پرش به محتوا

سفر امام حسین از مکه تا کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
در کتاب [[الفتوح (کتاب)|الفتوح]] آمده است که: در این هنگام، نامه‌ای از [[کوفه]] رسید: «از [[عبیدالله بن زیاد]]، به [[حر بن یزید]]. اما بعد، برادرم! وقتی نامه‌ام به تو رسید، بر [[حسین]]، سخت بگیر و از او جدا مشو تا او را نزد من بیاوری. به فرستاده‌ام [[دستور]] داده‌ام که از تو جدا نشود تا مراقب اجرای دستورم باشد. والسلام!». حر، چون نامه را خواند، به دنبال [[یاران]] مورد اعتمادش فرستاد و گفت: وای بر شما! [[نامه]] [[عبیدالله بن زیاد]] رسیده و [[دستور]] داده که با [[حسین]] کاری کنم که او را خوش نمی‌آید. به [[خدا]] [[سوگند]]، دلم [[همراهی]] نمی‌کند و بدین کار، [[رضایت]] نمی‌دهد. مردی از [[یاران]] [[حر بن یزید]] - که کنیه‌اش ابو شعثا کندی بود - به فرستاده عبیدالله بن زیاد نگریست و به وی گفت: برای چه آمده‌ای، مادرت به عزایت بنشیند؟ آن مرد گفت: [[امر]] پیشوایم را [[اطاعت]] کردم و به بیعتم [[وفا]] نمودم و نامه امیرم را آوردم. ابو شعثا به وی گفت: پروردگارت را [[نافرمانی]] کردی و پیشوایت را اطاعت کردی و خود را هلاک ساختی و برای خود، [[ننگ]] خریدی. بد [[پیشوایی]] است، پیشوای تو! [[خداوند]] عز و جل فرمود: «آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به سوی [[جهنم]]، [[دعوت]] می‌کنند و [[روز قیامت]]، [[یاری]] نمی‌بینند»<ref>{{متن حدیث|وَ إذَا كِتَابٌ قَدْ وَرَدَ مِنَ الكوفَةِ: مِن عُبَيدِ اللّهِ بْنِ زِيادٍ إلَى الحُرِّ بنِ يَزيدَ، أمّا بَعدُ، يَا أخِي! إِذَا أتاكَ كِتابي فَجَعجِع بِالحُسَيْنِ، وَ لا تُفارِقُهُ حَتّى تَأتِيَني بِهِ؛ فَإِنّي أمَرْتُ رَسُولِي ألّا يُفَارِقَكَ، حَتّى يَأتِيَني بِإِنْفاذِ أمْرِي إلَيْكَ، وَالسَّلامُ. قالَ: فَلَمّا قَرَأَ الحُرُّ الكِتَابَ، بَعَثَ إلى ثِقاتِ أصحابِهِ فَدَعاهُم، ثُمَّ قالَ: وَيحَكُم! وَرَدَ عَلَيَّ كِتابُ عُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ يَأمُرُني أنْ أقدَمَ إلَى الحُسَينِ{{ع}} بِما يَسوؤُهُ، وَوَاللّهِ ما تُطاوِعُني نَفسِي، وَلا تُجِيبُنِي إلى ذلِكَ. فَالتَفَتَ رَجُلٌ مِنْ أصْحَابِ الحُرِّ بنِ يَزيدَ - يُكَنّى أبَا الشَّعثاءِ الكِندِيَّ - إلى رَسولِ عُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ، فَقالَ لَهُ: فيماذا جِئتَ ثَكِلَتكَ اُمُّكُ؟! فَقالَ لَهُ: أطَعتُ إمامي، وَ وَفَيتُ بِبَيعَتِي، وَجِئْتُ بِرِسالَةِ أمِيري. فَقالَ لَهُ أبُو الشَّعثاءِ: لَقَد عَصَيْتَ رَبَّكَ، وَ أطَعْتَ إمَامَكَ، وَ أهْلَكْتَ نَفْسَكَ، وَاكْتَسَبْتَ عَارَاً؛ فَبِئْسَ الإِمَامُ إمَامُكَ! قَالَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}}}} (الفتوح، ج۵، ص۷۷؛ مقتل الحسین{{ع}}، خوارزمی، ج۱، ص۲۳۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۴۲۱.</ref>
در کتاب [[الفتوح (کتاب)|الفتوح]] آمده است که: در این هنگام، نامه‌ای از [[کوفه]] رسید: «از [[عبیدالله بن زیاد]]، به [[حر بن یزید]]. اما بعد، برادرم! وقتی نامه‌ام به تو رسید، بر [[حسین]]، سخت بگیر و از او جدا مشو تا او را نزد من بیاوری. به فرستاده‌ام [[دستور]] داده‌ام که از تو جدا نشود تا مراقب اجرای دستورم باشد. والسلام!». حر، چون نامه را خواند، به دنبال [[یاران]] مورد اعتمادش فرستاد و گفت: وای بر شما! [[نامه]] [[عبیدالله بن زیاد]] رسیده و [[دستور]] داده که با [[حسین]] کاری کنم که او را خوش نمی‌آید. به [[خدا]] [[سوگند]]، دلم [[همراهی]] نمی‌کند و بدین کار، [[رضایت]] نمی‌دهد. مردی از [[یاران]] [[حر بن یزید]] - که کنیه‌اش ابو شعثا کندی بود - به فرستاده عبیدالله بن زیاد نگریست و به وی گفت: برای چه آمده‌ای، مادرت به عزایت بنشیند؟ آن مرد گفت: [[امر]] پیشوایم را [[اطاعت]] کردم و به بیعتم [[وفا]] نمودم و نامه امیرم را آوردم. ابو شعثا به وی گفت: پروردگارت را [[نافرمانی]] کردی و پیشوایت را اطاعت کردی و خود را هلاک ساختی و برای خود، [[ننگ]] خریدی. بد [[پیشوایی]] است، پیشوای تو! [[خداوند]] عز و جل فرمود: «آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به سوی [[جهنم]]، [[دعوت]] می‌کنند و [[روز قیامت]]، [[یاری]] نمی‌بینند»<ref>{{متن حدیث|وَ إذَا كِتَابٌ قَدْ وَرَدَ مِنَ الكوفَةِ: مِن عُبَيدِ اللّهِ بْنِ زِيادٍ إلَى الحُرِّ بنِ يَزيدَ، أمّا بَعدُ، يَا أخِي! إِذَا أتاكَ كِتابي فَجَعجِع بِالحُسَيْنِ، وَ لا تُفارِقُهُ حَتّى تَأتِيَني بِهِ؛ فَإِنّي أمَرْتُ رَسُولِي ألّا يُفَارِقَكَ، حَتّى يَأتِيَني بِإِنْفاذِ أمْرِي إلَيْكَ، وَالسَّلامُ. قالَ: فَلَمّا قَرَأَ الحُرُّ الكِتَابَ، بَعَثَ إلى ثِقاتِ أصحابِهِ فَدَعاهُم، ثُمَّ قالَ: وَيحَكُم! وَرَدَ عَلَيَّ كِتابُ عُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ يَأمُرُني أنْ أقدَمَ إلَى الحُسَينِ{{ع}} بِما يَسوؤُهُ، وَوَاللّهِ ما تُطاوِعُني نَفسِي، وَلا تُجِيبُنِي إلى ذلِكَ. فَالتَفَتَ رَجُلٌ مِنْ أصْحَابِ الحُرِّ بنِ يَزيدَ - يُكَنّى أبَا الشَّعثاءِ الكِندِيَّ - إلى رَسولِ عُبَيدِ اللّهِ بنِ زِيادٍ، فَقالَ لَهُ: فيماذا جِئتَ ثَكِلَتكَ اُمُّكُ؟! فَقالَ لَهُ: أطَعتُ إمامي، وَ وَفَيتُ بِبَيعَتِي، وَجِئْتُ بِرِسالَةِ أمِيري. فَقالَ لَهُ أبُو الشَّعثاءِ: لَقَد عَصَيْتَ رَبَّكَ، وَ أطَعْتَ إمَامَكَ، وَ أهْلَكْتَ نَفْسَكَ، وَاكْتَسَبْتَ عَارَاً؛ فَبِئْسَ الإِمَامُ إمَامُكَ! قَالَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}}}} (الفتوح، ج۵، ص۷۷؛ مقتل الحسین{{ع}}، خوارزمی، ج۱، ص۲۳۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۴۲۱.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش