انس بن زنیم دئلی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
زمانی که انس به [[کوه]] پناه برده بود، [[نوفل بن معاویه دئلی]] به [[شفاعت]] از او نزد رسول خدا{{صل}} برخاست و خطاب به [[حضرت]] عرضه داشت: شما به [[عفو]] سزاوارترید. کدام یک از ما شما را [[آزار]] نرساندیم و با شما [[دشمنی]] نکردیم؟ ما در [[جاهلیت]] نمیدانستیم که چه را بپذیریم و چه را رها کنیم تا اینکه [[خداوند]] ما را [[هدایت]] کرد. حضرت هم او را بخشید. ابن حجر این فرض (همزمانی با فتح مکه) را مطابق نظر واقدی و [[طبری]] میداند <ref>واقدی، ج۲، ص۷۸۸ و ۷۸۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۷۱.</ref>. از فتح مکه تا دوران [[معاویه]]، از او اطلاعاتی در منابع دیده نشد. | زمانی که انس به [[کوه]] پناه برده بود، [[نوفل بن معاویه دئلی]] به [[شفاعت]] از او نزد رسول خدا{{صل}} برخاست و خطاب به [[حضرت]] عرضه داشت: شما به [[عفو]] سزاوارترید. کدام یک از ما شما را [[آزار]] نرساندیم و با شما [[دشمنی]] نکردیم؟ ما در [[جاهلیت]] نمیدانستیم که چه را بپذیریم و چه را رها کنیم تا اینکه [[خداوند]] ما را [[هدایت]] کرد. حضرت هم او را بخشید. ابن حجر این فرض (همزمانی با فتح مکه) را مطابق نظر واقدی و [[طبری]] میداند <ref>واقدی، ج۲، ص۷۸۸ و ۷۸۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۹۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۷۱.</ref>. از فتح مکه تا دوران [[معاویه]]، از او اطلاعاتی در منابع دیده نشد. | ||
انس در دوران [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر [[بصره]] در آنجا بود. [[ابن زیاد]] از [[مصاحبت]] و مشاورت [[شاعری]] به نام [[حارثة بن بدر]]، از بنوغدانه بهره میبرد. انس، حارثه را که [[ولایت]] بر «سُرَّق» را<ref>از نواحی اهواز با مرکزیت دورق و فتح شده به دست ابوموسی اشعری، یاقوت حموی، ج۳، ص۲۱۴.</ref> به دست گرفته بود، در ضمن اشعاری پندهای [[سیاسی]] داد<ref>ابن قتیبه، الشعر و الشعراء، ص۴۴۱.</ref>. یاقوت این اشعار را از آن [[ابو الاسود دؤلی]] میداند<ref>یاقوت حموی، ج۳، ص۲۱۴.</ref>. روزی انس از روی [[حسادت]] و مهجور بودن، ضمن اشعاری [[ابن زیاد]] را به دلیل ملازمت با حارثه نکوهید. عبیدالله از حارثه خواست پاسخش را بدهد. او پس از [[امتناع]] به دلیل [[دوستی]] با انس، پاسخش را به [[شعر]] گفت. سرانجام [[اختلاف]] میان این دو بالا گرفت. هنگامی که [[سلم بن زیاد]] ([[کارگزار]] یزید بر [[خراسان]] و [[سجستان]]) برای جذب نیرو از [[مردم بصره]] و [[کوفه]] از خراسان به [[عراق]] بازگشت، از ماجرای میان ابن زیاد و انس باخبر شد. سپس به انس [[امارت]] بر خطهای از حوزه قلمرو خویش را پیشنهاد کرد. او مهلت خواست و در قصیدهای، از [[بیمهری]] و [[بیوفایی]] ابن زیاد | انس در دوران [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]] بر [[بصره]] در آنجا بود. [[ابن زیاد]] از [[مصاحبت]] و مشاورت [[شاعری]] به نام [[حارثة بن بدر]]، از بنوغدانه بهره میبرد. انس، حارثه را که [[ولایت]] بر «سُرَّق» را<ref>از نواحی اهواز با مرکزیت دورق و فتح شده به دست ابوموسی اشعری، یاقوت حموی، ج۳، ص۲۱۴.</ref> به دست گرفته بود، در ضمن اشعاری پندهای [[سیاسی]] داد<ref>ابن قتیبه، الشعر و الشعراء، ص۴۴۱.</ref>. یاقوت این اشعار را از آن [[ابو الاسود دؤلی]] میداند<ref>یاقوت حموی، ج۳، ص۲۱۴.</ref>. روزی انس از روی [[حسادت]] و مهجور بودن، ضمن اشعاری [[ابن زیاد]] را به دلیل ملازمت با حارثه نکوهید. عبیدالله از حارثه خواست پاسخش را بدهد. او پس از [[امتناع]] به دلیل [[دوستی]] با انس، پاسخش را به [[شعر]] گفت. سرانجام [[اختلاف]] میان این دو بالا گرفت. هنگامی که [[سلم بن زیاد]] ([[کارگزار]] یزید بر [[خراسان]] و [[سجستان]]) برای جذب نیرو از [[مردم بصره]] و [[کوفه]] از خراسان به [[عراق]] بازگشت، از ماجرای میان ابن زیاد و انس باخبر شد. سپس به انس [[امارت]] بر خطهای از حوزه قلمرو خویش را پیشنهاد کرد. او مهلت خواست و در قصیدهای، از [[بیمهری]] و [[بیوفایی]] ابن زیاد شکوه کرد و او را لایق دوستی با حارثه دانست. [[ابوالفرج اصفهانی]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۸، ص۳۹۸ و ۴۰۲.</ref> این مشاعره را در پنج صفحه آورده است. این گزارش در مورد اینکه انس پیشنهاد سلم را پذیرفت یا نه، ساکت است، ولی از فحوای اشعار بر میآید که انس آنجا را ترک کرد و به احتمال زیاد به محل [[مأموریت]] خویش رفت. | ||
هنگامی که [[مصعب بن زبیر]] مهریه [[عایشه]] دختر [[طلحة بن عبیدالله]] را یک میلیون درهم قرار داد، انس به [[طعنه]] در شعر خویش به ([[عبدالله بن زبیر]]) [[برادر]] [[مصعب]] چنین گفت: | هنگامی که [[مصعب بن زبیر]] مهریه [[عایشه]] دختر [[طلحة بن عبیدالله]] را یک میلیون درهم قرار داد، انس به [[طعنه]] در شعر خویش به ([[عبدالله بن زبیر]]) [[برادر]] [[مصعب]] چنین گفت: |