پرش به محتوا

معصوم چگونه عالم به غیب می‌شود؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = ))
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله  مکارم شیرازی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌الله  مکارم شیرازی؛
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::آیت‌الله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در پاره‌ای از روایات تصریح شده است که ائمه همه علوم را از ناحیه خداوند دریافت می‌دارند مثلاً: (۱): [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خداوند کسی را برای مردم بر می‌گزیند چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی [[الهام]] می‌کند تا برای جواب از هیچ سؤالی درنمانده و در تشخیص حق سرگردان نشود. (۲): [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: کسی که گمان کند خدا بنده‌ای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام آنچه را او به آن نیاز دارد از وی پنهان می‌کند بر خدا افتراء زده است. ملاحظه می‌فرمائید که در روایت اول تصریح دارد بگونه‌ای علم به [[امامان]]{{عم}} [[الهام]] می‌شود که از هیچ سؤالی درنمانند و در روایت دوم ظاهر می‌شود هر کس بگوید که خداوند همه علوم مورد نیاز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراین نیازی به اکتساب نیست»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶]</ref>.
::::::«در پاره‌ای از روایات تصریح شده است که ائمه همه علوم را از ناحیه خداوند دریافت می‌دارند مثلاً: (۱): [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خداوند کسی را برای مردم بر می‌گزیند چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی [[الهام]] می‌کند تا برای جواب از هیچ سؤالی درنمانده و در تشخیص حق سرگردان نشود. (۲): [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند: کسی که گمان کند خدا بنده‌ای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام آنچه را او به آن نیاز دارد از وی پنهان می‌کند بر خدا افتراء زده است. ملاحظه می‌فرمائید که در روایت اول تصریح دارد بگونه‌ای علم به [[امامان]]{{عم}} [[الهام]] می‌شود که از هیچ سؤالی درنمانند و در روایت دوم ظاهر می‌شود هر کس بگوید که خداوند همه علوم مورد نیاز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراین نیازی به اکتساب نیست»<ref>[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=61835&lid=0&mid=12950&catid=0 پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶]</ref>.
خط ۳۳: خط ۳۳:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله  مصباح یزدی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله  مصباح یزدی؛
[[پرونده:11196.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]]
| تصویر = 11196.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی مصباح یزدی]]]]
::::::آیت‌الله  '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]''' در کتاب ''«[[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آیت‌الله  '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]''' در کتاب ''«[[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«علوم [[ائمه]] [[اهل بیت ]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت [[الهام]] و [[تحدیث]]<ref>اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است؛ نظیر: الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۸.</ref>  و [[حضرت مریم]] و [[مادر موسی]] {{عم}} شده<ref>ر. ک: سوره کهف: آیه ۶۵-۹۸، سوره آل عمران: آیه ۱۷-۲۱، سوره طه: آیه ۳۸، سوره قصص: آیه ۷.</ref> و بعضاً در قرآن کریم، تعبیر به [[وحی]] گردیده که البته منظور از آن، [[وحی]] [[نبوت]] نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} که در سنین طفولیت به مقام [[امامت]] می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/2978/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 آموزش عقاید.]</ref>.
::::::«علوم [[ائمه]] [[اهل بیت ]]{{عم}} منحصر به آنچه از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به‌صورت [[الهام]] و [[تحدیث]]<ref>اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.</ref> به ایشان افاضه می‌شده است؛ نظیر: الهامی که به [[خضر]] و [[ذوالقرنین]]<ref>اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۸.</ref>  و [[حضرت مریم]] و [[مادر موسی]] {{عم}} شده<ref>ر. ک: سوره کهف: آیه ۶۵-۹۸، سوره آل عمران: آیه ۱۷-۲۱، سوره طه: آیه ۳۸، سوره قصص: آیه ۷.</ref> و بعضاً در قرآن کریم، تعبیر به [[وحی]] گردیده که البته منظور از آن، [[وحی]] [[نبوت]] نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} که در سنین طفولیت به مقام [[امامت]] می‌رسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/2978/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 آموزش عقاید.]</ref>.
خط ۴۰: خط ۴۰:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛
[[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]]
| تصویر = Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌ (کتاب)|پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[ابن عباس]] گوید: روزی [[عمر بن خطاب]] به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] با اعتراض گفت: ای اباالحسن وقتی از تو سؤالی می‌کنند چرا شما در نظر دادن شتاب می‌کنی؟ یعنی چرا با درنگ و تفکر پاسخ نمی‌دهی [[حضرت علی]]{{ع}} در پاسخ او، دست خود را باز کرده، فرمود: این چند تاست؟ عمر گفت: پنج‌تا، فرمود: چرا در نظر دادن عجله کردی؟ عمر گفت: این مسأله جزیی بر من پوشیده نیست یعنی نیاز به درنگ ندارد حضرت فرمود: من در اموری که بر من پوشیده نیست پر شتاب‌ترم<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۴۷.</ref> یعنی علوم در نزد من همچون این مسأله ساده است و نیاز به درنگ و تفکر ندارد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152205 پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]</ref>.
::::::«[[ابن عباس]] گوید: روزی [[عمر بن خطاب]] به [[امام علی|امیرالمؤمنین]] با اعتراض گفت: ای اباالحسن وقتی از تو سؤالی می‌کنند چرا شما در نظر دادن شتاب می‌کنی؟ یعنی چرا با درنگ و تفکر پاسخ نمی‌دهی [[حضرت علی]]{{ع}} در پاسخ او، دست خود را باز کرده، فرمود: این چند تاست؟ عمر گفت: پنج‌تا، فرمود: چرا در نظر دادن عجله کردی؟ عمر گفت: این مسأله جزیی بر من پوشیده نیست یعنی نیاز به درنگ ندارد حضرت فرمود: من در اموری که بر من پوشیده نیست پر شتاب‌ترم<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۴۷.</ref> یعنی علوم در نزد من همچون این مسأله ساده است و نیاز به درنگ و تفکر ندارد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152205 پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌]</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛
[[پرونده:11003232.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید احمد سجادی|سجادی]]]]
| تصویر = 11003232.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید احمد سجادی|سجادی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید احمد سجادی|سجادی]]''' در کتاب ''«[[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]»'' در این‌باره گفته‌است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید احمد سجادی|سجادی]]''' در کتاب ''«[[پرچم‌داران هدایت (کتاب)|پرچم‌داران هدایت]]»'' در این‌باره گفته‌است:
::::::«باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود غیب را می‌آموزد و امامان از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بر علوم غیبی اطلاع می‌یابند. چون آنان در تبلیغ شریک پیامبر می‌باشند. (...) [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نیز به [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{عربی|«‌أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی»}}<ref>ای علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی.</ref> پس همانگونه که [[امام علی]]{{ع}} شریک و وزیر پیامبر و واقف بر علوم غیبی است؛ [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} نیز مقام وزارت رسول خدا را دارا بوده و عالم به غیب می‌باشند».<ref>پرچم‌داران هدایت، ص۱۴۱.</ref>.
::::::«باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود غیب را می‌آموزد و امامان از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بر علوم غیبی اطلاع می‌یابند. چون آنان در تبلیغ شریک پیامبر می‌باشند. (...) [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نیز به [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{عربی|«‌أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی»}}<ref>ای علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی.</ref> پس همانگونه که [[امام علی]]{{ع}} شریک و وزیر پیامبر و واقف بر علوم غیبی است؛ [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} نیز مقام وزارت رسول خدا را دارا بوده و عالم به غیب می‌باشند».<ref>پرچم‌داران هدایت، ص۱۴۱.</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]]]
| تصویر = 11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[پرسش‌های قرآنی جوانان ج۱۰ (کتاب)|پرسش‌های قرآنی جوانان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[پرسش‌های قرآنی جوانان ج۱۰ (کتاب)|پرسش‌های قرآنی جوانان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«آگاهی پیامبران و پیشوایان معصوم بر غیب بر دو گونه تصور می‌شود:
::::::«آگاهی پیامبران و پیشوایان معصوم بر غیب بر دو گونه تصور می‌شود:
خط ۶۴: خط ۶۴:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید جواد حسینی]]]]
| تصویر = 9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید جواد حسینی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید جواد حسینی]]''' - با نام مستعار '''[[حسین تربتی]]''' - در مقاله ''«[[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید جواد حسینی]]''' - با نام مستعار '''[[حسین تربتی]]''' - در مقاله ''«[[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«خبرهای غیبی [[نهج البلاغه]]، حاکی از این مطلب است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} علاوه بر آگاهی‌های حسی و عقلی، از منبع سومی نیز بهره‌مند می‌شدند و کسب آگاهی می‌کردند که آن آگاهی‌ها را هرگز نمی‌توان از طریق حس و عقل کشف کرد. گزارش از غیب، فقط مخصوص [[انبیاء]] و [[رسولان]] نیست که نتوانیم آن را به [[امام]]{{ع}} نسبت دهیم، بلکه نشانه صفای روح و ذهن و تأیید الهی است و حاکی از آنکه انسانی به چنان مقام و درجه‌ای رسیده باشد که بتواند مرزهای زمان را در هم شکند و حوادث و رویدادها را پیش از وقوع، درک و احساس کند و یا مکان و حجاب داده را در هم بکوبد و با حوادث دور از محیط خود ارتباط برقرار سازد و آن را لمس نماید. از نظر قوانین مادی، انسانی که در میان حجاب ماده و حصار تنگ زمان و مکان گرفتار است نمی‌تواند حوادث و اتفاقاتی را که با او هم زمان و هم مکان نیستند لمس کند. اما بعد معنوی انسان و ارتباط ضمیر پاک انسان‌های بزرگ فراتر از قوانین محدود این جهان مادی است و آنجا که انسان با زیر پا گذاشتن نفس سرکش، قلب خویش را با خدای لایزال پیوند می‌زند، خداوند نیز او را از خزانه غیب پشتیبانی می‌کند.
::::::«خبرهای غیبی [[نهج البلاغه]]، حاکی از این مطلب است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} علاوه بر آگاهی‌های حسی و عقلی، از منبع سومی نیز بهره‌مند می‌شدند و کسب آگاهی می‌کردند که آن آگاهی‌ها را هرگز نمی‌توان از طریق حس و عقل کشف کرد. گزارش از غیب، فقط مخصوص [[انبیاء]] و [[رسولان]] نیست که نتوانیم آن را به [[امام]]{{ع}} نسبت دهیم، بلکه نشانه صفای روح و ذهن و تأیید الهی است و حاکی از آنکه انسانی به چنان مقام و درجه‌ای رسیده باشد که بتواند مرزهای زمان را در هم شکند و حوادث و رویدادها را پیش از وقوع، درک و احساس کند و یا مکان و حجاب داده را در هم بکوبد و با حوادث دور از محیط خود ارتباط برقرار سازد و آن را لمس نماید. از نظر قوانین مادی، انسانی که در میان حجاب ماده و حصار تنگ زمان و مکان گرفتار است نمی‌تواند حوادث و اتفاقاتی را که با او هم زمان و هم مکان نیستند لمس کند. اما بعد معنوی انسان و ارتباط ضمیر پاک انسان‌های بزرگ فراتر از قوانین محدود این جهان مادی است و آنجا که انسان با زیر پا گذاشتن نفس سرکش، قلب خویش را با خدای لایزال پیوند می‌زند، خداوند نیز او را از خزانه غیب پشتیبانی می‌کند.
خط ۷۵: خط ۷۵:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
| تصویر = 120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«انبیا و [[ائمه]]{{عم}} از دو نوع علم برخوردارند، یکی علمی است که از راه‌های غیرعادی و غیر متعارف به دست می‌آید که آن‌ها با این علم به حقایق و جهان هستی در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خداوند آگاه هستند، اعم از آن‌ها که تحت حس قرار دارند و آن‌ها که بیرون از دایره حس می‌باشند. این گونه علم موهبتی قابل هیچ گونه تخلّفی نیست و تغییر نمی‌پذیرد؛ به اصطلاح علمی است به آن‌چه در [[لوح محفوظ]] ثبت شده و آگاهی است از آن چه قضای حتمی خداوندی به آن تعلق گرفته است. لازمه این مطلب این است که هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که متعلق این گونه علم است و حتمی‌الوقوع می‌باشد، تعلق نمی‌گیرد و هم‌چنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمی‌کند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق می‌گیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلف‌اند فعل یا ترک خواسته می‌شود و اما از جهت ضروری‌الوقوع متعلق قضای حتمی بودن آن، محال است که مورد تکلیف قرار گیرد<ref>تهذیب الاحکام، محمد طوسی، ج۶، ص۲۲۹، ح۳.</ref>.
::::::«انبیا و [[ائمه]]{{عم}} از دو نوع علم برخوردارند، یکی علمی است که از راه‌های غیرعادی و غیر متعارف به دست می‌آید که آن‌ها با این علم به حقایق و جهان هستی در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خداوند آگاه هستند، اعم از آن‌ها که تحت حس قرار دارند و آن‌ها که بیرون از دایره حس می‌باشند. این گونه علم موهبتی قابل هیچ گونه تخلّفی نیست و تغییر نمی‌پذیرد؛ به اصطلاح علمی است به آن‌چه در [[لوح محفوظ]] ثبت شده و آگاهی است از آن چه قضای حتمی خداوندی به آن تعلق گرفته است. لازمه این مطلب این است که هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که متعلق این گونه علم است و حتمی‌الوقوع می‌باشد، تعلق نمی‌گیرد و هم‌چنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمی‌کند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق می‌گیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلف‌اند فعل یا ترک خواسته می‌شود و اما از جهت ضروری‌الوقوع متعلق قضای حتمی بودن آن، محال است که مورد تکلیف قرار گیرد<ref>تهذیب الاحکام، محمد طوسی، ج۶، ص۲۲۹، ح۳.</ref>.
خط ۸۵: خط ۸۵:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها]]» در پاسخ به این پرسش آورده اند:
::::::پژوهشگران ''«[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان]»'' وابسته به «[[نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها]]» در پاسخ به این پرسش آورده اند:
:::::*«علم [[امامان]] نسبت به امور غیبى متکى به علم و اراده پروردگار است. آنجا که خدا بخواهد آنها مى‌دانند،<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.</ref> به تعبیر دیگر، [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب به طور ذاتى و استقلالى]] اختصاص به خدا دارد و غیر از او هیچ‌کس مستقلاً هیچ گونه آگاهى از غیب ندارد و [[ائمه]]{{عم}} هر چند دارند از ناحیه خداست. و با الطاف و عنایت اوست»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان.]</ref>.
:::::*«علم [[امامان]] نسبت به امور غیبى متکى به علم و اراده پروردگار است. آنجا که خدا بخواهد آنها مى‌دانند،<ref>تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.</ref> به تعبیر دیگر، [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب به طور ذاتى و استقلالى]] اختصاص به خدا دارد و غیر از او هیچ‌کس مستقلاً هیچ گونه آگاهى از غیب ندارد و [[ائمه]]{{عم}} هر چند دارند از ناحیه خداست. و با الطاف و عنایت اوست»<ref>[http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=112087 وبگاه پرسمان.]</ref>.
خط ۹۳: خط ۹۳:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. پژوهشگران وبگاه بیان معرفت؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. پژوهشگران وبگاه بیان معرفت؛
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.bayanemarefat.ir/?req=box&bid=4&brid=19 وبگاه بیان معرفت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.bayanemarefat.ir/?req=box&bid=4&brid=19 وبگاه بیان معرفت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«علومی که [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} از آنها برخوردارند می‌توان به دو دسته تقسیم نمود به این بیان که از دو منبع سرچشمه می‌گیرند:
::::::«علومی که [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} از آنها برخوردارند می‌توان به دو دسته تقسیم نمود به این بیان که از دو منبع سرچشمه می‌گیرند:
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«در عین حال، قطع شدن وحی، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند [[امام]] و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت می‌کنند. آنها به جهت این که پیشوا و امام هستند، علم و دانش‌های خویش را از طرف خداوند دریافت می‌کنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، وحی نمی‌گویند؛ بلکه به آن [[الهام]] می‌گویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما [[الهام]] الهی که نوع دیگری از وحی می‌باشد، برای [[امامان]] وجود دارد. بر اساس روایات، [[امامان]] دست آموز الهام غیبی‌اند و صدای غیب را می‌شنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمی‌بینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را می‌شنود و گاه خود ملک را نیز می‌بیند. این [[الهام]]، نظیر الهامی است که به [[حضرت خضر]]، [[ذوالقرنین]]، [[حضرت مریم]] و [[مادر موسی]] شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی [[نبوت]] نیست. [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} در ضمن حدیث مفصلی درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان امام برای مردم برمی‌گزیند، به او سعه صدر عطا می‌کند و چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی الهام می‌کند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزش‌ها در امان خواهد بود. باید توجه داشت [[امام]] کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن [[امام]] نیز همانند باطن [[پیامبر]]، با نور [[ولایت]] حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. [[امام]] نیز همانند [[پیامبر]]، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم وحی و شریعت است؛ امّا [[پیامبر]] نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]</ref>.
::::::«در عین حال، قطع شدن وحی، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند [[امام]] و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت می‌کنند. آنها به جهت این که پیشوا و امام هستند، علم و دانش‌های خویش را از طرف خداوند دریافت می‌کنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، وحی نمی‌گویند؛ بلکه به آن [[الهام]] می‌گویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما [[الهام]] الهی که نوع دیگری از وحی می‌باشد، برای [[امامان]] وجود دارد. بر اساس روایات، [[امامان]] دست آموز الهام غیبی‌اند و صدای غیب را می‌شنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمی‌بینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را می‌شنود و گاه خود ملک را نیز می‌بیند. این [[الهام]]، نظیر الهامی است که به [[حضرت خضر]]، [[ذوالقرنین]]، [[حضرت مریم]] و [[مادر موسی]] شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی [[نبوت]] نیست. [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} در ضمن حدیث مفصلی درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان امام برای مردم برمی‌گزیند، به او سعه صدر عطا می‌کند و چشمه‌های حکمت را در دلش قرار می‌دهد و علم را به وی الهام می‌کند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزش‌ها در امان خواهد بود. باید توجه داشت [[امام]] کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن [[امام]] نیز همانند باطن [[پیامبر]]، با نور [[ولایت]] حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. [[امام]] نیز همانند [[پیامبر]]، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم وحی و شریعت است؛ امّا [[پیامبر]] نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]</ref>.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52766 رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52766 رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«از موضوعات مربوط به علم غیب امام که اندیشمندان بسیاری را به خود مشغول داشته و رازش برای بسیاری کسان هم چنان پوشیده مانده است، فعلی یا ارادی بودن و به تعبیر دیگر مطلق یا مشروط بودن این گونه آگاهی است. بررسی این مسأله، نیازمند توضیح برخی اصطلاحات و واژه‌هاست که مختصراً از نظر می‌گذرانیم:
::::::«از موضوعات مربوط به علم غیب امام که اندیشمندان بسیاری را به خود مشغول داشته و رازش برای بسیاری کسان هم چنان پوشیده مانده است، فعلی یا ارادی بودن و به تعبیر دیگر مطلق یا مشروط بودن این گونه آگاهی است. بررسی این مسأله، نیازمند توضیح برخی اصطلاحات و واژه‌هاست که مختصراً از نظر می‌گذرانیم:
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. پژوهشگران وبگاه راسخون.}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. پژوهشگران وبگاه راسخون.
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://rasekhoon.net/faq/show/702067/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ وبگاه راسخون]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://rasekhoon.net/faq/show/702067/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ وبگاه راسخون]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«اصالتا [[علم غیب]] مخصوص خداست و انبیاء و اولیاء هم که این ویژگی را پیدا می‌کردند مآخوذ از خداوند بود. دو تفاوت بین علم [[معصومین]]{{عم}} و خداوند وجود دارد. یکی اصیل بودن علم خداوند است که غیر از او هیچ کس این علم را به آن معنا نمی‌داند و تفاوت بعدی این است که [[علم غیب]] خداوند حاضر است در حالی که در ارتباط با [[معصومین]]{{عم}} گفته شده است این‌ها اگر بخواهند فوری امر بر آنها مکشوف می‌شود»<ref>[http://rasekhoon.net/faq/show/702067/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ وبگاه راسخون]</ref>.
::::::«اصالتا [[علم غیب]] مخصوص خداست و انبیاء و اولیاء هم که این ویژگی را پیدا می‌کردند مآخوذ از خداوند بود. دو تفاوت بین علم [[معصومین]]{{عم}} و خداوند وجود دارد. یکی اصیل بودن علم خداوند است که غیر از او هیچ کس این علم را به آن معنا نمی‌داند و تفاوت بعدی این است که [[علم غیب]] خداوند حاضر است در حالی که در ارتباط با [[معصومین]]{{عم}} گفته شده است این‌ها اگر بخواهند فوری امر بر آنها مکشوف می‌شود»<ref>[http://rasekhoon.net/faq/show/702067/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ وبگاه راسخون]</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش