بَابٍ كُلُّ بَابٍ يَفْتَحُ أَلْفَ بَاب»}}<ref> [[رسول خدا]]{{صل}} مرا هزار باب از علم یاد داد که هر بابی هزار باب دیگر باز میکند؛ خصال صدوق ج۲ ص ۱۷۶.</ref> شیخ [[سلیمان بلخی]] در کتاب ینابیع المودة مینویسد که [[علی]]{{ع}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|« سلونی عن اسرار الغیوب فانی وارث علوم الانبیاء و المرسلین»}}<ref>درباره اسرار غیبها از من بپرسید که من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم؛ ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۶۹.</ref> و باز نوشتهاند که [[پیغمبر]]{{صل}} فرمود علم و حکمت بده جزء تقسیم شده نه جزء آن بعلی{{ع}} اعطاء گردیده و یک جزء به بقیه مردم و [[علی]]{{ع}} در آن یک جزء هم اعلم مردم است<ref>ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۷۰ و کشف الغمه ص ۳۳.</ref> و از [[ابن عباس]] روایت شده است که [[پیغمبر]]{{صل}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|«عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَعْلَمُ أُمَّتِي وَ أَقْضَاهُمْ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ بَعْدِي»}}<ref>[[علی بن ابیطالب]] دانشمندترین امت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف کنند داناترین آنها در داوری کردن است؛ ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۱.</ref>. [[ابن ابی الحدید]] که از دانشمندان بزرگ [[اهل سنت]] بوده و [[نهج البلاغه]] را شرح کرده است گوید که کلیه علوم اسلامی از [[علی]]{{ع}} تراوش نموده است و آنحضرت معارف اسلام را در سخنرانیهای خود با بلیغترین وجهی ایراد نموده است. [[علی]]{{ع}} صریحا فرمود:{{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}}<ref>بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.</ref>. و از این جمله کوتاه میزان علم آنجناب روشن میشود زیرا موضوع علم را قید نکرده و دائره سؤالات را محدود ننموده است بلکه مردم را در سؤال از هر نوع مشکلات علمی آزاد گذشته است و این سخن دلیل احاطه آن حضرت برموز آفرینش و اسرار خلقت است و چنین ادعائی بغیر از وی از کسی دیده و شنیده نشده است چنانکه [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] گوید همه مردم اجماع کردند بر اینکه احدی از صحابه و علماء نگفته {{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}} مگر [[علی بن ابیطالب]]<ref>کفایة الخصام ص ۶۷۳، شرح نهج البلاغه ج ۲ ص ۲۷۷.</ref>. علماء و مورخین از عامه و خاصه نوشتهاند که [[علی]]{{ع}} فرمود {{عربی|اندازه=150%|« سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»}}<ref> بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.</ref> بخدا سوگند اگر بر مسند فتوی بنشینم در میان اهل [[تورات]] باحکام تورات فتوی دهم در میان اهل انجیل بانجیل و در میان اهل زبور به زبور و در میان اهل قرآن بقرآن بطوریکه اگر خداوند آن کتابها را بسخن در آورد گویند علی راست گفت و شما را بآنچه در ما نازل شده فتوی داد و باز فرمود بپرسید از من پیش از آنکه مرا نیابید سوگند بآنکه دانه را در زیر خاک بشکافت و انسان را آفرید اگر از یک یک آیههای قرآن از من بپرسید شما را از زمان نزول آن و همچنین در مورد شأن نزولش و از ناسخ و منسوخ و از خاص و عام و محکم و متشابهش و اینکه در مکه یا در مدینه نازل شده است خبر میدهم<ref>ینابیع المودة ص ۷۴، ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۴ ، امالی صدوق مجلس ۵۵ حدیث ۱.</ref>. [[علی]]{{ع}} همیشه آرزومند بود که صاحب کمالی پیدا کند تا از مشکلات علوم و اسرار آفرینش با او بازگو کند و اشاره بسینه خود کرده و میفرمود: {{عربی|اندازه=150%|«ان ههنا لعلما جما»}}<ref>در سینه من دریای خروشان علم در تموج است ولی افسوس که کسی استعداد فهم آنرا ندارد.</ref>. <ref>[http://lib.eshia.ir/71808/1/1253 دانشنامه امام علی، ج۱، ص:۱۲۵۳]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۷. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛}} | {{جمع شدن|۱۷. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۱۷: | ||
::::::«بعد از پایان جنگ جمل، علی{{ع}} در بصره خطبهای خواند و در ضمن آن، از برخی حوادث آینده خبر داد یکی از یاران آن حضرت با تعجبی فراوان، به ایشان گفت: {{عربی|اندازه=155%|«لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ»}}<ref>«آیا به شما علم غیب داده شده؟»</ref> و این جمله اشاره به این بود که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب اختصاص به خدا دارد]]، زیرا خدا است که ذاتاً از همه چیز آگاه است. آن گرامی در پاسخ او خندید و گفت: {{عربی|اندازه=155%|«لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْب وَ اِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم!…»}}اینکه من از حوادث آینده خبر میدهم [[علم غیب]] یعنی ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست بلکه به وسیله پیامبر خدا{{صل}} به من تعلیم شده است…<ref>نهج البلاغه خطبه صد و بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم:۱/۸۳-۸۵ و ج ۳/۱۳۸-۱۴۱.</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ::::::«بعد از پایان جنگ جمل، علی{{ع}} در بصره خطبهای خواند و در ضمن آن، از برخی حوادث آینده خبر داد یکی از یاران آن حضرت با تعجبی فراوان، به ایشان گفت: {{عربی|اندازه=155%|«لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ»}}<ref>«آیا به شما علم غیب داده شده؟»</ref> و این جمله اشاره به این بود که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب اختصاص به خدا دارد]]، زیرا خدا است که ذاتاً از همه چیز آگاه است. آن گرامی در پاسخ او خندید و گفت: {{عربی|اندازه=155%|«لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْب وَ اِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم!…»}}اینکه من از حوادث آینده خبر میدهم [[علم غیب]] یعنی ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست بلکه به وسیله پیامبر خدا{{صل}} به من تعلیم شده است…<ref>نهج البلاغه خطبه صد و بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم:۱/۸۳-۸۵ و ج ۳/۱۳۸-۱۴۱.</ref>»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۸. پژوهشگران وبگاه پاسخگویان؛}} | {{جمع شدن|۱۸. پژوهشگران وبگاه پاسخگویان؛}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۲۴: | ||
[[امام علی]] {{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و [[ولایت]] کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم [[علی]]{{ع}} مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»<ref>[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان].</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و [[ولایت]] کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم [[علی]]{{ع}} مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»<ref>[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۹. پژوهشگران ماهنامه موعود.}} | {{جمع شدن|۱۹. پژوهشگران ماهنامه موعود.}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] |