پرش به محتوا

دختر در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
{{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد * از بدی خبری که به او داده‌اند از قوم خود پنهان می‌گردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری می‌کنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد * از بدی خبری که به او داده‌اند از قوم خود پنهان می‌گردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری می‌کنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.</ref>.


[[خداوند]] در قرآن کریم، از [[تولد]] نوزاد دختر با واژه {{متن قرآن|بُشِّرَ}} به معنای مژده و خبر خوش سخن گفته است تا [[ارزش‌ها]] و افکار نادرست [[جاهلیت]] را [[تغییر]] دهد. [[سیره پیامبر]] اعظم{{صل}} نیز بر مبنای همین [[آیه شریفه]] است و نشان‌دهنده توجه ویژه آن حضرت به ماهیت [[انسانی]] افراد است، نه جنسیت و طبقات اجتماعی آنان. [[زنده به گور کردن دختران]] در برخی [[قبایل عرب]]، به [[ارث]] گذاشتن [[زنان]] و بی‌توجهی به نیازهای [[فطری]] آنان از نمونه‌های برجسته [[تبعیض]] جنسیتی در [[عصر جاهلی]] بود. [[پیامبر خدا]] با [[سیره]] و سخن خویش به مبارزه مستقیم و غیرمستقیم با این افکار و [[آداب و رسوم]] غلط پرداخت.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۱۹.</ref>.
[[خداوند]] در قرآن کریم، از [[تولد]] نوزاد دختر با واژه {{متن قرآن|بُشِّرَ}} به معنای مژده و خبر خوش سخن گفته است تا [[ارزش‌ها]] و افکار نادرست [[جاهلیت]] را [[تغییر]] دهد. [[سیره پیامبر]] اعظم{{صل}} نیز بر مبنای همین [[آیه شریفه]] است و نشان‌دهنده توجه ویژه آن حضرت به ماهیت [[انسانی]] افراد است، نه جنسیت و طبقات اجتماعی آنان. [[زنده به گور کردن دختران]] در برخی [[قبایل عرب]]، به [[ارث]] گذاشتن [[زنان]] و بی‌توجهی به نیازهای [[فطری]] آنان از نمونه‌های برجسته [[تبعیض]] جنسیتی در [[عصر جاهلی]] بود. [[پیامبر خدا]] با [[سیره]] و سخن خویش به مبارزه مستقیم و غیرمستقیم با این افکار و [[آداب و رسوم]] غلط پرداخت.<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۱۹.</ref>.


==[[هدیه دادن]] به دختران==
==[[هدیه دادن]] به دختران==
خط ۳۷: خط ۳۷:


نکته‌ای که از این [[روایت]] درمی‌یابیم، تعیین نوع [[هدیه]] به تناسب سن، جنسیت و نیازهای طبیعی است. رسول خدا{{صل}} به دختران و زنان، بیشتر اشیای زینتی و [[لباس]] و در برخی موارد نیز [[عطر]] هدیه می‌داد. آن حضرت بارها در سخنان خود بر [[هدیه دادن]] یا سوغات آوردن عطر برای دختران و زنان تأکید کرده است.
نکته‌ای که از این [[روایت]] درمی‌یابیم، تعیین نوع [[هدیه]] به تناسب سن، جنسیت و نیازهای طبیعی است. رسول خدا{{صل}} به دختران و زنان، بیشتر اشیای زینتی و [[لباس]] و در برخی موارد نیز [[عطر]] هدیه می‌داد. آن حضرت بارها در سخنان خود بر [[هدیه دادن]] یا سوغات آوردن عطر برای دختران و زنان تأکید کرده است.
[[شناخت]] ویژگی‌های زنان و جلوه‌های [[روان‌شناختی]] آنان، [[میزان]] اثرگذاری دادن این‌گونه [[هدایا]] را مشخص می‌کند. بر اساس آنچه گفته شد، به اهمیت توجه به [[دختران]] و [[هدیه دادن]] به آنان برای [[حفظ]] [[نجابت]]، [[عفت]] و [[پاکی]] آنان می‌توان پی برد. شیوه‌های [[رفتاری]] [[پیامبر]] در این باره، الگوی مناسبی برای [[پدران]] و [[مادران]] و [[مربیان]] [[تربیتی]] خواهد بود.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۲۰.</ref>.
[[شناخت]] ویژگی‌های زنان و جلوه‌های [[روان‌شناختی]] آنان، [[میزان]] اثرگذاری دادن این‌گونه [[هدایا]] را مشخص می‌کند. بر اساس آنچه گفته شد، به اهمیت توجه به [[دختران]] و [[هدیه دادن]] به آنان برای [[حفظ]] [[نجابت]]، [[عفت]] و [[پاکی]] آنان می‌توان پی برد. شیوه‌های [[رفتاری]] [[پیامبر]] در این باره، الگوی مناسبی برای [[پدران]] و [[مادران]] و [[مربیان]] [[تربیتی]] خواهد بود.<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۰.</ref>.


==دادن [[حق انتخاب همسر]] به دختران و [[زنان]]==
==دادن [[حق انتخاب همسر]] به دختران و [[زنان]]==
خط ۵۳: خط ۵۳:


در [[روایت‌ها]] آمده است که [[رسول خدا]]{{صل}} عُماره را به [[عقد]] پسرخوانده‌اش، [[سلمه بن ابی سلمه]] درآورد و در [[خطبه]] عقد، [[عماره]] را با عنوان «دختر [[برادر]] رضاعی‌ام» خطاب کرد<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۰.</ref>. بنا بر [[روایات]]، این ازدواج پس از مشورت با عماره و [[رضایت]] کامل وی صورت گرفت. در این ازدواج که با [[درایت]] پیامبر انجام شد، نکته‌های [[اخلاقی]] مهمی وجود دارد:
در [[روایت‌ها]] آمده است که [[رسول خدا]]{{صل}} عُماره را به [[عقد]] پسرخوانده‌اش، [[سلمه بن ابی سلمه]] درآورد و در [[خطبه]] عقد، [[عماره]] را با عنوان «دختر [[برادر]] رضاعی‌ام» خطاب کرد<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۰.</ref>. بنا بر [[روایات]]، این ازدواج پس از مشورت با عماره و [[رضایت]] کامل وی صورت گرفت. در این ازدواج که با [[درایت]] پیامبر انجام شد، نکته‌های [[اخلاقی]] مهمی وجود دارد:
سلمه، پسر [[ام سلمه]] [[موقعیت اجتماعی]] بسیار خوبی در میان [[مسلمانان]] داشت. ازاین رو، پیامبر برای [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[حمزه سیدالشهدا]] و دخترش، وی را به عقد سلمه درآورد. پیامبر پیش از ازدواج، رضایت عماره را جلب کرد و به صلاح‌دید خویش بسنده نکرد. [[رسول خدا]]{{صل}} با به کار بردن جمله‌های [[عاطفی]] و انتساب [[عماره]] به خود، جایگاه وی را محکم و خلأ [[روحی]] و روانی‌اش را برطرف ساخت.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۲۵.</ref>.
سلمه، پسر [[ام سلمه]] [[موقعیت اجتماعی]] بسیار خوبی در میان [[مسلمانان]] داشت. ازاین رو، پیامبر برای [[تعظیم]] و [[تکریم]] [[حمزه سیدالشهدا]] و دخترش، وی را به عقد سلمه درآورد. پیامبر پیش از ازدواج، رضایت عماره را جلب کرد و به صلاح‌دید خویش بسنده نکرد. [[رسول خدا]]{{صل}} با به کار بردن جمله‌های [[عاطفی]] و انتساب [[عماره]] به خود، جایگاه وی را محکم و خلأ [[روحی]] و روانی‌اش را برطرف ساخت.<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۵.</ref>.


==[[ارث]] [[دختران]]==
==[[ارث]] [[دختران]]==
خط ۶۷: خط ۶۷:
اُمّ [[کجه]] نیز از جمله زنانی بود که به علت دختر بودن فرزندانش، از حق ارث همسرش، [[اوس بن ثابت]]، [[محروم]] شده بود. پس از [[نزول]] [[آیات]] ارث و تعیین میراث برای زنان و دختران، همسر و هر پنج دختر وی از آنچه از [[اوس]] باقی مانده بود، ارث بردند<ref>نک: اسدالغابه، ج۵، ص۶۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج۸، ص۴۵۶؛ شاهین عبدالصبور و اصلاح عبدالسلام الرفاعی، صحابیات حول الرسول، ج۲، ص۹۷ - ۱۰۱.</ref>.
اُمّ [[کجه]] نیز از جمله زنانی بود که به علت دختر بودن فرزندانش، از حق ارث همسرش، [[اوس بن ثابت]]، [[محروم]] شده بود. پس از [[نزول]] [[آیات]] ارث و تعیین میراث برای زنان و دختران، همسر و هر پنج دختر وی از آنچه از [[اوس]] باقی مانده بود، ارث بردند<ref>نک: اسدالغابه، ج۵، ص۶۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج۸، ص۴۵۶؛ شاهین عبدالصبور و اصلاح عبدالسلام الرفاعی، صحابیات حول الرسول، ج۲، ص۹۷ - ۱۰۱.</ref>.


درباره اینکه کدام یک از دو [[روایت]] بیان شده، [[شأن نزول آیات]] ارث بودند، [[اختلاف]] وجود دارد، ولی نکته مهم، نتیجه عملی این آیات؛ یعنی به رسمیت شناخته شدن حق ارث برای دختران و زنان است.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۲۷.</ref>.
درباره اینکه کدام یک از دو [[روایت]] بیان شده، [[شأن نزول آیات]] ارث بودند، [[اختلاف]] وجود دارد، ولی نکته مهم، نتیجه عملی این آیات؛ یعنی به رسمیت شناخته شدن حق ارث برای دختران و زنان است.<ref>[[ناهید طیبی|طیبی، ناهید]]، [[گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان (کتاب)|گونه‌شناسی رفتار پیامبر اعظم با زنان]]، ص ۲۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش