حضرت فاطمه بنت اسد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←تقسیم کارِ خانه بین فاطمه بنت اسد و فاطمه زهرا{{س}}
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
===تقسیم کارِ [[خانه]] بین فاطمه بنت اسد و [[فاطمه زهرا]]{{س}}=== | ===تقسیم کارِ [[خانه]] بین فاطمه بنت اسد و [[فاطمه زهرا]]{{س}}=== | ||
[[بلاذری]] با [[سند]] خود از علی{{ع}} [[روایت]] میکند او بعد از [[ازدواج]] با فاطمه [[زهرا]] به مادرش فرمود: "فاطمه دختر رسول خدا{{صل}} را در کارهای خارج از خانه مانند آب آوردن و غیره [[یاری]] کن و او هم در کارهای داخلی خانه مانند [[آسیا]] کردن و خمیر کردن آرد و غیره به تو کمک میکند<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۳۸ - ۳۷ و در الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۹۳-۱۸۹۴ ترجمه شماره (۴۰۵۷)؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۵۱۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۶۱ و ج۸، ص۲۶۹؛ این در حالی است که شیخ طوسی در امالی، از امام صادق{{ع}} روایت میکند که فرمود: حضرت علی{{ع}} هیزم و آب میآورد و منزل را جاروب میکرد و فاطمه{{س}} آرد آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت. شاید این کمکها بعد از وفات مادرش فاطمه بنت اسد بوده است.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۱۲.</ref> | [[بلاذری]] با [[سند]] خود از علی{{ع}} [[روایت]] میکند او بعد از [[ازدواج]] با فاطمه [[زهرا]] به مادرش فرمود: "فاطمه دختر رسول خدا{{صل}} را در کارهای خارج از خانه مانند آب آوردن و غیره [[یاری]] کن و او هم در کارهای داخلی خانه مانند [[آسیا]] کردن و خمیر کردن آرد و غیره به تو کمک میکند<ref>انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۳۸ - ۳۷ و در الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۹۳-۱۸۹۴ ترجمه شماره (۴۰۵۷)؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۵۱۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۷، ص۱۶۱ و ج۸، ص۲۶۹؛ این در حالی است که شیخ طوسی در امالی، از امام صادق{{ع}} روایت میکند که فرمود: حضرت علی{{ع}} هیزم و آب میآورد و منزل را جاروب میکرد و فاطمه{{س}} آرد آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت. شاید این کمکها بعد از وفات مادرش فاطمه بنت اسد بوده است.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۱۲.</ref> | ||
==[[گریه]] [[فاطمه]]{{ع}} از فشار قبر و [[حشر]] [[قیامت]]== | |||
یکی از علامات [[مؤمن]] این است که [[دل]] به دنیا نمیبندد؛ بلکه همیشه به [[فکر]] [[برزخ]] و قیامت است و سعی میکند تا برای [[آخرت]] خود توشهای فراهم کند. | |||
علی{{ع}} میفرماید: | |||
{{متن حدیث|أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ يَوْمِ خُرُوجِكُمْ مِنَ الْقُبُورِ وَ قِيَامِكُمْ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تُهَوَّنْ عَلَيْكُمُ الْمَصَائِبُ}}<ref>سفینة البحار، ج۸ ص۱۱۹.</ref>. بسیار به [[یاد مرگ]] و خارج شدن از قبر و قرار گرفتن در [[محکمه عدل الهی]] باشید تا [[مصائب]] این دنیا برای شما آسان گردد. | |||
فاطمه بنت اسد، مادر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، از [[ترس]] قبر و قیامت، ناله سر میداد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: | |||
وقتی فاطمه شنید که پیامبر فرمود: [[مردم]] در [[روز قیامت]] برهنه [[محشور]] میگردند، ناله سر داد و گفت: وای از [[رسوایی]] آن [[روز]]! وقتی شنید که پیامبر از فشار قبر سخن میگوید، باز هم فریاد فاطمه بلند شد و بسیار گریست و گفت: وای از [[ناتوانی]] آن روز! [[رسول خدا]]{{صل}} به او فرمود: من از [[خدا]] میخواهم که تو را کفایت نموده، از فشار قبر آسوده کند<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۶۶.</ref>. | |||
هر که ایمانش بسیار باشد، ترس او از قبر و قیامت شدید است. فاطمه بنت اسد از [[بانوان]] باایمانی بود که از قبر و قیامت به شدت میترسید.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۸۳.</ref>. | |||
==[[وصیت]] فاطمه بنت اسد== | |||
فاطمه بنت اسد ۶۰ یا ۶۵ سال با [[افتخار]] در این [[جهان]] زیست و به [[تربیت پیامبر]] و علی{{ع}} پرداخت و سرانجام در بستر [[بیماری]] افتاد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: | |||
{{متن حدیث|إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ أَوْصَتْ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} فَقَبِلَ وَصِيَّتَهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَرَدْتُ [أَنْ] أُعْتِقَ جَارِيَتِي هَذِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَا قَدَّمْتِ مِنْ خَيْرٍ فَسَتَجِدِينَهُ}}<ref>دعائم الاسلام، ج۲، ص۳۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۴.</ref>؛ [[فاطمه دختر اسد]] برای [[پیامبر]] [[وصیت]] نمود و پیامبر هم وصیت او را پذیرفت. بعد [[فاطمه]] عرض نمود: یا [[رسولالله]]! میخواهم این [[کنیز]] خود را [[آزاد]] کنم. پیامبر فرمود: کار [[خیر و خوبی]] است؛ زود است که [[پاداش]] او را دریافت کنی. | |||
این که فاطمه با وجود فرزندش علی{{ع}}، به پیامبر وصیت میکند، نشانگر [[اعتقاد]] [[قوی]] و [[ایمان]] او به پیامبر است.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۸۴.</ref>. | |||
==[[وفات]] فاطمه و [[گریه]] پیامبر{{صل}}== | |||
[[حضرت]] [[فاطمه بنت اسد]] پس از سپری کردن عمری پربار و افتخارآمیز، در بستر بیماری افتاد. بنا بر نقل [[ابن اثیر]]، [[مادر]] گرامی [[امیرالمؤمنین]] در [[مدینه]] و بعد از [[ازدواج حضرت علی]]{{ع}} و فاطمه زهر{{س}} درگذشت؛ بنابراین، او در سال سوم یا چهارم [[هجری]] وفات کرده است<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۴۱۷.</ref>. در آن لحظات غمانگیز رنجوری و جدایی فاطمه بنت اسد، فرزند گرامیاش امیرالمؤمنین{{ع}} بر بالین مادر حاضر بود. وقتی مادر [[فداکار]] و ایثارگر امیرالمؤمنین{{ع}} وفات یافت، آن حضرت نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد تا این خبر حزنآور را به او بدهد. [[غم]] از دست دادن مادر چنان بر علی{{ع}} سنگین بود که با صدای بلند فرمود: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}. | |||
وقتی چشم پیامبر به علی{{ع}} افتاد، فرمود: علی! چه شده؟ عرض کرد: یا رسولالله! مادرم فوت کرد. پیامبر فرمود: [[قسم به خدا]]! او مادر من نیز بود. پیامبر گریست و صدایش بلند شد: {{متن حدیث|وَا أُمَّاهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۳۵، ص۵۱.</ref>؛ [[عربها]] اغلب ندای «وا» را در [[مصیبت]] شدید به کار میبرند و معلوم میشود مصیبت فقدان فاطمه بنت اسد بر پیامبر بسیار گران بود. پیامبر به بالین جنازه فاطمه بنت اسد آمده، فرمود: مادر! [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند. پس از مادرم، تو برای من [[مادری]] [[مهربان]] بودی؛ در حالی که خود گرسنه بودی مرا [[سیر]] میکردی. در حالی که خود عریان بودی مرا پوشاندی. خود را از غذای خوب [[محروم]] میکردی و [[غذا]] را به من میدادی و [[هدف]] تو [[خشنودی خداوند]] و تحصیل [[پاداش]] [[آخرت]] بود<ref>امالی، ص۳۱۴؛ بشارة المصطفی، ص۲۴۱.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۸۵.</ref>. | |||
==[[فرشتگان]] در [[تشییع]] [[فاطمه]]== | |||
[[پیامبر]] و [[اصحاب]]، [[بدن]] فاطمه را تشییع کردند [[حضرت]] پابرهنه در [[تشییع جنازه]] [[فاطمه بنت اسد]]، یک قدم برمیداشت و گام دیگر را به آرامی برمیداشت. اصحاب علت را از او جویا شدند. حضرت فرمود: «این که در تشییع جنازه فاطمه بنت اسد قدمهای خود را با [[احتیاط]] برمیداشتم، به سبب ازدحام فرشتگانی بود که در تشییع جنازه شرکت کرده بودند»<ref>بصائر الدرجات، ص۲۸۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۱۸.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۸۶.</ref>. | |||
==[[رحلت]] [[فاطمه]] و [[ناراحتی]] [[رسول خدا]]{{صل}}== | ==[[رحلت]] [[فاطمه]] و [[ناراحتی]] [[رسول خدا]]{{صل}}== |