دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۵
، ۲ اکتبر ۲۰۱۷←پاسخهای دیگر
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]] | [[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«میدانیم که همه موقعیتها به طور کلی برای پیامبر{{صل}} فراهم نشد تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین کند. عمر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} محدود بود و لذا باید برای بعد از خود خلیفه و امامان و جانشینانی قرار میداد تا ادامه دهنده راه او باشند؛ و به همان دلیل که پیامبر{{صل}} احتیاج به علم غیب دارد، امام و جانشین او نیز باید از این علم بهرهمند شود. ابن سینا میگوید: تجربه و قیاس میپذیرند که نفس انسانی میتواند در عالم خواب به غیب نائل شود و مانعی نیز ندارد که همین علم غیب در حال بیداری به او افاضه شود. و از طرفی امامان | ::::::«میدانیم که همه موقعیتها به طور کلی برای [[پیامبر]]{{صل}} فراهم نشد تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین کند. عمر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} محدود بود و لذا باید برای بعد از خود خلیفه و [[امامان]]{{عم}} و جانشینانی قرار میداد تا ادامه دهنده راه او باشند؛ و به همان دلیل که [[پیامبر]]{{صل}} احتیاج به [[علم غیب]] دارد، [[امام]]{{ع}} و جانشین او نیز باید از این علم بهرهمند شود. [[ابن سینا]] میگوید: تجربه و قیاس میپذیرند که نفس انسانی میتواند در عالم خواب به غیب نائل شود و مانعی نیز ندارد که همین علم غیب در حال بیداری به او افاضه شود. و از طرفی [[امامان]]{{عم}} باید آنچه را در راه هدایت بندگان لازم است، بدانند و به علومی که از راه عادی برای افراد مشهود نیست مثل علم به احکام جزئی، آگاه باشند؛ زیرا با احکام کلی شریعت یا با کلیات عقلی به تنهایی نمیتوان به همه پرسشها مردم پاسخ داد. بنابراین، کسی که از طرف خداوند مأمور هدایت بندگان شده است، باید مجهز به [[علم غیب]] باشد چنان که خداوند میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد».</ref> تا معلوم شود پیامبرانش رسالتهای پروردگارشان را ابلاغ کردهاند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%88_%D8%B4%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%88%DB%8C_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
::::::«از آنجا که حکمت خداوند اقتضا میکند که بندگان خود را مکلف کند و از طرفی بندگان محتاج هدایت هستند و هدایت متوقف بر وجود شریعت و ترغیب و ارهاب بندگان به سوی آن شریعت است و شریعت هم چیزی نیست جز احکامی که خداوند برای اصلاح شئون دینی و دنیایی بندگان قرار داده پس همان حکمت بالغه خداوند اقتضا میکند که ایشان رسولان خود را از بعضی از علوم غیبی که انجام درخواست خداوند از رسولان مانند اقامه قسط و عدل و انذار و تبشیر و تعلیم و اصلاح متوقف بر علم به آنهاست آگاه کند. مضافاً اینکه مطلع کردن رسولان از علوم غیبی فضل و کرم خداوند است و خداوند کریم و فاضل است و هرجا که مستحق فضل و کرم خود را یافت آن را به او عطا میکند»<ref>دفع الریب عن علم الغیب، ص٦٥.</ref>. | ::::::«از آنجا که حکمت خداوند اقتضا میکند که بندگان خود را مکلف کند و از طرفی بندگان محتاج هدایت هستند و هدایت متوقف بر وجود شریعت و ترغیب و ارهاب بندگان به سوی آن شریعت است و شریعت هم چیزی نیست جز احکامی که خداوند برای اصلاح شئون دینی و دنیایی بندگان قرار داده پس همان حکمت بالغه خداوند اقتضا میکند که ایشان رسولان خود را از بعضی از علوم غیبی که انجام درخواست خداوند از رسولان مانند اقامه قسط و عدل و انذار و تبشیر و تعلیم و اصلاح متوقف بر علم به آنهاست آگاه کند. مضافاً اینکه مطلع کردن رسولان از علوم غیبی فضل و کرم خداوند است و خداوند کریم و فاضل است و هرجا که مستحق فضل و کرم خود را یافت آن را به او عطا میکند»<ref>دفع الریب عن علم الغیب، ص٦٥.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | {{جمع شدن|۳. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | ||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اولیای الهی اگر در زمان حیاتشان علم غیب داشتهاند؛ خصوصاً [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که به نص آیات قرآن کریم از علم غیب به اذن الهی آگاه است، این علم غیب را از طریق نفس داشتهاند نه بدن، نفسی که مجرد بوده و بعد از عروض مرگ بر بدن و جدا شدن از آن باقی است و آثار زمان حیاتش را در افقی وسیعتر دارد. لذا میتوان گفت که اولیای الهی به حکم عقل بعد از مرگ نیز علم غیب داشته و از اموری که در دنیا اتفاق میافتد نیز آگاه میباشند»<ref>[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]، ص۶۷تا۷۲.</ref>. | ::::::«اولیای الهی اگر در زمان حیاتشان [[علم غیب]] داشتهاند؛ خصوصاً [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} که به نص آیات قرآن کریم از [[علم غیب]] به اذن الهی آگاه است، این [[علم غیب]] را از طریق نفس داشتهاند نه بدن، نفسی که مجرد بوده و بعد از عروض مرگ بر بدن و جدا شدن از آن باقی است و آثار زمان حیاتش را در افقی وسیعتر دارد. لذا میتوان گفت که اولیای الهی به حکم عقل بعد از مرگ نیز [[علم غیب]] داشته و از اموری که در دنیا اتفاق میافتد نیز آگاه میباشند»<ref>[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]، ص۶۷تا۷۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||