امامت از دیدگاه خوارج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
*امامت نزد گروههای گوناگون خوارج (اهل تحکیم)، از نظر مفهومی، کاملاً پیوسته با حکومت بوده، اما آنچه امامت خوارج ([[محکمه|مُحَکِّمه]]) را از [[اهل سنت]] متمایز میساخته، نوع آرمانهایی بوده است که هر یک در سایه امامت دنبال میکردهاند. در صحنه تاریخ نیز همین اختلاف در آرمانها موجب شده است تا محکمه از همان عصر خلفای نخستین، راه خود را از عامه مسلمانان جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی کوچک، متناسب با آرمانهای خویش بنیان گذارند. تصور موجود در میان گروهی از صحابه در عصر دو خلیفه نخست، مبنی بر اینکه بر ایشان لازم است تا با حساسیت، عملکرد [[امام]] در [[جامعه اسلامی]] را پیگیری کنند و در صورت مشاهده تخلفی از جانب او، واکنشی مناسب از خود نشان دهند، مبنای آرمان امامت در میان محکمه است. به عنوان نمونه، در خطبهای از خلیفه عمر چنین آمده است که در صورت وفا نکردن [[امام]] مسلمانان به وظایف و تخطی از حدود شریعت، بر مؤمنان واجب میگردد که او را از امامت خلع کنند <ref>مثلاً نک: ابنشبه، عمر، تاریخ المدینة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، ج۲، ۶۷۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>. | *امامت نزد گروههای گوناگون خوارج (اهل تحکیم)، از نظر مفهومی، کاملاً پیوسته با حکومت بوده، اما آنچه امامت خوارج ([[محکمه|مُحَکِّمه]]) را از [[اهل سنت]] متمایز میساخته، نوع آرمانهایی بوده است که هر یک در سایه امامت دنبال میکردهاند. در صحنه تاریخ نیز همین اختلاف در آرمانها موجب شده است تا محکمه از همان عصر خلفای نخستین، راه خود را از عامه مسلمانان جدا سازند و در صدد برآیند تا امامتی کوچک، متناسب با آرمانهای خویش بنیان گذارند. تصور موجود در میان گروهی از صحابه در عصر دو خلیفه نخست، مبنی بر اینکه بر ایشان لازم است تا با حساسیت، عملکرد [[امام]] در [[جامعه اسلامی]] را پیگیری کنند و در صورت مشاهده تخلفی از جانب او، واکنشی مناسب از خود نشان دهند، مبنای آرمان امامت در میان محکمه است. به عنوان نمونه، در خطبهای از خلیفه عمر چنین آمده است که در صورت وفا نکردن [[امام]] مسلمانان به وظایف و تخطی از حدود شریعت، بر مؤمنان واجب میگردد که او را از امامت خلع کنند <ref>مثلاً نک: ابنشبه، عمر، تاریخ المدینة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، ج۲، ۶۷۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>. | ||
==[[امامت]] از دیدگاه [[محکمه نخستین]]== | |||
*در پی جریان حکمین پس از [[صفین]]، آنگاه که گروههایی با عنوان محکمه از همراهان [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} جدا گشتند، مبنای اصلی افتراق آنان، تخطئه عملکرد [[امام]] و ضرورت خلع او در صورت عدم توبه بود. عملاً نیز در پی همین طرز فکر بود که محکمه در محلی به نام حرورا گرد آمدند و با عبدالله بن وهب راسبی به امامت بیعت کردند. البته همین روحیه شتاب در خلع [[امام]] و بیعت با دیگری موجب شد تا در طی قرون، امامت در جوامع محکمه در معرض تزلزلی دائمیقرار گیرد و برخلاف امامت که در محیط [[اهل سنت]]، نماد تحقق جماعت و حفظ شوکت مسلمانان به شمار میرفت، در جوامع محکمه گاه به عاملی در جهت افتراق و تشتت آراء مبدل گردد<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>. | |||
==[[نصب امام|نصب]] و [[عزل امام]] از دیدگاه [[خوارج]]== | |||
*با توجه به آنچه گفته شد، مباحث مربوط به نصب و عزل [[امام]] در آموزشهای دینی محکمه دامنهای گسترده داشته، و قرنهای متمادی مورد توجه بوده است؛ اما در کنار آن، یکی از کهنترین مباحث مطرح در محافل محکمه، اساس ضرورت امامت در هر زمان بود که حاصل آن در نظریه «جواز خلو زمان از [[امام]]» بازتاب یافته بود. آنچه از فضای اسناد تاریخی مربوط به محکمه نخستین برمیآید، آن است که آنان باور نداشتند که الزاماً در هر زمان باید امامیبر زمین بوده باشد. یکی از روشنترین و کهنترین اسناد در باره امامت نزد محکمه، گفتاری از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است که در واکنش نسبت به شعار {{عربی|اندازه=150%|« لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّه»}} محکمه، ایراد شده است؛ در این گفتار که در برخی از منابع به ثبت رسیده، مقصود از این شعار، چنین تبیین شده است که محکمه در بدو امر اساساً انکار فرمان و امارتی برای غیر خدا را مقصود داشتهاند <ref>نهج البلاغة، احمد پاکتچی، خطبه ۴۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>. | *با توجه به آنچه گفته شد، مباحث مربوط به نصب و عزل [[امام]] در آموزشهای دینی محکمه دامنهای گسترده داشته، و قرنهای متمادی مورد توجه بوده است؛ اما در کنار آن، یکی از کهنترین مباحث مطرح در محافل محکمه، اساس ضرورت امامت در هر زمان بود که حاصل آن در نظریه «جواز خلو زمان از [[امام]]» بازتاب یافته بود. آنچه از فضای اسناد تاریخی مربوط به محکمه نخستین برمیآید، آن است که آنان باور نداشتند که الزاماً در هر زمان باید امامیبر زمین بوده باشد. یکی از روشنترین و کهنترین اسناد در باره امامت نزد محکمه، گفتاری از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است که در واکنش نسبت به شعار {{عربی|اندازه=150%|« لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّه»}} محکمه، ایراد شده است؛ در این گفتار که در برخی از منابع به ثبت رسیده، مقصود از این شعار، چنین تبیین شده است که محکمه در بدو امر اساساً انکار فرمان و امارتی برای غیر خدا را مقصود داشتهاند <ref>نهج البلاغة، احمد پاکتچی، خطبه ۴۰.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>. | ||