پرش به محتوا

عایشه در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۲: خط ۶۲:
[[اسماء]] که از این پیش آمد یکه خورده و از نیرنگی که به او زده بودند بسیار منقلب و ناراحت شده بود، همیشه با تأثر و [[تأسف]] از آن یاد می‌کرد و می‌گفت: دیگر مرا اسماء نخوانید بلکه نام مرا [[بدبخت]] بگذارید و مرا چنین صدا کنید {{عربی|ادعونی الشقیه}}<ref>نقش عایشه در تاریخ اسلام، ص۸۵؛ حاکم در مستدرک، ج۴، ص۳۷؛ ابن سعد در طبقات، ج۸، ص۱۰۴.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۸۵.</ref>.
[[اسماء]] که از این پیش آمد یکه خورده و از نیرنگی که به او زده بودند بسیار منقلب و ناراحت شده بود، همیشه با تأثر و [[تأسف]] از آن یاد می‌کرد و می‌گفت: دیگر مرا اسماء نخوانید بلکه نام مرا [[بدبخت]] بگذارید و مرا چنین صدا کنید {{عربی|ادعونی الشقیه}}<ref>نقش عایشه در تاریخ اسلام، ص۸۵؛ حاکم در مستدرک، ج۴، ص۳۷؛ ابن سعد در طبقات، ج۸، ص۱۰۴.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۸۵.</ref>.


==[[حسادت]] [[عایشه]] در برابر [[ملیکه]]==
==[[حسادت]] [[عایشه]] در برابر [[ملیکه دختر کعب]]==
[[پیغمبر]] [[خدا]] پس از [[فتح مکه]]، ملیکه دختر کعب را به [[عقد]] خود درآورد. کعب [[پدر]] ملیکه به هنگام فتح مکه به دست [[خالد بن ولید]] کشته شده بود.
[[پیغمبر]] [[خدا]] پس از [[فتح مکه]]، ملیکه دختر کعب را به [[عقد]] خود درآورد. کعب [[پدر]] ملیکه به هنگام فتح مکه به دست [[خالد بن ولید]] کشته شده بود.
می‌گویند که ملیکه زنی [[زیبا]] بوده است و گویا این وصلت در [[برانگیختن]] [[خشم]] و [[نفرت]] عایشه نقشی اساسی به عهده داشته است، عایشه با [[موقع‌شناسی]] خاص خود و [[احساسات]] تند و [[سرکش]] زنانگی خویش بر ملیکه وارد شد و گفت: [[خجالت]] نمی‌کشی از اینکه به [[قاتل]] پدرت شوهر کرده‌ای؟ ملیکه با همین [[توبیخ]] و [[سرزنش]] به [[سادگی]] از عایشه [[فریب]] خورد و از [[رسول خدا]] دوری جست! در نتیجه پیغمبر خدا نیز او را [[طلاق]] داد. بستگانش نزد پیغمبر آمدند و گفتند: ای رسول خدا! او خیلی [[جوان]] است، او فریب خورده و در این بازتاب که از خود نشان داده است از خود رأیی نداشته او را ببخشای و بازگردان. اما رسول خدا دیگر نپذیرفت<ref>طبقات ابن سعد، ج۸، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۸۵.</ref>.
می‌گویند که ملیکه زنی [[زیبا]] بوده است و گویا این وصلت در [[برانگیختن]] [[خشم]] و [[نفرت]] عایشه نقشی اساسی به عهده داشته است، عایشه با [[موقع‌شناسی]] خاص خود و [[احساسات]] تند و [[سرکش]] زنانگی خویش بر ملیکه وارد شد و گفت: [[خجالت]] نمی‌کشی از اینکه به [[قاتل]] پدرت شوهر کرده‌ای؟ ملیکه با همین [[توبیخ]] و [[سرزنش]] به [[سادگی]] از عایشه [[فریب]] خورد و از [[رسول خدا]] دوری جست! در نتیجه پیغمبر خدا نیز او را [[طلاق]] داد. بستگانش نزد پیغمبر آمدند و گفتند: ای رسول خدا! او خیلی [[جوان]] است، او فریب خورده و در این بازتاب که از خود نشان داده است از خود رأیی نداشته او را ببخشای و بازگردان. اما رسول خدا دیگر نپذیرفت<ref>طبقات ابن سعد، ج۸، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۸۵.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش