آیه علم الکتاب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} ==پانویس== {{پانویس}}))
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آیات امامت امام علی]]''' و '''[[آیات فضائل امام علی]]''' است. "'''آیه علم الکتاب'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = آیات امامت امام علی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آیه علم الکتاب در قرآن]] - [[آیه علم الکتاب در حدیث]] - [[آیه علم الکتاب در کلام اسلامی]] - [[آیه علم الکتاب در گفتگوهای بین‌المذاهب]]</div>
| عنوان مدخل  =
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آیه علم الکتاب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[آیه علم الکتاب در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
| نام آیه = آیه علم الکتاب
| نام تصویر = آیه ۴۳ سوره رعد.jpg
| توضیح تصویر =
| متن آیه
| معنی آیه = و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس
| شماره آیه = ۴۳
| نام سوره = رعد
| شماره جزء = ۱۳
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول = آیه در شأن امیرالمؤمنین{{ع}} نازل شده است
| مصداق آیه = مراد از کتاب، لوح محفوظ است و مراد از "من عنده" امیرالمؤمنین{{ع}}
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه|امیرالمومنین شاهد رسالت| امیرالمومنین عالم به کتاب| عصمت عالم به کتاب الهی}}
| نتایج آیه =
}}


متن آیه: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ }}<ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>'''
متن آیه: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>  
==مقدمه==
 
== مقدمه ==
یکی از آیاتی که [[شیعه]] برای [[عصمت امامان]] به آن [[استدلال]] کرده، آیه علم الکتاب است. استدلال به این [[آیه]] همچون سایر [[آیات]] مترتب بر چند مطلب است:
یکی از آیاتی که [[شیعه]] برای [[عصمت امامان]] به آن [[استدلال]] کرده، آیه علم الکتاب است. استدلال به این [[آیه]] همچون سایر [[آیات]] مترتب بر چند مطلب است:


==ماهیت [[شهادت]] [[خدا]]==
== ماهیت [[شهادت]] [[خدا]] ==
شهادت [[خداوند]] به دو صورت است؛ یکی شهادت قولی خدا به [[رسالت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} مثل {{متن قرآن|يس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ * إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«یا، سین * سوگند به قرآن حکیم * که تو از فرستادگانی» سوره یس، آیه ۱-۳.</ref>، دیگری شهادت فعلی خدا به واسطه اعطای [[معجزات]] به نبی اکرم{{صل}} مثل [[قرآن]] که شهادت خداوند بر [[صدق]] [[ادعای نبوت]] است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
شهادت [[خداوند]] به دو صورت است؛ یکی شهادت قولی خدا به [[رسالت]] [[نبی اکرم]] {{صل}} مثل {{متن قرآن|يس * وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ * إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«یا، سین * سوگند به قرآن حکیم * که تو از فرستادگانی» سوره یس، آیه ۱-۳.</ref>، دیگری شهادت فعلی خدا به واسطه اعطای [[معجزات]] به نبی اکرم {{صل}} مثل [[قرآن]] که شهادت خداوند بر [[صدق]] [[ادعای نبوت]] است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.


==مصداق==
== مصداق ==
{{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}: در اینکه مراد از کتاب چیست و {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ}} چه کسی می‌باشد، چند احتمال وجود دارد:
{{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}: در اینکه مراد از کتاب چیست و {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ}} چه کسی می‌باشد، چند احتمال وجود دارد:
 
# مراد از کتاب، [[کتاب‌های آسمانی]] پیش از قرآن باشد و منظور از عالم به کتاب، علمای [[یهود]] و [[نصاری]] باشند.
#مراد از کتاب، [[کتاب‌های آسمانی]] پیش از قرآن باشد و منظور از عالم به کتاب، علمای [[یهود]] و [[نصاری]] باشند.
اما باید گفت اگرچه علمای یهود و نصاری به کتاب‌های خود عالم بودند، اما آنان [[کافر]] بودند و هرگز علیه خودشان [[گواهی]] نمی‌دادند. # منظور از کتاب، همان کتاب‌های آسمانی قبل از قرآن باشد و مراد از عالم به کتاب، علمای یهود و نصاری باشند که بعداً به [[اسلام]] [[گرایش]] پیدا کردند و [[مسلمان]] شدند، مثل [[سلمان]] و [[عبدالله بن سلام]] و تمیم الداری. اما این احتمال هم صحیح نیست، چون [[سوره رعد]] و آیه مورد بحث در [[مکه]] نازل شده است و افراد نام‌برده در [[مدینه]] مسلمان شدند، لذا معنا ندارد، افرادی که هنوز کافرند علیه [[آیین]] خود گواهی دهند<ref>معالم التنزیل، ج۳، ص۳۴۶؛ [[جلال الدین سیوطی]]، الاتقان، ج۱، ص۳۶.
اما باید گفت اگرچه علمای یهود و نصاری به کتاب‌های خود عالم بودند، اما آنان [[کافر]] بودند و هرگز علیه خودشان [[گواهی]] نمی‌دادند.#منظور از کتاب، همان کتاب‌های آسمانی قبل از قرآن باشد و مراد از عالم به کتاب، علمای یهود و نصاری باشند که بعداً به [[اسلام]] [[گرایش]] پیدا کردند و [[مسلمان]] شدند، مثل [[سلمان]] و [[عبدالله بن سلام]] و تمیم الداری. اما این احتمال هم صحیح نیست، چون [[سوره رعد]] و آیه مورد بحث در [[مکه]] نازل شده است و افراد نام‌برده در [[مدینه]] مسلمان شدند، لذا معنا ندارد، افرادی که هنوز کافرند علیه [[آیین]] خود گواهی دهند<ref>معالم التنزیل، ج۳، ص۳۴۶؛ [[جلال الدین سیوطی]]، الاتقان، ج۱، ص۳۶.
</ref>.
</ref>.
#مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] باشد و عطف {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} بر [[الله]] از باب عطف صفت بر اسم ذات باشد و معنا چنین باشد: "[[خداوند]] و کسی که دارای این صفت است و از [[لوح محفوظ]] [[آگاهی]] دارد (که تمام حقایق [[جهان]] در آن [[ثبت]] است) [[گواه]] [[رسالت]] توست". در پاسخ باید گفت که این احتمال هم صحیح نیست، چون {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} که عطف بر [[الله]] شده است ظاهراً غیر از خداوند است و ثانیاً در [[عربی]] عطف صفت بر صفت شایع است، ولی عطف [[وصف]] بر ذات چنین نیست، مثل {{متن قرآن|تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ * غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ...}}<ref>«فرو فرستادن این کتاب، از سوی خداوند پیروزمند داناست * آمرزنده گناه و پذیرای توبه.».. سوره غافر، آیه ۲-۳.</ref>، لذا مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} نمی‌تواند خداوند باشد.
# مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] باشد و عطف {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} بر [[الله]] از باب عطف صفت بر اسم ذات باشد و معنا چنین باشد: "[[خداوند]] و کسی که دارای این صفت است و از [[لوح محفوظ]] [[آگاهی]] دارد (که تمام حقایق [[جهان]] در آن [[ثبت]] است) [[گواه]] [[رسالت]] توست". در پاسخ باید گفت که این احتمال هم صحیح نیست، چون {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} که عطف بر [[الله]] شده است ظاهراً غیر از خداوند است و ثانیاً در [[عربی]] عطف صفت بر صفت شایع است، ولی عطف وصف بر ذات چنین نیست، مثل {{متن قرآن|تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ * غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ...}}<ref>«فرو فرستادن این کتاب، از سوی خداوند پیروزمند داناست * آمرزنده گناه و پذیرای توبه.».. سوره غافر، آیه ۲-۳.</ref>، لذا مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ}} نمی‌تواند خداوند باشد.
#منظور از کتاب، لوح محفوظ و مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]]{{ع}} باشد.
# منظور از کتاب، لوح محفوظ و مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} باشد.


این احتمال بر اساس قرائن داخلی [[قرآن]] و قرائن خارجی که ذیلاً بررسی می‌گردد، صحیح است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
این احتمال بر اساس قرائن داخلی [[قرآن]] و قرائن خارجی که ذیلاً بررسی می‌گردد، صحیح است<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
==کتاب، همان لوح محفوظ==
 
== آیا کتاب، همان لوح محفوظ؟ ==
{{همچنین|لوح محفوظ}}
از [[آیات]] متعدد، این مطلب به دست می‌آید که تمام حقایق جهان در مجموعه‌ای وجود دارد که [[قرآن کریم]] از آن به [[کتاب مبین]]<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است» سوره نمل، آیه ۷۵؛ {{متن قرآن|وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و همسنگ ذرّه‌ای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمی‌ماند و هیچ چیز کوچک‌تر و یا بزرگ‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱؛ {{متن قرآن|لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.</ref> و یا [[امام مبین]]<ref>{{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}} «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> و یا [[لوح محفوظ]]، تعبیر کرده است، مثل: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است * در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱-۲۲.</ref>.
از [[آیات]] متعدد، این مطلب به دست می‌آید که تمام حقایق جهان در مجموعه‌ای وجود دارد که [[قرآن کریم]] از آن به [[کتاب مبین]]<ref>{{متن قرآن|وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است» سوره نمل، آیه ۷۵؛ {{متن قرآن|وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و همسنگ ذرّه‌ای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمی‌ماند و هیچ چیز کوچک‌تر و یا بزرگ‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱؛ {{متن قرآن|لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}} «و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.</ref> و یا [[امام مبین]]<ref>{{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}} «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> و یا [[لوح محفوظ]]، تعبیر کرده است، مثل: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است * در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱-۲۲.</ref>.


حال با فرض اینکه مراد از کتاب، لوح محفوظ باشد، این سؤال مطرح است که آیا می‌توان به حقایق لوح محفوظ [[آگاهی]] پیدا کرد و اصولاً چه کسانی و در چه حدی می‌توانند از لوح محفوظ آگاهی پیدا کنند؟!
حال با فرض اینکه مراد از کتاب، لوح محفوظ باشد، این سؤال مطرح است که آیا می‌توان به حقایق لوح محفوظ [[آگاهی]] پیدا کرد و اصولاً چه کسانی و در چه حدی می‌توانند از لوح محفوظ آگاهی پیدا کنند؟!
==مطهرون، [[عالمان]] به لوح محفوظ==
 
==آیا کسی به لوح محفوظ دسترسی دارد؟==
=== [[مطهرون]]، عالمان به لوح محفوظ ===
[[قرآن کریم]] در [[سوره واقعه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ * إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«نه، سوگند می‌خورم به جایگاه (فلکی) ستارگان * و این، اگر بدانید بی‌گمان سوگندی سترگ است * که این قرآنی ارجمند است * در نوشته‌ای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۵-۷۹.</ref>.
[[قرآن کریم]] در [[سوره واقعه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ * إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«نه، سوگند می‌خورم به جایگاه (فلکی) ستارگان * و این، اگر بدانید بی‌گمان سوگندی سترگ است * که این قرآنی ارجمند است * در نوشته‌ای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۵-۷۹.</ref>.


در این [[آیات]] ابتدا به [[جایگاه]] [[ستارگان]] [[سوگند]] یاد می‌شود، و آنگاه [[عظمت]] این سوگند مورد تأکید قرار می‌گیرد. این نکته لازم به ذکر است که اگر سوگندی [[عظیم]] و دارای اهمیت باشد، حاکی از اهمیت و عظمت حقیقتی است که برای آن [[حقیقت]]، سوگند خورده شده است و آن حقیقت این است که "همانا این [[قرآنی]] است گرامی، در کتابی مکنون و محفوظ قرار دارد که جز افرادی که از [[تطهیر]] ویژه [[الهی]] برخوردارند آن را مس نمی‌کنند".
در این [[آیات]] ابتدا به [[جایگاه]] [[ستارگان]] [[سوگند]] یاد می‌شود، و آنگاه عظمت این سوگند مورد تأکید قرار می‌گیرد. این نکته لازم به ذکر است که اگر سوگندی عظیم و دارای اهمیت باشد، حاکی از اهمیت و عظمت حقیقتی است که برای آن [[حقیقت]]، سوگند خورده شده است و آن حقیقت این است که "همانا این [[قرآنی]] است گرامی، در کتابی مکنون و محفوظ قرار دارد که جز افرادی که از [[تطهیر]] ویژه [[الهی]] برخوردارند آن را مس نمی‌کنند".


در نگاه نخست، مس به [[ظاهر قرآن]]، جز برای افراد با [[طهارت]] [[حرام]] است. اما با دقت بیشتر می‌فهمیم که منظور، مس ظاهری [[قرآن]] نیست و [[ضمیر]] در {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} به [[قرآن]] برنمی‌گردد، بلکه مراد از مس، تماس [[معنوی]] و مقصود از مطهرون، کسانی هستند که [[خداوند]] آنان را از [[طهارت]] ویژه بهره‌مند کرده است. بنابراین [[ضمیر]] {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} به [[کتاب مکنون]] برمی‌گردد، چون:
در نگاه نخست، مس به [[ظاهر قرآن]]، جز برای افراد با [[طهارت]] [[حرام]] است. اما با دقت بیشتر می‌فهمیم که منظور، مس ظاهری [[قرآن]] نیست و ضمیر در {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} به [[قرآن]] برنمی‌گردد، بلکه مراد از مس، تماس [[معنوی]] و مقصود از مطهرون، کسانی هستند که [[خداوند]] آنان را از [[طهارت]] ویژه بهره‌مند کرده است. بنابراین ضمیر {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} به [[کتاب مکنون]] برمی‌گردد، چون:
#جمله {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} [[ظهور]] در [[اخبار]] دارد نه انشاء، چون ظاهراً این جمله [[وصف]] است و انشاء نمی‌تواند وصف باشد و اگر انشاء بود به معنای [[تحریم]] مس به [[ظاهر قرآن]] بود.
# جمله {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}} [[ظهور]] در [[اخبار]] دارد نه انشاء، چون ظاهراً این جمله وصف است و انشاء نمی‌تواند وصف باشد و اگر انشاء بود به معنای [[تحریم]] مس به [[ظاهر قرآن]] بود.
#به واسطه [[قرابت]] {{متن قرآن|كِتَابٍ مَكْنُونٍ}} به {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}}، ضمیر، به کتاب مکنون برمی‌گردد نه به قرآن که قبل از آن بوده است.
# به واسطه [[قرابت]] {{متن قرآن|كِتَابٍ مَكْنُونٍ}} به {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ}}، ضمیر، به کتاب مکنون برمی‌گردد نه به قرآن که قبل از آن بوده است.
# [[قرآن کریم]] به این توصیف شده که در کتاب مکنون قرار دارد و در دسترس انسان‌های معمولی نیست و این با تحریم مس تناسب ندارد.
# [[قرآن کریم]] به این توصیف شده که در کتاب مکنون قرار دارد و در دسترس انسان‌های معمولی نیست و این با تحریم مس تناسب ندارد.
#کسانی که دارای [[وضو]]، [[غسل]] و [[تیمم]] هستند، از آنها به متطهر تعبیر می‌شود نه [[مطهر]].
# کسانی که دارای [[وضو]]، [[غسل]] و [[تیمم]] هستند، از آنها به متطهر تعبیر می‌شود نه [[مطهر]].


با توضیح فوق، روشن شد که جز افراد مطهر کسی نمی‌تواند از [[لوح محفوظ]] یا کتاب مکنون مطلع شود و از حقایق آن [[آگاه]] گردد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
با توضیح فوق، روشن شد که جز افراد مطهر کسی نمی‌تواند از [[لوح محفوظ]] یا کتاب مکنون مطلع شود و از حقایق آن [[آگاه]] گردد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
==مطهرون [[حقیقی]]==
بعضی از [[مفسران اهل سنت]] "مطهرون" را در انحصار [[فرشتگان]] می‌دانند<ref>روح المعانی، ج۲۷، ص۱۵۴.</ref>. اما قرآن کریم در [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ * وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید * و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید * گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای * فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟ * و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۰-۳۴.</ref> وقتی قضیه [[حضرت آدم]]{{ع}} و [[آگاهی]] و [[علم]] او از اسماء [[الهی]] را بیان می‌کند و سپس [[سجده فرشتگان]] را در مقابل او، آن [[حضرت]] را [[خلیفه خدا]] و [[انسان کامل]] و او را [[معلم]] [[فرشتگان]] و [[برتر]] از آنها یاد می‌کند، لذا مطهرون در انحصار فرشتگان نیست، بلکه از میان [[انسان‌ها]] افرادی هستند که دارای [[طهارت]] ویژه الهی‌اند؛ مثلاً [[آیه تطهیر]] که در [[شأن]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} نازل شده بر طهارت ویژه آنها دلالت کامل و تام دارد؛ بدین معنا که از جانب [[پروردگار]] عالم به این [[موهبت الهی]] نائل گردیده‌اند.


از طرفی قرائن داخلی [[آیه]] مثل [[اراده تکوینی]] الهی بر [[اذهاب رجس]] که دال بر تحقق طهارت آنهاست، به همراه تأکید با ضمایر و مفعول مطلق {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} که به صورت نکره آمده و کلمه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که نشانه [[حصر]] است، دال بر طهارت آنها می‌کنند. همچنین قرائن خارجی موجود، مثل [[روایات متواتر]] که [[فریقین]] آن را [[نقل]] کرده‌اند و [[شأن نزول]] آیه تطهیر را [[خمسه طیبه]] یا [[امامان]] به همراه [[پیامبر]]{{صل}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} می‌دانند و نیز [[اجماع]] [[فریقین]] بر آن‌که قابل [[انکار]] نیست و قرائن دیگر که در جای خود بحث گردید همگی بر این گواه‌اند که [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} {{متن قرآن|مُطَهَّرُونَ}} [[حقیقی]] هستند<ref>حدیث کساء؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۳ - ۴۹۵؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۶.</ref>.
== مطهرون [[حقیقی]] ==
بعضی از [[مفسران اهل سنت]] "مطهرون" را در انحصار [[فرشتگان]] می‌دانند<ref>روح المعانی، ج۲۷، ص۱۵۴.</ref>. اما قرآن کریم در [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ * وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید * و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید * گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای * فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟ * و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۰-۳۴.</ref> وقتی قضیه [[حضرت آدم]] {{ع}} و [[آگاهی]] و [[علم]] او از اسماء [[الهی]] را بیان می‌کند و سپس [[سجده فرشتگان]] را در مقابل او، آن [[حضرت]] را [[خلیفه خدا]] و [[انسان کامل]] و او را [[معلم]] [[فرشتگان]] و [[برتر]] از آنها یاد می‌کند، لذا مطهرون در انحصار فرشتگان نیست، بلکه از میان [[انسان‌ها]] افرادی هستند که دارای [[طهارت]] ویژه الهی‌اند؛ مثلاً [[آیه تطهیر]] که در [[شأن]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} نازل شده بر طهارت ویژه آنها دلالت کامل و تام دارد؛ بدین معنا که از جانب [[پروردگار]] عالم به این [[موهبت الهی]] نائل گردیده‌اند.
 
از طرفی قرائن داخلی [[آیه]] مثل [[اراده تکوینی]] الهی بر [[اذهاب رجس]] که دال بر تحقق طهارت آنهاست، به همراه تأکید با ضمایر و مفعول مطلق {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} که به صورت نکره آمده و کلمه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که نشانه [[حصر]] است، دال بر طهارت آنها می‌کنند. همچنین قرائن خارجی موجود، مثل [[روایات متواتر]] که [[فریقین]] آن را [[نقل]] کرده‌اند و [[شأن نزول]] آیه تطهیر را [[خمسه طیبه]] یا [[امامان]] به همراه [[پیامبر]] {{صل}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} می‌دانند و نیز [[اجماع]] [[فریقین]] بر آنکه قابل [[انکار]] نیست و قرائن دیگر که در جای خود بحث گردید همگی بر این گواه‌اند که [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} {{متن قرآن|مُطَهَّرُونَ}} [[حقیقی]] هستند<ref>حدیث کساء؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۳ - ۴۹۵؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۶.</ref>.


در اینجا برای نمونه به دو [[روایت]] استناد می‌شود:
در اینجا برای نمونه به دو [[روایت]] استناد می‌شود:
# [[حکیم]] [[ترمذی]] و [[طبرانی]] و [[ابن مردویه]] و [[ابو نعیم]] و [[بیهقی]] در [[کتاب]]"الدلائل" از [[ابن عباس]] روایت کرده‌اند که پیامبر{{صل}} فرمود: [[خداوند تعالی]] خلایق را به دو بخش تقسیم نمود و مرا در بخش [[برتر]] قرار داد و این است قول [[خداوند]] {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ}}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟» سوره واقعه، آیه ۴۱.</ref> و من از [[اصحاب یمین]] و [[بهترین]] آنها هستم. سپس دو قسم مذکور را به سه بخش کرده و مرا در بهترین آنان قرار داد و این است قول خداوند {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ * وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ * و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ * و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۸-۱۰.</ref> و من از [[سابقین]] و بهترین آنها هستم. سپس این سه گروه را قبیله‌هایی چند قرار داد، چنانکه فرمود {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و من [[پرهیزگارترین]] و گرامی‌ترین آنان نزد خداوندم و [[فخر]] نمی‌کنم. سپس قبیله‌ها را در [[خانه‌ها]] و مرا در بهترین آنها قرار داد و فرمود {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> پس من و [[اهل]] بیتم از ([[پلیدی]]) [[گناهان]]، [[پاک]] قرار داده شدیم<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹؛ یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۴۹۸.</ref>.
# [[حکیم]] [[ترمذی]] و [[طبرانی]] و [[ابن مردویه]] و [[ابو نعیم]] و [[بیهقی]] در [[کتاب]]"الدلائل" از [[ابن عباس]] روایت کرده‌اند که پیامبر {{صل}} فرمود: [[خداوند تعالی]] خلایق را به دو بخش تقسیم نمود و مرا در بخش [[برتر]] قرار داد و این است قول [[خداوند]] {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ}}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟» سوره واقعه، آیه ۴۱.</ref> و من از [[اصحاب یمین]] و [[بهترین]] آنها هستم. سپس دو قسم مذکور را به سه بخش کرده و مرا در بهترین آنان قرار داد و این است قول خداوند {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ * وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ * و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ * و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۸-۱۰.</ref> و من از [[سابقین]] و بهترین آنها هستم. سپس این سه گروه را قبیله‌هایی چند قرار داد، چنانکه فرمود {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و من [[پرهیزگارترین]] و گرامی‌ترین آنان نزد خداوندم و [[فخر]] نمی‌کنم. سپس قبیله‌ها را در [[خانه‌ها]] و مرا در بهترین آنها قرار داد و فرمود {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> پس من و [[اهل]] بیتم از ([[پلیدی]]) [[گناهان]]، [[پاک]] قرار داده شدیم<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹؛ یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۴۹۸.</ref>.
#از [[عمر بن علی]] از پدرش [[علی بن الحسین]]{{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[حسن بن علی]]{{عم}} بعد از [[شهادت امام علی]]{{ع}} برای [[مردم]] [[خطبه]] خواند و فرمود: در این [[شب]] مردی از [[دنیا]] رفت که نه از انسان‌های گذشته کسی در عمل از او پیشی گرفته بود و نه از آیندگان کسی به وی خواهد رسید. [[پیامبر]]{{صل}} در [[جنگ‌ها]] [[پرچم]] خویش را به وی می‌داد و او به [[مقاتله]] برمی‌خواست؛ در حالی که [[جبرئیل]] در جانب راست و [[میکائیل]] در جانب چپ وی قرار داشت و او باز نمی‌گشت جز اینکه [[خداوند]] [[پیروزی]] را به دست وی قرار می‌داد. او از خویشتن زرد و سفیدی ([[مالی]])، جز هفتصد [[درهم]] که از عطایای وی افزون آمده بود به جای نگذاشت که می‌خواست با آن برای اهل خویش خآدمی خریداری کند. سپس فرمود: ای مردم کسی که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و کسی که نمی‌شناسد، من حسن بن علی هستم و من [[فرزند پیامبر]]{{صل}} و فرزند [[جانشین]] وی و فرزند [[بشیر]] و [[نذیر]] و فرزند کسی هستم که به [[اذن خدا]] مردم را به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کرد و فرزند چراغ روشن [[الهی]] هستم. من از اهل بیتی هستم که جبرئیل به سوی ما فرود می‌آمد و از نزد ما صعود می‌کرد. از اهل بیتی هستم که خداوند پلیدی را از آنان دور گرداند و آنان را به [[طهارت]] ویژه [[پاکیزه]] ساخت. من از اهل بیتی می‌باشم که خداوند [[دوستی]] آنان را بر هر [[مسلمانی]]، [[واجب]] قرار داد و [[خداوند تعالی]] به پیامبرش{{صل}} فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. پس انجام [[کار نیک]]، [[دوستی]] ما [[اهل بیت]] است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref>.
# از [[عمر بن علی]] از پدرش [[علی بن الحسین]] {{عم}} [[روایت]] است که فرمود: [[حسن بن علی]] {{عم}} بعد از [[شهادت امام علی]] {{ع}} برای [[مردم]] [[خطبه]] خواند و فرمود: در این [[شب]] مردی از [[دنیا]] رفت که نه از انسان‌های گذشته کسی در عمل از او پیشی گرفته بود و نه از آیندگان کسی به وی خواهد رسید. [[پیامبر]] {{صل}} در [[جنگ‌ها]] [[پرچم]] خویش را به وی می‌داد و او به [[مقاتله]] برمی‌خواست؛ در حالی که [[جبرئیل]] در جانب راست و [[میکائیل]] در جانب چپ وی قرار داشت و او باز نمی‌گشت جز اینکه [[خداوند]] [[پیروزی]] را به دست وی قرار می‌داد. او از خویشتن زرد و سفیدی ([[مالی]])، جز هفتصد [[درهم]] که از عطایای وی افزون آمده بود به جای نگذاشت که می‌خواست با آن برای اهل خویش خادمی خریداری کند. سپس فرمود: ای مردم کسی که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و کسی که نمی‌شناسد، من حسن بن علی هستم و من [[فرزند پیامبر]] {{صل}} و فرزند [[جانشین]] وی و فرزند [[بشیر]] و [[نذیر]] و فرزند کسی هستم که به [[اذن خدا]] مردم را به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کرد و فرزند چراغ روشن [[الهی]] هستم. من از اهل بیتی هستم که جبرئیل به سوی ما فرود می‌آمد و از نزد ما صعود می‌کرد. از اهل بیتی هستم که خداوند پلیدی را از آنان دور گرداند و آنان را به [[طهارت]] ویژه [[پاکیزه]] ساخت. من از اهل بیتی می‌باشم که خداوند [[دوستی]] آنان را بر هر [[مسلمانی]]، [[واجب]] قرار داد و [[خداوند تعالی]] به پیامبرش {{صل}} فرمود: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. پس انجام [[کار نیک]]، [[دوستی]] ما [[اهل بیت]] است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref>.


با توجه به قرائن [[آیه]] و [[روایات]] قطعی [[فریقین]]، [[آیه تطهیر]] مربوط به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]، [[حضرت فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}}است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ص۱۳۳-۱۳۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۹-۱۲.</ref>. بنابراین با توجه به آیه تطهیر و روایات [[شأن نزول]]، اهل بیت که [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در رأس آنان است، از [[تطهیر]] ویژه [[الهی]] برخوردارند و مشمول آیه {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۹.</ref> می‌باشند که می‌توانند از [[لوح محفوظ]] و حقایق آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
با توجه به قرائن [[آیه]] و [[روایات]] قطعی [[فریقین]]، [[آیه تطهیر]] مربوط به [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]]، [[حضرت فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}}است<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ص۱۳۳-۱۳۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۹-۱۲.</ref>. بنابراین با توجه به آیه تطهیر و روایات [[شأن نزول]]، اهل بیت که [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در رأس آنان است، از [[تطهیر]] ویژه [[الهی]] برخوردارند و مشمول آیه {{متن قرآن|لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۹.</ref> می‌باشند که می‌توانند از [[لوح محفوظ]] و حقایق آن [[آگاهی]] داشته باشند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
==شأن نزول آیه==
 
== شأن نزول آیه ==
در این [[ارتباط]] می‌توان به [[روایت]] ذیل اشاره کرد:
در این [[ارتباط]] می‌توان به [[روایت]] ذیل اشاره کرد:
# [[علامه]] [[ثعلبی]] و [[حاکم حسکانی]] از [[ابو سعید خدری]] و [[ابن عباس]] و [[عبدالله بن سلام]] روایت کرده‌اند که {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} امیرالمؤمنین علی{{ع}} است<ref>الکشف و البیان، ج۱، ص۲۵۸؛ احقاق الحق، ج۳، ص۲۵۱ و ۲۸۴؛ ج۲۰، ص۷۵؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۰۰.</ref>.
# [[علامه]] [[ثعلبی]] و [[حاکم حسکانی]] از [[ابو سعید خدری]] و [[ابن عباس]] و [[عبدالله بن سلام]] روایت کرده‌اند که {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} امیرالمؤمنین علی {{ع}} است<ref>الکشف و البیان، ج۱، ص۲۵۸؛ احقاق الحق، ج۳، ص۲۵۱ و ۲۸۴؛ ج۲۰، ص۷۵؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۰۰.</ref>.
# [[ابن شهر آشوب]] می‌گوید: "[[محمد بن مسلم]] و [[ابو حمزه ثمالی]] و [[جابر بن یزید]] از [[امام باقر]]{{ع}} و [[علی]] بن فضال و [[فضیل بن یسار]] و [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} و [[احمد بن محمد]] [[حلبی]] و [[محمد]] بن [[فضیل]] از [[امام رضا]]{{ع}} روایت کردند و نیز از [[موسی]] بن بن [[جعفر]]{{ع}} و از [[زید بن علی]] و [[محمد بن حنفیه]] و [[سلمان فارسی]] و ابو سعید خدری و [[اسماعیل]] [[سدی]] [[نقل]] شده است که مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} است<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۰۹.</ref>.
# [[ابن‌شهرآشوب]] می‌گوید: "[[محمد بن مسلم]] و [[ابو حمزه ثمالی]] و [[جابر بن یزید]] از [[امام باقر]] {{ع}} و [[علی]] بن فضال و [[فضیل بن یسار]] و [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} و [[احمد بن محمد]] [[حلبی]] و [[محمد]] بن [[فضیل]] از [[امام رضا]] {{ع}} روایت کردند و نیز از [[موسی]] بن بن [[جعفر]] {{ع}} و از [[زید بن علی]] و [[محمد بن حنفیه]] و [[سلمان فارسی]] و ابو سعید خدری و [[اسماعیل]] [[سدی]] [[نقل]] شده است که مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} است<ref>مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۳۰۹.</ref>.
#در [[احادیث شیعه]] به طرق متعدد آمده که مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، علی{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} می‌باشند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۹؛ نورالثقلین، ج۴، ص۸۷-۸۸؛ ج۲، ص۵۲۱-۵۲۴.</ref>.
# در [[احادیث شیعه]] به طرق متعدد آمده که مراد از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}، علی {{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} می‌باشند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۹؛ نورالثقلین، ج۴، ص۸۷-۸۸؛ ج۲، ص۵۲۱-۵۲۴.</ref>.
#در کافی از [[برید]] بن [[معاویه]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که: از امام باقر{{ع}} درباره [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} پرسید که منظور از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} چه کسی است؟ فرمودند: تنها ما [[امامان معصوم]] را [[اراده]] کرده است و [[علی]]{{ع}} نخستین و [[برترین]] و [[بهترین]] ما پس از [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۹؛ نورالثقلین، ج۴، ص۸۷-۸۸؛ ج۲، ص۵۲۱-۵۲۴.</ref>.
# در کافی از [[برید]] بن [[معاویه]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که: از امام باقر {{ع}} درباره [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} پرسید که منظور از {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} چه کسی است؟ فرمودند: تنها ما [[امامان معصوم]] را [[اراده]] کرده است و [[علی]] {{ع}} نخستین و [[برترین]] و [[بهترین]] ما پس از [[پیامبر]] {{صل}} است<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۲۹؛ نورالثقلین، ج۴، ص۸۷-۸۸؛ ج۲، ص۵۲۱-۵۲۴.</ref>.


از اینها که بگذریم اگر منظور از کتاب، [[قرآن کریم]] به ضمیمه دیگر [[کتاب‌های آسمانی]] باشد باز هم از [[روایات]] زیاد، از جمله [[حدیث ثقلین]]، استفاده می‌شود که [[امام علی]]{{ع}} عالم به کتاب است<ref>سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۸-۳۲۹؛ مسند احمد، ج۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ ج۵، ص۱۸۹-۱۹۰؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۹۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۳۹-۳۴۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۶؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۳، ص۳۴-۳۵.</ref>.
از اینها که بگذریم اگر منظور از کتاب، [[قرآن کریم]] به ضمیمه دیگر [[کتاب‌های آسمانی]] باشد باز هم از [[روایات]] زیاد، از جمله [[حدیث ثقلین]]، استفاده می‌شود که [[امام علی]] {{ع}} عالم به کتاب است<ref>سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۸-۳۲۹؛ مسند احمد، ج۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ ج۵، ص۱۸۹-۱۹۰؛ نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۹۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۳۹-۳۴۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۶؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۳، ص۳۴-۳۵.</ref>.


از جمع‌بندی سخنان گذشته به‌دست می‌آید که [[استدلال]] به این [[آیه]] برای [[اثبات]] [[عصمت امامان]]، مبتنی بر چند مطلب است:
از جمع‌بندی سخنان گذشته به‌دست می‌آید که [[استدلال]] به این [[آیه]] برای [[اثبات]] [[عصمت امامان]]، مبتنی بر چند مطلب است:
#منظور از کتاب در آیه، یا [[قرآن]] است یا کتاب‌های آسمانی دیگر با اینکه مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] است. بنابراین مراد از کتاب، هر چه که باشد، بنابر [[آیات قرآن]] فقط "مطهرون" به تمام حقایق آن [[آگاهی]] دارند.
# منظور از کتاب در آیه، یا [[قرآن]] است یا کتاب‌های آسمانی دیگر با اینکه مراد از کتاب، [[لوح محفوظ]] است. بنابراین مراد از کتاب، هر چه که باشد، بنابر [[آیات قرآن]] فقط "مطهرون" به تمام حقایق آن [[آگاهی]] دارند.
#بنابر [[تفسیر]] و معنای [[آیه تطهیر]]، اطلاق "مطهرون" فقط به [[اهل بیت پیامبر]] اختصاص دارد.
# بنابر [[تفسیر]] و معنای [[آیه تطهیر]]، اطلاق "مطهرون" فقط به [[اهل بیت پیامبر]] اختصاص دارد.
# اهل بیت پیامبر{{صل}} بنابر روایات [[فریقین]] خمسه طیبه‌اند که آیه تطهیر در [[شأن]] آنان نازل گردیده است. از طرفی بنابر روایات و [[اجماع]] [[خاصه]]، آیه تطهیر شامل همه [[امامان]] می‌گردد و آن بزرگواران جزء اهل بیت پیامبر{{صل}} می‌باشند.
# اهل بیت پیامبر {{صل}} بنابر روایات [[فریقین]] خمسه طیبه‌اند که آیه تطهیر در [[شأن]] آنان نازل گردیده است. از طرفی بنابر روایات و [[اجماع]] [[خاصه]]، آیه تطهیر شامل همه [[امامان]] می‌گردد و آن بزرگواران جزء اهل بیت پیامبر {{صل}} می‌باشند.
# [[شأن نزول]] آیه علم الکتاب [[حضرت علی]]{{ع}} است که در این آیه، شهادتش قرین [[شهادت]] [[خداوند]] قرار گرفته است.
# [[شأن نزول]] آیه علم الکتاب [[حضرت علی]] {{ع}} است که در این آیه، شهادتش قرین [[شهادت]] [[خداوند]] قرار گرفته است.
#با توجه به شأن نزول آیه، امام علی{{ع}} عالم به کتاب، و به [[حکم]] آیه تطهیر و [[آیات]] دیگر حضرت علی{{ع}} [[مطهر]] و [[معصوم]] است.
# با توجه به شأن نزول آیه، امام علی {{ع}} عالم به کتاب، و به [[حکم]] آیه تطهیر و [[آیات]] دیگر حضرت علی {{ع}} [[مطهر]] و [[معصوم]] است.
#با توجه به روایات دیگر که در باب [[شأن نزول]] [[نقل]] گردید، {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[حضرت علی]] و [[فرزندان]] [[پاک]] او از [[امامان معصوم]]{{عم}} می‌باشند که به [[حکم]] [[آیه تطهیر]]، [[عصمت]] آنان از ابتدای [[عمر]] تا لحظه [[مرگ]] در دو بعد [[علم]] و عمل ثابت می‌گردد، لذا دو آیه تطهیر و [[علم الکتاب]]، با کمک یکدیگر و به ضمیمه [[روایات]]، [[عصمت امامان]] را به صورت مطلق ثابت می‌کند. بنابراین با توجه به [[کثرت]] روایات و قرائن داخلی [[قرآن]]، مثل آیه تطهیر و [[آیه]] مطهرون در [[سوره واقعه]]، نمی‌توان هیچ اشکالی به آن گرفت و دلالتش بر عصمت مطلق [[امامان]]، تام است. بنابراین همان‌گونه که مرحوم بهبهانی<ref>مصباح الهدایه، ص۴۳.</ref> از [[احتجاج]] نقل می‌کند آیه علم الکتاب از بزرگترین [[فضایل امام علی]]{{ع}} شمرده می‌شود که هم به [[اعلم بودن]] [[علی]]{{ع}} و فرزندانش و هم به عصمت آنان [[شهادت]] می‌دهد»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
# با توجه به روایات دیگر که در باب [[شأن نزول]] [[نقل]] گردید، {{متن قرآن|وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[حضرت علی]] و [[فرزندان]] [[پاک]] او از [[امامان معصوم]] {{عم}} می‌باشند که به [[حکم]] [[آیه تطهیر]]، [[عصمت]] آنان از ابتدای [[عمر]] تا لحظه [[مرگ]] در دو بعد [[علم]] و عمل ثابت می‌گردد، لذا دو آیه تطهیر و [[علم الکتاب]]، با کمک یکدیگر و به ضمیمه [[روایات]]، [[عصمت امامان]] را به صورت مطلق ثابت می‌کند. بنابراین با توجه به [[کثرت]] روایات و قرائن داخلی [[قرآن]]، مثل آیه تطهیر و [[آیه]] مطهرون در [[سوره واقعه]]، نمی‌توان هیچ اشکالی به آن گرفت و دلالتش بر عصمت مطلق [[امامان]]، تام است. بنابراین همان‌گونه که مرحوم بهبهانی<ref>مصباح الهدایه، ص۴۳.</ref> از [[احتجاج]] نقل می‌کند آیه علم الکتاب از بزرگترین [[فضایل امام علی]] {{ع}} شمرده می‌شود که هم به [[اعلم بودن]] [[علی]] {{ع}} و فرزندانش و هم به عصمت آنان [[شهادت]] می‌دهد»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۲۵-۲۳۴.</ref>.
==منابع==
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
# [[آیه علم‌الکتاب چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
# [[آیه علم الکتاب چگونه بر عصمت امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)]]
# [[شأن نزول آیه علم‌الکتاب چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
# [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{امامت شناسی}}
{{امام علی}}
{{امام علی}}
{{فضائل اهل بیت}}
{{فضائل اهل بیت}}
[[رده:آیه علم الکتاب]]
 
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات امامت]]
۱۰۷٬۱۸۸

ویرایش