کوه ثور در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'صعود' به 'صعود'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}})) |
جز (جایگزینی متن - 'صعود' به 'صعود') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} در همان شب اول [[ربیع الاول]] رهسپار [[غار ثور]] شد. "[[ابوبکر بن ابیقهافه]]" همراه ایشان بود. پس از سه روز اقامت در [[غار ثور]]، [[شب]] چهارم [[ربیع الاول]] به سمت [[مدینه]] حرکت کردند. [[قریش]] در جستجوی وی سخت در تکاپو بود؛ به همین [[دلیل]]، شخصی [[قریشی]] و از [[قبیله]] خزائه (ملقب به "ابوکرز")<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۷.</ref> - که در شناختن رد پای افراد مهارت فراوانی داشت - اثر قدمهای [[پیامبر]]{{صل}} را از درب [[خانه]] پیدا کرد و تا دهانه [[غار ثور]] پیش رفت<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۳۷.</ref>. | *[[رسول خدا]]{{صل}} در همان شب اول [[ربیع الاول]] رهسپار [[غار ثور]] شد. "[[ابوبکر بن ابیقهافه]]" همراه ایشان بود. پس از سه روز اقامت در [[غار ثور]]، [[شب]] چهارم [[ربیع الاول]] به سمت [[مدینه]] حرکت کردند. [[قریش]] در جستجوی وی سخت در تکاپو بود؛ به همین [[دلیل]]، شخصی [[قریشی]] و از [[قبیله]] خزائه (ملقب به "ابوکرز")<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۹؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۷.</ref> - که در شناختن رد پای افراد مهارت فراوانی داشت - اثر قدمهای [[پیامبر]]{{صل}} را از درب [[خانه]] پیدا کرد و تا دهانه [[غار ثور]] پیش رفت<ref>شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۷؛ قطب الدین راوندی، قصص الانبیاء، ص۳۳۷.</ref>. | ||
*شب اول اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار]] به [[دستور خداوند]]، درختی آنجا روییده شد، عنکبوت بر در [[غار]]، تار تنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸.</ref> و کبوتران وحشی بر دهانه [[غار]]، لانه ساختند تا [[پیامبر]] را از نظرها [[پنهان]] کنند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. | *شب اول اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار]] به [[دستور خداوند]]، درختی آنجا روییده شد، عنکبوت بر در [[غار]]، تار تنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸.</ref> و کبوتران وحشی بر دهانه [[غار]]، لانه ساختند تا [[پیامبر]] را از نظرها [[پنهان]] کنند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۳۷۰.</ref>. | ||
*در این هنگام [[جوانان]] [[قریش]] که از هر [[خانواده]] یک نفر با [[شمشیر]] و تبر آمده بود از همه جلوتر به دهانه [[غار]] رسیدند و با دیدن دو کبوتر وحشی برگشتند، دیگران پرسیدند: "چرا به دهانه [[غار]] نزدیک نشدید؟" پاسخ دادند: "با وجود دو کبوتر وحشی هیچ کس نمیتواند در [[غار]] باشد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} که این سخن را شنید، متوجه شد [[خداوند]] با آن دو کبوتر، [[بلا]] را از ایشان دفع فرموده است. [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ابوبکر]] در [[غار]] آرمیده بودند و از شکاف ورودی آنجا، بیابان و صحرا را مینگریستند. "ابوکرز" هم تا دهانه [[غار]] رفت و چون دید ردپاها دیگر پیدا نیست، همانجا ایستاد و گفت: "[[محمد]] و رفیقش از اینجا نگذشتهاند و داخل [[غار]] هم نشدهاند؛ زیرا اگر به درون آن [[غار]] رفته بودند، این تارها پاره میشد و این تخم کبوترها میشکست. دیگر نمیدانم در اینجا به [[زمین]] فرو رفتهاند و یا به [[آسمان]] | *در این هنگام [[جوانان]] [[قریش]] که از هر [[خانواده]] یک نفر با [[شمشیر]] و تبر آمده بود از همه جلوتر به دهانه [[غار]] رسیدند و با دیدن دو کبوتر وحشی برگشتند، دیگران پرسیدند: "چرا به دهانه [[غار]] نزدیک نشدید؟" پاسخ دادند: "با وجود دو کبوتر وحشی هیچ کس نمیتواند در [[غار]] باشد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۷؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۵، ص۲۷۰.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} که این سخن را شنید، متوجه شد [[خداوند]] با آن دو کبوتر، [[بلا]] را از ایشان دفع فرموده است. [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ابوبکر]] در [[غار]] آرمیده بودند و از شکاف ورودی آنجا، بیابان و صحرا را مینگریستند. "ابوکرز" هم تا دهانه [[غار]] رفت و چون دید ردپاها دیگر پیدا نیست، همانجا ایستاد و گفت: "[[محمد]] و رفیقش از اینجا نگذشتهاند و داخل [[غار]] هم نشدهاند؛ زیرا اگر به درون آن [[غار]] رفته بودند، این تارها پاره میشد و این تخم کبوترها میشکست. دیگر نمیدانم در اینجا به [[زمین]] فرو رفتهاند و یا به [[آسمان]] صعود کردهاند"<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۸؛ شیخ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۴۸؛ قطب الدین راوندی، قصص الأنبیاء، ص۳۳۷.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[کوه ثور (مقاله)|کوه ثور]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۶-۲۴۸.</ref>. | ||
==[[اضطراب]] [[ابوبکر]]== | ==[[اضطراب]] [[ابوبکر]]== |