پرش به محتوا

بحث:دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «=محمد تقی مصباح یزدی= ـ اينكه در برخى از روايات آمده است كه بعضى از اولياء خدا...» ایجاد کرد)
 
خط ۱: خط ۱:
=محمد تقی مصباح یزدی=
=محمد تقی مصباح یزدی=
اینکه در برخی از روایات آمده است که بعضی از اولیاء خدا، جمیع ماکان و مایکون را می‌دانسته‌اند؛ به چه معناست؟


ـ اينكه در برخى از روايات آمده است كه بعضى از اولياء خدا، جميع ماكان و مايكون را مى‌دانسته‌اند؛ به چه معناست؟
در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را ائمه اطهار(علیهم السلام)؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند! (العیاذُ بالله).


در برخى روايات به چنين مطالبى، اشاره شده است كه آنها را ائمه اطهار(عليهم السلام)؛ به خواصّ و نزديكان خود مى‌فرموده‌اند و سفارش مى‌كرده‌اند كه به ديگران از آن جهت كه ظرفيّت آن را نداشته‌اند، نگويند زيرا ممكن مى‌بود آنان توهّم كنند كه چنين كسانى كه چنان مقامى دارند؛ خدا هستند! (العياذُ بالله).
از جمله روایتی می‌گوید: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاین مطلب وجود نداشت که درباره‌ی او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره‌ی حضرت مسیح(علیه السلام)، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام(علیه السلام)(العیاذ بالله)شدند.


از جمله روايتى مى‌گويد: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به امام اميرالمؤمنين على(عليه السلام) اشاره كرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاين مطلب وجود نداشت كه درباره‌ى او همان چيزى را بگوييد كه نصارى در باره‌ى حضرت مسيح(عليه السلام)، گفته‌اند؛ مقامات او را برايتان شرح مى‌دادم. چنانكه برخى، سرانجام قائل به خدايى امام(عليه السلام)(العياذ بالله)شدند.
همگان ظرفیّت درک همه‌ی مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دلهایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آنرا یافتند که ائمه(علیهم السلام)، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند.


همگان ظرفيّت درك همه‌ى مطالب را ندارند تنها برخى كه خدا دلهايشان را براى ايمان آزموده است، صلاحيّت آنرا يافتند كه ائمه(عليهم السلام)، معانى دقيق را به آنها القاء فرمايند.
برخی از اینگونه روایات که «درز» کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتابها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آن‌ها را طرد کرد.
 
برخى از اينگونه روايات كه «درز» كرده و به برخى از خواصّ منتقل و سپس در كتابها نگاشته شده است، اشاراتى دارد كه چيزهايى از آنها بر مى‌آيد؛ گرچه همان‌ها نيز، در حدّ فهم ما نيست امّا در مورد آنها مى‌توانيم بياناتى در حدّ تقريب داشته باشيم تا هنگام برخورد با آنها استيحاش نكنيم و گمان نورزيم كه مخالف كتاب و سنّت است و بايد آن‌ها را طرد كرد.
http://lib.eshia.ir/10194/1/402
http://lib.eshia.ir/10194/1/402
۱۱۵٬۱۹۰

ویرایش