پرش به محتوا

مردم‌داری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مردم‌داری]]''' است. "'''[[مردم‌داری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = مردم‌داری
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مردم‌داری در قرآن]] - [[مردم‌داری در حدیث]] - [[مردم‌داری در معارف و سیره نبوی]]</div>
| عنوان مدخل = [[مردم‌داری]]
| مداخل مرتبط = [[مردم‌داری در معارف و سیره نبوی]] - [[مردم‌داری در معارف و سیره معصوم]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
یکی از موفقیت‌های بزرگ [[پیامبران الهی]] به ویژه [[رسول الله]]{{صل}}، برقراری [[ارتباط]] صمیمی و نزدیک با [[مردم]] است. آنان مردمی‌ترین [[رهبران]] [[جامعه]] بودند و به همین دلیل بیشترین [[موفقیت]] را در انجام [[رسالت]] خویش به دست آوردند که [[خدای سبحان]] نیز بر حسن رسالت و موفقیتشان [[درود]] می‌فرستد: {{متن قرآن|وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.</ref>.
یکی از موفقیت‌های بزرگ [[پیامبران الهی]] به ویژه [[رسول الله]] {{صل}}، برقراری [[ارتباط]] صمیمی و نزدیک با [[مردم]] است. آنان مردمی‌ترین [[رهبران]] [[جامعه]] بودند و به همین دلیل بیشترین [[موفقیت]] را در انجام [[رسالت]] خویش به دست آوردند که [[خدای سبحان]] نیز بر حسن رسالت و موفقیتشان [[درود]] می‌فرستد: {{متن قرآن|وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.</ref>.


در این میان، روش رسول الله{{صل}} بین [[پیامبران]]، مثال زدنی است. [[پیامبر]] در همسانی با مردم و [[مردمی بودن]]، آن قدر پیش رفت که برخی از مردم به علت سهولت دسترسی به رسول الله{{صل}} آن مقدار [[زیاده‌روی]] کردند که خدای سبحان به آنان سفارش فرمود:
در این میان، روش رسول الله {{صل}} بین [[پیامبران]]، مثال زدنی است. [[پیامبر]] در همسانی با مردم و [[مردمی بودن]]، آن قدر پیش رفت که برخی از مردم به علت سهولت دسترسی به رسول الله {{صل}} آن مقدار [[زیاده‌روی]] کردند که خدای سبحان به آنان سفارش فرمود:
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ...}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند.».. سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ...}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند.».. سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.


اساساً [[جاذبه]] شخصیتی هرکس، تا حد زیادی مرهون [[رفتار]] محبت‌آمیز او با مردم و رعایت [[ارزش]] و [[کرامت]] انسان‌هاست. کسی که در [[غم]] و [[شادی]] در کنار مردم باشد، در [[دل]] مردم جای می‌گیرد و این شیوه در جذب [[دل‌ها]] و [[عواطف]] مردمی اثر فراوانی دارد. از [[امام علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است:
اساساً [[جاذبه]] شخصیتی هرکس، تا حد زیادی مرهون [[رفتار]] محبت‌آمیز او با مردم و رعایت [[ارزش]] و [[کرامت]] انسان‌هاست. کسی که در [[غم]] و [[شادی]] در کنار مردم باشد، در [[دل]] مردم جای می‌گیرد و این شیوه در جذب [[دل‌ها]] و [[عواطف]] مردمی اثر فراوانی دارد. از [[امام علی]] {{ع}} [[روایت]] شده است:
{{متن حدیث|إِذَا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ إِخْوَانِهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ سَأَلَ عَنْهُ فَإِنْ كَانَ غَائِباً دَعَا لَهُ وَ إِنْ كَانَ شَاهِداً زَارَهُ وَ إِنْ كَانَ مَرِيضاً عَادَهُ}}<ref>«هرگاه یکی از برادران دینی‌اش را سه روز نمی‌یافت، سراغ او را می‌گرفت. پس اگر غایب [و در سفر] بود، برایش دعا می‌کرد. اگر در شهر حضور داشت، به دیدارش می‌شتافت و اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفت». مکارم الاخلاق، ص۱۹.</ref>.
{{متن حدیث|إِذَا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ إِخْوَانِهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ سَأَلَ عَنْهُ فَإِنْ كَانَ غَائِباً دَعَا لَهُ وَ إِنْ كَانَ شَاهِداً زَارَهُ وَ إِنْ كَانَ مَرِيضاً عَادَهُ}}<ref>«هرگاه یکی از برادران دینی‌اش را سه روز نمی‌یافت، سراغ او را می‌گرفت. پس اگر غایب [و در سفر] بود، برایش دعا می‌کرد. اگر در شهر حضور داشت، به دیدارش می‌شتافت و اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفت». مکارم الاخلاق، ص۱۹.</ref>.


چنین [[رفتاری]]، نشان دهنده رابطه صمیمی و نزدیک پیامبر با [[یاران]] و اصحابشان بود. با اینکه ایشان پیامبر [[برگزیده خدا]] بود و از نظر [[معنوی]] در جایگاه بسیار بالایی قرار داشت، [[معاشرت]] و برخورد وی بسیار مردمی بود. در [[سخن گفتن]] هم سطح مردم حرف می‌زد و با [[فقیران]] هم نشین می‌گشت: {{متن حدیث|يُجَالِسُ الْفُقَرَاءَ وَ يُؤَاكِلُ الْمَسَاكِينَ‌}}<ref>«با تهی‌دستان، هم‌نشین و با بینوایان هم غذا می‌شد» بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۲۸.</ref>.
چنین [[رفتاری]]، نشان دهنده رابطه صمیمی و نزدیک پیامبر با [[یاران]] و اصحابشان بود. با اینکه ایشان پیامبر [[برگزیده خدا]] بود و از نظر [[معنوی]] در جایگاه بسیار بالایی قرار داشت، [[معاشرت]] و برخورد وی بسیار مردمی بود. در [[سخن گفتن]] هم سطح مردم حرف می‌زد و با [[فقیران]] هم نشین می‌گشت: {{متن حدیث|يُجَالِسُ الْفُقَرَاءَ وَ يُؤَاكِلُ الْمَسَاكِينَ‌}}<ref>«با تهی‌دستان، هم‌نشین و با بینوایان هم غذا می‌شد» بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۲۸.</ref>.
[[حضرت]] می‌کوشید خود را همراه [[مردم]] سازد. [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرماید:
[[حضرت]] می‌کوشید خود را همراه [[مردم]] سازد. [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرماید:
{{متن حدیث|يَضْحَكُ مِمَّا يَضْحَكُونَ مِنْهُ وَ يَتَعَجَّبُ مِمَّا يَتَعَجَّبُونَ مِنْهُ}}<ref>«از آنچه مردم می‌خندیدند یا از آن تعجب می‌کردند، او نیز به خنده یا تعجب می‌افتاد». مکارم الاخلاق، ص۵.</ref>.
{{متن حدیث|يَضْحَكُ مِمَّا يَضْحَكُونَ مِنْهُ وَ يَتَعَجَّبُ مِمَّا يَتَعَجَّبُونَ مِنْهُ}}<ref>«از آنچه مردم می‌خندیدند یا از آن تعجب می‌کردند، او نیز به خنده یا تعجب می‌افتاد». مکارم الاخلاق، ص۵.</ref>.


به همه یکسان نگاه می‌کرد تا کسی در نگاه و توجه به مخاطب [[احساس]] [[تبعیض]] نکند<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۴.</ref>. مردی وارد [[مسجد]] شد و به حضور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رسید.
به همه یکسان نگاه می‌کرد تا کسی در نگاه و توجه به مخاطب [[احساس]] [[تبعیض]] نکند<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۴.</ref>. مردی وارد [[مسجد]] شد و به حضور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رسید.
[[رسول الله]]{{صل}} تنها نشسته بود، ولی در عین حال، جابه جا شد و برای مرد تازه وارد جا باز کرد. آن مرد گفت: یا رسول الله! جا که وسیع است. حضرت فرمود: [[حق]] [[مسلمان]] بر مسلمان دیگر آن است که وقتی دید می‌خواهد نزدیک او بنشیند، برایش جا باز کند و جابه جا شود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۵۷.</ref>
[[رسول الله]] {{صل}} تنها نشسته بود، ولی در عین حال، جابه جا شد و برای مرد تازه وارد جا باز کرد. آن مرد گفت: یا رسول الله! جا که وسیع است. حضرت فرمود: [[حق]] [[مسلمان]] بر مسلمان دیگر آن است که وقتی دید می‌خواهد نزدیک او بنشیند، برایش جا باز کند و جابه جا شود<ref>بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۵۷.</ref>


==[[ارتباط با مردم]]==
== [[ارتباط با مردم]] ==
«[[رسول اعظم]]{{صل}} در [[معاشرت با مردم]]، [[مهربان]] و [[گشاده‌رو]] بود. در [[سلام کردن]] بر همه حتی [[کودکان]] و بردگان، پیشی می‌گرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی‌کرد و در حضور کسی تکیه نمی‌کرد. غالباً دو زانو می‌نشست. در مجالس دایره‌وار می‌نشست تا مجلس بالا و پایینی نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند.
«[[رسول اعظم]] {{صل}} در [[معاشرت با مردم]]، [[مهربان]] و [[گشاده‌رو]] بود. در [[سلام کردن]] بر همه حتی [[کودکان]] و بردگان، پیشی می‌گرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی‌کرد و در حضور کسی تکیه نمی‌کرد. غالباً دو زانو می‌نشست. در مجالس دایره‌وار می‌نشست تا مجلس بالا و پایینی نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند.
از اصحابش [[تفقد]] می‌کرد. اگر سه [[روز]]، یکی از [[اصحاب]] را نمی‌دید، سراغش را می‌گرفت. اگر مریض بود، [[عیادت]] می‌کرد و اگر [[گرفتاری]] داشت، کمکش می‌کرد.
از اصحابش [[تفقد]] می‌کرد. اگر سه [[روز]]، یکی از [[اصحاب]] را نمی‌دید، سراغش را می‌گرفت. اگر مریض بود، [[عیادت]] می‌کرد و اگر [[گرفتاری]] داشت، کمکش می‌کرد.
در مجالس، تنها به یک فرد نگاه نمی‌کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمی‌داد، بلکه نگاه‌های خود را میان جمع تقسیم می‌کرد. از اینکه بنشیند و دیگران [[خدمت]] کنند، [[تنفر]] داشت. پس از جا برمی‌خاست و در [[کارها]] شرکت می‌کرد. می‌گفت: [[خداوند]] [[کراهت]] دارد بنده‌ای را ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۵۰.</ref>.
در مجالس، تنها به یک فرد نگاه نمی‌کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمی‌داد، بلکه نگاه‌های خود را میان جمع تقسیم می‌کرد. از اینکه بنشیند و دیگران [[خدمت]] کنند، [[تنفر]] داشت. پس از جا برمی‌خاست و در [[کارها]] شرکت می‌کرد. می‌گفت: [[خداوند]] [[کراهت]] دارد بنده‌ای را ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۵۰.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۶: خط ۳۷:


[[رده:مردم‌داری]]
[[رده:مردم‌داری]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش