پرش به محتوا

آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: + | پاسخ = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۷۲: خط ۷۲:
::::::[[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[مصلح]] کلّ و اینکه زمانی می‌رسد که تمام نابسامانی‌های [[اجتماعی]] برطرف خواهد شد و [[مساوات]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] [[حاکم]] گشته، [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] پست‌های کلیدی [[حکومت]] را به عهده خواهند گرفت و محلی برای افراد فرصت طلب و [[چاپلوس]] باقی نمی‌ماند و حیله‌ها و تزویرها کنار رفته، [[حقیقت]] در تمام صحنه [[زندگی]] [[جایگاه]] خود را باز خواهد یافت، [[انسان]] را وادار می‌کند که علاوه بر [[اصلاح]] خویش در جهت [[اصلاح]] دیگران نیز کوشش نماید، زیرا [[اصلاحات]] زیر بنایی [[اجتماعی]] که انتظارش را می‌کشند، یک عمل فردی نیست، بلکه کاری است که تمام انسان‌های [[متعهد]] و متقی باید در آن شرکت کنند و تلاش‌های آنان هماهنگ و یکپارچه باشد. در یک فعالیت بزرگ و گسترده که پهنه [[گیتی]] را در بر می‌گیرد، هیچ‌کس نمی‌تواند از حال دیگران غافل باشد، بلکه باید بر اساس مسؤولیتی که به عهده هر [[انسان]] صالحی هست، هر جا ضعفی مشاهده کرد، برای [[اصلاح]] آن بکوشد و با [[تلاش]] پیگیر خود موضع‌های آسیب پذیر را ترمیم کند.  
::::::[[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[مصلح]] کلّ و اینکه زمانی می‌رسد که تمام نابسامانی‌های [[اجتماعی]] برطرف خواهد شد و [[مساوات]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] [[حاکم]] گشته، [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] پست‌های کلیدی [[حکومت]] را به عهده خواهند گرفت و محلی برای افراد فرصت طلب و [[چاپلوس]] باقی نمی‌ماند و حیله‌ها و تزویرها کنار رفته، [[حقیقت]] در تمام صحنه [[زندگی]] [[جایگاه]] خود را باز خواهد یافت، [[انسان]] را وادار می‌کند که علاوه بر [[اصلاح]] خویش در جهت [[اصلاح]] دیگران نیز کوشش نماید، زیرا [[اصلاحات]] زیر بنایی [[اجتماعی]] که انتظارش را می‌کشند، یک عمل فردی نیست، بلکه کاری است که تمام انسان‌های [[متعهد]] و متقی باید در آن شرکت کنند و تلاش‌های آنان هماهنگ و یکپارچه باشد. در یک فعالیت بزرگ و گسترده که پهنه [[گیتی]] را در بر می‌گیرد، هیچ‌کس نمی‌تواند از حال دیگران غافل باشد، بلکه باید بر اساس مسؤولیتی که به عهده هر [[انسان]] صالحی هست، هر جا ضعفی مشاهده کرد، برای [[اصلاح]] آن بکوشد و با [[تلاش]] پیگیر خود موضع‌های آسیب پذیر را ترمیم کند.  
::::::انسانی که از [[بینش]] [[الهی]] برخوردار بوده و [[معتقد]] است که زمانی فرا می‌رسد که [[حق]] و [[عدالت]] به [[پیروزی]] نهایی خواهد رسید، هیچ‌‌گاه با خود نمی‌اندیشد که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست و [[تلاش]] و کوشش برای [[اصلاح جامعه]] بیهوده است، زیر این [[نومیدی]] و [[یأس]] با روحیه انسانی که واقعاً [[منتظر ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} است، به هیچ وجه تناسب ندارد، چون [[انسان]] [[مؤمن]] [[یأس]] و [[نومیدی]] را یکی از بزرگ‌ترین [[گناهان]] می‌داند، همان طور که [[انسان]] آلوده به [[گناه]] [[حق]] ندارد از درگاه [[الهی]] [[ناامید]] باشد، چرا که این [[نومیدی]]، خود بزرگترین [[گناه]] است و باعث می‌شود که به [[فکر]] جُبران [[گناه]] خود نباشد و بیش از پیش به [[گناه]] و [[انحراف]] آلوده شود»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|ان‍ص‍اری‌؛ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۳.</ref>.
::::::انسانی که از [[بینش]] [[الهی]] برخوردار بوده و [[معتقد]] است که زمانی فرا می‌رسد که [[حق]] و [[عدالت]] به [[پیروزی]] نهایی خواهد رسید، هیچ‌‌گاه با خود نمی‌اندیشد که کار از کار گذشته و دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست و [[تلاش]] و کوشش برای [[اصلاح جامعه]] بیهوده است، زیر این [[نومیدی]] و [[یأس]] با روحیه انسانی که واقعاً [[منتظر ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} است، به هیچ وجه تناسب ندارد، چون [[انسان]] [[مؤمن]] [[یأس]] و [[نومیدی]] را یکی از بزرگ‌ترین [[گناهان]] می‌داند، همان طور که [[انسان]] آلوده به [[گناه]] [[حق]] ندارد از درگاه [[الهی]] [[ناامید]] باشد، چرا که این [[نومیدی]]، خود بزرگترین [[گناه]] است و باعث می‌شود که به [[فکر]] جُبران [[گناه]] خود نباشد و بیش از پیش به [[گناه]] و [[انحراف]] آلوده شود»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|ان‍ص‍اری‌؛ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۰: خط ۸۰:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که شرط [[ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.
::::::«[[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که شرط [[ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۹: خط ۸۹:
::::::«تحقّق [[خوف]] و رجای معقول در تمام تلاش‌های [[اجتماعی]]. رجای معقول ([[خوش‌بینی]] به [[آینده]] [[بشر]]):  درباره آینده [[بشر]] نظرات مختلف است. برخی می‌گویند [[شر]] و [[فساد]] و [[بدبختی]]، لازمه لاینفک [[حیات]] بشری است و لذا [[زندگی]] بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین [[کارها]] خاتمه دادن به [[حیات]] و [[زندگی]] است.برخی هم معتقدند: [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌‌آور تکنیک و [[ذخیره]] کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود کنده فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] [[نقص]] روحی و [[معنوی]] [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر او و عقلش [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و [[معنوی]] پیش می‌رود. نه [[شر]] و [[فساد]] لازم لاینفک [[طبیعت]] [[بشر]] است و نه [[جبر]] تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه [[حقّ]] و [[باطل]] ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آنجا که در نهایت منجر به [[حکومت عدل]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد<ref>[[مطهری]]، ۱۳۷۱: ص ۵۹ و ۶۰، و نیز ۱۳۷۲ الف: ص ۵۸.</ref>. [[انسان]] در حالت عادی وقتی [[فراوانی ظلم و فساد]] و غلبه ظاهریِ [[ظالمان]] را در [[جهان]] می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد که آیا می‌توانیم در مقابل این موج [[عظیم]] کاری از پیش ببریم و [[وعده]] [[ظهور]] به ما می‌گوید که همه کارهای شما به سرانجام می‌رسد: «{{متن قرآن|وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ}}»<ref> [[انبیا]] (۲۱): ۱۰۵.</ref>. [[خوف]] معقول ([[امید]] واهی نداشتن به تلاش‌های خود): وعده [[منجی]] [[جهان]] در عین حال به ما می‌گوید که به تلاش‌های خودتان فی نفسه [[امید]] نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان [[انتظار]] نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی [[اصلاح]] کنید. اقدامات شما شرط لازم برای [[اصلاح]] جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه [[جامعه بشری]] در سیر تکاملی‌اش از [[مهدی]] بی‌نیاز نخواهد بود.
::::::«تحقّق [[خوف]] و رجای معقول در تمام تلاش‌های [[اجتماعی]]. رجای معقول ([[خوش‌بینی]] به [[آینده]] [[بشر]]):  درباره آینده [[بشر]] نظرات مختلف است. برخی می‌گویند [[شر]] و [[فساد]] و [[بدبختی]]، لازمه لاینفک [[حیات]] بشری است و لذا [[زندگی]] بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین [[کارها]] خاتمه دادن به [[حیات]] و [[زندگی]] است.برخی هم معتقدند: [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌‌آور تکنیک و [[ذخیره]] کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود کنده فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] [[نقص]] روحی و [[معنوی]] [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر او و عقلش [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و [[معنوی]] پیش می‌رود. نه [[شر]] و [[فساد]] لازم لاینفک [[طبیعت]] [[بشر]] است و نه [[جبر]] تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه [[حقّ]] و [[باطل]] ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آنجا که در نهایت منجر به [[حکومت عدل]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد<ref>[[مطهری]]، ۱۳۷۱: ص ۵۹ و ۶۰، و نیز ۱۳۷۲ الف: ص ۵۸.</ref>. [[انسان]] در حالت عادی وقتی [[فراوانی ظلم و فساد]] و غلبه ظاهریِ [[ظالمان]] را در [[جهان]] می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد که آیا می‌توانیم در مقابل این موج [[عظیم]] کاری از پیش ببریم و [[وعده]] [[ظهور]] به ما می‌گوید که همه کارهای شما به سرانجام می‌رسد: «{{متن قرآن|وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ}}»<ref> [[انبیا]] (۲۱): ۱۰۵.</ref>. [[خوف]] معقول ([[امید]] واهی نداشتن به تلاش‌های خود): وعده [[منجی]] [[جهان]] در عین حال به ما می‌گوید که به تلاش‌های خودتان فی نفسه [[امید]] نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان [[انتظار]] نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی [[اصلاح]] کنید. اقدامات شما شرط لازم برای [[اصلاح]] جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه [[جامعه بشری]] در سیر تکاملی‌اش از [[مهدی]] بی‌نیاز نخواهد بود.
::::::توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت: در تلاش‌های [[اجتماعی]] آن‌چه مهم است، تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] جبهة [[حق]] است که این [[اقدام]] کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه [[ظهور]] است این نیست که به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد [[مسلمانان]] یا [[شیعیان]] افزایش یابد؛ بلکه آن‌چه [[اولویت]] بیش‌تری دارد، این است که [[انسان‌ها]] تشنه [[حقیقت]] و [[عدالت]] شوند؛ پس تعداد [[یاران]] اوّلیه و اصلی [[حضرت]] شاید کم باشد؛ امّا چنان‌که گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة [[برترین]] انسان‌هایند که هر یک می‌تواند انقلابی در [[جان‌ها]] ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، [[یاران]] مهدی اشخاصی از سنخ [[امام]] خمینی یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید. خروج از پارادایم‌های رایج در [[تفکر]] غربی: دوره [[جدید]]، دورة سیطره [[فرهنگی]] [[جهان]] [[غرب]] بر عالم است و [[منتظر واقعی]] انسانی است که تحت این سیطره واقع نمی‌شود. ما امروزه بسیاری از سخنان، [[گرایش‌ها]]، رفتارها و... را به گونه‌ای تنظیم می‌کنیم که در [[جهان]] مدرن و با الگوهای مدرن [[مقبولیت]] داشته باشد. از باب نمونه می‌توان به همین مسأله جهانی‌شدن اشاره کرد؛ در حالی‌که [[معتقد]] به [[ظهور مهدی]]، با معادلاتی [[رفتار]] می‌کند که در ظرف محدود معادلات [[دنیایی]] رایج در [[جهان]] مدرن نمی‌گنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم می‌ریزد که باز در این زمینه, نگاهی به سیره زندگانی [[امام]] خمینی می‌تواند [[عبرت]] آموز باشد»<ref>[[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۶،۷۷،۷۸.</ref>.
::::::توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت: در تلاش‌های [[اجتماعی]] آن‌چه مهم است، تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] جبهة [[حق]] است که این [[اقدام]] کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه [[ظهور]] است این نیست که به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد [[مسلمانان]] یا [[شیعیان]] افزایش یابد؛ بلکه آن‌چه [[اولویت]] بیش‌تری دارد، این است که [[انسان‌ها]] تشنه [[حقیقت]] و [[عدالت]] شوند؛ پس تعداد [[یاران]] اوّلیه و اصلی [[حضرت]] شاید کم باشد؛ امّا چنان‌که گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة [[برترین]] انسان‌هایند که هر یک می‌تواند انقلابی در [[جان‌ها]] ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، [[یاران]] مهدی اشخاصی از سنخ [[امام]] خمینی یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید. خروج از پارادایم‌های رایج در [[تفکر]] غربی: دوره [[جدید]]، دورة سیطره [[فرهنگی]] [[جهان]] [[غرب]] بر عالم است و [[منتظر واقعی]] انسانی است که تحت این سیطره واقع نمی‌شود. ما امروزه بسیاری از سخنان، [[گرایش‌ها]]، رفتارها و... را به گونه‌ای تنظیم می‌کنیم که در [[جهان]] مدرن و با الگوهای مدرن [[مقبولیت]] داشته باشد. از باب نمونه می‌توان به همین مسأله جهانی‌شدن اشاره کرد؛ در حالی‌که [[معتقد]] به [[ظهور مهدی]]، با معادلاتی [[رفتار]] می‌کند که در ظرف محدود معادلات [[دنیایی]] رایج در [[جهان]] مدرن نمی‌گنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم می‌ریزد که باز در این زمینه, نگاهی به سیره زندگانی [[امام]] خمینی می‌تواند [[عبرت]] آموز باشد»<ref>[[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری]]، ص ۷۶،۷۷،۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
::::::تقویت جای‌گاه [[دین]] و استمرار عملی خط [[امامت]] در شریان‌های [[حیات]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[فکری]] و [[فرهنگی]] [[جامعه]].
::::::تقویت جای‌گاه [[دین]] و استمرار عملی خط [[امامت]] در شریان‌های [[حیات]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[فکری]] و [[فرهنگی]] [[جامعه]].
::::::[[برنامه‌ریزی]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] جهت تقویت [[روحیه]] مهدی‌باوری و ایجاد دلبستگی [[عاطفی]] و ارتباط [[فکری]] با آن [[حضرت]]»<ref>[[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
::::::[[برنامه‌ریزی]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] جهت تقویت [[روحیه]] مهدی‌باوری و ایجاد دلبستگی [[عاطفی]] و ارتباط [[فکری]] با آن [[حضرت]]»<ref>[[علی زینتی|زینتی، علی]]، [[انتظار و امنیت روانی (مقاله)|انتظار و امنیت روانی]]، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
:::::#'''ولایت‌مداری:''' در رابطه بین [[امام]] و [[مأموم]]، [[مأموم]] پیوسته دنباله‌رو [[امام]] خویش است که معنای [[شیعه]] نیز همین است. گفتار، [[رفتار]] و تقریرات [[امام]] برای او [[حجت]] است و این سه، [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] او را تنظیم می‌کند. در این میان [[غیبت امام]] ممکن است [[مأموم]] را در حالت تحیر و سرگردانی قرار دهد. برای پیشگیری از چنین حالتی چه باید کرد و خلاء [[حضور امام]] را چه چیزی پر می‌کند؟ خوشبختانه [[شیعه]] [[منتظر]]، گرفتار چنین حالتی نخواهد شد؛ زیرا [[روایات]] فراوانی از [[رسول گرامی اسلام]] و [[جانشینان]] پاکش وجود دارد که حتی [[تکلیف]] جزئی‌ترین مسائل را روشن کرده است. بنابراین، [[شیعه]] [[منتظر]] در دوران [[انتظار]] بایستی از [[دستورات امامان]] پیش از [[امام غایب]] [[تبعیت]] کند. آنچه بیان شد در پاسخ [[امام صادق]]{{ع}} به پرسشی در همین باره است. [[راوی]] می‌‌گوید: به [[امام صادق]] عرض کردم، اگر دوران فترتی فرا رسد که [[مسلمانان]] [[امام]] خود را نمی‌شناسند یا او را نمی‌بینند چه باید بکنند؟ [[امام]] در پاسخ فرمود:"هرگاه چنین شرایطی پیش آید، پس به [[امام]] قبلی [[متوسل]] شوید، و [[دستورات]] او را نصب‌العین خود قرار دهید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}؛بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲. در همین مأخذ روایات دیگری به همین مضمون نقل شده است.</ref>. بنابراین [[تکلیف]] ما در [[دوران غیبت]] [[پیروی]] وجود از فرامین [[امامان]] پیشین است. با توجه به اینکه میان [[دستورات امامان]] تفاوتی وجود ندارد و همه آنان [[اراده تشریعی]] [[خداوند سبحان]] را برای ما بیان کرده‌اند، میان دوران حضور و [[دوران غیبت]] تفاوتی وجود نخواهد داشت<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]، [[ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات (مقاله)|ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۲۲.</ref>.
:::::#'''ولایت‌مداری:''' در رابطه بین [[امام]] و [[مأموم]]، [[مأموم]] پیوسته دنباله‌رو [[امام]] خویش است که معنای [[شیعه]] نیز همین است. گفتار، [[رفتار]] و تقریرات [[امام]] برای او [[حجت]] است و این سه، [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] او را تنظیم می‌کند. در این میان [[غیبت امام]] ممکن است [[مأموم]] را در حالت تحیر و سرگردانی قرار دهد. برای پیشگیری از چنین حالتی چه باید کرد و خلاء [[حضور امام]] را چه چیزی پر می‌کند؟ خوشبختانه [[شیعه]] [[منتظر]]، گرفتار چنین حالتی نخواهد شد؛ زیرا [[روایات]] فراوانی از [[رسول گرامی اسلام]] و [[جانشینان]] پاکش وجود دارد که حتی [[تکلیف]] جزئی‌ترین مسائل را روشن کرده است. بنابراین، [[شیعه]] [[منتظر]] در دوران [[انتظار]] بایستی از [[دستورات امامان]] پیش از [[امام غایب]] [[تبعیت]] کند. آنچه بیان شد در پاسخ [[امام صادق]]{{ع}} به پرسشی در همین باره است. [[راوی]] می‌‌گوید: به [[امام صادق]] عرض کردم، اگر دوران فترتی فرا رسد که [[مسلمانان]] [[امام]] خود را نمی‌شناسند یا او را نمی‌بینند چه باید بکنند؟ [[امام]] در پاسخ فرمود:"هرگاه چنین شرایطی پیش آید، پس به [[امام]] قبلی [[متوسل]] شوید، و [[دستورات]] او را نصب‌العین خود قرار دهید تا [[امام]] آخرین [[ظهور]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}؛بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۲. در همین مأخذ روایات دیگری به همین مضمون نقل شده است.</ref>. بنابراین [[تکلیف]] ما در [[دوران غیبت]] [[پیروی]] وجود از فرامین [[امامان]] پیشین است. با توجه به اینکه میان [[دستورات امامان]] تفاوتی وجود ندارد و همه آنان [[اراده تشریعی]] [[خداوند سبحان]] را برای ما بیان کرده‌اند، میان دوران حضور و [[دوران غیبت]] تفاوتی وجود نخواهد داشت<ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]، [[ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات (مقاله)|ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۲۲.</ref>.
:::::#'''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] [[منتظر]] در [[خودسازی]] خلاصه نمی‌شود. این آغاز کار است؛ زیرا او باید بعد از [[تزکیه]] و تصفیه [[نفس]] در پی [[تطهیر]] و [[اصلاح جامعه]] باشد. اینجاست که مسئله [[امر به معروف و نهی از منکر]] به میان می‌‌آید. [[دستور]] و سفارش به نیکی‌ها و نیز منع کردن از [[بدی‌ها]] از [[واجبات]] [[دینی]] ماست. از نظر [[قرآن]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] است و [[بهترین]] [[مردم]] کسانی هستند که برای [[امر به معروف]] ونهی از منکر [[قیام]] می‌کنند<ref>{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}} «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>. بنابراین [[مؤمنین]] هرگاه [[قدرت]] پیدا کنند، به فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] عمل می‌‌کنند. این [[وظیفه]] هر مؤمنی است، و برای [[شیعه]] [[منتظر]] یک [[وظیفه]] مؤکد است؛ زیرا او می‌‌کوشد که خود و محیط [[زندگی]] خود را برای حضور [[امام غایب]] مهیا کند. [[جامعه]] باید [[اصلاح]] شود و الا با یک گل [[بهار]] نمی‌شود. [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[اصلاح جامعه]] [[قیام]] می‌‌کند و [[منتظر]] او نیز باید به او [[اقتدا]] نماید. همان‌طور که [[رسول گرامی اسلام]] فرمود: "خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، و او کسی است که پیش از [[قیام]] او نیز به او [[اقتدا]] می‌‌کند، با [[دوست]] او [[دوست]] و با دشمنش [[دشمن]] است" <ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۰.</ref><ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]، [[ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات (مقاله)|ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref>.
:::::#'''[[امر به معروف و نهی از منکر]]:''' [[وظیفه]] یک [[شیعه]] [[منتظر]] در [[خودسازی]] خلاصه نمی‌شود. این آغاز کار است؛ زیرا او باید بعد از [[تزکیه]] و تصفیه [[نفس]] در پی [[تطهیر]] و [[اصلاح جامعه]] باشد. اینجاست که مسئله [[امر به معروف و نهی از منکر]] به میان می‌‌آید. [[دستور]] و سفارش به نیکی‌ها و نیز منع کردن از [[بدی‌ها]] از [[واجبات]] [[دینی]] ماست. از نظر [[قرآن]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] از [[وظایف]] مهم [[اجتماعی]] است و [[بهترین]] [[مردم]] کسانی هستند که برای [[امر به معروف]] ونهی از منکر [[قیام]] می‌کنند<ref>{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}} «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>. بنابراین [[مؤمنین]] هرگاه [[قدرت]] پیدا کنند، به فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] عمل می‌‌کنند. این [[وظیفه]] هر مؤمنی است، و برای [[شیعه]] [[منتظر]] یک [[وظیفه]] مؤکد است؛ زیرا او می‌‌کوشد که خود و محیط [[زندگی]] خود را برای حضور [[امام غایب]] مهیا کند. [[جامعه]] باید [[اصلاح]] شود و الا با یک گل [[بهار]] نمی‌شود. [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[اصلاح جامعه]] [[قیام]] می‌‌کند و [[منتظر]] او نیز باید به او [[اقتدا]] نماید. همان‌طور که [[رسول گرامی اسلام]] فرمود: "خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، و او کسی است که پیش از [[قیام]] او نیز به او [[اقتدا]] می‌‌کند، با [[دوست]] او [[دوست]] و با دشمنش [[دشمن]] است" <ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۰.</ref><ref>[[فرج‌الله هدایت‌نیا|هدایت‌نیا، فرج‌الله]]، [[ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات (مقاله)|ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
::::::[[انسان]] در حال [[انتظار]] می‌‌بایست [[محاسن]] [[اخلاقی]] را در خود نهادینه کند و [[ارزش‌ها]] و هنجارهای [[اخلاقی]] را در معیار [[زندگی]] خود قرار دهد. در این صورت است که [[انتظار]] مانع وقوع ناهنجاری‌های اجتماع می‌شود و فرد را در برابر انواع کجروی‌های [[اجتماعی]] مصون‌ نگه می‌دارد.
::::::[[انسان]] در حال [[انتظار]] می‌‌بایست [[محاسن]] [[اخلاقی]] را در خود نهادینه کند و [[ارزش‌ها]] و هنجارهای [[اخلاقی]] را در معیار [[زندگی]] خود قرار دهد. در این صورت است که [[انتظار]] مانع وقوع ناهنجاری‌های اجتماع می‌شود و فرد را در برابر انواع کجروی‌های [[اجتماعی]] مصون‌ نگه می‌دارد.
::::::[[منتظر]] به هنجارهای [[جامعه]] نظر می‌‌اندازد، هنجارهای مثبت و متعالی و مناسب با [[ارزش]] های [[جامعه موعود]] را در خود درونی می‌‌کند، شخیصیت خود را توسعه می‌‌بخشد و آرمان‌هایی همچون عدالت‌طلبی، [[مبارزه با ظلم]] و [[فساد]] را معیار [[رفتار]] [[اجتماعی]] خود قرار می‌دهد. [[منتظر]] با هنجارهای منفی و نامتناسب با [[جامعه موعود]] [[مبارزه]] می‌کند و تمام تلاش‌های خود را برای برهم زدن آن انجام می‌دهد. بنابراین [[انسان]] [[منتظر]] در اثر اجتماعی‌شدن [[مهدوی]] با ناهنجارهای درونی و ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] [[مبارزه]] می‌‌کند»<ref>[[محمد رضا ضمیری|ضمیری، محمد رضا]]، [[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی]]، ص ۲۹۲-۲۹۳.</ref>.
::::::[[منتظر]] به هنجارهای [[جامعه]] نظر می‌‌اندازد، هنجارهای مثبت و متعالی و مناسب با [[ارزش]] های [[جامعه موعود]] را در خود درونی می‌‌کند، شخیصیت خود را توسعه می‌‌بخشد و آرمان‌هایی همچون عدالت‌طلبی، [[مبارزه با ظلم]] و [[فساد]] را معیار [[رفتار]] [[اجتماعی]] خود قرار می‌دهد. [[منتظر]] با هنجارهای منفی و نامتناسب با [[جامعه موعود]] [[مبارزه]] می‌کند و تمام تلاش‌های خود را برای برهم زدن آن انجام می‌دهد. بنابراین [[انسان]] [[منتظر]] در اثر اجتماعی‌شدن [[مهدوی]] با ناهنجارهای درونی و ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] [[مبارزه]] می‌‌کند»<ref>[[محمد رضا ضمیری|ضمیری، محمد رضا]]، [[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی]]، ص ۲۹۲-۲۹۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
:::::*'''گسترش [[معنویت]] در [[جامعه]]''': یکی دیگر از [[آثار انتظار]]، فراگیری و گسترش [[معنویت]] در [[جامعه]] است. گسترش باورمندی به [[ظهور]] و فراگیری ایده [[انتظار]] موجب می‌گردد باورمندان به این [[اعتقاد]] در صدد [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] برآیند. این امر باعث می‌شود افراد از پوسته و لایه‌های رویین این [[اعتقاد]] گذر کنند و به عمق و مغز آن برسند و به آن بیندیشند و [[زندگی]] خود را طبق آن سامان دهند. [[منتظران]] از این راه به ایجاد و فراهم آمدن زمینه‌های گسترش [[معنویت]] و تقویت آن در [[جامعه]] [[کمک]] خواهند کرد. مردمی که با [[یاد امام]] [[زندگی]] خود را سروسامان می‌دهند و در [[انتظار ظهور]] آن [[حضرت]] روز و شب می‌گذرانند، بر کسب [[رضایت]] او سعی و طبق معیارهای او حرکت خواهند کرد. از روایاتی که بیانگر [[رو[[حیات]]]] و حالات [[یاران امام مهدی]] است، می‌توان بر این نکته استشهاد کرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]] کسانی‌اند که شب‌بیدارند و در [[نماز]] خود، نغمه‌ای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به [[عبادت]] می‌پردازند و روز مانند شیرند. مطیع‌تر از کنیز برای مولای خویش‌اند و همانند چراغ نورانی‌اند. گویا قلب‌های آنان چراغ‌هایی است و از [[خوف]] [[خدا]] بیمناک‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.  
:::::*'''گسترش [[معنویت]] در [[جامعه]]''': یکی دیگر از [[آثار انتظار]]، فراگیری و گسترش [[معنویت]] در [[جامعه]] است. گسترش باورمندی به [[ظهور]] و فراگیری ایده [[انتظار]] موجب می‌گردد باورمندان به این [[اعتقاد]] در صدد [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] برآیند. این امر باعث می‌شود افراد از پوسته و لایه‌های رویین این [[اعتقاد]] گذر کنند و به عمق و مغز آن برسند و به آن بیندیشند و [[زندگی]] خود را طبق آن سامان دهند. [[منتظران]] از این راه به ایجاد و فراهم آمدن زمینه‌های گسترش [[معنویت]] و تقویت آن در [[جامعه]] [[کمک]] خواهند کرد. مردمی که با [[یاد امام]] [[زندگی]] خود را سروسامان می‌دهند و در [[انتظار ظهور]] آن [[حضرت]] روز و شب می‌گذرانند، بر کسب [[رضایت]] او سعی و طبق معیارهای او حرکت خواهند کرد. از روایاتی که بیانگر [[رو[[حیات]]]] و حالات [[یاران امام مهدی]] است، می‌توان بر این نکته استشهاد کرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[یاران مهدی]] کسانی‌اند که شب‌بیدارند و در [[نماز]] خود، نغمه‌ای مانند صدای زنبور دارند. شب را بیدارند و به [[عبادت]] می‌پردازند و روز مانند شیرند. مطیع‌تر از کنیز برای مولای خویش‌اند و همانند چراغ نورانی‌اند. گویا قلب‌های آنان چراغ‌هایی است و از [[خوف]] [[خدا]] بیمناک‌اند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.</ref>.  
:::::*'''گسترش [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': یکی از [[واجبات]] [[دینی]] که در [[قرآن کریم]] و [[روایات اسلامی]] بر آن تأکید بسیاری شده، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. هر چه [[معرفت]] [[دینی]] افراد بالاتر باشد، مسئولیت‌پذیری‌شان در [[امور دینی]] و انجام [[دستورهای الهی]] بیشتر خواهد بود. با توجه به اینکه [[جامعه منتظر]] به اجزای مختلف [[دین]] [[آگاهی]] خوبی دارد و در [[اجرای دین]] در [[جامعه]] [[احساس مسئولیت]] بیشتری می‌کند، برای اجرایی شدن فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تلاش مضاعفی از خود نشان می‌دهد؛ بنابراین می‌توان گفت یکی دیگر از آثار و دستاوردهای [[انتظار]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۵۵</ref>.
:::::*'''گسترش [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': یکی از [[واجبات]] [[دینی]] که در [[قرآن کریم]] و [[روایات اسلامی]] بر آن تأکید بسیاری شده، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. هر چه [[معرفت]] [[دینی]] افراد بالاتر باشد، مسئولیت‌پذیری‌شان در [[امور دینی]] و انجام [[دستورهای الهی]] بیشتر خواهد بود. با توجه به اینکه [[جامعه منتظر]] به اجزای مختلف [[دین]] [[آگاهی]] خوبی دارد و در [[اجرای دین]] در [[جامعه]] [[احساس مسئولیت]] بیشتری می‌کند، برای اجرایی شدن فریضه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تلاش مضاعفی از خود نشان می‌دهد؛ بنابراین می‌توان گفت یکی دیگر از آثار و دستاوردهای [[انتظار]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] است»<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۵۵</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانی‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شخص [[منتظر]] خود را در منظر مولای خویش می‌‌داند و به درجه‌ای می‌‌رسد که [[امام زمان]] را [[شاهد]] و ناظر اعمالش می‌‌بیند. این احساس حضور که در سایه [[انتظار امام زمان]]{{ع}} به دست می‌‌آید، به کنترل [[اجتماعی]] در [[جامعه]] می‌‌انجامد و [[جامعه]] و افراد را از [[انحرافات]] بازمی‌‌دارد. در [[زیارت]] [[روز جمعه]] [[امام زمان]]{{ع}} آمده است: "[[سلام]] بر تو ای چشم [[خدا]] میان آفریدگان"<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح‌الجنان، بخشی از زیارت امام زمان{{ع}} در روز جمعه.</ref> یکی از [[القاب]] [[حضرت]] [[امام زمان]]{{ع}} "[[عین الله]]" است؛ یعنی [[امام زمان]]، چشم [[خداوند]] میان [[بندگان]] است. با این [[وصف]] [[منتظر واقعی]]، همیشه احساس حضور می‌‌کند و این احساس حضور در محضر [[صاحب]] زمان{{ع}}، او را از [[ارتکاب گناه]] و ناهنجاری‌ها بازمی‌‌دارد که پیوسته مراقب گفتارها و رفتارهای خود خواهد بود تا عملی خلاف [[رضای امام]]{{ع}} از او صادر نشود. همچنین آن [[حضرت]]، در [[توقیع]] شریفش به [[شیخ مفید]] می‌‌فرمایند: به [[اخبار]] شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاعتان بر ما پنهان نیست!.<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ}}.</ref> و در ادامه می‌‌فرماید: "ما هرگز از [[سرپرستی]] و رسیدگی به شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم"<ref>بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۵.</ref> کلمات [[نورانی]] [[حضرت]]، نشان از این دارد که [[شیعیان]]، همواره در منظر [[امام عصر]]{{ع}} هستند. با این اوصاف [[منتظر حقیقی]]، همواره احساس حضور می‌‌کند؛ بنابراین احساس حضور، عامل و مکانیزم درونی برای کاهش ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] به شمار می‌‌آید»<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۶۶-۶۷.</ref>.
::::::«شخص [[منتظر]] خود را در منظر مولای خویش می‌‌داند و به درجه‌ای می‌‌رسد که [[امام زمان]] را [[شاهد]] و ناظر اعمالش می‌‌بیند. این احساس حضور که در سایه [[انتظار امام زمان]]{{ع}} به دست می‌‌آید، به کنترل [[اجتماعی]] در [[جامعه]] می‌‌انجامد و [[جامعه]] و افراد را از [[انحرافات]] بازمی‌‌دارد. در [[زیارت]] [[روز جمعه]] [[امام زمان]]{{ع}} آمده است: "[[سلام]] بر تو ای چشم [[خدا]] میان آفریدگان"<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح‌الجنان، بخشی از زیارت امام زمان{{ع}} در روز جمعه.</ref> یکی از [[القاب]] [[حضرت]] [[امام زمان]]{{ع}} "[[عین الله]]" است؛ یعنی [[امام زمان]]، چشم [[خداوند]] میان [[بندگان]] است. با این [[وصف]] [[منتظر واقعی]]، همیشه احساس حضور می‌‌کند و این احساس حضور در محضر [[صاحب]] زمان{{ع}}، او را از [[ارتکاب گناه]] و ناهنجاری‌ها بازمی‌‌دارد که پیوسته مراقب گفتارها و رفتارهای خود خواهد بود تا عملی خلاف [[رضای امام]]{{ع}} از او صادر نشود. همچنین آن [[حضرت]]، در [[توقیع]] شریفش به [[شیخ مفید]] می‌‌فرمایند: به [[اخبار]] شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاعتان بر ما پنهان نیست!.<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ}}.</ref> و در ادامه می‌‌فرماید: "ما هرگز از [[سرپرستی]] و رسیدگی به شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم"<ref>بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۵.</ref> کلمات [[نورانی]] [[حضرت]]، نشان از این دارد که [[شیعیان]]، همواره در منظر [[امام عصر]]{{ع}} هستند. با این اوصاف [[منتظر حقیقی]]، همواره احساس حضور می‌‌کند؛ بنابراین احساس حضور، عامل و مکانیزم درونی برای کاهش ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] به شمار می‌‌آید»<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۶۶-۶۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
::::::[[انتظار]] از دیدگاه [[اسلام]] و به خصوص [[مکتب]] حرکت‌بخش و تلاش‌آفرین تشیّع، مشوّق [[مردم]] به [[استقامت]]، [[مقاومت]] و [[پایداری]]، و [[جهاد]] و [[مبارزه]] است، و از آنجا که چشم داشتی به [[ظهور]] یک [[قیام]] [[الهی]] و [[روحانی]] و [[اجتماعی]] در سطح [[جهان]] است، به [[منتظران]] دید وسیعی می‌بخشد و به آنها دلگرمی می‌دهد و صفوف [[حقّ]] را در برابر ناحقّ فشرده‌تر می‌کند و حقّ‌طلبان و [[مصلحان]] و [[مؤمنان]] را به ادامه راه [[حقّ]] و [[عدل]]، در برابر [[فسادها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] مقاوم می‌نماید، و سرانجام از آنها انسان‌هایی پولادین و آبدیده می‌سازد.  
::::::[[انتظار]] از دیدگاه [[اسلام]] و به خصوص [[مکتب]] حرکت‌بخش و تلاش‌آفرین تشیّع، مشوّق [[مردم]] به [[استقامت]]، [[مقاومت]] و [[پایداری]]، و [[جهاد]] و [[مبارزه]] است، و از آنجا که چشم داشتی به [[ظهور]] یک [[قیام]] [[الهی]] و [[روحانی]] و [[اجتماعی]] در سطح [[جهان]] است، به [[منتظران]] دید وسیعی می‌بخشد و به آنها دلگرمی می‌دهد و صفوف [[حقّ]] را در برابر ناحقّ فشرده‌تر می‌کند و حقّ‌طلبان و [[مصلحان]] و [[مؤمنان]] را به ادامه راه [[حقّ]] و [[عدل]]، در برابر [[فسادها]] و [[بی‌عدالتی‌ها]] مقاوم می‌نماید، و سرانجام از آنها انسان‌هایی پولادین و آبدیده می‌سازد.  
::::::بنابراین، بیهوده نیست که در [[روایات اسلامی]] "[[انتظار فرج]]" [[عبادت]] شمرده شده، و حتّی از بزرگترین [[عبادات]] به شمار آمده است»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۲۴.</ref>.
::::::بنابراین، بیهوده نیست که در [[روایات اسلامی]] "[[انتظار فرج]]" [[عبادت]] شمرده شده، و حتّی از بزرگترین [[عبادات]] به شمار آمده است»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۲۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
::::::پس [[جامعه منتظر]] و انسان‌های دارای خصلت [[انتظار]] باید در زمینه خواست‌ها و هدف‌های امامشان عمل کنند و به [[یاری]] انسان‌های [[مظلوم]] و محروم بشتابند و [[دل]] آزردگان را مرهم نهند و دشواری‌ها و مشکلات [[مردم]] را تا حد توان، طبق خواسته و رضای امامشان برطرف سازند. و اگر چنین شد در قلمرو [[جامعه منتظر]]، محروم و تهیدست و [[بیمار]] بی درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگین و گرفتار باقی نخواهد ماند.
::::::پس [[جامعه منتظر]] و انسان‌های دارای خصلت [[انتظار]] باید در زمینه خواست‌ها و هدف‌های امامشان عمل کنند و به [[یاری]] انسان‌های [[مظلوم]] و محروم بشتابند و [[دل]] آزردگان را مرهم نهند و دشواری‌ها و مشکلات [[مردم]] را تا حد توان، طبق خواسته و رضای امامشان برطرف سازند. و اگر چنین شد در قلمرو [[جامعه منتظر]]، محروم و تهیدست و [[بیمار]] بی درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگین و گرفتار باقی نخواهد ماند.
::::::شاید یکی از معانی برخی از [[احادیث]] درباره [[انتظار فرج]] که گفته‌اند: "[[انتظار فرج]] خود [[فرج]] است" همین معنا باشد که [[جامعه منتظر]] اگر انتظاری [[راستین]] و صادقانه داشته باشد دست کم در حوزه خود، مشکلات و نابسامانی‌های [[مردم]] را برطرف می‌کند و خواسته‌ها و آرمان‌های [[امام]] [[موعود]] را در محیط خویش تحقق می‌بخشد؛ لذا [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«انتظار الفرج من الفرج»}}<ref> بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۱، ح۲۹.</ref>؛ [[انتظار فرج]] جزء [[فرج]] است.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۷، ۸۸.</ref>.
::::::شاید یکی از معانی برخی از [[احادیث]] درباره [[انتظار فرج]] که گفته‌اند: "[[انتظار فرج]] خود [[فرج]] است" همین معنا باشد که [[جامعه منتظر]] اگر انتظاری [[راستین]] و صادقانه داشته باشد دست کم در حوزه خود، مشکلات و نابسامانی‌های [[مردم]] را برطرف می‌کند و خواسته‌ها و آرمان‌های [[امام]] [[موعود]] را در محیط خویش تحقق می‌بخشد؛ لذا [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«انتظار الفرج من الفرج»}}<ref> بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۱، ح۲۹.</ref>؛ [[انتظار فرج]] جزء [[فرج]] است.»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۸۷، ۸۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:
:::::#خواندن دعای [[امام زمان]] {{ع}} بعد از نمازهای [[جماعت]] در محافل عمومی (حرم‌های [[ائمه]]، مساجد و...)؛
:::::#خواندن دعای [[امام زمان]] {{ع}} بعد از نمازهای [[جماعت]] در محافل عمومی (حرم‌های [[ائمه]]، مساجد و...)؛
:::::#توجهِ دل‌های [[شیعه]] در ایام و روزهای خاص به [[حضرت]]»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۱۰-۱۱۲.</ref>.
:::::#توجهِ دل‌های [[شیعه]] در ایام و روزهای خاص به [[حضرت]]»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۱۰-۱۱۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
:::::*'''[[مراقبت]] دایمی‌''': یکی از پی‌آمدهای طبیعی و منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر واقعی]]، با [[اعتقاد]] به اینکه اعمالش، پیوسته در منظر آن [[عزیز]] واقع می‌شود، نسبت میان خود و آن [[حضرت]] را در احساس حضور، متجلی می‌بیند و هرجا که باشد، گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان، احساس می‌کند و لازمه [[انتظار حقیقی]] را، تلاش برای جلب [[رضایت]] ایشان می‌داند؛ بنابراین برای تحقق این مهم، نه‌تنها، [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] را وجهه [[همت]] خویش قرار می‌دهد، بلکه از هر غفلتی نیز پرهیز می‌کند؛ همان‌گونه که [[استغفار]] [[خواص]]، [[استغفار]] از [[گناه]] نبوده و نیست بلکه آنان هر غفلتی از [[یاد خدا]] و انس با [[محبوب]] را برای خود گناهی بزرگ می‌شمردند و از آن [[استغفار]] می‌کردند. [[منتظر]]، به [[یاری]] [[معرفت]] خویش، [[امام]]{{ع}} را در [[غیبت]]، هم‌چون [[خورشید پشت ابر]] دانسته، و او را ناظر بر حالات و نیات خود می‌داند و چیزی را از دیدگان آن [[حضرت]] مخفی نمی‌پندارد. و در چنین موقعیتی است که احساس حضور معنا پیدا می‌کند.(...)
:::::*'''[[مراقبت]] دایمی‌''': یکی از پی‌آمدهای طبیعی و منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر واقعی]]، با [[اعتقاد]] به اینکه اعمالش، پیوسته در منظر آن [[عزیز]] واقع می‌شود، نسبت میان خود و آن [[حضرت]] را در احساس حضور، متجلی می‌بیند و هرجا که باشد، گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان، احساس می‌کند و لازمه [[انتظار حقیقی]] را، تلاش برای جلب [[رضایت]] ایشان می‌داند؛ بنابراین برای تحقق این مهم، نه‌تنها، [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] را وجهه [[همت]] خویش قرار می‌دهد، بلکه از هر غفلتی نیز پرهیز می‌کند؛ همان‌گونه که [[استغفار]] [[خواص]]، [[استغفار]] از [[گناه]] نبوده و نیست بلکه آنان هر غفلتی از [[یاد خدا]] و انس با [[محبوب]] را برای خود گناهی بزرگ می‌شمردند و از آن [[استغفار]] می‌کردند. [[منتظر]]، به [[یاری]] [[معرفت]] خویش، [[امام]]{{ع}} را در [[غیبت]]، هم‌چون [[خورشید پشت ابر]] دانسته، و او را ناظر بر حالات و نیات خود می‌داند و چیزی را از دیدگان آن [[حضرت]] مخفی نمی‌پندارد. و در چنین موقعیتی است که احساس حضور معنا پیدا می‌کند.(...)
:::::*'''[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه‌]]''': از جهات [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] فرد سالم، زمینه‌ساز [[جامعه]] سالم است و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای فرد سالم است و این دو در تعامل با یک‌دیگرند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] فرد و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]، وجود دارد. گفتنی است که منظور از واژه "[[سلامت]]"، [[مصونیت]] [[دین]] در سطح فرد و [[جامعه]] است. [[مصونیت]] [[دین]]، در پرتو [[تقوا]] امکان‌پذیر است. همان عاملی که عمل به آن، یکی از مهم‌ترین [[وظایف شیعیان]] و [[پیروان]] [[امام عصر]]{{ع}} در زمان غیبت‌ است؛<ref>سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۳۱۰.</ref> زیرا آن [[حضرت]]، معنای [[تقوا]] است و [[انتظار]] منطقی آن است که منتظرانش نیز از نوعی سنخیت نسبی با ایشان برخوردار باشند تا در اظهار [[محبت]] و ارادت آنان به آن [[حضرت]]، نشانه‌ای از [[صداقت]]، مشاهده شود. از سوی دیگر، در رأس فرمایشات [[معصومین]]{{عم}} سفارش به [[تقوا]] به چشم می‌خورد: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: قسم به [[خدا]]، شما بر [[دین خدا]] و [[فرشتگان]] او هستید؛ پس ما را نسبت به این امر ([[دین‌داری]] خودتان) به وسیله [[ورع]] و [[اجتهاد]] [[یاری]] نمایید.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷، ح ۲۰۴۱۰.</ref> هم ایشان در سفارش دیگری می‌افزایند: بر شما است رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]]، آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید.<ref>همان، ص ۲۴۸، ح ۲۰۴۱۱.</ref>»<ref>[[محمد رضا شرفی|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۷-۱۴۱.</ref>.
:::::*'''[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه‌]]''': از جهات [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] فرد سالم، زمینه‌ساز [[جامعه]] سالم است و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای فرد سالم است و این دو در تعامل با یک‌دیگرند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] فرد و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]، وجود دارد. گفتنی است که منظور از واژه "[[سلامت]]"، [[مصونیت]] [[دین]] در سطح فرد و [[جامعه]] است. [[مصونیت]] [[دین]]، در پرتو [[تقوا]] امکان‌پذیر است. همان عاملی که عمل به آن، یکی از مهم‌ترین [[وظایف شیعیان]] و [[پیروان]] [[امام عصر]]{{ع}} در زمان غیبت‌ است؛<ref>سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۳۱۰.</ref> زیرا آن [[حضرت]]، معنای [[تقوا]] است و [[انتظار]] منطقی آن است که منتظرانش نیز از نوعی سنخیت نسبی با ایشان برخوردار باشند تا در اظهار [[محبت]] و ارادت آنان به آن [[حضرت]]، نشانه‌ای از [[صداقت]]، مشاهده شود. از سوی دیگر، در رأس فرمایشات [[معصومین]]{{عم}} سفارش به [[تقوا]] به چشم می‌خورد: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: قسم به [[خدا]]، شما بر [[دین خدا]] و [[فرشتگان]] او هستید؛ پس ما را نسبت به این امر ([[دین‌داری]] خودتان) به وسیله [[ورع]] و [[اجتهاد]] [[یاری]] نمایید.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷، ح ۲۰۴۱۰.</ref> هم ایشان در سفارش دیگری می‌افزایند: بر شما است رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]]، آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید.<ref>همان، ص ۲۴۸، ح ۲۰۴۱۱.</ref>»<ref>[[محمد رضا شرفی|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۷-۱۴۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق [[حیات]]]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص81-86.</ref>.
::::::«زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق [[حیات]]]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر افکار بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص81-86.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
:::::#'''ایجاد حساسیت در برابر [[وضعیت اجتماعی]]:''' از دیگر آثار و [[کارکردهای انتظار]]، [[اعتراض]] است. [[انسان]] [[منتظر]]، معترض به وضع موجود است و می‌‌خواهد وضعیت موجود را به وضعیت ایده‌آل و آرمانی تبدیل نماید.[[انسان]] [[منتظر]] به وضع موجود نه می‌‌گوید و از وضع فردی و [[اجتماعی]] خود [[خشنود]] نیست؛ حتی اگر این وضع موجود پذیرفتنی و بر [[حق]] باشد باز می‌‌خواهد این وضع را به شرایط مطلوب‌تر متحول نماید. در [[حقیقت]]، [[انتظار]] فعال سنتز تضاد میان دو اصل متناقض [[حقیقت]] و واقعیت است، تضاد میان واقعیت [[باطل]] [[حاکم]] و [[حقیقت]] [[نجات]] بخشی محکوم را جز به [[انتظار]] به [[پیروزی]] جبری و قطعی [[حقیقت]] نمی‌توان حل کرد. [[انتظار]] یعنی نه گفتن به آن‌چه که هست، کسی که [[منتظر]] است در [[نفس]] [[انتظار]] خود [[اعتراض به وضع موجود]] را پنهان می‌‌دارد. حتی [[انتظار منفی]]، خود یک [[اعتراض]] است، کسی که از "حال" [[خشنود]] است [[منتظر]] نیست و برعکس، محافظه‌کار از [[آینده]] می‌‌هراسد. [[اعتقاد]] به [[انتظار]]، [[حفظ وحدت]] و تسلسل [[تاریخی]] در آغاز [[بشریت]] ([[خلقت]] [[آدم]] و [[حوا]]) تا [[انقلاب]] نهایی [[حضرت مهدی]] است. در [[حقیقت انتظار]] چهار اصل اساسی [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[غیبت]] را به هم اتصال میدهد، چرا که [[انبیای الهی]] از [[آدم]] تا خاتم‌النبیین پیام‌آور فرمان‌های [[خداوند]] برای [[بشر]] بودند. پس [[امامان]] بزرگوار این [[رسالت]] را بر دوش گرفتند و در نهایت، [[حضرت مهدی]] این [[رسالت الهی]] و [[پرچم]] عدالت‌خواهی را بردوش دارد. بنابراین [[فلسفه انتظار]] نشان می‌‌دهد که در [[جهان‌بینی]] [[توحیدی]] [[انقطاع]] [[تاریخی]] معنا ندارد و هیچ گاه اعوجاج، بریدگی و [[انحرافی]] در مسیر عدالت‌خواهی در [[فلسفه]] [[تاریخی]] [[شیعه]] وجود ندارد. نقش این [[وحدت]] [[تاریخی]] در [[زندگی]] عینی و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]]، اعطای [[هویت]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] به آنان است، چرا که اصل [[انتظار]] به ما می‌‌آموزد که [[هویت]] [[فرهنگی]] ما از آغاز [[خلقت]] تشکیل یافته است و تا انتهای [[تاریخ]] از یک مسیر و [[قوانین]] مشخص [[پیروی]] می‌‌نماید. نکته این که [[اشتیاق به وضع مطلوب]]، تصویر [[جامعه آرمانی]] یا [[مدینه فاضله]] اساساً چه فوایدی برای ما دارد. [[بهترین]] و واقعی‌ترین شکل اداره [[جامعه]]، در [[حکومت امام مهدی]] است و معیار مناسبی است برای ارزیابی وضع موجود و [[درک]] فاصله با وضع مطلوب، به تعبیر برخی متفکران، داشتن تیپ‌های ایده‌آل می‌‌تواند ما را در ارزیابی وضع موجود و فاصله‌ای که ما با آن شرایط مطلوب داریم رهنمون باشد، مسئله [[جامعه آرمانی]] هم این اثر را دارد ما [[جامعه]] موجود را در آینه آن [[جامعه]] می‌‌توانیم جست‌وجو کنیم و همواره وضع موجود را در مقایسه با آن [[جامعه]] ببینیم و فاصله خودمان را دریابیم.
:::::#'''ایجاد حساسیت در برابر [[وضعیت اجتماعی]]:''' از دیگر آثار و [[کارکردهای انتظار]]، [[اعتراض]] است. [[انسان]] [[منتظر]]، معترض به وضع موجود است و می‌‌خواهد وضعیت موجود را به وضعیت ایده‌آل و آرمانی تبدیل نماید.[[انسان]] [[منتظر]] به وضع موجود نه می‌‌گوید و از وضع فردی و [[اجتماعی]] خود [[خشنود]] نیست؛ حتی اگر این وضع موجود پذیرفتنی و بر [[حق]] باشد باز می‌‌خواهد این وضع را به شرایط مطلوب‌تر متحول نماید. در [[حقیقت]]، [[انتظار]] فعال سنتز تضاد میان دو اصل متناقض [[حقیقت]] و واقعیت است، تضاد میان واقعیت [[باطل]] [[حاکم]] و [[حقیقت]] [[نجات]] بخشی محکوم را جز به [[انتظار]] به [[پیروزی]] جبری و قطعی [[حقیقت]] نمی‌توان حل کرد. [[انتظار]] یعنی نه گفتن به آن‌چه که هست، کسی که [[منتظر]] است در [[نفس]] [[انتظار]] خود [[اعتراض به وضع موجود]] را پنهان می‌‌دارد. حتی [[انتظار منفی]]، خود یک [[اعتراض]] است، کسی که از "حال" [[خشنود]] است [[منتظر]] نیست و برعکس، محافظه‌کار از [[آینده]] می‌‌هراسد. [[اعتقاد]] به [[انتظار]]، [[حفظ وحدت]] و تسلسل [[تاریخی]] در آغاز [[بشریت]] ([[خلقت]] [[آدم]] و [[حوا]]) تا [[انقلاب]] نهایی [[حضرت مهدی]] است. در [[حقیقت انتظار]] چهار اصل اساسی [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[غیبت]] را به هم اتصال میدهد، چرا که [[انبیای الهی]] از [[آدم]] تا خاتم‌النبیین پیام‌آور فرمان‌های [[خداوند]] برای [[بشر]] بودند. پس [[امامان]] بزرگوار این [[رسالت]] را بر دوش گرفتند و در نهایت، [[حضرت مهدی]] این [[رسالت الهی]] و [[پرچم]] عدالت‌خواهی را بردوش دارد. بنابراین [[فلسفه انتظار]] نشان می‌‌دهد که در [[جهان‌بینی]] [[توحیدی]] [[انقطاع]] [[تاریخی]] معنا ندارد و هیچ گاه اعوجاج، بریدگی و [[انحرافی]] در مسیر عدالت‌خواهی در [[فلسفه]] [[تاریخی]] [[شیعه]] وجود ندارد. نقش این [[وحدت]] [[تاریخی]] در [[زندگی]] عینی و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]]، اعطای [[هویت]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] به آنان است، چرا که اصل [[انتظار]] به ما می‌‌آموزد که [[هویت]] [[فرهنگی]] ما از آغاز [[خلقت]] تشکیل یافته است و تا انتهای [[تاریخ]] از یک مسیر و [[قوانین]] مشخص [[پیروی]] می‌‌نماید. نکته این که [[اشتیاق به وضع مطلوب]]، تصویر [[جامعه آرمانی]] یا [[مدینه فاضله]] اساساً چه فوایدی برای ما دارد. [[بهترین]] و واقعی‌ترین شکل اداره [[جامعه]]، در [[حکومت امام مهدی]] است و معیار مناسبی است برای ارزیابی وضع موجود و [[درک]] فاصله با وضع مطلوب، به تعبیر برخی متفکران، داشتن تیپ‌های ایده‌آل می‌‌تواند ما را در ارزیابی وضع موجود و فاصله‌ای که ما با آن شرایط مطلوب داریم رهنمون باشد، مسئله [[جامعه آرمانی]] هم این اثر را دارد ما [[جامعه]] موجود را در آینه آن [[جامعه]] می‌‌توانیم جست‌وجو کنیم و همواره وضع موجود را در مقایسه با آن [[جامعه]] ببینیم و فاصله خودمان را دریابیم.
:::::#'''سبب کارآمدی [[دولت‌ها]] :''' توسعه نیافتگی، بزرگ‌ترین مشکل [[جوامع اسلامی]] است که از ناکارآمدی [[سیاسی]] در سطح مدیریت‌های کلان [[جهان اسلام]] نشئت می‌‌گیرد. بنابراین کارآمدی [[سیاسی]] [[برترین]] چالش [[جوامع اسلامی]] است و با توجه به این که [[نظام سیاسی]] [[مهدوی]]، [[نظامی]] کارآمد بوده می‌‌تواند به عنوان الگوی موردمطالعه قرار گیرد»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]، ص ۵۳-۶۱.</ref>.
:::::#'''سبب کارآمدی [[دولت‌ها]] :''' توسعه نیافتگی، بزرگ‌ترین مشکل [[جوامع اسلامی]] است که از ناکارآمدی [[سیاسی]] در سطح مدیریت‌های کلان [[جهان اسلام]] نشئت می‌‌گیرد. بنابراین کارآمدی [[سیاسی]] [[برترین]] چالش [[جوامع اسلامی]] است و با توجه به این که [[نظام سیاسی]] [[مهدوی]]، [[نظامی]] کارآمد بوده می‌‌تواند به عنوان الگوی موردمطالعه قرار گیرد»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]، ص ۵۳-۶۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
:::::#[[مقاومت]]: اگر [[امید]] بود و حرکت به دنبالش تحقق یافت و اگر افراد [[جامعه]] [[بصیرت]] روشنی درباره [[منتظر]] خود داشته و مهدی‌باور باشند و حضورش را لمس کنند و در تکاپوی [[حضرت]] باشند، دیگر جایی برای عقب‌نشینی نیست، بلکه نیروی لازم برای [[مقاومت]] در برابر جبهه [[باطل]] فراهم خواهد شد. اصولاً نتیجه همه امیدها و حرکت‌ها، همان [[مقاومت]] در برابر جریان باطلی است که در مقابل [[انتظار]] [[صف‌آرایی]] کرده است. مانند کسی که در حال غرق شدن است و ناگهان از دور، گروه [[نجات]] را می‌بیند که به سوی او در حرکت‌اند. در این حالت فرد، بر امواج [[آب]] [[غلبه]] خواهد کرد و برای این کار نیرویی شگرف در خود احساس می‌کند؛
:::::#[[مقاومت]]: اگر [[امید]] بود و حرکت به دنبالش تحقق یافت و اگر افراد [[جامعه]] [[بصیرت]] روشنی درباره [[منتظر]] خود داشته و مهدی‌باور باشند و حضورش را لمس کنند و در تکاپوی [[حضرت]] باشند، دیگر جایی برای عقب‌نشینی نیست، بلکه نیروی لازم برای [[مقاومت]] در برابر جبهه [[باطل]] فراهم خواهد شد. اصولاً نتیجه همه امیدها و حرکت‌ها، همان [[مقاومت]] در برابر جریان باطلی است که در مقابل [[انتظار]] [[صف‌آرایی]] کرده است. مانند کسی که در حال غرق شدن است و ناگهان از دور، گروه [[نجات]] را می‌بیند که به سوی او در حرکت‌اند. در این حالت فرد، بر امواج [[آب]] [[غلبه]] خواهد کرد و برای این کار نیرویی شگرف در خود احساس می‌کند؛
:::::#[[اصلاحات]] [[اجتماعی]]: [[جامعه منتظر]] درصدد [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] است، زیرا شخصی که [[جامعه]] ما در [[انتظار]] اوست، خود یک [[مصلح]] و اصلاح‌گر است. اگر [[جامعه]] به سمت [[اصلاحات]] حرکت نکند، بسترهای [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد و هرقدر جهت [[جامعه]] به سوی [[اصلاحات]] باشد، [[زمینه‌سازی]] بیشتری برای [[ظهور]] صورت می‌گیرد. این زمینه‌سازی‌ها و [[اصلاحات]] چند شاخص دارد: اول، [[شناخت]] ویژگی‌های [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]]؛ دوم، شناسایی نقاط ضعف [[اجتماعی]] که در آن زندگی می‌کنیم؛ سوم، [[برنامه‌ریزی]] برای دگرگونی و [[اصلاحات]] با توجه به ویژگی‌های [[جامعه]] مطلوب و آرمانی»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>.
:::::#[[اصلاحات]] [[اجتماعی]]: [[جامعه منتظر]] درصدد [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] است، زیرا شخصی که [[جامعه]] ما در [[انتظار]] اوست، خود یک [[مصلح]] و اصلاح‌گر است. اگر [[جامعه]] به سمت [[اصلاحات]] حرکت نکند، بسترهای [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد و هرقدر جهت [[جامعه]] به سوی [[اصلاحات]] باشد، [[زمینه‌سازی]] بیشتری برای [[ظهور]] صورت می‌گیرد. این زمینه‌سازی‌ها و [[اصلاحات]] چند شاخص دارد: اول، [[شناخت]] ویژگی‌های [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]]؛ دوم، شناسایی نقاط ضعف [[اجتماعی]] که در آن زندگی می‌کنیم؛ سوم، [[برنامه‌ریزی]] برای دگرگونی و [[اصلاحات]] با توجه به ویژگی‌های [[جامعه]] مطلوب و آرمانی»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پرسمان آثار انتظار}}
{{پرسمان آثار انتظار}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش