زبیده: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
محفل زبیده، محل [[اجتماع]] هنرمندان، [[علماء]]، اطبّا، شعرا و ادبا بود، و همگی از عطایای بانو بهره میبردند. گفتنی است کمکهای زبیده، شامل حال زاهدان، [[نیکوکاران]]، [[فقرا]] و [[بیچارگان]] هم میشد<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۷.</ref>. | محفل زبیده، محل [[اجتماع]] هنرمندان، [[علماء]]، اطبّا، شعرا و ادبا بود، و همگی از عطایای بانو بهره میبردند. گفتنی است کمکهای زبیده، شامل حال زاهدان، [[نیکوکاران]]، [[فقرا]] و [[بیچارگان]] هم میشد<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۷.</ref>. | ||
زبیده در مرکز [[خلافت عباسی]] ([[بغداد]]) [[رشد]] و [[تربیت]] یافت و به همین دلیل از جریان [[علمی]] و [[فرهنگی]] و ادبی آن [[روزگار]] بیتأثیر نبود. سشیات وی همزمان با دوران طلایی [[حکومت عباسی]] بود که [[شهرت]] و | زبیده در مرکز [[خلافت عباسی]] ([[بغداد]]) [[رشد]] و [[تربیت]] یافت و به همین دلیل از جریان [[علمی]] و [[فرهنگی]] و ادبی آن [[روزگار]] بیتأثیر نبود. سشیات وی همزمان با دوران طلایی [[حکومت عباسی]] بود که [[شهرت]] و شکوه، جلال و [[ثروت]]، [[علم]] و [[ادب]] آن نامآور بود. | ||
زبیده مشغول [[فراگیری علم]] قرائت، [[کتابت]]، [[حفظ]] [[شعر]] و [[اخبار]] و سِیر شد و در شعر و [[ادبیات]] چنان [[غرق]] شد که به روایتی دیوارهای اتاقش را با اشعار میآراست<ref>شهیرات النساء، ص۱۹۸.</ref>. | زبیده مشغول [[فراگیری علم]] قرائت، [[کتابت]]، [[حفظ]] [[شعر]] و [[اخبار]] و سِیر شد و در شعر و [[ادبیات]] چنان [[غرق]] شد که به روایتی دیوارهای اتاقش را با اشعار میآراست<ref>شهیرات النساء، ص۱۹۸.</ref>. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
زبیده در [[سال ۱۷۰ هجری]] قمری، در رصافه، [[محمّد]] [[امین]] را به [[دنیا]] آورد. امین تنها فرزند زبیده بود؛ لذا پسرش را بینهایت [[دوست]] میداشت. [[تربیت]] امین در [[کودکی]] به «کسایی»، استاد بزرگ [[علم]] نحو در [[کوفه]] در [[سال ۱۸۹ هجری]] قمری سپرده شد. ظاهراً کسایی در تربیت امین کمی سخت میگرفت و این مسئله [[رأفت]] مادرانه زبیده را تحریک کرد و به کسایی [[پیام]] داد که در رفتارش با امین تجدیدنظر نماید<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۰؛ المعارف، ص۳۸۷.</ref>. این [[رفتار]] دلسوزانه زبیده، در مقابل معلّم دیگر امین که «احمر» نام داشته نیز صورت گرفت که این اوج [[احساسات]]، [[عواطف]] و نازکدلی زبیده را نسبت به امین میرساند<ref>عصر المأمون، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. | زبیده در [[سال ۱۷۰ هجری]] قمری، در رصافه، [[محمّد]] [[امین]] را به [[دنیا]] آورد. امین تنها فرزند زبیده بود؛ لذا پسرش را بینهایت [[دوست]] میداشت. [[تربیت]] امین در [[کودکی]] به «کسایی»، استاد بزرگ [[علم]] نحو در [[کوفه]] در [[سال ۱۸۹ هجری]] قمری سپرده شد. ظاهراً کسایی در تربیت امین کمی سخت میگرفت و این مسئله [[رأفت]] مادرانه زبیده را تحریک کرد و به کسایی [[پیام]] داد که در رفتارش با امین تجدیدنظر نماید<ref>اعلام النساء، ج۲، ص۲۰؛ المعارف، ص۳۸۷.</ref>. این [[رفتار]] دلسوزانه زبیده، در مقابل معلّم دیگر امین که «احمر» نام داشته نیز صورت گرفت که این اوج [[احساسات]]، [[عواطف]] و نازکدلی زبیده را نسبت به امین میرساند<ref>عصر المأمون، ج۱، ص۱۹۵.</ref>. | ||
از دیگر موارد دخالت زبیده در مسائل [[سیاسی]]، داستان [[نزاع]] میان [[مأمون]] و امین بر سر [[خلافت]] بود. با [[مرگ]] هارون، فصل جدیدی در [[زندگی]] زبیده آغاز شد، فصلی که در نهایت به مرگ پسرش امین و [[انزوا]] و [[گوشهگیری]] زبیده منجر شد. در آغاز [[حکومت]] امین، زبیده در [[رقّه]] بود و به درخواست امین به [[بغداد]] آمد تا در [[جشن]] خلافت وی شرکت نماید. در [[ابهت]] و | از دیگر موارد دخالت زبیده در مسائل [[سیاسی]]، داستان [[نزاع]] میان [[مأمون]] و امین بر سر [[خلافت]] بود. با [[مرگ]] هارون، فصل جدیدی در [[زندگی]] زبیده آغاز شد، فصلی که در نهایت به مرگ پسرش امین و [[انزوا]] و [[گوشهگیری]] زبیده منجر شد. در آغاز [[حکومت]] امین، زبیده در [[رقّه]] بود و به درخواست امین به [[بغداد]] آمد تا در [[جشن]] خلافت وی شرکت نماید. در [[ابهت]] و شکوه جایگاه زبیده در [[سیاستمداران]] آن [[زمان]] همان بس که به هنگام حرکت به سوی بغداد، امین با همه امرا، [[کارگزاران]]، اعیان و اکابر [[دولت]] به استقبال زبیده آمد<ref>الشهیرات النساء، ص۲۰۹.</ref>. این آخرین صحنه باشکوه زندگی زبیده بود. زبیده در بغداد [[ثروت]] و [[مکنت]] هارون و امور [[بیتالمال]] را به دست گرفت و بعد از مدتی آن را به امین داد. این مسئله (سپردن امور بیتالمال به امین) و [[حمایت]] [[مالی]] زبیده، امین را در برانداختن نام مأمون از خلافت و [[منازعه]] با او تحریک و تقویت کرد. طرفداری داییهای امین از [[حکومت]] وی و شرط [[قریشی بودن]] [[خلیفه]] و پشتوانه محکم [[مالی]] تأثیر بسزایی در تحریک [[امین]] مبنی بر [[عزل]] [[مأمون]] از ولایتعهدی و [[انتصاب]] فرزندش [[موسی بن امین]] داشت. این مسائل باید خیلی مهم بوده باشد که [[فضل بن سهل]] - [[وزیر]] مأمون - وی را بدان متذکر ساخته بود<ref>الکامل، ج۵، ص۱۲۷؛ تاریخ تمدن اسلام، ج۲، ص۲۴۲؛ عصر المأمون، ج۱، ص۱۹۱.</ref>. بنابر [[روایات]]، زبیده در [[نزاع]] بین دو [[برادر]] دخالت مستقیمی نکرد و نیز هیچ واکنشی در قبال عزل مأمون از سوی امین از خود نشان نداد، اما زبیده [[زن]] سیاستمداری بود و سرانجام امور را مدّنظر داشت. هنگامی که [[علی بن عیسی بن ماهان]] از طرف امین، [[مأمور]] [[مبارزه]] با [[سپاه]] مأمون و [[دستگیری]] وی به سوی [[خراسان]] حرکت میکرد، به هنگام ترک [[بغداد]] برای خداحافظی نزد زبیده آمد و زبیده، درباره [[رفتار]] علی بن عیسی با مأمون بسیار سفارش نمود<ref>المختصر فی اخبار البشر، ج۲، ص۱۹؛ البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۲۲۳؛ اخبار العلوال، ص۳۹۶؛ الکامل، ج۵، ص۱۴۳.</ref>. | ||
زبیده به هنگام [[عقد]] مأمون و پوران حضور داشت و بعد از آن جواهرات و زر و سیم بر سر عروس افشاند و لباسهای فاخر بر تن او کرد<ref>شهیرات النساء، ص۲۱۸.</ref>. | زبیده به هنگام [[عقد]] مأمون و پوران حضور داشت و بعد از آن جواهرات و زر و سیم بر سر عروس افشاند و لباسهای فاخر بر تن او کرد<ref>شهیرات النساء، ص۲۱۸.</ref>. |