اعجاز قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←واژهشناسی لغوی
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (- == جستارهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|7}} +== جستارهای وابسته == {{مدخلهای وابسته}})) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
[[اعجاز]] مصدر باب [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته<ref>مفردات، ص۵۴۷؛ لسان العرب، ج۹، ص۵۸، «عجز».</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref> و شما به ستوه آورنده خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref><ref>[ | [[اعجاز]] مصدر باب [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته<ref>مفردات، ص۵۴۷؛ لسان العرب، ج۹، ص۵۸، «عجز».</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref> و شما به ستوه آورنده خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref><ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۵۵۸]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | ||
[[معجزه]] را به این جهت [[معجزه]] میگویند که [[انسان]] در پایان و انتهای راه به واماندگی و خستگی میرسد و [[ناتوان]] میشود. [[قرآن کریم]] همین معنا را در فرستادن [[عذاب]] و [[درماندگی]] [[مردم]] [[عذاب]] دیده توصیف میکند: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ * تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ}}<ref>«ما بر آنها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم * که مردم را از جای برمیکند، گویی آنان تنههای خرمابنهایی از ریشه برکندهاند» سوره قمر، آیه ۱۹-۲۰.</ref> تندبادی وحشتناک در یک روز شوم بر مردمی وزد که تنههای نخل ریشهکن شده و [[مردم]] از جا کنده شوند. چون ریشه درخت خرما پایین است. در این [[آیه]] از تنه درخت به: [[اعجاز]] تعبیر شده است. در جایی دیگر میگوید: {{متن قرآن|أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ}}<ref>«خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند؛ گفت: وای بر من! آیا ناتوان بودم که چون این کلاغ باشم تا کالبد برادرم را در خاک کنم؟ و از پشیمانان شد» سوره مائده، آیه ۳۱.</ref> وای بر من، آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم. اما در اصطلاح [[سیوطی]] (م ۹۱۱) میگوید: {{عربی|المعجزةُ فِی لسان الشرع امرٌ خارقالعاده مقرونٌ بالتحدی، سالمٌ عن المعارضة}} ([[سیوطی]]، [[اتقان]]، ج ۱، ص ۱۱۶). زوال [[قدرت]] از آوردن به چیزی که یا عمل است، یا [[رأی]] است یا [[تدبیر]] است یا قول است (فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص ۶۵) از نظر [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶ق)، [[معجزه]] و به ویژه [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]، مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]] [[الهی]]، عبارت است از: «آنچه که [[خداوند]] به عنوان [[تصدیق]] و [[تأیید]] [[مدعی رسالت]] انجام میدهد». [[سید مرتضی]]، الموضح عن جهة إعجاز القرآن،، ۱۳۸۲ ص: ۱۹۹-۲۰۱). که با دیدگاه وی در صرفه سازگار میآید<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | [[معجزه]] را به این جهت [[معجزه]] میگویند که [[انسان]] در پایان و انتهای راه به واماندگی و خستگی میرسد و [[ناتوان]] میشود. [[قرآن کریم]] همین معنا را در فرستادن [[عذاب]] و [[درماندگی]] [[مردم]] [[عذاب]] دیده توصیف میکند: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ * تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ}}<ref>«ما بر آنها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم * که مردم را از جای برمیکند، گویی آنان تنههای خرمابنهایی از ریشه برکندهاند» سوره قمر، آیه ۱۹-۲۰.</ref> تندبادی وحشتناک در یک روز شوم بر مردمی وزد که تنههای نخل ریشهکن شده و [[مردم]] از جا کنده شوند. چون ریشه درخت خرما پایین است. در این [[آیه]] از تنه درخت به: [[اعجاز]] تعبیر شده است. در جایی دیگر میگوید: {{متن قرآن|أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ}}<ref>«خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند؛ گفت: وای بر من! آیا ناتوان بودم که چون این کلاغ باشم تا کالبد برادرم را در خاک کنم؟ و از پشیمانان شد» سوره مائده، آیه ۳۱.</ref> وای بر من، آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم. اما در اصطلاح [[سیوطی]] (م ۹۱۱) میگوید: {{عربی|المعجزةُ فِی لسان الشرع امرٌ خارقالعاده مقرونٌ بالتحدی، سالمٌ عن المعارضة}} ([[سیوطی]]، [[اتقان]]، ج ۱، ص ۱۱۶). زوال [[قدرت]] از آوردن به چیزی که یا عمل است، یا [[رأی]] است یا [[تدبیر]] است یا قول است (فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص ۶۵) از نظر [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶ق)، [[معجزه]] و به ویژه [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]، مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]] [[الهی]]، عبارت است از: «آنچه که [[خداوند]] به عنوان [[تصدیق]] و [[تأیید]] [[مدعی رسالت]] انجام میدهد». [[سید مرتضی]]، الموضح عن جهة إعجاز القرآن،، ۱۳۸۲ ص: ۱۹۹-۲۰۱). که با دیدگاه وی در صرفه سازگار میآید<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. |