جنگ در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۴۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱
خط ۸۴: خط ۸۴:
از دیگر امور لازم در جنگ، اطلاع یابی از وضع دشمن است: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا ضَرَبتُم فی سَبیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنوا... فَتَبَیَّنوا اِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا». ([[نساء]] / ۴، ۹۴) این آیه هرچند در باره تشخیص دادن [[مؤمن]] از [[کافر]] <ref>جامع البیان، ج ۵، ص۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۶۴.</ref> و [[دوست]] از [[دشمن]] نازل شده، تعبیر آن: «فَتَبَیَّنوا» مطلق است و می‌توان آن را شامل همه امور مرتبط با [[جنگ]] شمرد. <ref>تفسیر غریب القرآن، ص۵۳۳؛ الفرقان، ج ۷، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ راهنما، ج ۳، ص۵۲۳.</ref> برخی در [[تفسیر آیه]] ۷۱ [[نساء]] / ۴ که بر [[آمادگی]] و [[هشیاری]] پیش از حرکت به سوی دشمن [[اصرار]] دارد، بر [[ضرورت]] [[تجسس]] از وضع دشمن پیش از حرکت تأکید کرده‌اند. <ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص۵۸۱؛ المنار، ج ۵، ص۲۵۰؛ المنیر، ج ۵، ص۱۵۱.</ref> در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نیز استفاده مکرر از افراد خودی برای تجسس از وضع دشمن گزارش شده است. <ref>ر.ک: شیوه فرماندهی پیامبر، ص۱۰۰ - ۲۰۰؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص۵۸۲ - ۵۸۵، «تجسس».</ref>
از دیگر امور لازم در جنگ، اطلاع یابی از وضع دشمن است: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا ضَرَبتُم فی سَبیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنوا... فَتَبَیَّنوا اِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرا». ([[نساء]] / ۴، ۹۴) این آیه هرچند در باره تشخیص دادن [[مؤمن]] از [[کافر]] <ref>جامع البیان، ج ۵، ص۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۶۴.</ref> و [[دوست]] از [[دشمن]] نازل شده، تعبیر آن: «فَتَبَیَّنوا» مطلق است و می‌توان آن را شامل همه امور مرتبط با [[جنگ]] شمرد. <ref>تفسیر غریب القرآن، ص۵۳۳؛ الفرقان، ج ۷، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ راهنما، ج ۳، ص۵۲۳.</ref> برخی در [[تفسیر آیه]] ۷۱ [[نساء]] / ۴ که بر [[آمادگی]] و [[هشیاری]] پیش از حرکت به سوی دشمن [[اصرار]] دارد، بر [[ضرورت]] [[تجسس]] از وضع دشمن پیش از حرکت تأکید کرده‌اند. <ref>احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص۵۸۱؛ المنار، ج ۵، ص۲۵۰؛ المنیر، ج ۵، ص۱۵۱.</ref> در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نیز استفاده مکرر از افراد خودی برای تجسس از وضع دشمن گزارش شده است. <ref>ر.ک: شیوه فرماندهی پیامبر، ص۱۰۰ - ۲۰۰؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۶، ص۵۸۲ - ۵۸۵، «تجسس».</ref>
===نگاهبانی از اطلاعات و [[اسرار]] خودی===
===نگاهبانی از اطلاعات و [[اسرار]] خودی===
در جنگ باید اسرار نظامی از دشمن پوشیده بماند، از این‌رو [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۲۷ [[انفال]] / ۸ [[مسلمانان]] را از [[خیانت به خدا]] و [[رسول]] که در واقع [[خیانت]] به امانات خویش است منع کرده است: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ وتَخونوا اَمـنـتِکُم». این آیه درباره [[ابولبابه]] <ref>اسباب النزول، ص۱۵۷؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۵۵؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۳۴.</ref> یا یکی از [[منافقان]] <ref>جامع البیان، ج ۹، ص۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۴۵۵.</ref> نازل شد که [[اخبار]] [[امنیتی]] و [[اسرار جنگی]] مسلمانان را به دشمن گزارش دادند؛ همچنین پیش از [[فتح مکه]] یکی از مسلمانان با [[نوشتن]] نامه‌ای قصد افشای [[حمله]] مسلمانان به [[مکه]] را داشت که [[پیامبر]]{{صل}} با [[نزول آیه]] ۱ ممتحنه / ۶۰ از آن [[آگاه]] <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۱؛ جامع البیان، ج ۲۸، ص۷۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص۵۸۲.</ref> و با فرستادن چند نفر مانع از رسیدن [[نامه]] به [[مشرکان]] شد. <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۱؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص۱۳۵.</ref> در آیه ۸۳ [[نساء]] / ۴ نیز [[مسلمانان]] [[مأمور]] شده‌اند تا در صورت اطلاع یافتن از [[اسرار]] و [[اخبار]] خاص، از افشای آنها خودداری کنند و تنها آنها را به [[پیامبر]] یا افراد [[مسئول]] گزارش دهند. افزون بر این، نیروهای خودی باید مراقب [[جاسوسان]] نفوذی [[دشمن]] نیز باشند: «لَو خَرَجوا فیکُم ما زادوکُم اِلاّ خَبالاً ولاََوضَعوا خِلــلَکُم یَبغونَکُمُ الفِتنَةَ و فیکُم سَمّـعونَ لَهُم». ([[توبه]] / ۹، ۴۷)
در جنگ باید اسرار نظامی از دشمن پوشیده بماند، از این‌رو [[قرآن کریم]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> [[مسلمانان]] را از [[خیانت به خدا]] و [[رسول]] که در واقع [[خیانت]] به امانات خویش است منع کرده است. این آیه درباره [[ابولبابه]] <ref>اسباب النزول، ص۱۵۷؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۵۵؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۳۴.</ref> یا یکی از [[منافقان]] <ref>جامع البیان، ج ۹، ص۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۴۵۵.</ref> نازل شد که [[اخبار]] [[امنیتی]] و [[اسرار جنگی]] مسلمانان را به دشمن گزارش دادند؛ همچنین پیش از [[فتح مکه]] یکی از مسلمانان با [[نوشتن]] نامه‌ای قصد افشای [[حمله]] مسلمانان به [[مکه]] را داشت که [[پیامبر]]{{صل}} با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند؛ پیامبر و شما را (از شهر خود) بیرون می‌کنند که چرا به خداوند -پروردگارتان- ایمان دارید، پنهانی به آنان مهربانی می‌ورزید و من به آنچه پنهان و آنچه آشکار می‌دارید داناترم و از شما هر کس چنین کند به یقین، راه میانه را گم کرده است» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> از آن [[آگاه]] <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۱؛ جامع البیان، ج ۲۸، ص۷۴؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص۵۸۲.</ref> و با فرستادن چند نفر مانع از رسیدن [[نامه]] به [[مشرکان]] شد. <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۶۱؛ الصحیح من سیرة النبی، ج ۵، ص۱۳۵.</ref> در آیه {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> نیز [[مسلمانان]] [[مأمور]] شده‌اند تا در صورت اطلاع یافتن از [[اسرار]] و [[اخبار]] خاص، از افشای آنها خودداری کنند و تنها آنها را به [[پیامبر]] یا افراد [[مسئول]] گزارش دهند. افزون بر این، نیروهای خودی باید مراقب [[جاسوسان]] نفوذی [[دشمن]] نیز باشند: {{متن قرآن|لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر در میان شما روانه می‌شدند جز شرّ به شما نمی‌افزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه می‌کردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند  و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.</ref>
 
=== سرعت عمل و کابرد اصل غافلگیری===
=== سرعت عمل و کابرد اصل غافلگیری===
از دیگر الزامات [[جنگ]]، [[ضرورت]] سرعت عمل و غافلگیر کردن دشمن پیش از هرگونه تصمیم‌گیریِ اوست، چنان‌که در [[سریه]] [[ذات السلاسل]]، مسلمانان آن‌چنان سریع بر دشمن تاختند که صبحگاهان آنان را محاصره کرده، به سرعت آنان را [[شکست]] دادند: {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا }}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)، و به (اسبان) اخگرافروز (با سم از سنگ راه)، و به آن اسبان تازنده در پگاهان، که با آن (تاختن)، غباری برانگیختند، و با آن (تاختن)، در میان جمعی (از دشمنان) درآمدند» سوره عادیات، آیه ۱-۵.</ref> تعابیر این [[آیات]] مانند اسبان دونده، جرقه‌های برخاسته از برخورد سم اسبان با سنگ، هجوم‌آورندگان در سپیده‌دم و گرد و غباری که به هر سو پراکنده شد، کنایه از سرعت عمل آنان و غافلگیر کردن دشمن است. این سرعت عمل هم تلفات را به حداقل می‌رساند و هم [[نبرد]] را کوتاه می‌کند. <ref>نمونه، ج ۲۷، ص۲۴۶، ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>
از دیگر الزامات [[جنگ]]، [[ضرورت]] سرعت عمل و غافلگیر کردن دشمن پیش از هرگونه تصمیم‌گیریِ اوست، چنان‌که در [[سریه]] [[ذات السلاسل]]، مسلمانان آن‌چنان سریع بر دشمن تاختند که صبحگاهان آنان را محاصره کرده، به سرعت آنان را [[شکست]] دادند: {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا }}<ref>«سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)، و به (اسبان) اخگرافروز (با سم از سنگ راه)، و به آن اسبان تازنده در پگاهان، که با آن (تاختن)، غباری برانگیختند، و با آن (تاختن)، در میان جمعی (از دشمنان) درآمدند» سوره عادیات، آیه ۱-۵.</ref> تعابیر این [[آیات]] مانند اسبان دونده، جرقه‌های برخاسته از برخورد سم اسبان با سنگ، هجوم‌آورندگان در سپیده‌دم و گرد و غباری که به هر سو پراکنده شد، کنایه از سرعت عمل آنان و غافلگیر کردن دشمن است. این سرعت عمل هم تلفات را به حداقل می‌رساند و هم [[نبرد]] را کوتاه می‌کند. <ref>نمونه، ج ۲۷، ص۲۴۶، ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش