کرامت انسان در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
(←منابع) |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در جای دیگری نیز این رسالت [[پیامبر گرامی اسلام]] را منّتی از جانب [[خداوند]] بر [[مؤمنان]] میداند تا به [[تزکیه]] و [[تعلیم]] آنان بپردازد: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۶۹.</ref> | در جای دیگری نیز این رسالت [[پیامبر گرامی اسلام]] را منّتی از جانب [[خداوند]] بر [[مؤمنان]] میداند تا به [[تزکیه]] و [[تعلیم]] آنان بپردازد: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۶۹.</ref> | ||
==[[کرامت انسان]] و [[رهایی]] از وابستگیهای مادی== | |||
از دیگر شاخصهای اساسی [[تمدن نبوی]]، میتوان به دیدگاه [[اسلام]] به [[انسان]] اشاره کرد. بر اساس آموزههای [[نبوی]]، انسان موجودی متعالی، صاحب [[کرامت]]، منحصر به فرد و ارزشمندترین موجود روی [[زمین]] است و آنچه در این کره خاکی هست، مسخر او و به منظور برآوردن نیازهای اوست<ref>نک: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}} «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد؛ بیگمان در این نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره جاثیه، آیه ۱۳؛ {{متن قرآن|إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا}} «اگر نیکی ورزید به خویش نیکی ورزیدهاید و اگر بدی کنید به خویش کردهاید و چون وعده فرجامین فرا رسد (بندگانی دیگر را میفرستیم) تا چهرههایتان را اندوهبار گردانند و در آن مسجد وارد گردند چنان که بار نخست وارد آن شده بودند و تا بر هر چه دست یابند از میان» سوره اسراء، آیه ۷.</ref>. البته [[خداوند]] افزون بر این همه [[شأن]] و [[منزلت]] و [[مقام معنوی]]، بار سنگین [[امانت الهی]] را بر دوش وی نهاده است<ref>نک: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}} «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بیگمان او ستمکارهای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>. پس بایسته است او برای [[حفظ]] این [[امانت الهی]]، همه توان و نیروهای مادی و [[معنوی]] خویش را به کار گیرد، [[شأن]] و [[منزلت]] [[حقیقی]] خود را بشناسد و برای رسیدن به [[تکامل]] همهجانبه، بر اساس [[آموزههای الهی]] گام بردارد تا دچار زیان نشود و گوهر [[ارزشمند]] [[انسانی]] را از دست ندهد. [[انسان]] باید برای رسیدن به مقامهای والای انسانی، موانع را از سر راه بردارد و خود را از بند [[بندگی]] غیر [[خدا]] برهاند؛ زیرا [[خداوند]]، او را [[آزاد]] [[آفریده]] است. اکنون باید بررسی کرد [[آزادی]] انسان که در آموزههای [[نبوی]] مطرح شده و از مهمترین ویژگیهای حقیقی [[تمدن]] اوست، به چه معناست. از دیدگاه [[قرآن کریم]]، آزادی، [[اسیر]] انسانهایی مانند خود نبودن است که آن [[اسارت]]، نتیجه [[برگزیدن]] غیر خدا به [[دوستی]] و [[ولایت]] است. خداوند در قرآن کریم، آزادی را ارمغان بزرگ [[وحی]] و [[رسالت]] [[رسول خدا]]{{صل}} میداند و در آیهای با [[صراحت]] در این باره میفرماید: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف)های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>. | |||
خداوند در [[قرآن]]، اسارت انسان در قیدوبندها را نتیجه برگزیدن راه [[کفر]] و [[پیروی]] از غیر [[حق]] و غیر خدا میداند و میفرماید: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ}}<ref>«آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند» سوره رعد، آیه ۵.</ref>. و در آیهای دیگر میفرماید: | |||
{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد اما سروران کافران، طاغوتهایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگیها بیرون میکشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. | |||
در [[حقیقت]]، [[بندگی خدا]]، [[آزادی]] از غیر [[خدا]] و [[بندگی]] و [[اسارت]] [[طاغوت]]، نتیجه [[کفر]] و [[ایمان]] نداشتن به [[وحدانیت خدا]] و فرستادگان اوست. [[رسول گرامی اسلام]] میفرماید: [[خداوند متعال]] هر [[روز]] میفرماید: «من [[پروردگار عزیز]] شما هستم. پس هر که خواهان [[عزت]] دو [[جهان]] است، باید از خدای [[عزیز]] [[اطاعت]] کند»<ref>کنز العمال، ج۱۵، ص۷۸۴، ح۴۳۱۰۱.</ref>. | |||
آن [[حضرت]] در بیانی دیگر، [[ضرورت]] [[عزت مؤمنان]] را این گونه یاد آور میشود: «هرکس آزادانه [[خواری]] را بپذیرد، از ما نیست»<ref>تحف العقول، ص۵۸.</ref>؛ یعنی عزت و [[سربلندی]] [[دنیا]] و [[آخرت]] فقط در گرو [[اطاعت از خداوند]] است. گفتنی است قیامهایی که در طول [[تاریخ]] بر مبنای این [[اندیشه]] شکل گرفتند، به [[پیروزی]] و [[سرافرازی]] [[مسلمانان]] انجامیدند و در مقابل، با افول این [[بینش]]، [[تمدن اسلامی]] دچار [[انحطاط]] [[فکری]] و [[فرهنگی]] شد که این انحطاط بر دیگر جنبهها نیز اثر گذاشت.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۳۶.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |