فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۱
، ۵ اکتبر ۲۰۱۷←پاسخهای دیگر
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | [[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی|امینی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[ائمه اطهار]] در بعض موارد علم به غیب را از خودشان نفی کردهاند لکن به قرینه روایات دیگری که علم غیب را اثبات میکند باید این احادیث را توجیه نمود و گفت: مقصود این بوده که بالذات و بالاستقلال به جهان غیب احاطه کامل ندارد، بلکه در علومشان احتیاج به افاضات پروردگار جهان دارند. با این وجه میتوان بین این دو دسته روایات جمع کرد. بهتر است نمونهای از آنها نقل شود تا مطلب روشن گردد: | ::::::«[[ائمه اطهار]]{{عم}} در بعض موارد علم به غیب را از خودشان نفی کردهاند لکن به قرینه روایات دیگری که [[علم غیب]] را اثبات میکند باید این احادیث را توجیه نمود و گفت: مقصود این بوده که بالذات و بالاستقلال به جهان غیب احاطه کامل ندارد، بلکه در علومشان احتیاج به افاضات پروردگار جهان دارند. با این وجه میتوان بین این دو دسته روایات جمع کرد. بهتر است نمونهای از آنها نقل شود تا مطلب روشن گردد: | ||
::::::[[ابن مغیره]] میگوید: من به اتفاق یحیی بن عبداللَّه بن حسین خدمت [[حضرت ابوالحسن]]{{ع}} بودیم، یحیی عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان میکنند شما علم به غیب دارید: سبحان اللَّه! ای یحیی دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمیدانیم. مطالبی که میگوییم از رسول خداست. | ::::::[[ابن مغیره]] میگوید: من به اتفاق یحیی بن عبداللَّه بن حسین خدمت [[حضرت ابوالحسن]]{{ع}} بودیم، یحیی عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان میکنند شما علم به غیب دارید: سبحان اللَّه! ای یحیی دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمیدانیم. مطالبی که میگوییم از رسول خداست. | ||
::::::این قبیل اخبار دلالت میکند که امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. | ::::::این قبیل اخبار دلالت میکند که [[امام]]{{ع}} به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. | ||
::::::بنابراین، باید بگوییم که امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید». <ref>[http://www.ibrahimamini.com/fa/node/572 بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵- ۲۹۸.]</ref> | ::::::بنابراین، باید بگوییم که [[امام]]{{ع}} میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید». <ref>[http://www.ibrahimamini.com/fa/node/572 بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۵- ۲۹۸.]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | [[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | ||
[[اسلام کوئست (وبگاه)|وبگاه اسلام کوئست]] وابسته به آیتالله '''[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]''' در اینباره آورده است: | [[اسلام کوئست (وبگاه)|وبگاه اسلام کوئست]] وابسته به آیتالله '''[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]''' در اینباره آورده است: | ||
::::::«خداوند، بالفعل از همه اسرار غیبی آگاه است و دیگران ممکن است بالفعل، بسیاری از اسرار غیبی را ندانند، و تنها در صورتی که خداوند اراده نماید، یا خودشان اراده کنند و اذن و رضای پروردگار همراه باشد، از علوم غیبی مطلع گردند. در این باره از [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده است: "هنگامی که امام اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد"»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa607 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ::::::«خداوند، بالفعل از همه اسرار غیبی آگاه است و دیگران ممکن است بالفعل، بسیاری از اسرار غیبی را ندانند، و تنها در صورتی که خداوند اراده نماید، یا خودشان اراده کنند و اذن و رضای پروردگار همراه باشد، از علوم غیبی مطلع گردند. در این باره از [[امام صادق]]{{ع}} روایت شده است: "هنگامی که [[امام]]{{ع}} اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد"»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa607 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[پرونده:141194.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر رفیعی]]]] | [[پرونده:141194.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر رفیعی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصر رفیعی|رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«مرحوم [[کلینی]] در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه علم غیب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی علم غیب حضوری نیست. هرگاه امام بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود. اگر آنها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه میشدند و از آن خبر میدادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه میگرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>. | ::::::«مرحوم [[کلینی]] در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه [[علم غیب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی [[علم غیب]] حضوری نیست. هرگاه امام بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود. اگر آنها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه میشدند و از آن خبر میدادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه میگرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]]] | [[پرونده:020120223262.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی]] در کتاب ''«[[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«خداوند به همه چیز آگاه است علم فعلى و هیچ چیز از او پنهان نمىماند. ولى [[انبیا]] و اولیا ممکن است بالفعل بسیارى از [[اسرار غیب]] را ندانند. اما اگر اراده کنند، خداوند آنان را آگاه مىنماید علم شأنى و استعدادى. | ::::::«خداوند به همه چیز آگاه است علم فعلى و هیچ چیز از او پنهان نمىماند. ولى [[انبیا]] و اولیا ممکن است بالفعل بسیارى از [[اسرار غیب]] را ندانند. اما اگر اراده کنند، خداوند آنان را آگاه مىنماید علم شأنى و استعدادى. از این رو "[[شیخ کلینى|کلینی]]" در کتاب کافى، بابى را با این عنوان نوشته است: {{عربی|اندازه=155%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ {{عم}} إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»}}<ref>«امامان هرگاه بخواهند چیزى را بدانند به آنها تعلیم داده مىشود»؛ کافى، ج١، ص٢۵٨.</ref> در حدیثى از [[امام صادق]]{{ع}} مىخوانیم: {{عربی|اندازه=155%|«عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ المَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله {{ع}} قَالَ إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ الله ذَلِك»}}<ref>«هنگامى که امام اراده مىکند چیزى را بداند، خدا او را از آن چیز آگاه مىکند»؛ کافى، ج ١، ص ٢۵٨.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۰].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کردهاند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم امام را فعلی دانستهاند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفتهاند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>. | ::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کردهاند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم امام را فعلی دانستهاند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفتهاند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی؛}} | ||
[[پرونده:11213.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم لطیفی]]]] | [[پرونده:11213.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم لطیفی]]]] | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی]]]] | [[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«یکی از سؤالات در باب علم امام این است که آیا علم امام متوقف بر اراده و خواست امام است یا بر صرف التفات و توجّه؟ روشن است که علم باطن امام همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست. بر اساس اصول گذشته میتوان به این سؤال اینچنین پاسخ داد: | ::::::«یکی از سؤالات در باب [[علم امام]]{{ع}} این است که آیا [[علم امام]]{{ع}} متوقف بر اراده و خواست امام است یا بر صرف التفات و توجّه؟ روشن است که علم باطن امام همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست. بر اساس اصول گذشته میتوان به این سؤال اینچنین پاسخ داد: | ||
:::::# مسلّماً انسان کامل هر گاه اراده کند که به حقیقتی احاطه یافته و آن را بداند فوراً به آن علم پیدا میکند و به تعبیری اراده به نوعی علت تامّه برای علم است. به این نکته در مجموعهای از روایات اشاره شده است؛ {{عربی|اندازه=155%|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}} و {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»}} | :::::# مسلّماً انسان کامل هر گاه اراده کند که به حقیقتی احاطه یافته و آن را بداند فوراً به آن علم پیدا میکند و به تعبیری اراده به نوعی علت تامّه برای علم است. به این نکته در مجموعهای از روایات اشاره شده است؛ {{عربی|اندازه=155%|« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»}} و {{عربی|اندازه=155%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»}} | ||
:::::# گاهی علومی برای پیامبران و امامان بدون اراده حاصل میشود. صرف توجّه و التفات امام به یک حقیقت برای شهود و ادراک آن کافی است؛ گرچه این التفات به صورت غیر ارادی حاصل شود. در بسیاری از موارد در خواب یا مکاشفه یا در شرائط عادی بر طبق اراده و حکمت الهی التفاتی برای قلب ولی خدا به موجودی حاصل میشود و در اثر این التفات آن حقیقت منکشف میشود. مثلاً این نوع تعابیر را میتوان از این قسم محسوب کرد: [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=155%|«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه»}} و [[امام کاظم]]{{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=155%|«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَى بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَى مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَى فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَى عَلَیْکَ سَبِیلاً»}}، تذکر این مطلب لازم است که به جهت اتصال شدید عالم مثال با عالم طبع معمولاً ارتباط حسی با یک موجود در عالم طبع، برای نفوس لطیف و طاهر سبب میشود که خودبخود و بدون اراده التفات به عالم مثال آن نیز حاصل شده و صورت ملکوتی آن شیء و گاه گذشته و آینده آن نیز برای شخص منکشف شود. این نوع علم که در میان اهل دل فراوان حاصل میشود از نوع علومی است که بسیار شائع بوده و بدون اراده حاصل میشود ولی مشروط به برقراری نوعی ارتباط حسی است. همین حالت در توجّه کردن به امور غائب و تمرکز بر آنان برای اولیاء و خوبان به وجود میآید. | :::::# گاهی علومی برای پیامبران و امامان بدون اراده حاصل میشود. صرف توجّه و التفات امام به یک حقیقت برای شهود و ادراک آن کافی است؛ گرچه این التفات به صورت غیر ارادی حاصل شود. در بسیاری از موارد در خواب یا مکاشفه یا در شرائط عادی بر طبق اراده و حکمت الهی التفاتی برای قلب ولی خدا به موجودی حاصل میشود و در اثر این التفات آن حقیقت منکشف میشود. مثلاً این نوع تعابیر را میتوان از این قسم محسوب کرد: [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=155%|«مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه»}} و [[امام کاظم]]{{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=155%|«بَیْنَمَا أَنَا جَالِسٌ فِی مُصَلَّایَ بَعْدَ فَرَاغِی مِنْ وِرْدِی وَ قَدْ تَنَوَّمَتْ عَیْنَایَ إِذْ سَنَحَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ مُوسَى بْنَ الْمَهْدِیِّ وَ ذَکَرْتُ مَا جَرَى مِنْهُ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنَا مُشْفِقٌ مِنْ غَوَائِلِهِ فَقَالَ لِی لِتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُوسَى فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لِمُوسَى عَلَیْکَ سَبِیلاً»}}، تذکر این مطلب لازم است که به جهت اتصال شدید عالم مثال با عالم طبع معمولاً ارتباط حسی با یک موجود در عالم طبع، برای نفوس لطیف و طاهر سبب میشود که خودبخود و بدون اراده التفات به عالم مثال آن نیز حاصل شده و صورت ملکوتی آن شیء و گاه گذشته و آینده آن نیز برای شخص منکشف شود. این نوع علم که در میان اهل دل فراوان حاصل میشود از نوع علومی است که بسیار شائع بوده و بدون اراده حاصل میشود ولی مشروط به برقراری نوعی ارتباط حسی است. همین حالت در توجّه کردن به امور غائب و تمرکز بر آنان برای اولیاء و خوبان به وجود میآید. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۸: | ||
[[پرونده:110431421.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا کاشفی]]]] | [[پرونده:110431421.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا کاشفی]]]] | ||
آقای '''[[محمد رضا کاشفی|کاشفی]]'''، در کتاب ''«[[راهنماشناسی (کتاب)|راهنماشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[محمد رضا کاشفی|کاشفی]]'''، در کتاب ''«[[راهنماشناسی (کتاب)|راهنماشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«برخی از عالمان دینی بر این عقیده اند که علم غیب برای پیامبر و امامان شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان خواهد گذاشت»<ref>[http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=1210 راهنماشناسی، ص ٧۲].</ref>. | ::::::«برخی از عالمان دینی بر این عقیده اند که [[علم غیب]] برای [[پیامبر ]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} شأنی است؛ یعنی، چنان نیست که همواره هر چیزی را بالفعل بدانند؛ بلکه اگر بخواهند از طریق غیبی بدانند، خواهند دانست و یا اگر خدا بخواهد، علم چیزی را در اختیار آنان خواهد گذاشت»<ref>[http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=1210 راهنماشناسی، ص ٧۲].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۸: | ||
::::::*«در ابتدا باید دانست، علم امامان مظهر علم الهی است و از راه ارتباط با [[علم غیب]] خداوند حاصل میشود. بنابراین همان گونه که خداوند بر همه چیز علم دارد، امامان نیز میتوانند با ارتباط با علم غیب الهی از احوال مردم و حتی نظام هستی آگاه بشوند. البته [[امامان]] یک مقام نوری و شأنی دارند که به علم الهی متصل است و یک مقام بشری و علم فعلی دارند که هر کدام را که بخواهند برای آنها قابل تصور میشود. به طور مثال خود انسان نسبت به مطالب بسیاری علم دارد اما هر کدام را که اراده کند در صفحه ذهن او ظاهر میشود و به تعبیر دیگر اگر یک رایانه به سرور وصل باشد او به همه بانک اطلاعات دسترسی دارد اما بر صفحه مانیتور اطلاعات به طور محدود و به مرور ظاهر میشود و هر کدام از اطلاعات را خواسته باشد بر صفحه ظاهر میکند»<ref>[http://porseman.org/Q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=97544 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ::::::*«در ابتدا باید دانست، علم امامان مظهر علم الهی است و از راه ارتباط با [[علم غیب]] خداوند حاصل میشود. بنابراین همان گونه که خداوند بر همه چیز علم دارد، امامان نیز میتوانند با ارتباط با علم غیب الهی از احوال مردم و حتی نظام هستی آگاه بشوند. البته [[امامان]] یک مقام نوری و شأنی دارند که به علم الهی متصل است و یک مقام بشری و علم فعلی دارند که هر کدام را که بخواهند برای آنها قابل تصور میشود. به طور مثال خود انسان نسبت به مطالب بسیاری علم دارد اما هر کدام را که اراده کند در صفحه ذهن او ظاهر میشود و به تعبیر دیگر اگر یک رایانه به سرور وصل باشد او به همه بانک اطلاعات دسترسی دارد اما بر صفحه مانیتور اطلاعات به طور محدود و به مرور ظاهر میشود و هر کدام از اطلاعات را خواسته باشد بر صفحه ظاهر میکند»<ref>[http://porseman.org/Q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=97544 وبگاه پرسمان.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۴. پژوهشگران وبگاه اندیشه قم.}} | {{جمع شدن|۱۴. پژوهشگران وبگاه اندیشه قم.}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] |