کرامات امام جواد: تفاوت میان نسخهها
جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
#'''نفرین به حیله کننده''': [[محمد]] بن ریان گوید: مأمون برای [[امام جواد]] {{ع}} هر نیرنگی که داشت بهکار برد (تا شاید آن [[حضرت]] را آلوده و [[دنیا]] طلب نشان دهد) ولی او را ممکن نگشت، چون درمانده شد و خواست دخترش را برای زفاف نزد [[حضرت]] فرستد، دویست دختر از زبیاترین کنیزان را به خواست و به هر یک از آنها جامی که در آن گوهری بود بداد تا چون [[حضرت]] به کرسی دامادی نشیند، در پیشش دارند، [[امام]] به آنها هم توجهی نفرمود. مردی بود به نام مخارق آوازه خوان و تار [[زن]] و ضرب گیر که ریش درازی داشت، مأمون او را برای این کار [[دعوت]] کرد. او گفت: یا [[امیر المؤمنین]]! اگر [[امام جواد]] مشغول کاری از [[امور دنیا]] باشد من ترا درباره او کارگزاری میکنم چنان که تو خواهی او را به [[دنیا]] مشغول میکنم. سپس در برابر [[امام جواد]] {{ع}} نشست و شیههای زد که أهل خانه نزدش گرد آمدند و شروع کرد با [[سازش]] میزد و آواز میخواند، مدتی چنین کرد، [[امام جواد]] {{ع}} به او توجه نمیفرمود و به راست و چپ نگاه نمیکرد. سپس سرش را به جانب او بلند کرد و فرمود: {{عربی|"اتَّقِ اللَّهَ يَا ذَا الْعُثْنُونِ"}}<ref>(العثنون – بالثاء المثلثة بعد العین المهملة ثم النونین-: اللحیة او ما فضل منها بعد العارضین أو طولها).</ref>. ای ریش بلند! از [[خدا]] بترس، ناگاه ساز و ضرب از دستش بیفتاد و تا وقتی که مرد دستش کار نمیکرد مأمون از حال او پرسید: جواب داد، چون [[امام جواد]] {{ع}} بر من فریاد زد، دهشتی بمن دست داد که هرگز از آن بهبودی نمییابم<ref>کافی، ج ۱، ص ۴۹۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۰.</ref>. | #'''نفرین به حیله کننده''': [[محمد]] بن ریان گوید: مأمون برای [[امام جواد]] {{ع}} هر نیرنگی که داشت بهکار برد (تا شاید آن [[حضرت]] را آلوده و [[دنیا]] طلب نشان دهد) ولی او را ممکن نگشت، چون درمانده شد و خواست دخترش را برای زفاف نزد [[حضرت]] فرستد، دویست دختر از زبیاترین کنیزان را به خواست و به هر یک از آنها جامی که در آن گوهری بود بداد تا چون [[حضرت]] به کرسی دامادی نشیند، در پیشش دارند، [[امام]] به آنها هم توجهی نفرمود. مردی بود به نام مخارق آوازه خوان و تار [[زن]] و ضرب گیر که ریش درازی داشت، مأمون او را برای این کار [[دعوت]] کرد. او گفت: یا [[امیر المؤمنین]]! اگر [[امام جواد]] مشغول کاری از [[امور دنیا]] باشد من ترا درباره او کارگزاری میکنم چنان که تو خواهی او را به [[دنیا]] مشغول میکنم. سپس در برابر [[امام جواد]] {{ع}} نشست و شیههای زد که أهل خانه نزدش گرد آمدند و شروع کرد با [[سازش]] میزد و آواز میخواند، مدتی چنین کرد، [[امام جواد]] {{ع}} به او توجه نمیفرمود و به راست و چپ نگاه نمیکرد. سپس سرش را به جانب او بلند کرد و فرمود: {{عربی|"اتَّقِ اللَّهَ يَا ذَا الْعُثْنُونِ"}}<ref>(العثنون – بالثاء المثلثة بعد العین المهملة ثم النونین-: اللحیة او ما فضل منها بعد العارضین أو طولها).</ref>. ای ریش بلند! از [[خدا]] بترس، ناگاه ساز و ضرب از دستش بیفتاد و تا وقتی که مرد دستش کار نمیکرد مأمون از حال او پرسید: جواب داد، چون [[امام جواد]] {{ع}} بر من فریاد زد، دهشتی بمن دست داد که هرگز از آن بهبودی نمییابم<ref>کافی، ج ۱، ص ۴۹۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۸۰.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۴: | ||
* [[:رده:مقالهشناسی مقالههای کرامات امام جواد|مقالهشناسی کرامات امام جواد]]؛ | * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای کرامات امام جواد|مقالهشناسی کرامات امام جواد]]؛ | ||
* [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای کرامات امام جواد|پایاننامهشناسی کرامات امام جواد]]. | * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای کرامات امام جواد|پایاننامهشناسی کرامات امام جواد]]. | ||
== پانویس == | == پانویس == |