پرش به محتوا

اسیر بن زارم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قبیله غطفان' به 'قبیله غطفان'
جز (جایگزینی متن - 'قبیله غطفان' به 'قبیله غطفان')
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
اُسَیر بن زارِم مردی [[شجاع]] بود که [[یهودیان]] او را پس از کشته‌ شدن "[[أبورافع]]"، به [[فرمانروایی]] خود [[برگزیده]] بودند. هنگامی که اسیر بن زارم به [[ریاست]] [[یهود]] رسید، به آنان گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! [[محمد]] هیچ‌ یک از [[یاران]] خود را به سوی [[یهود]] نفرستاده است؛ مگر آنکه هرچه که خواسته بر سر آنان آورده است؛ اما قصد من آن است، کاری کنم که تا کنون کسی نکرده است". [[یهودیان]] گفتند: "تو می‌خواهی چه کاری انجام دهی که دیگران تا کنون آن را انجام نداده‌اند؟"[[اسیر]] گفت: "نزد [[قبیله]] [[غطفان]] می‌روم و آنها را برای [[جنگ]] با [[محمد]] جمع می‌کنم".
اُسَیر بن زارِم مردی [[شجاع]] بود که [[یهودیان]] او را پس از کشته‌ شدن "[[أبورافع]]"، به [[فرمانروایی]] خود [[برگزیده]] بودند. هنگامی که اسیر بن زارم به [[ریاست]] [[یهود]] رسید، به آنان گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! [[محمد]] هیچ‌ یک از [[یاران]] خود را به سوی [[یهود]] نفرستاده است؛ مگر آنکه هرچه که خواسته بر سر آنان آورده است؛ اما قصد من آن است، کاری کنم که تا کنون کسی نکرده است". [[یهودیان]] گفتند: "تو می‌خواهی چه کاری انجام دهی که دیگران تا کنون آن را انجام نداده‌اند؟"[[اسیر]] گفت: "نزد [[قبیله غطفان]] می‌روم و آنها را برای [[جنگ]] با [[محمد]] جمع می‌کنم".


اسیر بن زارم نزد [[قبیله]] [[غطفان]] رفت، آنان را جمع کرد و گفت: "ای گروه [[یهود]]! ما به [[شهر]] و دیار [[محمد]] برای [[جنگ]] با او می‌رویم. بدانید هیچ کس در [[شهر]] و سرزمین خود [[جنگ]] نمی‌کند؛ مگر آنکه دشمنِ او در برخی از هدف‌هایش بر او [[پیروز]] می‌شود". یهودی‌ها نیز سخن او را [[تأیید]] کردند و گفتند که خوب چاره‌ای اندیشیده است<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۶؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۳، ص۳۱۹.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عبدالله بن رواحه (مقاله)|سریه عبدالله بن رواحه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷.</ref>.
اسیر بن زارم نزد [[قبیله غطفان]] رفت، آنان را جمع کرد و گفت: "ای گروه [[یهود]]! ما به [[شهر]] و دیار [[محمد]] برای [[جنگ]] با او می‌رویم. بدانید هیچ کس در [[شهر]] و سرزمین خود [[جنگ]] نمی‌کند؛ مگر آنکه دشمنِ او در برخی از هدف‌هایش بر او [[پیروز]] می‌شود". یهودی‌ها نیز سخن او را [[تأیید]] کردند و گفتند که خوب چاره‌ای اندیشیده است<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۶؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱۳، ص۳۱۹.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه عبدالله بن رواحه (مقاله)|سریه عبدالله بن رواحه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷.</ref>.


==اطلاع قطعی==
==اطلاع قطعی==
۲۱۸٬۱۲۲

ویرایش