پرش به محتوا

تقدیس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۵۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


به گفته برخی تسبیح با [[تحمید]]، [[تهلیل]] و [[تکبیر]] گرچه [[اختلاف]] مفهومی دارد؛ ولی از [[وحدت]] مصداقی برخوردار است، زیرا حمد تنها در برابر [[منعم]] بودن [[خدا]] نیست، بلکه همه اسما و صفات و کلمات [[تکوینی]] و تدوینی او را نیز شامل می‌شود؛ خواه اثر و مقتضای آن اوصاف به غیر برسد یا نرسد و بازگشت این مطلب به آن است که حمد تنها در برابر [[جمال]] خدا نیست، بلکه شامل جلال او نیز می‌شود، از این رو در [[قرآن‌کریم]] می‌فرماید: [[ستایش]] از آن خدایی است که از فرزند، [[شریک]] و مددکار منزه و مبرّاست: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref> و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!؛ سوره اسراء، آیه:۱۱۱.</ref>؛ به بیان دیگر افزون بر آنکه کمال و [[جمال]] [[خدای سبحان]] قابل [[ستایش]] است، [[مقدس]] و منزه بودن او نیز جای [[حمد]] دارد. [[تحمید]] نه تنها از چنین گستره‌ای برخوردار است، بلکه همه مصادیق [[تسبیح]]، [[تهلیل]]، و [[تکبیر]] را نیز شامل می‌شود، پس تسبیح، تهلیل و تکبیر خدای سبحان همه از مصادیق تحمید و ستایش اوست، چنان که در مقابل، تحمید، تهلیل و تکبیر همه از مصادیق تسبیح [[ذات اقدس خداوند]] است. یکی از شواهد [[وحدت]] مصداقی آن است که به مجموع اینها در [[اذکار]] [[نماز]] "تسبیحات اربعه" گویند. [[شاهد]] دیگر اقتران حمد و تسبیح در [[قرآن‌کریم]] است: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا }}<ref> آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است؛ سوره اسراء، آیه:۴۴.</ref> و سومین شاهد روایاتی است که در [[تبیین]] {{عربی|" اللَّهُ‏ أَكْبَرُ ‏"}} آن را به تسبیح باز گردانده‌اند<ref>تسنیم، ج‌۱، ص‌۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> در برخی [[جوامع روایی]] نیز بابی به [[فضل]] تهلیل و تسبیح و [[دعا]] اختصاص داده شده‌است<ref>صحیح مسلم، ج‌۹، ص‌۹۲.</ref><ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.
به گفته برخی تسبیح با [[تحمید]]، [[تهلیل]] و [[تکبیر]] گرچه [[اختلاف]] مفهومی دارد؛ ولی از [[وحدت]] مصداقی برخوردار است، زیرا حمد تنها در برابر [[منعم]] بودن [[خدا]] نیست، بلکه همه اسما و صفات و کلمات [[تکوینی]] و تدوینی او را نیز شامل می‌شود؛ خواه اثر و مقتضای آن اوصاف به غیر برسد یا نرسد و بازگشت این مطلب به آن است که حمد تنها در برابر [[جمال]] خدا نیست، بلکه شامل جلال او نیز می‌شود، از این رو در [[قرآن‌کریم]] می‌فرماید: [[ستایش]] از آن خدایی است که از فرزند، [[شریک]] و مددکار منزه و مبرّاست: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref> و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ می‌دار!؛ سوره اسراء، آیه:۱۱۱.</ref>؛ به بیان دیگر افزون بر آنکه کمال و [[جمال]] [[خدای سبحان]] قابل [[ستایش]] است، [[مقدس]] و منزه بودن او نیز جای [[حمد]] دارد. [[تحمید]] نه تنها از چنین گستره‌ای برخوردار است، بلکه همه مصادیق [[تسبیح]]، [[تهلیل]]، و [[تکبیر]] را نیز شامل می‌شود، پس تسبیح، تهلیل و تکبیر خدای سبحان همه از مصادیق تحمید و ستایش اوست، چنان که در مقابل، تحمید، تهلیل و تکبیر همه از مصادیق تسبیح [[ذات اقدس خداوند]] است. یکی از شواهد [[وحدت]] مصداقی آن است که به مجموع اینها در [[اذکار]] [[نماز]] "تسبیحات اربعه" گویند. [[شاهد]] دیگر اقتران حمد و تسبیح در [[قرآن‌کریم]] است: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا }}<ref> آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است؛ سوره اسراء، آیه:۴۴.</ref> و سومین شاهد روایاتی است که در [[تبیین]] {{عربی|" اللَّهُ‏ أَكْبَرُ ‏"}} آن را به تسبیح باز گردانده‌اند<ref>تسنیم، ج‌۱، ص‌۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> در برخی [[جوامع روایی]] نیز بابی به [[فضل]] تهلیل و تسبیح و [[دعا]] اختصاص داده شده‌است<ref>صحیح مسلم، ج‌۹، ص‌۹۲.</ref><ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.
==تقديس قرآن==
[[احترام]] و [[تکریم]] مصاحف، یکی از امور مستحبّی است، چنان که [[سوء ادب]] و [[بی‌احترامی]] به مصاحف از [[محرّمات]] است. در آثار [[علوم قرآنی]] از مصادیق تکریم و توهین نسبت به مصاحف نیز سخن به میان آمده است.
برخی مصادیق [[تکریم قرآن]]: بوسیدن [[قرآن]]، تجرید [[مصحف]] از غیر آن.
برخی مصادیق [[اهانت]] به قرآن: بالش قرار دادن قرآن، دراز کردن پا به سمت قرآن، [[نوشتن]] قرآن به چیز [[نجس]]<ref>زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۴۷۸؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه (۵۷-۶۴)</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۸۴۶.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000059.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[تقدیس (مقاله)|مقاله «تقدیس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۸''']]
#[[پرونده:000059.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[تقدیس (مقاله)|مقاله «تقدیس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۸''']]
#[[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]
#[[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]
# [[پرونده: 9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه علوم قرآنی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه علوم قرآنی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش